به گزارش خبرنگار ادبي خبرگزاري فارس، آخرين نشست خصوصي هيأت داوران اولين دوره از جايزه روزي روزگاري روز جمعه 18 اسفند با حضور طراح و گرافيست اين جايزه و همچنين يكي از حمايتكنندگان مالي اين جايزه برگزار شد.
در اين نشست كه به دبيري مديا كاشيگر برپا شده بود، درباره چگونگي برگزاري اولين جايزه روزي روزگاري تصميماتي گرفته شد.
طبق نتايج حاصله از اين نشست اولين دوره از جايزه روزي روزگاري 10 ارديبهشت 86 و قبل از برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار ميشود و در بخش داستان كوتاه از شميم بهار و در بخش رمان از اسماعيل فصيح به عنوان پيشكسوت تقدير ميشود.
همچنين مقرر شد كه در اولين دوره از جايزه ادبي روزي روزگاري به تأثيرگذارترين داستان سال 85 (مجموعه داستان يا رمان/ ايراني يا خارجي) از نگاه صاحبنظراني به غير از اهالي ادبيات جايزهاي اختصاص داده شود.
همچنين اسامي سه نامزد بخش داستان كوتاه و سه نامزد بخش رمان، چند روز قبل از برگزاري جايزه اعلام خواهد شد كه علاوه بر تقدير از اين شش نامزد در روز برگزاري جايزه، از دو برنده نهايي بخش داستان كوتاه و بخش رمان، با اهداي تنديس جايزه روزي روزگاري تقدير به عمل خواهد آمد.
داوران اولين جايزه ادبي روزي روزگاري را 3 زن و 3 مرد تشكيل ميدهند كه قرار است تا روز برگزاري جايزه اساميشان مخفي بماند. اين داوران، داوران ثابت تمامي دورههاي جايزه روزي روزگاري خواهند بود.
سيدرضا شكراللهي كه پيشتر از او به عنوان يكي از اين داوران اين جايزه نام برده ميشد، اعلام كرد كه از داوري اين جايزه استعفا داده و شخص ديگري را جايگزين خود كرده است.
چندي پيش مديا كاشيگر در نشستي دربارهي اين جايزه، گفته بود: مجموعه آثار داستاني كه تاكنون به دست ما رسيده، 45 جلد كتاب است، و با توجه به انتشار پنج جلد كتاب ديگر در اين حوزه، مجموعهي آثار رسيده در نهايت به 50 جلد خواهند رسيد.
وي همچنين اعلام كرده بود كه برگزاركنندگان در تلاشند تا دايرهي موضوعي جايزه روزي روزگاري را گسترش دهند و جايزه تنها عنوان ادبي نداشته باشد و به حوزههاي ديگر هم بپردازد.
دبير اولين جايزه روزي روزگاري درباره داوري اين جايزه گفته بود: ملاك ما براي داوري، دارا بودن ارزش هنري اثر و بهدست آوردن توجه مخاطب عام است. وي نخبهگرايي و پاسخ دادن به نيازهاي نخبگان را از اهداف اين جايزه عنوان كرده و افزوده بود: هرچند اين را لحاظ كردهايم كه نياز سليقههاي مختلف را پاسخگو باشيم.
شميم بهار كه قرار است در اولين دوره از جايزه روزي روزگاري از او تقدير شود در اويل دهه چهل صفحات بخش ادب و هنر نشريه انديشه و هنر را به عهده گرفته بود و اين نشريه را تبديل به مجالي براي تجربه نوگرايي و نوجويي در داستاننويسي معاصر ايراني كرده بود.
«طرح» نخستين داستان بهار است كه در تابستان 1342 در نشريه انديشه و هنر به چاپ رسيده است. اين داستان و دو داستان «اين جا كه هستم» و« پاييز» تجربههاي نخست نويسنده است كه گرچه نشان از نويسندهاي با گرايشات نوجويانه دارد، مقدمهاي بر داستانهاي ديگر نويسنده نيز محسوب ميشود. آخرين داستان بهار درپاييز 1351 نوشته شده است. بعد از اين داستان ديگري از بهار در نشريات يا در جايي ديگر به چاپ نرسيده و اين نويسنده همواره در سايه باقي مانده است. بهار رماني نيز دارد كه تا كنون به چاپ نرسيده است و تعداد معدودي از نزديكان به او موفق به خواندنش شدهاند.
همچنين اسماعيل فصيح ـ رماننويس و مترجم ـ كه در بخش رمان اين جايزه از او تقدير به عمل خواهد آمد، در دوم اسفندماه سال 1313 در محله درخونگاه تهران متولد شده است. فصيح به گفته خودش بچه چهاردهمي يا شانزدهمي يك كاسب چهارراه گلوبندك است. دوران تحصيلات ابتدايي وي با جنگ جهاني دوم در ايران همزمان بود و سپس فصيح در دبيرستان رهنما، تحصيلات متوسطهاش را به انجام رساند. آن زمان مصادف با دوران صدارت دكتر مصدق بود كه در ازاي دريافت مبلغ 50 يا 100 تومان، برگه معافي ميدادند و او هم بدين ترتيب، معافياش را گرفت و با بقيه پولي كه از پدرش به او رسيده بود، براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت. سال 1961 در شهر مزولا به دانشگاه مانتانا ميرود و مدرك ادبيات انگليسي ميگيرد و همانجاست كه ارنست همينگوي نويسنده معروف آمريكايي را ميبيند.
اسماعيل فصيح سپس به دانشگاه ميشيگان ميرود؛ اما به دلايلي مقطع كارشناسي ارشد را نيمه كاره رها مي كند و به تهران ميآيد و بعد از 5 - 6 ماه وارد صنعت نفت ميشود. در سال 1342 به مؤسسه انتشاراتي فرانكلين ميرود و همراه با نجف دريابندري، با استخدام در شركت ملي نفت با صادق چوبك آشنا ميشود. سال 1346 اوين رمانش را با عنوان «شراب خام» مينويسد و پيشنويسش را به دريابندري ميدهد و سال 1347 آن را منتشر ميكند.
فصيح در سال 1359 با سمت استاديار دانشكده نفت آبادان بازنشسته شد. اين نويسنده در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه كار كرده است.
رمانهاي فصيح به اين شرح است: شراب خام (1347)، دل كور (1351)، داستان جاويد (1359)، ثريا در اغما (1363)، ترجمه انگليس در لندن (1985)، ترجمه عربي در قاهره (1997)، درد سياوش (1364)، زمستان 62 (1366)، ترجمه آلماني (1988)،شهباز و چغدان (1369)، فرار فروهر (1372)، باده كهن (1373)، اسير زمان (1373)، پناه بر حافظ (1375)، كشته عشق (1376)، طشت خون (1376)، بازگشت به درخونگاه (1377)، كمدي تراژدي پارس (1377)، لاله برافروخت (1377)، نامهاي به دنيا (1379)، در انتظار (1379) و گردابي چنين حايل (1381).
انتهاي پيام/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب