اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

مجيد شهروي در گفتگو با فارس:

ادعاي نيچر مبني بر سرقت علمي كامران دانشجو سياسي است

خبرگزاري فارس: مجيد شهروي درباره ادعاي نشريه نيچر مبني بر سرقت علمي كامران دانشجو توضيحات مفصلي را به فارس ارائه كرد.

 ادعاي نيچر مبني بر
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، مجيد شهروي دكتري مهندسي مكانيك در سال 87 مقاله‌اي با عنوان «تحليل زاويه بحراني كمانه‌زني با استفاده از دو روش شبيه‌سازي» كه كامران دانشجو وزير علوم، استاد راهنمايي آن‌را به عهده داشته، به يكي از ژورنال‌هاي بين‌المللي ارائه كرده بود كه اخيراً نشريه «نيچر» مدعي شده كه بخش‌هاي بسيار زيادي از متن اين مقاله از مقاله‌اي به عنوان Ricochet of a tungsten heavy alloy long-rod projectile from deformable steel plates كه توسط دانشمندان كره‌جنوبي در سال 2002 ارائه شده، كپي‌برداري شده است. بر اين اساس، با وجود توضيحات سابق مجيد شهروي درباره اين مقاله و اشاره وي به اينكه مقاله مذكور نه مقاله كامران دانشجو كه مقاله وي بوده و كامران دانشجو نقش استاد راهنماي آن را برعهده داشته، همچنان اين موضوع به عنوان كپي‌برداري و سرقت علمي وزير علوم دولت دهم از سوي برخي رسانه‌ها دنبال مي‌شود. از اين روي به سراغ مجيد شهروي رفتيم تا توضيحات مفصل وي را در اين باره بشنويم. آنچه در ذيل مي‌آيد متن گفتگوي خبرنگار فارس با مجيد شهروي است: * فارس: آقاي شهروي! لطفاً مختصري درباره كليت مقاله مورد اشاره نيچر بفرمائيد تا به سراغ سوال‌هاي بعدي برويم: - شهروي: در دوره دكتري، دانشجوي دكتر كامران دانشجو بودم و وي استاد پروژه بنده بود و بر اين پروژه نظارت داشت و بنده نيز در سال 87 از پروژه دفاع كردم. مقالاتي كه ارائه كردم، هر كدام بيش از يكسال توسط ژورنال "مهندسي با كامپيوتر" بررسي شد و ايرادات آن را به بنده اعلام كردند و آن ايرادات را اصلاح كردم و حتي ايرادات تايپي آن نيز برطرف شد، علاوه بر آن نيز كسانيكه در آن ژورنال حضور دارند، دانشمنداني هستند كه بهتر از بنده مقالات را مي‌شناسند و اين دانشمندان نيز مسلماً مراجعي را كه بنده در مقاله از آنها استفاده كردم، ملاحظه كرده‌اند. اين مقاله بعد از يكسال پذيرفته شد، اما الان نشريه نيچر مدعي شده كه اين مقاله از يك مقاله كره‌اي كپي‌برداري شده است و گويا ژورنال را هم تحت فشار قرار دادند و ژورنال هم بعد از يكسال گفته كه مقاله را پس داده‌ايم، ولي براي من سوال است كه بالاخره ما بايد مقالات را قبل از ارائه به ژورنال علمي به نشريات مختلفي كه مطالب سياسي و غيرسياسي و علمي منتشر مي‌كنند، ارائه كنيم كه اين اصلا معقول نيست و در هيچ جاي دنيا اين كار انجام نمي‌شود و اگر به اين صورت باب شود، بايد ابتدا مقالات را به نشريات عادي ايراني ارائه كنيم در حاليكه هيچ دانشمندي اين كار را انجام نمي‌دهد. از نظر علمي كه مقاله بنده را بررسي كردند، فقط بخشي از قسمت‌ها را كه از نظر متن مشابهت‌هايي با مقاله كره‌اي داشت و ما ناگزير بوديم از آن استفاده كنيم، مدنظر قرار دادند. * فارس: نشريه نيچر را تا چه حد مي‌شناسيد؟ كار ويژه اين نشريه چيست؟ - شهروي: نيچر كه مدعي كپي‌برداري مقاله بنده از مقاله كره‌اي شده است، در ابتدا گويا يك وبلاگ بود اما بعد از آن اعلام شد كه اين وبلاگ متعلق به نشريه‌اي به نام نيچر است كه برخي مي‌گويند يك نشريه علمي است ولي در آن خبرهاي علمي مشاهدي نمي‌شود. نشريه نيچر يك، يك مجله فرانسوي مثل ديگر مجلات است. جالب اينجاست كه اگر يك محقق براي ارائه مقاله‌ به سايت ژورنال مراجع كند و مطالب را بخواند مي‌بيند كه در اين سايت اعلام شده كه مقالات به چه نحوي و با چه فونتي نوشته شود اما جايي نيامده است كه مقالات را ابتدا به نشريه نيچر ارائه كرده و پس از اعلام نظر اين نشريه به ژورنال ارائه كنيد. بنده تمام روندي كه ژورنال اعلام كرده، طي كرده و مقاله را ارئه كردم و پس از ايرادات ژورنال، مقاله را تصحيح كردم و مجددا آن‌را ارائه كردم و پذيرش شد، اما الان پس از پذيرش مقاله يك نشريه در فرانسه مدعي كپي‌برداري شده است. * فارس: مقاله شما در چه زمينه‌اي بود؟ - شهروي: مقاله بنده شامل شبيه‌سازي، روش‌هاي تحليل و تست مي‌شود. * فارس: نيچر چه قسمتي از مقاله شما را كپي‌برداري اعلام كرده؟ منظورم اين است كه كدام قسمت مقاله شما شبيه مقاله مورد اشاره نيچر است؟ - شهروي: در اين مقاله‌اي كه گفتم، چون در بخش تست به دستگاه‌هاي "gasgun" براي تست نفوذ گلوله در سرعت‌هاي بالاي 1000 كيلومتر نياز داشتيم و در ايران اين دستگاه موجود نبود، لذا در اينگونه مواقع اغلب دانشمندان از نتايج تست‌هاي ديگران استفاده مي‌كند و مرجع آن را نيز مشخص مي‌كنند. بنده هم همين كار را انجام دادم و نتايج تست دانشمند كره‌اي را براي 10، 12 و 14 درجه برخورد گلوله با هدف استفاده كردم و مرجع را نيز در مقاله اعلام كردم. اين تنها مشابهت مقاله من با مقاله كره‌اي است كه در تمام دنيا عرف است، مقداري هم از متون انگليسي آن مقاله استفاده شده است، ولي نتايج مقاله بنده از نظر تعريف، شكل و نتايج با مقاله كره‌اي فرق دارد، ولي نيچر مدعي شده است كه شكل‌هاي مقاله بنده با مقاله كره‌اي يكسان است. * فارس: مقاله دانشمند كره‌اي در چه ارتباطي بود؟ - شهروي: دانشمند كره‌اي كه روي اين موضوع كار كرده است و بنده نيز در قسمت مراجع مقاله خودم به آن اشاره كردم، يك روش شبيه‌سازي به نام "لاگرانژ" را مطرح كرده و گفته كه اين روش از روش‌هاي تحليلي نتايج دقيق‌تري دارد. * فارس: مقاله شما ارائه راه‌حلي متفاوت با راه حل دانشمند كره‌اي بود يا اصلا نتيجه ديگري حاصل مي‌كرد؟ - شهروي: ببينيد، كاري كه بنده كردم اين بود كه علاوه بر ارائه روش شبيه‌سازي "لاگرانژ" و روش‌هاي تحليلي، يك روش شبيه‌سازي جديد به نام SPH ( دينياميك مولكولي) را معرفي كردم و در حالي كه مي‌توانستم نتايج شبيه‌سازي دانشمند كره‌اي را در جدول قرار داده و مخاطب را به آن ارجاع دهم، اما اين كار را نكردم و بخشي از كار وي را با المان‌هاي جديد‌تر و مدل دقيق‌تر انجام دادم و يكسال كار تحقيقاتي اين فرد را بازبيني كردم و با روش‌ دقيق‌تر و خطاي كمتر انجام دادم و نتايج آن نيز در پروژه آمده شده است؛ يعني اين بخش نيز شبيه مقاله كره‌اي نيست و بسيار تفاوت دارد. * فارس: يعني روش شما متفاوت از روش دانشمند كره‌اي بود؟ - شهروي: بله؛ بنده از روش SPH نيز استفاده كردم كه هيچ كس در دنيا تا آن زمان استفاده نكرده بود و هنوز هم كسي در دنيا روش SPH را براي زاويه بحراني كمانه كردن استفاده نكرده است، در نتيجه اين روش كاملا جديد است اما كسانيكه ادعاي كپي‌برداري كرده‌اند، اين قسمت را در نظر نگرفته‌اند، يعني حتي يك كلمه از اينكه بخش اعظمي از مقاله بنده از روش SPH استفاده شده و كار جديدي هم است، ننوشته‌اند. * فارس: آن رسانه‌هايي كه به موضوع مقاله شما پرداخته‌اند، بيشتر از آنكه به شخص شما كاري داشته باشند، مسئله آقاي دانشجو را مطرح كرده‌اند. بنابراين اگر امكان دارد روشن بفرمائيد كه اصلا نقش آقاي دانشجو در اين مقاله شما چه بود؟ - شهروي: دكتر دانشجو در تمام قسمت‌هاي تز دكترا به بنده مشاوره‌ ‌مي‌دادند و بالاخص در همين قسمت روش SPH، وقتي بنده نمودارها را كشيدم و نتايج روش‌هاي SPH، لاگرانژ و تحليلي را كه نشان مي‌داد روش SPH نزديك‌تر است و هيچ كس هم از آن استفاده نكرده است، به دكتر دانشجو ارائه كردم، وي نيز اين موضوع را تائيد كرد، اما تهيه، تدوين و نوشتن مقاله و ارسال آن به ژورنال برعهده بنده بود و به استاد راهنما مربوط نمي‌شود كه بخواهد براي اين موضوع وقت بگذارد. نهايتاً هم مقاله بعد از يكسال بررسي پذيرفته شد و بي‌دليل هم پذيرفته نشده است چون بخشي از آن مقاله واقعا جديد بود. اما الان پس از يكسال كه اين افراد مشاهده كردند كه دكتر دانشجو وزير علوم شده است، وي را هدف قرار داده‌اند و به مقاله بنده و دكتر دانشجو ايراد گرفتند. * فارس: يعني معتقديد مسائل مطرح شده در مورد مقاله شما بيشتر جنبه سياسي دارد تا علمي. درست است؟ - شهروي: بله، علاوه بر دلايل علمي، دلايل سياسي هم براي اين ادعا وجود دارد و بنده متوجه شدم كه معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در سال 87 اعلام كرده است كه فردي به نام "باتلر" كه مدعي كپي‌برداري شده و قبلاً هم عليه مسئولان مطلب نوشته بود، فردي صهيونيست است كه توليدات علمي كشورهاي اسلامي را رصد مي‌كند و به دنبال پيدا كردن ايراد و مسائل شك‌برانگيز از اين تحقيقات است. * فارس: بعد از آقاي دانشجو، در مورد يكي از مقالات آقاي بهبهاني هم تقريبا همين موضوع مطرح شده است. اين كه ربطي به مقاله شما ندارد؟ - شهروي: خير. ربطي به مقاله من ندارد. البته اين ظلم بزرگي در حق آقاي بهبهاني است، زيرا دكتر بهبهاني مقالات بسياري ارائه كرده است. اما الان به فردي با اين سطح علمي ايراد گرفته‌اند كه يكي از مقالات وي كپي شده از ديگر مقالات است و اين ظلم به وي است. احساس مي‌كنم كه اين مسائل بيشتر سياسي است و مي‌خواهند اين افراد را هدف قرار بدهند و نهايتاً هم وقتي دستشان به جايي نرسيد اعلام كردند كه با ژورنال تماس گرفته‌اند و گفتيم كه مقالات شما را حذف كند. گويا ژورنال هم چنين تصميمي گرفته است، هر چند به بنده هيچ پيغامي نفرستاده‌اند، حتي قصد دارند به ژورنال اعلام كنند كه ديگر مقالات بنده را نيز حذف كند، اما بنده با ژورنال‌ مكاتبه كردم و گفتم كه اجازه چنين كاري را ندارند كه پس از يكسال از پذيرش مقاله، در يك حركت غيرعادي مقاله‌اي را حذف كنند. * فارس: برگرديم به موضوع مقاله شما. در مورد نقش آقاي دانشجو صحبت مي‌كرديد. به چه علت نام ايشان در مقاله شما به چشم مي‌خورد؟ سوال ديگر اينكه شما نويسنده مقاله بوديد؛ چرا اسم آقاي دانشجو در ابتداي مقاله آمده است؟ - شهروي: بله؛ مي گفتم كه اين مقاله استخراج يافته از پروژه دكتراي بنده است و چند مقاله ديگر نيز از پروژه دكتراي بنده استخراج شده است. نظارت بر پروژه بنده نيز بر عهده دكتر دانشجو بود و هر زمان كه در مورد پروژه سوالاتي داشتم به دكتر دانشجو مراجع مي‌كردم و وي نيز به عنوان استاد راهنما، بنده را راهنمايي مي‌كرد. بعد از اينكه نتايج پروژه به دست آمد و از آن نتايج مقاله نوشتم و تدوين كردم، مسلما بايد اسم دكتر دانشجو را به عنوان استاد راهنما در مقاله عنوان مي‌كردم، بنده هم از روي ادب اسم دكتر دانشجو را ابتداي مقاله عنوان كردم، در حاليكه مي‌توانستم اسم وي را انتهاي مقاله عنوان كنم اما اين كار بي‌ادبي به حساب مي‌آيد و در ايران اين موضوع عرف است. با اين وجود نشريه نيچر مدعي شده كه به دليل اينكه اسم دكتر دانشجو ابتداي مقاله آمده، وي بايد پاسخگو باشد، در حاليكه كل مقاله از نتايج تز دكتراي بنده بوده و خودم آن را تنظيم و به ژورنال ارسال كردم و مسئوليت‌ آن به عهده بنده است و بنده به دليل اينكه دكتر دانشجو استاد راهنماي تز دكتراي بنده بوده، بايد از لحاظ امانتداري علمي نام وي را در مقاله عنوان مي‌كردم. * فارس: يعني آقاي دانشجو در نگارش اين مقاله اصلاً دخالت نداشته و از جزئيات اين مقاله بي‌اطلاع بوده است؟ - شهروي: خير.دكتر دانشجو در نگارش و تدوين مقاله دخالت نداشته است. دانشجو مقاله را به طور كامل به استاد راهنما ارائه نمي‌كند، چراكه چند دانشجو زير نظر استاد راهنما كار مي‌كند و استاد راهنما نمي‌تواند همه مقالات و مراجع آن را به طور كامل مطالعه و موشكافي كند و هيچ استاد راهنمايي اين كار را نمي‌كند چراكه نه وقت اين كار را دارد و نه اين كار درست است. بنده به دكتر دانشجو گفتم كه با روش SPH، لاگرانژ و تحليلي اين كار را انجام دادم، نتايج را به وي ارائه كردم. دكتر دانشجو هم مطالعه كرد و بررسي كرد و ديد كه نتايج علمي بنده با نتايج تست همخواني‌ عالي‌اي دارد. دكتر دانشجو اين موضوع را بررسي كرده است ولي اينكه نتايج مطالعه بنده شبيه كدام دانشمند بوده، نه دكتر دانشجو وقت داشتند كه همه مقالات را مطالعه كنند و نه بنده، اما با اين حال بنده مراجع را آوردم و دكتر دانشجو نتايج بنده را بخصوص در بخش SPH و اينكه روش SPH نتايج بهتري نسبت به روش لاگرانژ مي‌دهد، تائيد كرده است و به همين دليل بايد نام وي در مقاله بنده مي‌آمد. * فارس: شما در مقاله‌تان به نام مقاله كره‌اي و اينكه قسمتي از مقاله‌تان برگرفته از روش دانشمنده كره‌اي است، اشاره كرديد؟ - شهروي: بله. بنده علاوه بر اينكه در بخش مراجع مقاله به مقاله كره‌اي اشاره كردم، مراجع درج شده در مقاله كره‌اي را كه آنها را مطالعه كردم، در بخش مراجع مقاله خودم آورده‌ام، اما ايراد گرفته‌اند كه چرا مراجع مقاله كره‌اي را در مقاله خودم آورده‌ام. شكل 22 و 23 مقاله بنده كه نشان دهنده طول باقي مانده گلوله و نحوه پارگي هدف در دو روش لاگرانژ و SPH است، به هيچ وجه در مقاله كره‌اي نيامده است. * فارس: مي‌گويند 70 درصد مقاله شما كپي‌برداري از مقاله كره‌اي است. - شهروي: اين بي‌انصافي است. اين طور نيست. فقط‌ بخشي از متن مقاله به دليل ضعف انگليسي بنده از مقاله كره‌اي استفاده شده است ولي حتي يك عدد از نتايج مقاله بنده با اعداد نتايج دانشمند كره‌اي يكسان نيست، چراكه مقاله بنده يك كار جديد است. در مقدمه و چكيده مقاله كره‌اي آمده است كه فلان شخص در سال 1980 شخص ديگري در سال 1990 و ديگري نيز در سال 1998 و 2000 روي اين موضوع كار كردند و شخص كره‌اي هم در 2002 به بررسي اين موضوع پرداخته و مقاله نوشته است. بنده نيز همين افرادي كه شخص كره‌اي نام برده، در مقدمه مقاله نام بردم، نام شخص كره‌اي را هم آوردم و نوشتم كه در سال 2009 بنده مي‌خواهم روي اين موضوع كار كنم. * فارس: نكته جالبي كه اينجا مطرح مي‌شود، اين است كه شما مقدمه مقاله را هم كپي كرده‌ايد. - شهروي: اين روالي است كه در مقدمه مقالات طي مي‌شود اما آنها مدعي شده‌اند كه چرا اين بخش از مقدمه را مثل مقدمه فرد كره‌اي در مقاله آوردم و يكي از مواردي كه مدعي كپي‌برداري شده‌اند متن مقدمه است كه ربطي به بخش علمي مقاله ندارد اما اگر كسي در نتايج ديگران استفاده كرده باشد، ايراد دارد. مثلا فرمولي كه بنده در مقدمه به آن اشاره كردم يك فرمول كلي است و بنده نمي‌توانستم فرمول را كه آقاي روزنبرگ ارائه كرده است،‌ تغيير بدهم. شكل شماره 7 كه دانشمند كره‌اي از مقاله آقاي روزنبرگ در مقاله خود آورده و به آن مقاله ارجاع داه است، بنده نيز همان شكل را استفاده كردم و به مقاله آقاي روزنبرگ نيز ارجاع دادم، در ضمن اين شكل شكلي نيست كه نتايجي را ارائه كند، بلكه مقدمه بحث است. اين شكل يك شكل شماتيك و ساده "برخورد يك گلوله با هدف" است كه شخص كره‌اي از مقاله آقاي روزنبرگ آورده است و كسي نيز به آن ايراد نگرفته است اما بنده نيز همين كار را كردم و به بنده اين ايراد را گرفته‌اند. همچنين ادعا شده كه شكل برخورد يك گلوله با هدف در روش شبيه‌سازي لاگرانژ در مقاله بنده از مقاله كره‌اي كپي شده است. اگر كسي شكل 2 مقاله بنده را با شكل 2 مقاله كره‌اي مقايسه كند، مي‌بيند كه المان‌هايي كه بنده استفاده كردم، مكعبي است و همه دانشمندان علم مكانيك مي‌دانند كه المان‌ مكعبي نتيجه دقيق‌تري دارد و بنده نيز در اين بخش از مقاله كار جديدي انجام دادم و نتيجه دقيق‌تري گرفتم و در حالي كه مي‌توانستم از نتايج دانشمند كره‌اي استفاده كنم، اما يك سال وقت گذاشتم و اين مسئله را با المان مكعبي حل كردم. اما در مقاله‌ كره‌اي هيچ كدام المان‌هايي اين شكل مكعبي نيست. مدل بنده با اين مدل متفاوت است و هر كسي هم نگاه كند اين موضوع را مي‌فهمد. ايراد گرفته‌اند كه جدول مواد مقاله بنده شبيه جدول مواد مقاله كره‌اي است، اين درست است. دانشمند كره‌اي از نتايج تست خود براي WHA، RHAو S7 كه دو نوع ماده تنگستن و فولاد است، استفاده كرده. آيا بنده مي‌توانستم ماده آلومينيوم را در جدول قرار دهم و از نتايج تست استفاده ‌كنم؟ خير نمي‌توانستم، چون دستگاه تست موجود نبود و مجبور بودم از نتايج تست ديگر دانشمندان با ارجاع به آن نتايج استفاده كنم. حالا مي‌گويند چرا جدول مواد مقاله بنده شبيه مقاله كره‌اي است، به نظر من خنده‌دار است كه بنده با جدول تست دانشمند كره‌اي مقايسه مي‌كردم و در جدول مواد آلومينيوم را قرار مي‌دادم. اينها سوالاتي غيرفني است. روش SPH كه بنده در مقاله خودم استفاده كردم، در مقاله دانشمند كره‌اي چنين مدلي ديده نمي‌شود و حتي يك كلمه از SPH اسم نبرده است. در تست برخورد گلوله با هدف بنده بدون اينكه تغييري در شكل شماتيك تست برخورد مقاله كره‌اي انجام دهم، آن‌را در مقاله خودم استفاده كردم و زير آن شكل نيز به مقاله كره‌اي ارجاع دادم. حتي در قيمت توضيحات تست مقاله خودم نوشتم كه به دليل اينكه دستگاه "gasgun" موجود نبود، از نتايج تست ديگران استفاده كردم و به آن نتايج نيز ارجاع دادم. تمام اين مراجع نيز موجود است. شكل 3 مقاله بنده درباره روش SPH است، در حاليكه در مقاله كره‌اي چنين شكلي به هيچ عنوان وجود ندارد. مقاله بنده 2 بخش نتايج دارد؛ يكي نتايج شبيه‌سازي لاگرانژ ديگري نتايج شبيه‌سازي SPH. شبيه‌سازي لاگرانژ را دانشمند كره‌اي با مدلي مجزا انجام داده است. نتايج بنده را مشاهده كردند، چون مقداري به مقاله كره‌اي شبيه است، گفتند كه كپي شده است. مثلاً در شكل شماره 6 مقاله بنده براي 10 درجه و 1000 متر در ثانيه كار كردم، شايد شبيه به مقاله‌اي كره‌اي باشد، چون تركشي ايجاد نشده است، هرچند كه نرم‌افزار مورد استفاده دانشمند كره‌اي Dytran بوده اما نرم‌افزار مورد استفاده بنده Lsdyna بوده است، اما براي 12 درجه و 1000 متر بر ثانيه شكل مقاله بنده به هيچ عنوان شبيه شكل مقاله كره‌اي نيست و ديگر اشكال نيز شباهتي به هم ندارند. فايل اجرايي اين نتايج نيز موجود است، اما آيا آن‌را به يك نشريه نيچر كه اصلا نمي‌دانم چه نشريه‌اي است، ارائه كنم و يا اينكه ارائه كنم و آنها به اين فايل‌هاي اجرايي نيز تهمت بزنند. همچنين نتايج عددي مقاله بنده نيز در روش شبيه‌سازي لاگرانژ با مقاله كره‌اي متفاوت است؛ بنده در مقاله خودم به طور مفصل روش شبيه‌سازي SPH را توضيح دادم و نتايج اين روش را با نتايج روش لاگرانژ مقايسه كردم. فرق روش SPH با لاگرانژ اين است كه روش SPH مولكولي است. در مقاله بنده چند صفحه روي روش SPH كار شده است و نتايج را ارائه كردم و همين نيز دليل چاپ شدن مقاله بنده به عنوان يك مقاله جديد بود، والا اين مقاله چاپ نمي‌شد. در نمودار مقاله بنده به جز "روزنبرگ"، "تد" و نتايج لاگرانژ، نتايج SPH نيز وجود دارد كه در مقاله كره‌اي وجود ندارد، علاوه بر آن بنده اندازه نهايي گلوله پس از برخورد شكسته شدن را هم در روش لاگرانژ هم روش SPH بررسي كردم و شكل 22 مقاله بنده اين موضوع را نشان مي‌دهد، اما اين شكل و اين بررسي در هيچ جاي مقاله كره‌اي وجود ندارد. شكل‌هاي شماره 14 الي 23 و بررسي نحوه پارگي هدف در دو روش لاگرانژ و SPHدر مقاله بنده و اينكه روش SPH بهتر از لاگرانژ است به مقاله كره‌اي كه نتيجه گرفته روش لاگرانژ از روش‌هاي تحليي بهتر است، چه ربطي دارد؟ فقط به دليل اينكه بنده به دليل ضعف در زبان انگليسي بخشي از متن مقاله كره‌اي را استفاده كردم، گفتند كه كل مقاله كپي شده است كه بي‌انصافي است. * فارس: با تشكر؛ در پايان اگر حرفي داريد بفرمائيد. - شهروي: من هم متشكرم. فقط يك نكته‌اي كه مي‌خواستم عرض كنم اين است كه از خبرگزاري‌ها و مطبوعات انتظار دارم اگر مي‌خواهند خبري عليه يك بنده بنوسيند، حداقل قبل از آن با بنده تماس بگيرند و ببينند كه بنده ادعايي دارم يا ندارم. برخي با بنده تماس گرفتند و گفتند كه ما فقط خبر را ترجمه كرديم، خوب حداقل مي‌توانستند از بنده به عنوان يك هم‌وطن سوال مي‌كردند. فكر مي‌كنم آنقدر حق داشتم، اما اين كار را نكردند و مطلبي را منتشر كردند و بنده را 2 هفته درگير آن كردند، حتي جوابيه اول بنده به اين خبر را با فاصله زماني زياد و تماس‌هاي مكرر منتشر كردند، جوابيه دوم را نيز گويا فقط برخي منتشر مي‌كنند. فكر مي‌كنم اينقدر حق داشتم كه به دليل انتشار خبري عليه بنده حداقل جوابيه‌هاي بنده را منتشر كنند. در ضمن اين موضوع در حال تبديل شدن به يك روال است، يك روز به دكتر دانشجو ايراد گرفتند، يك روز به دكتر بهباني و معلوم نيست كه چند روز ديگر به چه كسي ايراد خواهند گرفت. انتهاي پيام/ك
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول