علياشرف صادقي در نشست «تأثير نظام آوايي عربي بر نظام آوايي فارسي»:
ورود انبوه واژگان عربي نظام آوايي فارسي را متأثر كرده است
خبرگزاري فارس: علياشرف صادقي گفت: ورود انبوه واژگان عربي، به زبان فارسي و مستقر شدن گروههاي متعدد عربزبان در مناطق مختلف ايران، باعث متأثر شدن نظام آوايي زبان فارسي از نظام آوايي زبان عربي شده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، دومين نشست از مجموعه سخنرانيهاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي، با همكاري بنياد ايرانشناسي عصر ديروز در تالار محتشم اين بنياد برگزار شد.
در اين نشست علياشرف صادقي، عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي با موضوع «تأثير نظام آوايي زبان عربي بر نظام آوايي زبان فارسي» سخنراني كرد.
وي در ابتدا اظهار داشت: امروز بحث تأثير زبانها بر يكديگر را در زبانشناسي تحت عنوان Language contact نام ميبرند و يكي از علل تحول زبان را هم همين تأثير زبانها بر يكديگر ميدانند.
استاد زبانشناسي دانشگاه تهران افزود: تأثير يك زبان بر زبان ديگر سه حالت دارد. اول اينكه دو زبان در كنار هم قرار ميگيرند و هر دو توسط گويندگان خودشان مورد استفاده قرار ميگيرد و هيچكدام از بين نميرود. تأثير دوم در نتيجه مهاجرت يك قومي به منطقه ديگر پديد ميآيد و زبان قوم مهاجر موفق ميشود در يك فرآيند تاريخي بر زبان بومي آن منطقه غلبه كند و آن را از بين ببرد. در اين حالت زباني كه از بين رفته است را قشر زيرين ميگويند. گاهي هم عكس اين حالت پيش ميآيد يعني قومي كه مهاجرت ميكند زبانش از بين ميرود و زبان قوم بومي را به خود ميگيرد. در اين حالت به زبان قوم مهاجر كه از بين ميرود و اثراتي را در قوم بومي ميگذارد، قشر زبرين ميگويند.
صادقي ادامه داد: زبانهاي فارسي و عربي هيچكدام يكي از اين دو حالت را نداشتند، بلكه در كنار هم قرار گرفتند و مجاور هم شدند.
اين زبانشناس اظهار داشت: زبان عربي در سه قرن اول بعد از فتح ايران، زبان علمي، مذهبي و رسمي ايران بود. از قرن سوم هجري به بعد شعرا شروع به سرودن شعر به فارسي دري كردند. از قرن چهارم نيز شروع به تأليف كتاب و ترجمه قرآن به اين زبان كردند، اما تا قرن پنجم زبان رسمي دولتي ايران همچنان زبان عربي بود. تا قرن پنجم و اوايل قرن ششم هنوز عدهاي از دانشمندان ترجيح ميدادند كتابهاي مهم خود را به عربي بنويسند. طبق شواهدي كه در دست است تا چهار الي پنج قرن اول، نظام آوايي و واجي زبان فارسي تحت تأثير نظام آوايي و واجي عربي قرار نگرفته بوده و كمابيش مانند نظام آوايي و واجي فارسي ميانه بوده است.
صادقي افزود: به عقيده متخصصان فارسي ميانه، بودن واج (غ) در فارسي ميانه مورد ترديد است، زيرا اين آوا در بعضي كلمات متون زردشتي كه از زبانهاي ديگر ايراني قرض گرفته شدهاند، و يا در بعضي كلمات عالمانه ديده ميشود. در مورد بودن واج «ژ» نيز ترديد هست، اما ميدانيم كه فارسي دري كه در خراسان از آميختگي فارسي ميانه با زبان پارتي - اكثراً با عناصر واژگاني پارتي - به وجود آمد، داراي تعدادي كلمه است كه در آنها «ژ» به كار رفته، و به كار رفتن «ژ» در اين كلمات، وابسته به جايگاه خاصي كه از كلمه نيست. همچنين كلماتي مانند غوك، غريو، غلتيدن، غنودن، غژم، غوره و غيره در فارسي دري هست كه از زبانهاي شرقي ايران گرفته شدهاند و «غ» در جايگاه بعد از مصوب آمده است.
نويسنده كتاب «نگاهي به گويشنامههاي ايراني» گفت: اين را هم بدانيم كه ابوحاتم رازي كه در سال 322 ق درگذشته است ميگويد: ايرانيان نميتوانند «غ» عربي را تلفظ كنند و به جاي «غلام» ميگويند «ولام». بنابراين، چنان كه ميبينيم، وضع «غ» در زبان فارسي پيچيده است.
وي افزود: مقايسه نظام آوايي و واجي فارسي معاصر با نظام فارسي ميانه نشان ميدهد كه در فارسي معاصر واج همزه، كه در كلمات فارسي فقط در ابتداي كلمات آغاز شده با مصوت ميآمده، در جايگاههاي ديگر نيز ميآيد، مانند: مسئول، سوء، سؤال و شرع (ع در فارسي مانند همزه تلفظ ميشود) و غيره. همچنين واج «ق» كه به گفته مؤلفان عرب و ايراني در زبان فارسي وجود نداشته، وارد نظام واجي اين زبان شده است.
صادقي گفت: ميدانيم كه جاحظ ميگويد: ابومسلم خراساني به جاي «قلت لك» ميگفت «كلت لك». در سواحل خليج فارس نيز هنوز «ق» وجود ندارد، چنانكه مردم آن مناطق به جاي «قربان» و «قليان» ميگويند «كربان» و «كليان». كلمه «غلام» را نيز امروز ايرانيان ديگر «ولام» تلفظ نميكنند. البته در تهران تلفظ «ق» و «غ» خلط شده، اما در بسياري از مناطق ديگر ايران و افغانستان و تاجيكستان تلفظ اين دو واج از هم متمايز است.
نويسنده كتاب «فارسي قمي» گفت: پذيرفته شدن اين تلفظها در زبان فارسي، بيشك در نتيجه دو عامل بوده است: نخست ورود انبوه كلمات عربي داراي اين واجها به زبان فارسي؛ ديگر مستقر شدن گروههاي متعدد عربزبان در مناطق مختلف ايران. در مورد عامل اول به اين نكته بايد اشاره كرد كه در قرن چهارم هجري كلمات عربي 25 تا 30 درصد واژگان فارسي را تشكيل ميدادهاند، اما در قرن ششم اين رقم به پنجاه درصد رسيده است. شاهد عامل دوم هم وجود گروههاي عربزبان در مناطقي از افغانستان و ماوراء النهر در حال حاضر است. البته در بعضي مناطق ايران واجهاي «ح» و «ع» عربي نيز وارد نظام واجي زبان شده است. در تركيب واجها نيز زبان فارسي تحت تأثير عربي قرار گرفته است. مثلاً پشت سرهم آمدن دو واج انسدادي در زبان فارسي غير ممكن يا دشوار بوده، چنان كه كلمات «يابت»، «تابت» و «كوبت» به «يافت، تافت و كوفت» بدل شده است، اما با ورود انبوه كلمات عربي، مانند ثبت، ربط، عبد و غيره، توالي دو انسدادي براي فارسي زبانان امري عادي شده است.
وي در پايان گفت: بنابراين نظام آوايي زبان عربي بر نظام آوايي زبان فارسي تأثير گذاشته است و عكس اين امر هم صادق است يعني زبان فارسي بر نظام واجي زبان عربي تأثير كرده است.
علياشرف صادقي متولد1320 در شهر قم است. وي داراي مدرك دانشگاهي دكتراي زبانشناسي همگاني است و از سال 1370 به عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي درآمده است.
صادقي همچنين عضو هيئت علمي گروه زبانشناسي دانشگاه تهران و مدير گروه فرهنگنويسي و مدير گروه دستور زبان فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و استاد گروه زبانشناسي است.
برخي از آثار عبارتاند از: دستور زبان فارسي در 3 جلد، 1355 - 1357؛ تكوين زبان فارسي، 1357؛ لغت فرس اسدي (تصحيح)، 1365؛ زبانهاي ايراني، ارانسكي (ترجمه) 1367؛ يادنامه احمد تفضلي، 1379؛ نگاهي به گويشنامههاي ايراني، 1379؛ مسائل تاريخي زبان فارسي، 1380؛ فارسي قمي، 1380؛ فرهنگ فارسي مدرسه سپهسالار (تصحيح)، 1380؛ فرهنگ املايي خط فارسي، 1385.
در دومين نشست از مجموعه سخنرانيهاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي، حسن حبيبي، رييس فرهنگستان، عبدالمحمد آيتي، بهاءالدين خرمشاهي، كامران فاني، ابوالحسن نجفي، حسين معصومي همداني و ديگر استادان زبان و ادب فارسي حضور داشتند.
انتهاي پيام/ش
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب