نويسنده:محمدرضا حافظنيا
بررسى وضعيت جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
خبرگزاري فارس: مقاله حاضر، پس از بيان روند شكلگيرى و فراز و نشيبهاى تاريخ جغرافياى سياسى در دنيا به وضعيت جغرافياى سياسى در ايران پرداخته است.
مقاله حاضر، پس از بيان روند شكلگيرى و فراز و نشيبهاى تاريخ جغرافياى سياسى در دنيا به وضعيت جغرافياى سياسى در ايران پرداخته است.
سرآغاز طرح مباحث جغرافيايى بويژه در حوزه جغرافياى نظامى در ايران را مىتوان سال 1310 و كتاب جغرافياى مفصل ايران نوشته مسعود كيهان دانست. اما پايهگذار جغرافياى سياسى و ژئوپلينيك به عنوان يك رشته علمى در ايران دكتر ميرحيدر با كتاب اصول و مبانى جغرافياى سياسى در سال 1347 است. نقطه عطف در تكوين رشته جغرافياى سياسى در ايران اقدام دانشگاه تربيت مدرس براى پذيرش دانشجو در دو ره دكتراى جغرافياى سياسى در سال 1366 است كه زمينهساز ارائه اين رشته در مقاطع ديگر و در دانشگاههاى مختلف گرديد. دهه 70 و اوايل دهه 80 نقطه اوج طرح و توجه به جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران است.
اين مقاله در ادامه با اشاره به وضعيت گروههاى جغرافي اى سياسى در دانشگاههاى ايران به چشم انداز آينده و قابليتها و تنگناهاى جغرافياى سياسى پرداخته است.
واژههاى كليدى: جغرافياى سياسى، ژئوپليتيك، ايران.
مقدمه
جغرافياى سياسى شاخهاى از علم جغرافياست كه تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى سياست و قدرت در محيط جغرافيايى و به بيان ديگر، تأثير تصميمات سياسى بر محيط جغرافيايى را مورد كاوش و بررسى قرار مىدهد. نقش ويژه جغرافياى سياسى، سازماندهى سياسى فضا در سطح محلى، ملى و منطقهاى است و ژئوپليتيك كه به طور سنتى بر اساس اطلاعات، ديدگاهها و تكنيكهاى جغرافيايى به مسائل سياست خارجى كشورها مىپردازد، يك نوع جغرافياى سياسى كاربردى قلمداد مىشود. طرح مدلهاى فضايى بر اساس الزامات جغرافيايى، به عنوان راهنمايى براى سياست خارجى ك شورها را، ابتدا جغرافىدانان ارائه كردند و سپس كاربرد وسيعى در سياست عملى پيدا كرد.3 جغرافياى سياسى پديدههاى سياسى را در فضاى درونى يك كشور مورد بحث قرار مىدهد كه به طور سنتى شامل مفاهيمى مانند مرز، ملت، حكومت و سرزمين است. نظر به اين كه يك كشور در بطن مطالعات جغرافياى سياسى جاى دارد از پيوند سه عامل ملت، حكومت و سرزمين، كشور تشكيل مىشود؛ بنابراين همه موضوعات مرتبط با اين مفاهيم، مانند ريشهيابى مسائل قومى، جريانات مهاجرت، تحليل قدرت سياسى نواحى شهرى، تحليل فضايى قدرت سياسى در سطح كشور، تقسيمات كشورى و رقابتهاى مكانى، دولت محلى، تمركز و عدم تمركز قدرت سياسى و جغرافياى انتخابات، از جمله مسائل مرتبط با كشور هستند كه امروزه در جغرافياى سياسى مورد توجه و بررسى قرار مىگيرند. از طرف ديگر، در حوزه مسائل جهانى نيز كه قلمرو مطالعات ژئوپليتيك است، به طور سن تى درباره مناسبات قدرت در سطح جهان و راههاى دستيابى به قدرت جهانى و افزايش آن بحث و بررسى مىشود. در حال حاضر تحولاتى كه در سياست جهان روى داده است تنوع بيشترى به مباحث ژئوپليتيك بخشيده و اين شاخه از جغرافياى سياسى مفاهيم تازه و متنوعى را مورد بحث قرار مىدهد. امروزه اهميت كسب منافع و قدرت اقتصادى از راه تصرف منابع طبيعى و انرژى، مسأله ژئواكونومى را مطرح كرده كه سرمنشأ بسيارى از تنشها و درگيرىهاى فعلى دنياست. از طرف ديگر، كمبود منابع آب شيرين به خصوص در قلمروهاى خشك جهان همانند خاورميانه، مبحث هيدرو پليتيك و استفاده از منابع آب براى ايجاد يا رفع تنشهاى سياسى را به وجود آورده است كه همه از مباحث انحصارى ژئوپليتيك و سياست جغرافيايى در دوران معاصر هستند و از آنها در مباحث روزمره ژئوپليتيك بحث مىشود.
بررسى اين مفاهيم در بستر زمان و مكان كمك شايان ت وجهى به روند اداره امور و كشوردارى بهتر مىكند. فلسفه مطالعه آموزش و پژوهش در قلمرو جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك توجه به مفاهيمى همانند طرحريزى سياستهاى داخلى، جلوگيرى از تخريب چشماندازهاى جغرافيايى و از بين رفتن محيط زيست، منازعات سياسى - قومى، رقابته اى مكانى براى دستيابى به توسعه، برگزارى انتخابات و نياز به حوزهبندىهاى انتخاباتى، رفع و حل تنشهاى داخلى، گسترش روابط بينالمللى در پرتو توجه به محيط جغرافيايى، ناسيوناليزم سرزمينى يا قلمرو خواهى گروههاى سياسى، كمبود منابع طبيعى و درگيرى بر سر منابع، رشد جمعيت و مهاجرت، جنگ آب و درگيرى براى منابع آبى و مسائلى از اين قبيل در زمره مفاهيم جديد مورد بحث در جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك هستند. هر چند اين مفاهيم مورد توجه ديگر رشتههاى علمى نيز مىباشند، اما با توجه به ريشههاى سرزمينى و پيامدهاى سياسى اين م وضوعات، بدون شك شايستهترين رشتهاى كه قابليت بررسى و مطالعه كامل اين موضوعات و ارائه راهكارهاى مناسب را دارد جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك مىباشد. به طور كلى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در مراحل كاربردى سياستهاى ملى در امتداد هم هستند و از آن جا كه سياست هاى خارجى هر كشور برگرفته از اوضاع و سياستهاى داخلى هر كشور است بنابراين جغرافياى سياسى - كه شكل دهنده زندگى درونى هر كشورى است - راهگشايى براى سياست خارجى است.
اهميت منابع طبيعى در كسب قدرت سياسى و اقتصادى، اغلب كشورهاى قدرتمند جهان را بر آن داشته ا ست تا به سرزمينهاى ديگر اقوام و ملل هجوم برند. همين رويكرد به كسب قدرت و تاخت و تازهاى سياسى است كه اهميت مطالعه و پژوهش در حوزه ژئوپليتيك را دو چندان كرده است. افزايش بىشمار انتشارات، تحقيقات و يافتههاى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در سالهاى اخير نشان دهنده كاربردى بودن اين علم براى برنامهريزىها و سياستگذارىهاى كشورى است. از سوى ديگر، در سالهاى پايانى قرن بيستم و آغازين قرن بيست و يكم مفاهيم تازهاى همانند جهانى شدن، نظام نوين جهانى، دهكده جهانى، از بين رفتن يا كم رنگ شدن مرزها، جهان وطنى و فمني سم - كه در درست و نادرست بودن بسيارى از اين مفاهيم هنوز بين جغرافىدانان سياسى مورد بحث و گفت و گوست - در حوزه جغرافياى سياسى وارد شدهاند كه افقهاى تازهاى در اين علم گشوده و بر اهميت مطالعه و پژوهش در آن افزوده است.
سير تكوين جغرافياى سياسى در جهان
تاريخ جغرافياى سياسى به عنوان يك رشته علمى را مىتوان به سه دوره تقسيم كرد: دوره نضج و پيشرفت از اواخر قرن نوزدهم تا جنگ جهانى دوم، دوره انزوا از دهه 1950 تا 1970 و دوره احيا از دهه 1970 به بعد. البته ردپاى تفكرات مربوط به جغرافياى سياسى را مىتوان د ر دورههاى پيش از اين تاريخها جست و جو كرد؛ ارسطو 2300 سال پيش در يونان قديم، مطالعات دولت را با يك رويكرد جبر محيطى و در مورد مسائلى مانند مرزها، شهر كانونى و تناسب ميان جمعيت و مكان مورد مطالعه قرار داد و استرابو جغرافىدان يونانى - رومى نيز روشن كرد كه چگونه امپراتورى روم قادر به غلبه بر مشكلات ناشى از وسعت زياد خود است. دلبستگى به مؤلفههاى شكل دهنده به شكل سرزمينهاى سياسى در اروپاى روشنفكرى در قرون شانزدهم تا بيستم شديد بود. يكى از موارد مورد توجه سرويليام پتى، دانشمند و اقتصاد دادن انگليسى، تبيي ن زيربناهاى مردمشناسى و سرزمينى قدرت حكومت بريتانيا در ايرلند در كتاب كالبدشناسى سياسى ايرلند در سال 1672 بود. براى پيدا كردن بنيانگذار واقعى جغرافياى سياسى لازم است بر تاريخ آلمان در سده نوزدهم مرورى بكنيم.
1. دوران تفوق: آلمان مهد جغرافيايى سياسى است. آلمان مدرن كه در سال 1871 ايجاد شد تحت رهبرى جاهطلبانه پروس خود را قدرتى بزرگ در رقابت با بريتانيا، فرانسه، اتريش و روسيه مىديد. با توجه به شرايط ويژه آلمان كه حكومتى محصور در خشكى و داراى مشكلاتى در راه توسعه سرزمين خود بود، در دهه پايانى قرن نوز دهم، نظرياتى درباره ارتباط ميان سرزمين و قدرت حكومت در ميان طبقه روشنفكر جديد اين كشور به ويژه راتزل به عنوان بنيانگذار جغرافياى سياسى، مطرح گرديد. بسيارى از تفكرات راتزل براى پيدا كردن توجيه حقوقى و روشنفكرى براى توسعه سرزمينى آلمان بود. وى به هنگام پا يهگذارى جغرافياى سياسى مفاهيم زيادى را از تئورى تكامل تدريجى داروين و پيروان او، به ويژه دارونيسم اجتماعى مشهور به نئولاماركيسم، استفاده كرد. به اعتقاد راتزل، كشور مىتواند به عنوان يك ارگانيسم زنده به حساب آيد و حكومت مانند ساير ارگانيسمهاى زنده نيازم ند سرزمين كافى براى تغذيه خود است كه فضاى حياتى براى ارگانيسم ويژه مىنامد. او در جهت گسترش اين عبارتهاى استعارى، مىگويد كشورها وقتى جمعيتشان افزايش مىيابد نيازمند فضاى حياتى بيشترى مىشوند و به اين ترتيب قوانينى را براى رشد فضايى حكومت ارائه داد؛ از جمله: حكومت بايد در جهت الحاق سرزمينهاى كوچك توسعه يابد؛
حكومت بايد تلاش كند سرزمينهاى با موقعيتهاى بالقوه باارزش را تصرف كند؛ توسعه كشور امرى واگيروار است كه از كشورى به كشور ديگر گسترش مىيابد.
راتزل تأكيد مىكرد آلمان براى گسترش فضاى حياتى خ ود بايد سرزمينهايى را در آفريقا تصرف كند، اما نظريه وى را برخى ناسيوناليستهاى نظامى به سوى مناطق و سرزمينهاى گسترده در خود اروپا منحرف كردند. تئورى راتزل مورد قبول رودلف كيلن واقع شد. كيلن تلاش مىكرد قدرت جهانى آن روز را شناسايى كرده و كشورهاى امپريا ليستى قارهاى بزرگ آينده را پيشبينى كند. او در سال 1898 واژه گئوپليتيك را در زبان آلمانى به كار برد كه تا آن زمان در هيچ جا مطرح نشده بود. اين واژه در سال 1924 به ژئوپليتيك در زبان انگليسى ترجمه شد. ژئوپليتيك از ديدگاه وى عبارت بود از بخشى از جغرافياى س ياسى كه به روابط خارجى، استراتژى و سياست كشورها مربوط مىشد، و در پى استفاده از دانش جغرافيا براى اهداف سياسى بود.
علاوه بر راتزل و كيلن، هلفورد مكيندر بريتانيايى، از ديگر بنيانگذاران جغرافياى سياسى، نيز به گسترش و ترويج جغرافياى سياسى مدرن اقدام كرد و مزاياى به كارگيرى قابليتهاى سياسى اين رشته نوپا را نشان داد؛ اما بر خلاف راتزل، در وهله اول به مسائل استراتژىهاى جهانى و تعادل قدرت ميان كشورها و در واقع تأمين منافع بريتانيا پرداخت. در ايالات متحده نيز آلفرد ماهان، افسر بازنشسته نيروى دريايى، قدرت نظامى جهان را وابسته به قدرت دريايى دانست و عوامل جغرافيايى كه موجب كسب قدرت دريايى مىشوند را به طور كامل توضيح داد. البته تئورى مكيندر با نظر هامان در تضاد بود. مكيندر با تقسيم تاريخ به سه دوره: پيش از كلمب كه در آن قدرت زمينى اهميت داشت، دوره كلمب كه در آن قدرت دريايى اهميت يافت و دوره بعد از كلمب، معتقد بود در دوره جديد فعاليتهاى امپرياليستى اهميت قدرت دريايى را كم كرده است، زيرا تكنولوژى جديد مانند راه آهن، سرزمينهاى دوردست را قادر به پيروزى آسان كرده و به اين امر كمك كرده تا تعادل قوا به سوى قدر ت قارهاى برگردد. بر اساس اين فرض، مكيندر نقشه جهان را به سه بخش تقسيم كرد: هلال بيرونى كه دربر گيرنده آمريكا، آفريقا و اقيانوسهاست، هلال درونى دربر گيرنده اروپا و آسياى جنوبى و منطقه محور كه در قلب خشكى بزرگ اوراسيا واقع شده است. از نظر مكيندر كنترل كن نده منطقه محور، قدرت جهانى مىباشد. با وقوع جنگ جهانى اول، مكيندر احساس كرد كه نظريه وى تأييد شده است و در سال 1919 در كتاب ايدهآلها و واقعيتهاى دموكراتيك عقايد راتزل را گمراه كننده و خارج از رده معرفى كرد.
او منطقه محور را به هارتلند (قلب زمين) تغيير داد و مركز آن را از خشكى بزرگ اوراسيا - كه به درستى آن را جزيره جهانى ناميده بود - به اروپاى شرقى تغيير داد كه كنترل آن به كنترل هارتلند و سپس كسب قدرت برتر جهانى منجر مىشود. پس از شكست آلمان در جنگ جهانى اول و از دست دادن بسيارى از سرزمينهاى خود و خل ع سلاح، عقايد جغرافيايى راتزل و مكيندر براى در پيش گرفتن مسير احياى قدرت آلمان مورد استفاده قرار گرفت. فرد برجسته اين جريان كارل هاوس هوفر، افسر ارتش و جغرافىدان عضو حزب نازى بود. هوفر در پى جلب حمايت عمومى از سياستهاى توسعهطلبانه جديد به وسيله رويكرد ى مردمى به ژئوپليتيك بود. او با استفاده از نظريه فضاى حياتى راتزل و حتى فراتر از آن، معتقد بود جهت توسعه آلمان لازم است از سرزمينهاى مازاد كشورهاى كم جمعيتى مانند لهستان و چكسلواكى استفاده شود. گئوپليتيك هوفر توجيهات علمى لازم را براى الحاق لهستان و چكسلواكى به آلمان، اتحاد ميان هيتلر و استالين، و حمله نافرجام آلمان به شوروى را فرا هم آورد. گئوپليتيك در شكل دادن به افكار عمومى، توانايى زياد آن در ايجاد شكل نوينى از كارتوگرافى با نقشههاى بسيار عينى نقش مؤثرى داشت.
2. دوران انزوا: زيادهروى گئوپليتيك آلمان، جغرافياى سياسى را پس از جنگ جهانى دوم در محاق فرو برد. هارتشورن جغرافىدا ن آمريكايى، در سال 1954 با ارائه رويكردى كاركردى به جغرافياى سياسى براى سياستزدايى از آن، معتقد بود جغرافياى سياسى نه تنها بايد به شكلدهى استراتژىهاى سياسى توجه كند، بلكه بايد به پويايىهاى داخلى و عملكردهاى خارجى حكومت نيز توجه نمايد. وى بر تأثير نير وهاى واگرا بر روى پيوستگى و انسجام حكومتها (مشكلات ارتباطى و تفاوتهاى قومى)، و نيروهاى همگرا كه حكومتها را متحد نگه مىدارد (مانند انديشه حكومت و مفهوم ملت) و مكانيسمهاى سازمانى درونى كه حكومتها از طريق آن سرزمين خودشان را اداره مىكنند، تأكيد كرد.
جغرافياى سياسى كه بلافاصله پس از جنگ دوم تجربه شد تفاوت كمى با جغرافياى ناحيهاى داشت و به طور گستردهاى بر روى حكومت سرزمينى، به عنوان موضوع مورد مطالعه آن تمركز يافت. اين خود سانسورى دو نتيجه در پى داشت: نخست، جغرافياى سياسى از توسعه تئوريك صورت گرف ته در ساير شاخههاى جغرافيا به ويژه در زمينه انقلاب كمى دهه 1960 عقب ماند؛ دوم، جغرافياى سياسى در درون جغرافيا به حاشيه رانده شد. در اواسط دهه 1970 ريچارد موير جغرافىدان انگليسى تلاشهايى را براى احياى جغرافياى سياسى آغاز كرد.
3. دوره احيا: احياى جغر افياى سياسى كه موير در دهه 1970 آن را آغاز كرد از دو فرايند همزمان تأثير پذيرفت: ورود دوباره تئورى به حيطه جغرافياى سياسى و بازگشت سياست به جغرافيا. به طور معنادارى، انبوه مطالعات انجام شده در درون جغرافياى سياسى بلكه كشفيات صورت گرفته در حاشيه آن سرانجا م موجب افول شيوه قديمى رويكرد كاركردى در جغرافياى سياسى شد. يكى از شاخههاى آن رشد جغرافياى انتخابات كمّيتگرا از دهه 70 به بعد است. روشهاى كمّى در جغرافياى سياسى مورد پذيرش قرار گرفت، زيرا برخى جغرافىدانان كميتگرا روشن كردند كه فضايى كه ماهيت انتخابا ت را شكل مىدهد به مقدار زيادى وابسته به دادههاى انتخاباتى قابل دسترس است. به همين دليل آنها توجه خوبى به بهكارگيرى تحليلهاى كمّى در جغرافياى انتخابات كردند. از دهه 1980 جغرافياى سياسى رويكرد اقتصاد سياسى را به طور جدى اتخاذ كرد. يكى از افرادى كه تلاش مىكند اقتصاد سياسى را در جغرافياى سياسى مطرح كند. پيتر تيلور پايهگذار مجله معروف political geography مىباشد كه در تحليل نظام جهانى از آن استفاده مىكند.
از اواخر دهه 1980 و طى دهه 1990، بعد فرهنگى جغرافياى سياسى رشد يافت. در اين بخش مسائلى مانند ه ويت ملى، شهروندى، درگيرىها و برخوردهاى ميان فرهنگها، جغرافياى مقاومت، نقش چشمانداز در هدايت و چالش قدرت مورد مطالعه قرار گرفت. تحت تأثير مباحث ميشل فوكو، جغرافىدانانى مانند سيمون دالبى و اوتوتايل رويكرد «ژئوپليتيك انتقادى» را مطرح كردند. اين رويكرد ب ه آزمون و بررسى نقش استعارههاى جغرافيايى مانند هارتلند و كانتينمنت در پىريزى استراتژىها و كشف تأثير رسانههاى فرهنگى مانند فيلم، ادبيات، گزارشهاى خبرى و كارتون در دانش ژئوپليتيك همت گمارد.
امروزه علاوه بر بعد فرهنگى، بعد فمنيسم نيز تحت تأثير تئورى هاى فمنيستى گسترش يافته است. برخى تلاشها براى جغرافياى سياسى فمنيستى صورت گرفته است، اما تعاملات با فمنيستها ماهيت مردانه جغرافياى سياسى سنتى را روشن كرده است و راههايى را براى بهبود اين وضع پيشنهاد مىكند. جغرافياى سياسى سنتى بيشتر بر روى نهادهايى م انند حكومت، دولت و احزاب سياسى كه بيشتر به وسيله مردان احاطه شده بودند مىپرداخت و در آن توجه كمترى به نهادهايى كه در آن قدرت زنان تجربه شده است (مانند خانواده) يا فضايى كه در آن به طور سنتى فعاليتهاى سياسى زنان (آموزش محلى، بهداشت بچهدارى و خانهدارى) تمركز يافته، مىكرد. نهايت اين كه گسترش تئورىهاى فمنيستى و تأثير تئورىهاى پساساختارگرا و مطالعات فرهنگى موجب دگرگونى درك سياسى در حوزه جغرافيايى گشته است و بسيارى از تعاريف سنتى متمركز بر حكومت، سرزمين يا تحليل نواحى سياسى، دگرگون شده است.
3. سير تكوين جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران قبل از انقلاب اسلامى
با وجود تاريخ يك صد ساله جغرافياى سياسى در جهان، در ايران مدت زيادى از تاريخ آن نمىگذرد. اولين متخصص در جغرافياى سياسى در ايران دكتر دره مير حيدر فارغ التحصيل از دانشگاه ايندياناى آمريكاست كه در سال 1342 به گروه جغرافياى دانشگاه تهران پيوست و زمينه براى توسعه اين شاخه از جغرافيا بيشتر فراهم گرديد.4 با تصويب پذيرش دانشجو در دوره كارشناسى ارشد جغرافيا از سال 1343 در دانشگاه تهران، چند واحد درسى در زمينه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك نيز در نظر گرفته شد. در سال 1346 امتحان ورودى جهت پذيرش دانشجوى دكترى د انشگاه تهران به عمل آمد كه از وظايف دانشجويان دكترى در اين مقطع موفقيت در شهادتنامههاى گنجانده شده در برنامه اين دوره بود كه يكى از اين شهادتنامهها به نام «مسائل جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك» بود و دانشجو مىبايست آن را با موفقيت به پايان مىرساند.5 در م قطع كارشناسى ارشد جغرافياى دانشگاه تهران در سال 1343 دو درس تحت عنوان «ژئوپليتيك» و «مسائل جغرافياى سياسى جهان» ارائه شد كه درس «ژئوپليتيك» آن را دكتر دره ميرحيدر و «مسائل جغرافياى سياسى جهان» را دكتر مستوفى تدريس مىكردند.6
جغرافياى سياسى در ايران تا قبل از اين دوره به صورت رشته علمى مطرح نبود و حتى از كتاب علمى دانشگاهى نيز برخوردار نبود، تا زمانى كه دكتر مير حيدر در سال 1347 كتاب اصول و مبانى جغرافياى سياسى را با رويكردى علمى تأليف و منتشر كرد. در اين زمان نويسندگان و حتى جغرافىنويسان، موضوع جغرا فياى سياسى را تقسيمات ادارى كشور و احياناً اشارهاى به مرزها، نژاد، زبان و مليت در مباحث جغرافياى سياسى مىدانستند.7
آموزش جغرافياى سياسى در دورهاى به ايران راه يافت كه بخش ژئوپليتيك آن در اثر جريانهاى جنگ جهانى دوم و ظهور ژئوپليتيك خاص آلمان تحريم شده بود و انتشار كتاب اصول و مبانى جغرافياى سياسى و تدريس آن به دانشجويان مباحث جديدى را در بين دانشجويان و همچنين در تاريخ ظهور جغرافياى سياسى در ايران مطرح كرد. روند رو به گسترش علمى اين رشته در دهه 1350 به دلايل شرايط حاكم در ايران تا انقلاب اسلامى با وقفه مواجه گرديد. هر چند در اين دهه نيز چند كتاب در اين حوزه ترجمه شد و كتاب ژئوپليتيك منتشر گرديد.
جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك پس از انقلاب اسلامى
تأليفات و ترجمهها در زمينه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك پس از انقلاب اسلامى ادامه يافت و با توجه به شرايط گسترش جهانى اين علم و نيز جنگ عراق عليه ايران توسعه گستردهاى يافت (جدول 1)، و زمينه افتتاح گروههاى جغرافياى سياسى در دانشگاههاى داخلى را، بيش از پيش فراهم كرد.
دانشگاه تربيت مدرس با پذيرش اولين دانشجويان دوره دكترى با گرايش جغرافياى سياسى در سال 1366 اين رشته را به صورت علمى - آكادميك به جامعه علمى ايران عرضه كرد. دهه 1370 و اوايل دهه 80 را بايد انقلاب علمى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در اير ان دانست. تهيه و تصويب برنامه رشته مستقل جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در مقطع كارشناسى ارشد در سال 1371 در دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه امام حسين(ع) موجب نگرشهاى جديدى به اين رشته در ايران گشت. بر اساس اين برنامه دانشگاههاى امام حسين، تهران، تربيت مدرس و آزاد اسلامى اقدام به پذيرش مستمر دانشجو نمودند. برنامه مقطع دكترى جغرافياى سياسى به عنوان يك رشته مستقل آكادميك را دانشگاه تربيت مدرس در سال 1377 پيشنهاد كرد و به تصويب شوراى عالى برنامهريزى رسيد و از همان سال دانشگاههاى تربيت مدرس، تهران و آزاد اسلام ى اقدام به پذيرش دانشجو در مقطع دكترى كردند.
كتب و نشريات در زمينه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
اولين مؤلف كتابهاى جغرافيا به منظور تدريس در دانشگاه آقاى مسعود كيهان بود كه در سالهاى 1310 تا 1312 جغرافياى مفصل ايران مشتمل بر سه بخش طبيعى، سياسى و اقتصادى را در سه جلد تأليف كرد. جلد دوم اين كتاب مربوط به جغرافياى سياسى بود كه با بيش از 550 صفح ه و 28 نقشه و 73 گراور در سال 1311 منتشر شد. در اين كتاب در آغاز پس از شرح سرحدات قديم و مختصرى از تاريخ جغرافيايى، حدود و ثغور امپراتورى مورد بحث قرار گرفته و سپس سرحدات كنونى ايران و در ادامه درباره نژاد، خط، مذهب و آداب و رسوم مردم ايران، ايلات و قباي ل شناخته شده ايران بحث شده است. بقيه كتاب تحت عنوان طرز حكومت و تشكيلات مملكتى ايران، به جزئيات تقسيمات كشورى در آن زمان پرداخته است.
از سال 1315 به بعد سرى كتابهاى جغرافياى سياسى با زمينه نظامى به دست سرهنگ حاجعلى رزمآرا در هجده جلد تأليف شد كه فاق د اصول علمى بود و بيشتر آشنايى با حدود و ثغور مرزهاى ايران و تأكيد بر شناخت مسائل نظامى بود.
بايد اذعان كرد كه مطالعات جغرافياى سياسى با زمينه نظامى بين دو جنگ جهانى و پس از جنگ روندى صعودى پيدا كرد و اين امر زمينه گسترش مرزهاى جغرافياى سياسى و نظامى در ايران را فراهم آورد. ليكن جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك تا ورود دكتر مير حيدر به دانشگاه تهران به مفهوم علمى در دانشگاههاى ايران مطرح نبود و تأليف كتاب اصول و مبانى جغرافياى سياسى در سال 1347 گامى بلند در اعتلاى علمى جغرافياى سياسى ايران و نقطه عطفى در روند تفكرات جغرافياى سياسى در ايران محسوب مىشود.8 مير حيدر در سال 1358 كتاب گرايشهاى تازه در جغرافياى سياسى نوشته جى. آر. وى پرسكات را ترجمه و منتشر كرد كه ادامه روند صعودى ادبيات جغرافياى سياسى در ايران را نشان مىدهد. در سال 1341 خانم منيره مهران (جزن ى) كتاب انسان گرسنه يا ژئوپليتيك گرسنگى را از فرانسه به فارسى برگرداند9 كه در نوع خود اولين اثر در زمينه مفهوم ژئوپليتيك در ايران است. در سال 1349 آقاى حسنعلى ركنى كتاب ژئوپليتيك اثر پير ژرژ را به فارسى برگرداند و در سال 1349 كتاب ديگرى از اين مترجم تحت عنوان ژئوپليتيك و ژئواستراتژى نوشته پير ژرژ ترجمه شد.10
پس از انقلاب اسلامى زمينههاى گسترش و توجه به اين رشته علمى در محافل دانشگاهى و آكادميك فراهم آمد و مفاهيم ژئوپليتيك، استراتژى، ژئواستراتژى و ... در قالب جغرافياى سياسى به مفهوم علمى وارد ادبيات جغرافيايى در ايران شد. همچنين آثار و تأليفات بنيادى در جغرافياى سياسى منتشر شد كه عبارتند از:
ژئوپليتيك و ژئواستراتژى در سال 1371 و 1373 توسط دكتر عزت اللَّه عزتى مبانى جغرافياى سياسى با تجديد نظر كامل در سال 1371 توسط دكتر دره ميرحيدر كه تا كنون هر س اله تجديد چاپ شده است، ژئوپليتيك در قرن بيست و يكم در سال 1380 از دكتر عزت اللَّه عزتى، جغرافياى سياسى و سياست جغرافيايى در سال 1381 اثر دكتر پيروز مجتهدزاده، مبانى مطالعات سياسى و اجتماعى در دو جلد از دكتر محمدرضا حافظنيا در سال 1379، افقهاى جديد در جغ رافياى سياسى اثر دكتر محمدرضا حافظنيا و مراد كاويانى راد در سال 1383 و همچنين ترجمههايى همچون درآمدى نو بر جغرافياى سياسى توسط دكتر دره مير حيدر با همكارى سيد يحيى صفوى در سال 1379، كتاب انديشههاى ژئوپليتيك در قرن بيستم ترجمه دكتر محمدرضا حافظنيا و هاش م نصيرى در سال 1380، كتاب ژئوپليتيك در جهان متغير ترجمه دكتر زهرا احمدىپور با همكارى عطااللَّه عبدى در سال 1384.
جدول زير فهرست بيش از پنجاه اثر منتشره در ايران در زمينه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك را نشان مىدهد.
جدول 1: كتابها با زمينه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك
رديف عنوان كتاب نويسنده / مترجم سال نشر ناشر
1 جغرافياىمفصلايران(جلددومجغرافياىسياسىايران) مسعود كيهان 1311 ....
2 سلسلهكتابهاىجغرافياىنظامىايران(بيشاز15 جلد) حاجعلى رزمآرا 1315 ....
3 مرزهاى ايران محمدعلى مخبر 1324 ....
4 كشورهاى توسعه نيافته (ترجمه) دكتر هوشنگ نهاوندى 1340 ....
5 انسان گرسنه يا ژئوپليتيك گرسنگى منيره مهران (جزنى) 1341 اميركبير
6 اصول و مبانى جغرافياى سياسى دكتر دره ميرحيدر 1347 سيمرغ
7 جهان و كشورهاى پيشرفته (ترجمه) دكتر دره ميرحيدر 1349 ....
8 ژئوپليتيك (ترجمه) حسنعلى ركنى 1349 ....
9 شيخنشينان خليج فارس دكتر پيروز مجتهدزاده 1349 ....
10 ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك (ترجمه) حسنعلى ركنى 1351 ....
11 ژئوپليتيك سعدالدين رشديه دهه 50 ....
12 بنياد استراتژى در شاهنشاهى هخامنشى نصراللَّه بختور تاس 1351 ....
13 خليج فارس دكتر پيروز مجتهدزاده 1354 ...
14 جغرافياى سياسى و اقتصادى ايران دكتر عزتى و دكتر مشيرى 1357 ...
15 گرايشهاى تازه در جغرافياى سياسى (ترجمه) دكتر دره ميرحيدر 1358 دانشگاه تهران
16 ژئوپليتيك اطلاعات (ترجمه) فريدون شيروانى 1364 سروش
17 اوضاع كلى جهان اسلام دكتر محمدرضا حافظنيا 1365 دفتر آموزش
18 وطن سرزمينى با جغرافياى سياسى جهان اسلام عباسعلى عميد زنجانى 1364 دفترنشر فرهنگاسلامى
19 جغرافيا نخست در خدمت جنگ (ترجمه) ابوالحسن سرو قد مقدم 1367 آستان قدس
20 مسائل ژئوپليتيك اسلام دريا و آفريقا(ترجمه) عباس آگاهى 1368 دفترنشر فرهنگاسلامى
21 جغرافياى سياسى خاورميانه و شمال آفريقا(ترجمه) دكتر دره ميرحيدر 1369 دفترمطالعاتسياسى و بين المللى
22 ژئوپليتيك دكتر عزت اللَّه عزتى 1371 سمت
23 مبانى جغرافياى سياسى (با تجديد نظر كامل) دكتر دره ميرحيدر 1371 سمت
24 خليج فارس و نقش استراتژيك تنگه هرمز دكتر محمدرضا حافظنيا 1371 سمت
25 كشورها و مرزها در منطقه ژئوپليتيك خليج فارس دكتر پيروز مجتهدزاده 1372 دفترمطالعاتسياسى و بين المللى
26 ژئواستراتژى دكتر عزت اللَّه عزتى 1373 سمت
27 قبله عالم يا ژئوپليتيك ايران(ترجمه) عباس مخبر 1373 نشر مركز
28 استراتژى و تحولات ژئواستراتژى پس از دوران عباس مخبر 1373 دفتر مطالعاتسياسى جنگ سرد و بين المللى
29 نگاهى به مسائل ژئوپليتيك جهان معاصر (ترجمه) دكتر على پورفيكويى 1374 واقفى
30 ژئوپليتيك اقليتها (ترجمه) دكتر سيروس سهامى 1374 واقفى
31 جغرافياى كاربردى و مكتبهاى جغرافيايى دكتر حسين شكويى 1374 آستان قدس رضوى
32 عوامل و انديشهها در ژئوپليتيك (ترجمه) دكتر على فراستى 1378 امن
33 جغرافياى سياسى جهان اسلام دكتر عزت اللَّه عزتى 1378 سازمان مدارس خارج از كشور
34 اميران مرزدار و مرزهاى خاورى ايران دكتر پيروز مجتهدزاده 1378 شيرازه
35 ژئوپليتيك شيعه (شيعه) عليرضا قاسمزاده 1379 امن
36 مبانى مطالعات سياسى و اجتماعى جلد 1 دكتر محمدرضا حافظنيا 1379 سازمان مدارس خارج از كشور
37 مبانى مطالعات سياسى و اجتماعى جلد 2 دكتر محمدرضا حافظنيا 1379 سازمان مدارس خارج از كشور
38 وضعيت ژئوپليتيك پنجاب در پاكستان دكتر محمدرضا حافظنيا 1379 الهدى
39 ايدههاى ژئوپليتيك و واقعيتهاى ايران دكتر پيروز مجتهدزاده 1379 نشر نى
40 خليج فارس - كشورها و مرزها دكتر پيروز مجتهدزاده 1379 عطايى
41 درآمدىنوبرجغرافياىسياسى دكتر درهميرحيدر 1379 سازمانجغرافيايى باهمكارىيحيىصفوى
42 ايران و همسايگان دكتر يداللَّه كريمىپور 1379 جهاد دانشگاهى تربيت معلم
43 جغرافياى سياسى ايران دكتر محمدرضا حافظنيا 1380 سمت
44 مقدمهاى بر جغرافياى فرهنگى (ترجمه) دكتر سيمينتولايى 1380 فرهنگ، ارتباطات و دكترمحمدسليمانى و هنر
45 كليدهاى ژئوپليتيك (ترجمه) دكتر صدوق ونينى 1381 دانشگاه شهيد بهشتى
46 تحليلى بر ژئوپليتيك ايران و عراق دكتر عزت اله عزتى 1381 دفتر مطالعاتسياسى و بين المللى
47 جغرافياى نظامى جزاير دكتر حسن كامران 1381 انجمنجغرافيايىايران
48 مقدمهاى بر تقسيمات كشورى در ايران دكتر يداله كريمىپور 1381 انجمنجغرافيايىايران
49 جغرافياى سياسى و سياست جغرافيايى دكتر پيروز مجتهدزاده 1381 سمت
50 جغرافياى فرهنگى دكتر مهدى قراخلو 1383 سمت
51 خليج فارس و مسائل آن دكتر بيژن اسدى 1383 سمت
52 ژئوپليتيك شيعه (ترجمه) كتايون باصر 1383 انتشارات ويستار
53 خراسان ژئوپليتيك و توسعه دكتر پاپلى يزدى 1383 پژوهشكده اميركبير و دكتر فاطمه وثوق
54 افقهاى جديد در جغرافياى سياسى دكتر محمدرضا حافظنيا 1383 سمت و مراد كاويانى
55 ژئوپليتيك در جهان متغير (ترجمه) دكتر زهرا احمدىپور 1384 بلاغ دانش و عطااله عبدى
جدول 2: مجلات مهم مربوط به جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
رديف نام مجله رديف نام مجله
1 فصلنامه ژئوپليتيك 7 فصلنامه سياست دفاعى
2 فصلنامه تحقيقات جغرافيايى 8 فصلنامه مطالعات ملى
3 فصلنامه پژوهشهاى جغرافيايى 9 فصلنامه مطالعات خاورميانه
4 فصلنامه جغرافيا و توسعه 10 فصلنامه مطالعات راهبردى
5 مجله فضاى جغرافيايى 11 مجله مطالعات دفاعى و استراتژيك
6 مجله رشد آموزش جغرافيا 12 فصلنامه مطالعات ناحيهاى
گروههاى جغرافياى سياسى در دانشگاههاى ايران
1. دانشگاه تربيت مدرس: خواستگاه جغرافياى سياسى در ايران به عنوان يك گرايش يا رشته را مىبايست فعاليت گروه جغرافياى دانشگاه تربيت مدرس پس از انقلاب دانست. دانشگاه تربيت مدرس بر اساس برنامه دوره دكترى جغرافيا كه در تاريخ 27/4/1366 به تصويب شوراى عالى ب رنامهريزى رسيده بود در همان سال اقدام به برگزارى آزمون دوره دكترى نمود. در حقيقت دانشگاه تربيت مدرس براى اولين بار در كشور رشته جغرافياى انسانى با گرايش سياسى را تأسيس كرد. در اين دوره جغرافياى سياسى به عنوان گرايشى از جغرافياى انسانى محسوب مىشد كه دان شجوى پذيرفته شده پس از گذراندن دروس مشترك و در صورت علاقهمندى مىتوانست اين گرايش را انتخاب كند. در اولين دوره پذيرش دانشجو در اين دانشگاه، آقاى محمدرضا حافظنيا (سال تحصيلى 66 - 67) و آقاى يداللَّه كريمىپور (سال تحصيلى 67 - 68) به عنوان اولين دانشجويان اين دوره شروع به تحصيل نمودند و آقاى دكتر محمدرضا حافظنيا به عنوان اولين فارغ التحصيل جغرافياى انسانى با گرايش سياسى در ايران، در بهمن ماه 1369 توانست از رساله دكترى خود تحت عنوان نقش استراتژيك تنگه هرمز دفاع كند. گرايش جغرافياى سياسى در مقطع دكترى در پ ى پيشنهاد دانشگاه تربيت مدرس به رشته مستقل جغرافياى سياسى ارتقا يافت و برنامه آن در تاريخ 30/1/1377 به تصويب شوراى عالى برنامهريزى رسيد و جهت اجرا به دانشگاههاى كشور ابلاغ گرديد. اين دانشگاه براى سالهاى 79 - 78 اقدام به پذپرش دانشجو نمود كه تاكنون تعد ادى موفق به اخذ دكترى، به عنوان فارغ التحصيل رشته جغرافياى سياسى در ايران شدهاند (جدول 3 تعداد كل فارغ التحصيلان مقطع دكترى دانشگاه تربيت مدرس). برنامه رشته مستقل كارشناسى ارشد جغرافياى سياسى را نيز دانشگاه تربيت مدرس در سال 1371 پيشنهاد و در تاريخ 8/6/ 1371 به تصويب شوراى عالى برنامهريزى رسيد و اين دانشگاه در سال تحصيلى 78 - 77 اولين دوره كارشناسى خود را در رشته جغرافياى سياسى پذيرش نمود و تا كنون اين روند ادامه داشته است.
جدول 3: فارغ التحصيلان دوره دكترى دانشگاه تربيت مدرس
رديف نام و نام خانوادگى عنوان پايان نامه فارغ التحصيلى محل خدمت فعلى
1 محمدرضا حافظنيا نقش استراتژيك تنگه هرمز 1369 دانشگاه تربيت مدرس
2 يداللَّه كريمىپور تحليل و ژئوپليتيك نواحى بحرانى سيستان و بلوچستان 1371 دانشگاه تربيت معلم
3 حسن كامران جغرافياى استراتژيك خليج فارس 1373 دانشگاه تهران
4 زهرا احمدىپور درياى خزر و ژئوپليتيك جديد منطقه 1376 دانشگاه تربيت مدرس
5 حميدرضا محمدى بحران در جهتگيرى استراتژى ملى (مورد كردستان ايران) 1377 دانشگاهشهيدبهشتى
6 محمدحسين افشردى تحليل ژئوپليتيكىسياستخارجى ج.ا.ا در منطقه قفقاز و ارائه الگوى مناسب 1380 ستادكلنيروهاىمسلح
7 محمدباقر قاليباف بررسى تحليلى سير تكوينى نهادهاى محلى در ايران (دوران معاصر و ارائه الگوى مناسب) 1380 فرمانده سابق نيروى انتظامى
8 سيديحيى صفوى تحليل جغرافيايى امنيت تهران (ارائه الگوى بهينه) 1380 فرمانده كل سپاه پاسداران
9 محمد اخبارى تحليل هيدرپولويتيكى ايران (محدوده مورد مطالعه: غرب و جنوب غربى) 1381 معاونسازمان جغرافيايى نيروهاىمسلح
10 مرجان بديعى ازنداهى تحليل استراتژى ژئوپليتيكى در مثلث استراتژيك ايران، افغانستان و پاكستان 1382 دانشگاه تهران
11 هادى اعظمى الگويابى نظام قدرت در آفريقا 1383 مركز مطالعات آفريقا
2. دانشگاه تهران: با وجود سابقه بيشتر دانشگاه تهران در زمينه جغرافياى سياسى و وجود متخصص جغرافياى سياسى (دكتر دره ميرحيدر)، اولين دوره پذيرش دانشجوى دكترى در اين دانشگاه در سال 69 - 70 با پذيرش دو دانشجو (قاى بهرام اميراحمديان و غلامحسن حيدرى) آغ از شد.11 بر اساس برنامه مستقل رشته كارشناسى ارشد جغرافياى سياسى نيز كه دانشگاه تربيت مدرس در سال 1371 پيشنهاد كرد و در تاريخ 8/6/1371 به تصويب شوراى عالى برنامهريزى رسيد و جهت اجرا به دانشگاههاى كشور ابلاغ گرديد، دانشگاه تهران نيز در سال تحصيلى 75 - 74 اولين دوره كارشناسى خود را به رشته جغرافياى سياسى ارائه نمود.
3. دانشگاه امام حسين(ع): دانشگاه امام حسين بر اساس برنامه مصوب فوق الذكر كه در تدوين آن با دانشگاه تربيت مدرس همكارى نزديكى داشت اولين دانشجويان دوره كارشناسى ارشد جغرافياى سياسى را در قال ب دورههاى معادل پذيرش كرد كه تمامى دانشجويان آن از نيروهاى رسمى سپاه پاسداران بودند. در اولين دوره كارشناسى ارشد مزبور كه در سال 1371 آغاز گرديد، آقايان سيد يحيى صفوى، محمد اخبارى و سه دانشجوى ديگر به عنوان اولين دانشجويان دوره كارشناسى ارشد جغرافياى سي اسى در اين دانشگاه پذيرش شدند. هم اكنون دانشگاه امام حسين در مقطع كارشناسى رشته جغرافياى سياسى - نظامى دانشجو تربيت مىنمايد و دانشجويان آن نيز كادر سپاه پاسداران هستند. دانشگاه امام حسين هم اكنون مقطع كارشناسى ارشد رشته جغرافياى نظامى را نيز داير كرده ا ست.
4. دانشگاه آزاد اسلامى: دانشگاه آزاد اسلامى واحد علوم و تحقيقات تهران نيز از سال 1368 در مقطع دكترى اقدام به پذيرش دانشجو نمود كه دكتر زهرا پيشگاهى فرد به عنوان اولين فارغ التحصيل اين دانشگاه در مقطع دكترى در سال 1371 از رساله خود دفاع كرد. در مقط ع كارشناسى ارشد نيز اين دانشگاه از سال تحصيلى 80 - 1379 اقدام به پذيرش هفت دانشجو نمود كه اين روند گسترش يافته و واحد تهران مركز اين دانشگاه نيز در سالهاى اخير اقدام به پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسى ارشد نموده است.12
جدول 4: تعداد كل دانشجويان و فارغ التحصيلان گروههاى جغرافياى سياسى دانشگاههاى ايران تا سال تحصيلى 1384 - 1383
نام دانشگاه تعداد فارغ التحصيلان دكترى تعداد فارغ التحصيلان كارشناسى ارشد تعداد دانشجو كارشناسى ارشد تعداد دانشجوى دكترى
تربيت مدرس 11 22 11 8
تهران 3 32 27 8
آزاد اسلامى 6 20 تقريباً 50 نامشخص
امام حسين(ع) ندارد نامشخص نامشخص ندارد
دروس رشته جغرافياى سياسى در مقاطع كارشناسى ارشد و دكترى
در پى تلاش گروه جغرافياى سياسى دانشگاه تربيت مدرس در سال 1383 واحدهاى دوره كارشناسى ارشد با همكارى انجمن ژئوپليتيك ايران و اساتيد ساير دانشگاهها مورد بازنگرى كامل قرار گرفت. واحدهاى اين دوره عبارتند از:
1. دروس كارشناسى ارشد
جدول 5: دروس پيشنياز كارشناسى ارشد
رديف نام درس تعداد واحد
1 اصول روابط بين الملل 2
2 مبانى علم سياست 2
3 آمار كاربردى با استفاده از نرمافزارهاى آمارى 2
4 متون جغرافيايى به زبان انگليسى 2
جمع ....... 8
جدول 6: دروس پايه
رديف نام درس تعداد واحد
1 مكاتب و نظريههاى جغرافيايى 2
2 روش تحقيق در جغرافياى سياسى 2
3 glsو سيستم اطلاعات جغرافيايى 2
4 جغرافياى مرز 2
5 جغرافياى انتخابات 2
جمع ....... 10
جدول 7: دروس تخصصى
رديف نام درس تعداد واحد
1 مفاهيم و نظريههاى ژئوپليتيك 2
2 مفاهيم و نظريههاى جغرافياى سياسى 2
3 جغرافياى سياسى ايران 2
4 مرزهاى ايران 2
5 سازماندهى سياسى فضا 2
6 جغرافيا و استراتژى ملى 2
جمع .... 12
جدول 8: دروس اختيارى
رديف نام درس تعداد واحد
1 نظام ژئوپليتيك جهانى 2
2 نظام سياسى منطقهاى 2
3 سازمانهاى جهانى
2
4 جغرافياى جنگ و صلح 2
5 سمينار 2
جمع .... 10
توضيح: دانشجويان از بين دروس اين جدول 2 درس را انتخاب مىنمايند.
2. دروس دكترى جغرافياى سياسى
جدول 9: دروس پيشنياز
رديف نام درس تعداد واحد
1 تاريخ جهان (از قرن 17 تا 20) 2
2 تاريخ جهان (قرن 20) 2
3 تاريخ معاصر ايران 2
جمع .... 8
جدول 10: دروس تخصصى و اجبارى رشته جغرافياى سياسى
رديف نام درس تعداد واحد
1 تحليل مكانى - فضايى با استفاده از gls 2
2 روش تحقيق و شيوه تحقيق علمى 3
3 جغرافيا، محيط و نظامهاى اجتماعى 3
4 انديشه دولت - ملت در اسلام 3
5 اقتصاد سياسى بين الملل 2
6 ژئواستراتژى 2
7 جغرافياىسياسىدرياها با تأكيد بر خليجفارس و ... 2
8 جغرافياى سياسى خاورميانه و شمال آفريقا 2
9 جغرافياى سياسى شهرى 2
10 جغرافياى سياسى خليج فارس 2
11 رمزهاى ژئوپليتيكى با تأكيد بر ايران 2
12 دولت محلى 2
جمع .... 26
جدول 11: دروس تخصصى اختيارى رشته جغرافياى سياسى
رديف نام درس تعداد واحد
1 قدرت و سياست نقشه 2
2 ژئوپليتيك آب 2
3 مناطق ژئوپليتيك پيرامون ايران 2
4 نابرابرى فضايى (روابط شمال و جنوب) 2
جمع .... 8
توضيح: دانشجويان از بين دروس اين جدول 2 درس را انتخاب مىنمايند.
اساتيد برجسته رشته جغرافياى سياسى در ايران
همچنان كه گفته شد، اولين استاد جغرافياى سياسى در ايران با تحصيلات آكادميك، دكتر دره ميرحيدر است كه زمينه را براى اعتلاى جغرافياى سياسى در دهههاى بعد آماده كرد و اين روند بعد از انقلاب نيز با توسعه دانش جغرافياى سياسى در دانشگاه تربيت مدرس و سپس دانش گاه آزاد اسلامى و دانشگاه تهران وارد مرحله جديدى شد. در زير نام تعدادى از اساتيد برجسته جغرافياى سياسى ايران آمده است.
نمودار تحولات نسلى در جغرافياى سياسى ايران
جدول 12: اساتيد برجسته رشته جغرافياى سياسى در ايران
رديف نام و نام خانوادگى دانشگاه محل خدمت رتبه علمى
1 دكتر دره ميرحيدر دانشگاه تهران استاد
2 دكتر عزت اللَّه عزتى آزاد اسلامى دانشيار
3 دكتر محمدرضا حافظنيا تربيت مدرس استاد
4 دكتر پيروز مجتهدزاده تربيت مدرس دانشيار
5 دكتر يداللَّه كريمىپور تربيت معلم دانشيار
6 دكتر حسن كامران دانشگاه تهران دانشيار
7 دكتر زهرا احمدىپور تربيت مدرس استاديار
8 دكتر زهرا پيشگاهىفرد دانشگاه تهران استاديار
9 دكتر حميدرضا محمدى دانشگاه شهيد بهشتى استاديار
انجمنهاى علمى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
تاريخ انجمنهاى جغرافيايى در ايران، از سال 1326 شروع شد.13 در سالهاى پس از آن، پىگيرى جامعه جغرافياى ايران موجب تشكيل انجمن جغرافيا در نيمه دوم دهه 1320 گرديد كه اين انجمن متشكل از نه شعبه بود و شعبه دوم آن شامل جغرافياى سياسى بود كه به بحث تقسيمات كشورى، مرزها و آمار جغرافيايى مىپرداخت. همچنين شعبه ششم آن نيز، شعبه جغرافياى نظامى نام داشت. اين روند ادامه يافت تا اين كه بروز انقلاب اسلامى و ضرورتهاى ناشى از آن، ژئوپليتيك را بيش از بيش مطرح كرد. با توجه به چنين موقعيتى در كنار دهها فارغ التحصيل جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك ضرورت پيدا كرد تا انجمن علمى ژئوپليتيك در ايران تأسيس گردد. اين انجمن نهايتاً در سال 1381 با كمك اساتيد برجسته علمى در دانشگاههاى تربيت مدرس، تهران، امام حسين و آزاد اسلامى در كشور تأسيس گشت تا ابعاد علمى جغرافياى سياسى و ژئوپ ليتيك را تعميق و گسترش دهد و زمينه را براى نياز كشور در زمينههاى سياست داخلى و خارجى، امنيت ملى و به طور كلى استراتژىهاى ژئوپليتيك مناسب در روابط بين المللى فراهم نمايد. در همان سال انجمن از بين اساتيد و دانشجويان كارشناسى ارشد و دكترى اين رشته عضوگيرى كرد و در حال حاضر اين انجمن با حدود 130 عضو يكى از انجمنهاى علمى معتبر فعال كشور مىباشد كه توانسته است مجوز فصلنامه علمى - پژوهشى به نام ژئوپليتيك را دريافت كند.
قابليتها و تنگناهاى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
1. قابليتها
1. نقش كاربردى جغرافياى سياسى، در حوزه سازماندهى سياسى فضا در سطوح محلى و ملى و نيز تحليل فضايى پديدههاى سياسى است. ژئوپليتيك نيز كه بر اساس اطلاعات، ديدگاهها و تكنيكهاى جغرافيايى به مسايل سياست خارجى كشورها مىپردازد، يك نوع جغرافياى سياسى كاربرد ى در حوزه روابط بين الملل قلمداد مىشود.
2. تجزيه و تحليل تأثيرپذيرى تصميمات و كنشهاى سياسى و فرايند قانونگذارى از متغيرهاى محيطى و فضايى و نيز تبيين بازتابهاى فضايى تصميمات سياسى در جهت بهينهسازى تصميمات، سياستها و قوانين سطوح ملى و محلى كشور.3. ارزيابى موقعيت ژئوپليتيك ايران در سيستم ژئوپليتيك جهانى و سنجش مستمر قدرت ملى ايران به منظور پيشگيرى از بروز فشارهاى بين المللى و بحرانهاى منطقهاى كه بر استقلال و امنيت ملى ايران تأثير منفى مىگذارد.
4. تجزيه و تحليل سياسى و امنيتى مكانگزينى پ روژههاى عمرانى ملى و منطقهاى و برنامهريزىهاى آمايشى در جهت يافتن مكان بهينه براى فعاليتهاى اقتصادى - اجتماعى، فرهنگى، سياسى، نظامى و ... .
5. كنترل مستمر تحول متغيرهاى سرزمينى، فضايى و ملى به منظور تأمين حداكثر منافع ملى در رابطه با تحولات پوياى ژئوپليتيك جهانى و منطقهاى و كاهش حداكثر آسيبپذيرىهاى احتمالى.
6. انجمن علمى ژئوپليتيك ايران و مجله علمى - پژوهشى كه قابليت خوبى از نظر نيروى انسانى متخصص و وسيله معتبر علمى براى انجام پژوهشهاى علمى و پروژههاى تحقيقاتى كشور و نيز انجام فعاليتهاى آموزشى آن فراهم مىكند.
7. شكلگيرى هستههاى علمى دانشجويى جغرافياى سياسى در دانشگاه تربيت مدرس و ساير دانشگاهها كه مىتواند مكمل فعاليتهاى انجمن ژئوپليتيك باشد.
8. وجودد دپارتمانهاى جغرافياى سياسى با اساتيد و دانشجويان دكترى و كارشناسى ارشد در دانشگاههاى تربيت مدرس، تهران، شهيد بهشتى، تربيت معلم، امام حسين(ع) و آزاد اسلامى.
9. وضعيت سيال ژئوپليتيك جهان و ديناميسم ژئوپليتيكى مناطق و فضاهاى جغرافيايى به طور كلى و مناطق ژئوپليتيكى پيرامون ايران كه به طور خاص بسترها و ضرورتهاى اجتنابناپذيرى ر ا براى مطالعات و پژوهشهاى ژئوپليتيكى و جغرافياى سياسى فراهم كرده است كه از عهده ساير رشتههاى علمى برنمىآيد.
10. ماهيت فضاى جغرافيايى ديناميسم سياسى - اجتماعى، اقتصادى و امنيتى كشور ايران كه ضرورت انجام مطالعات ژئوپليتيك و جغرافياى سياسى را براى تصم يمگيرىها و سياستگذارىها در سطح ملى و محلى ايران اجتنابناپذير كرده است.
2. تنگناها
1. جدالهاى نظرى درباره ماهيت و موضوع ژئوپليتيك كه از طبيعت پويا و متغير آن ناشى مىشود.14
2. عدم به كارگيرى دانش آموختگان رشته جغرافياى سياسى در بخشهاى مختلف كشورى، اگر چه برخى از مقامات و مديران ارشد در سطح دكترى اين رشته هستند، ولى به دليل جوا ن بودن رشته جغرافياى سياسى در ايران، قابليت علمى و كاربردى اين رشته براى بسيارى از مسؤولان و مقامات كشور ناشناخته مانده است. با نگاهى اجمالى به دفترچههاى آزمون استخدام ادوارى و موارد مشابه، مشخص مىشود كه در بيشتر مشاغل مرتبط با رشته جغرافيا به طور عام و جغرافياى سياسى و ژئوپليتيكى به طور خاص، به جاى استفاده از دانش آموختگان اين رشته، افرادى با مدارك دانشگاهى در شتههاى علوم سياسى، روابط بين الملل، حقوق بين الملل، علوم اجتماعى و ... جايگزين مىشوند. به اين ترتيب يكى از تنگناهاى اصلى كه به مثابه مانعى ب زرگ در سر راه توسعه كمى و كيفى اين شاخه از علوم، عمل مىكند همين بىتوجهى يا كمتوجهى سازمانها و نهادهاى دولتى در به كارگيرى فارغ التحصيلان اين رشته است.
3. محدود بودن منابع مربوط به مبانى نظرى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران. البته اين مشكل ناشى از جديد بودن اين رشته در ايران و تاريخ اندك راهاندازى رشته جغرافياى سياسى در برخى از دانشگاههاى كشور است و به نظر مىرسد كه با گذشت زمان به تدريج بر غناى ادبى و نظرى اين رشته افزوده خواهد شد.
4. عدم شناخت و آشنايى مقامات و مسؤولان كشور با اين دانش. اين آشنايى به ويژه براى افرادى كه در امور كشوردارى، سياسى و بين المللى مسؤوليت دارند بسيار ضرورى و لازم شمرده مىشود. آنهايى هم كه در اظهارات خود از اين واژه استفاده مىكنند، درك صحيحى از آن ندارند و بر اساس سليقه آن را به كار مىبرند.
5. مشكل اساتيد و دانشجويان جغرافياى سياسى در اشتراك نشريات خارجى. اين موضوع مىتواند باعث دور نگه داشتن و عقب ماندن اساتيد و دانشجويان از مباحث روز و جديد و يافتههاى علمى ناب اين رشته كه در سطح جهانى انتشار مىيابد بشود.
دورنما و چشمانداز آينده جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در ايران
1. معرفى و شناساندن جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك به مسؤولان و مديران ارشد كشور. آنچه مسلم است به دليل جوان بودن جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك به ويژه در جمهورى اسلامى ايران، مسؤولان و مديران طراز اول كشور يا از مفهوم، كارآيى و كاربرد آن در مسائل مختلف داخ لى و خارجى بىاطلاع هستند و يا شناخت بسيار ناچيزى دارند.
2. بهرهمندى مسؤولان و مديران ارشد كشور از قابليتها و كاربردهاى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك. توجه مسؤولان به نتايج پژوهشهاى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك و بهرهمندى ايشان از اساتيد و صاحب نظران مربوطه در تصميمات و سياستهاى راهبردى و ... را ضرورى مى سازد و به تبع آن كاربرد يافتهها و نتايج اين علوم در سطوح مختلف و در عرصههاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، دفاعى و ... را موجب خواهد شد.
3. بهرهمندى از قابليتهاى جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در تدوين و اجراى چشماندازها و برنامههاى توسعه ملى.
4. استفاده از متخصصان و صاحب نظران جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در تشخيص و پيشنهاد تهديدات و فرصتهاى پيش روى كشور براى تدوين و اصلاح مستمر استراتژى ملى. تهديدات و تنگناهاى ژئوپليتيكى و سياسى بىشمارى، گريبانگير جمهورى اسلامى ايران است. تعيين رژيم حقوقى در ياى خزر، پراكندگى اقليتهاى قومى و مذهبى به ويژه در حواشى كشور، موضوع جزاير و مرزهاى دريايى خليج فارس. تعدد همسايگان و مشكلات و ابهامات در مرزهاى آبى و خشكى، موقعيت جغرافيايى منحصر به فرد، حضور مستقيم و غير مستقيم ايالات متحده در كشورهاى همجوار ايران، گس ترش ناتو در شرق ايران، وزن ژئوپليتيكى بالقوه و ... همگى از موضوعات مهم و مورد توجه جغرافياى سياسى و ژئوپليتيكى هستند كه عدم توجه به آنها به راحتى به تهديد و تنگنا تبديل شده و خواهند شد؛ اما تأكيد بر واقعيتهاى جغرافيايى و ژئوپليتيكى اين تهديدات و تنگناها را تبديل به فرصتها و قابليتهاى ويژه و كسب منافع ملى بيشتر خواهند كرد.
5. توسعه حوزههاى پژوهشى و آموزشى مربوط به جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك شامل:
برگزارى همايشها، كنفرانسها، نشستهاى علمى و سخنرانىهاى تخصصى براى معرفى جغرافياى سياسى و ژئوپليت يكى، توسعه مبانى نظرى و تعاريف مشترك و جامع از مفاهيم آنها و ...؛
حمايت از تأليفات و ترجمهها؛
ايجاد تسهيلات ويژه براى استفاده اساتيد و دانشجويان از فرصتهاى مطالعاتى براى كسب آخرين اطلاعات و رهيافتهاى مرتبط با رشتههاى فوق در ساير كشورها؛
تباد ل استاد و دانشجو با كشورهايى كه تجارب ارزندهاى در خصوص رشتههاى مذكور دارا هستند؛
ايجاد امكان اشتراك مجلات علمى و پژوهشى مرتبط و موجود در خارج از كشور؛
تدريس دروس جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در دانشگاهها توسط متخصصان اين رشته؛
تسهيلات ويژه براى اساتيد و دانشجويان رشته براى شركت در مجامع علمى بين المللى مرتبط با رشته؛
تعيين قطب علمى رشته در يكى از دانشگاههاى معتبر كشور و اختصاص امكانات و ملزومات از جمله كتابخانه تخصصى رشته براى آن؛
تأسيس و راهاندازى رشته در دانشگاههاى متعدد به ويژه شهر ستانها، حداقل در مراكز استانها؛
افزايش واحدهاى مربوط به جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در مقطع كارشناسى جغرافيا از دو واحد به حداقل هشت واحد؛
پيشبينى واحدهاى مرتبط با جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در رشتههاى نزديك به آنها مانند علوم سياسى و روابط بين الملل.
6. اشتغال فارغ التحصيلان جغرافياى سياسى و ژئوپليتيك در مقاطع مختلف در تخصصها و امور مرتبط .
7. توسعه ارتباطات بين المللى و ارتقاى موقعيت رشته جغرافياى سياسى ايران در سطح دانشگاههاى جهان و جذب دانشجويان خارجى براى تحصيل در ايران.
جغرافياى سياسى و مراكز دينى
يكى از عوامل مورد بررسى جغرافياى سياسى مسأله وحدت و همبستگى ملى و سرزمينى است. اين امر در مورد ايران به اين نحو صادق مىباشد كه پس از فروپاشى امپراتورى ساسانى و ورود مسلمانان به ايران، ايرانيان وحدت سياسى خود را از دست دادند. اين روند ادامه داشت تا ا ين كه در قرن دهم هجرى (907 هجرى) شاه اسماعيل با پايهگذارى سلسله صفويه مرحله بسيار مهمى را در تاريخ ايران آغاز كرد. وى در سال 907 هجرى با تصرف تبريز، مذهب تشيع را مذهب رسمى كشور اعلام نمود. اين امر دو تأثير در حوزه جغرافياى سياسى (داخلى) و ژئوپليتيك (خار جى) ايران بر جاى گذاشت.
1. جغرافياى سياسى: با اعلام مذهب تشيع به عنوان مذهب رسمى كشور ايرانيان پس از چندين سده يكپارچه شدند و از قرن دهم هجرى به بعد تشيع مهمترين عامل در تحولات سياسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى ايران بوده است. تشيع از همان ابتدا به عن وان عامل هويتبخش موجب حفظ وحدت سرزمينى شد، زيرا در آن دوره، عثمانىهاى سنى در غرب و ازبكان سنى در شمال شرق در فكر تصرف بخشهاى مختلف ايران بودند، ولى تشيع توانست در كنار قدرت سياسى صفويان يك مرز هويتى را براى ايران ايجاد كند. در عصر پهلوى نيز رهبران مذه بى با تكيه بر آموزههاى مذهبى به عنوان يك گروه مخالف با سياستهاى رژيم پهلوى به مبارزه برخاستند و توانستند با بسيج مردم در سال 1357 انقلاب اسلامى را به رهبرى امام خمينى(ره) به پيروزى برسانند. اين بار ديگر خود رهبران مذهبى صاحب قدرت سياسى شدند. در اين بره ه تحت آموزههاى تشيع ملت ايران يكى از بزرگترين حماسههاى تاريخ خود يعنى دفاع مقدس را به پايان رساند. هم اكنون نيز تشيع يكى از مهمترين عوامل حفظ وحدت سرزمينى و استقلال كشور است.
2. ژئوپليتيك: از اين منظر نيز تشيع از همان ابتدا نقش بسيار مؤثرى ايفا كر د. يعنى توانست يكى از عوامل برترى ايران در خارج از مرزهاى سرزمينى خود باشد. اين نقش به ويژه پس از انقلاب اسلامى ايران بسيار برجسته گشت، زيرا ايران به عنوان تنها قدرت مذهبى تشيع و نيز به عنوان تنها حامى شيعيان جهان نمود پيدا كرد. در زير به وضعيت تشيع در س طح جهان اشاره مىشود. امروزه شيعيان در عراق، بحرين و جمهورى آذربايجان در اكثريتند و در پاكستان، افغانستان و لبنان به عنوان گروههاى مذهبى - سياسى فعال حضور دارند كه با اندكى تفاوت به نحوى ايران را به عنوان كانون قدرت و الهامبخش خود قبول دارند. بنابراين مىتوان گفت مرزهاى ژئوپليتيكى ايران همان مرزهاى تشيع به ويژه در ميان كشورهاى همسايه است. و ايران مىتواند از آنها در رقابتهاى منطقهاى و جهانى به نحو شايستهاى براى تحقق اهداف ملى خود استفاده كند؛ براى مثال ايران در رقابت با عربستان، كشورهاى حاشيه خليج فارس و عراق مىتواند از عامل شيعيان استفاده كند و در سطح بين المللى نيز مىتوان گفت اگر ايران نفوذى در ميان شيعيان جنوب لبنان، هزارههاى افغانستان و شيعيان (اكثريت) عراق نداشت برخورد غرب به ويژه آمريكا با ايران متفاوت بود. نهايتاً مىتوان گفت مراكز دينى در ايران با توجه به نقش و مسؤوليت خود مىتوانند با ترويج و گسترش عقايد مذهبى در داخل و رشد آگاهىهاى مذهبى شيعيان در ساير كشورها با جهتگيرى مركزيت بخشيدن به ايران به عنوان عمق استراتژيك تشيع جهان، خدمت شايستهاى به وحدت ملى در داخل كشور و افزايش قدرت نف وذ و چانهزنى در سطح منطقهاى و جهانى بكنند.
پىنوشتها
1. مقاله حاضر بخشى از پژوهشى است كه به سفارش كارگروه علوم سياسى دفتر جنبش نرمافزارى و توسعه علوم اسلامى انجام شده است.
2. استاد دانشگاه تربيت مدرس. مقاله حاضر با همكارى دكتر هادى اعظمى، ابراهيم رومينا، حسين ربيعى، عطاء الله عبدى و سيد عباس احمدى تهيه و تدوين شده است.
3. دره ميرحيدر، «قابليتها و كاربردهاى جغرافياى سياسى»، اطلاعات سياسى و اقتصادى، ش128-127، (1377)، ص 90.
4. محمدحسن گنجى، جغرافيا از دارالفنون تا انقلاب اسلامى، (مشهد: آستان قدس رضوى، 1367)، ص61.
5. همان، ص 107.
6. اب راهيم رومينا، چگونگى شكلگيرى جغرافياى سياسى در دانشگاه تربيت مدرس، (تحقيق كلاسى منتشر نشده، 1384).
7. دره ميرحيدر، «قابليتها و كاربردهاى جغرافياى سياسى»، اطلاعات سياسى و اقتصادى، ش 124 - 125، (1376)، ص 96.
8. محمدحسن گنجى، پيشين، ص 212.
9. همان ، ص 217.
10. عزت اللَّه عزتى، ژئوپليتيك در قرن 21، (تهران: سمت، 1380)، ص 231.
11. محمدرضا هيودى، چگونگى شكلگيرى جغرافياى سياسى در دانشگاه تهران، تحقيق كلاسى منتشر نشده، 1383، ص 3.
12. افشين، نيكجو، چگونگى شكلگيرى جغرافياى سياسى در دانشگاه آزاد اسلامى، تحيق كلاسى منتشر نشده، 1383، ص 3.
13. حسن گنجى، پيشين، ص 209.
14. محمدرضا حافظنيا، افقهاى جديد در جغرافياى سياسى، (تهران: سمت، 1383).
......................................................................................................................
منبع:فصلنامه علوم سياسي ،شماره 30
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب