به گزارش خبرگزاری فارس از فریدن، کرونا یا کووید- 19 این روزها بیماری نام آشنایی برای تمام مردم ایران و جهان است؛ ویروس کوچکی که با میکروسکوپهای قوی این دنیای پیشرفته به سختی دیده میشود؛ در این مدت مردم فریدن هرچند به واسطه کمبود امکانات بهداشتی و درمانی در این منطقه بیش از پیش نگران سلامتی خودشان هستند، اما تلاش صادقانه و جهاد مدافعان سلامت در بیمارستانها، مردمان سختکوش و مقاوم این منطقه را برای شکست این ویروس منحوس امیدوار ساخته است.
حس خبرنگاریام اجازه نمیداد فقط در خانه بمانم و بدون حضورمیدانی روایت مجاهدان را گزارش کنم؛ با وجود همه نگرانیهایی که داشتم اما باید به خط مقدم میرفتم تا گوشهای از آنچه این روزها مثل سایر نقاط کشور در خط مقدم کرونا در غرب استان اصفهان میگذرد را روایت کنم.
بنابراین از مسؤول روابط عمومی بیمارستان شهید رجایی درخواست کردم تا هماهنگی لازم برای حضورم در بخش ایزوله را انجام دهد. بعد از انجام هماهنگیهای لازم؛ صبح روز یکشنبه اطلاع دادند که میتوانم از بخش ایزوله گزارش تهیه کنم.
برای تهیه گزارش به سمت شهر داران حرکت کردم؛ در مسیر به اینکه چگونه گزارش را ببندم فکر میکردم که موضوع جالبی نظرو را جلب کرد. موضوع، ازدحام پیرمردها در میدان اصلی روستا بود. به بهانه اینکه یکی از آشنایان در میان جمع بود میان آنها رفتم. به خاطر ماسک و دستکشی که داشتم برخی خندیدند و گفتند که خبری نیست! به خاطر احساس وظیفهای که کردم، اطلاعات اولیه در خصوص بیماری کرونا را برایشان بیان کردم. برخی پذیرفتند؛ اما باز پیرمردی در آن میان گفت: ما که روغن گل خوردیم و خبری نیست و این مرضها با ما مردهای قدیمی کاری ندارد! من اما با کمال احترام گفتم: این ملعون تازه وارد است و هنوز نمیداند روغن گل چیست!
به مرکز شهر داران که رسیدیم شاهد جمعیتی زیادی بودم، «سر پله ها»ی معروف باز جمعیت موج می زد که برخی حتی نکات اولیه بهداشتی را هم رعایت نکرده بودند. دیدم که با تمام توصیههای منع کننده جمعیت؛ برخی با بیاعتنایی هر چه بیشتر به این اوضاع وخیم و خطری که بیخ گوشمان است تجمع کرده اند. شاید عواقب این بی توجهیها استرس درونم را افزایش داد.
بالاخره به محل قرار در بیمارستان رسیدم، مسیر بخش ایزوله بیماران کرونایی جدا شده بود. ابتدا به سمت اورژانس رفتیم تا با رئیس بیمارستان راهی این بخش شویم. ابتدای ورودی اورژانس یکی از پرسنل با لباس مخصوص تیم را چک کرد و وارد اورژانس شدیم. خانم شاه منصوری که چون پدر شهیدش برای دفاع از حق در خط مقدم حضور دارد. مسؤول روابط عمومی است و برای آرامش روانی جامعه تلاش میکند، با ما همراه میشود تا به دفتر مدیر بیمارستان برویم. گفتوگوی کوتاه با مهدی ابن نصیر رئیس بیمارستان آغازی برای حضور ما در بخش کرونا است.
در ابتدای گفتوگو از زحمات و روحیه بالای پرسنل خود تشکر میکند و میگوید: با برخی امتیازات مختصر خواستیم که روحیه پرسنل را بالا ببریم. هر چند آنها نشان دادند این روزها بدون هیچ چشم داشتی تلاش می کنند. من به شخصه شاهدم که آنها با تلاش خستگیناپذیر خود با قدرت ادامه میدهند.
رئیس بیمارستان شهید رجایی داران با بیان اینکه ما این احتمال را میدادیم که به زودی با این بیماری درگیر شویم، گفت: یک بخش ایزوله را از دو هفته پیش آماده کرده بودیم و تلاش کردیم با تمام کاستیها، وسایل مورد نیاز را برای این بخش تأمین کنیم هر چند هنوز با کمبود روبرو هستیم.
وی ادامه داد: روز گذشته هم که تعداد بستری ها افزایش یافت؛ یک بخش دیگر را نیز خالی کردیم که در صورت لزوم از آن استفاده کنیم.
رئیس بیمارستان شهید رجایی داران از تعداد بستری بیماران در بخش ایزوله خبر داد و تأکید کرد: 14 نفر در این بخش بستری هستند که از این تعداد دو نفر تست کووید-19 آنها مثبت اعلام شده وجواب آزمایش 12 نفر دیگر هنوز به دست ما نرسیده است و احتمال دارد تست برخی از آنها نیز مثبت باشد. البته او با ابراز تأسف عنوان کرد که 2 نفر از بیماران کرونایی در بیمارستان شهید رجایی فوت کردند.
ابن نصیر با ابراز نگرانی از جمعیت مسن با بیماریهای زمینهای ابراز نگرانی کرد و اظهار داشت: مردم باید نکات بهداشتی را رعایت کنند. تنها راه مقابله با این بیماری پیشگیری است. داروی خاصی ندارد و داروهایی که تجویز می شود فقط بار بیماری در بدن را کاهش میدهد.
با دکتر ابن نصیر راهی میشویم؛ لبخندهایش از نگرانیم کاسته بود. اما همین که نزدیک بخش ایزوله شدم، تپش قلبم تندتر شد.درب بخش باز شد...
اینجا دیگر خط مقدم بود. همه لباس رزم با کرونا پوشیده بودند و آرامش پرستاران و پزشکان داخل بخش دیدنی بود. باید لباس مخصوص بخش ایزوله را می پوشیدم؛ با دکتر و خانم مباشری، از پرستاران بیمارستان راهی بخش شدیم.
پیامهایی از خط مقدم که باید هر لحظه شنیده شود
پرستاران خستگی ناپذیر با روحیه بالایی که داشتند به بیماران بخش رسیدگی می کردند. کمی که دیگر جدیت فضا شکسته بود، یکی از بیماران که نسبتاً جوان بود با این شعر که: «ما خونمون کرونا داره، شما خونتون کرونا داره!! » نظرم را جلب کرد؛ با خنده گفتم: نه هنوز نداره و لبخندش نشان داده بود که کرونا را شکست داده و روزهای آتی بهبودیش را جشن خواهد گرفت.
سپس دکتر ابن نصیر به همراه پرستار راهی یکی از اتاقها شدند تا وضعیت بیمار را چک کنند. بیمار فردی مسن بود. خیلی دوست داشت زودتر مرخص شود و پرستار با تبسمهایش قول مرخصی را به او می داد.
خانم دکتر امینی متخصص داخلی که در بخش ایزوله حضور داشت در پاسخ سوال من که چه پیامی برای مردم دارید، گفت: من از مردم درخواست دارم که نکات بهداشتی را رعایت کنند و این مدت از خانه خارج نشوند و سفرهای خود را کنسل کنند تا بتوانیم این بیماری را پشت سر بگذاریم.
یکی دیگر از پرستارها عنوان کرد: به همشهریان بگویید ما با هم این کرونا را شکست خواهیم داد و تقاضا کنید توصیه ها بهداشتی را رعایت کنند.
در بخش کوچک کرونایی ما در قلب فریدن مردان و زنان با محبت و شجاعی حضور دارند که این روزها با تمام سختیها با کرونا مبارزه می کنند.
امروز که با لباس ویژه، ماسک و عینک در این بخش حضور پیدا کردم حتی برای دقایقی نمی توانستم گرمای لباس را تحمل کنم، حال با خود تصور کردم پرستاران و پزشکان گاهی تا ساعت ها باید به این شیوه خدمترسانی کنند واقعا دشوار است؛ آنها از دنیای پوشالی دور شده اند و در قلب خطر عشق و محبت مثال زدنی را به هم وطن های خود هدیه میکنند.
پایان کار من در بخش فرا رسیده بود. ثبت یک سلفی با رزمندگان خط مقدم مبارزه با کرونا که شعار «تا آخر ایستاده ایم» را در دست داشتند. فرصت تمام بود و باید بر میگشتیم و حالا دوباره سوژه جذاب قاب گزارش را تکمیل میکرد...
رزمندهای که ایثار و جانبازی برایش پایان ندارد
به دفتر که رسیدم متوجه شدم یکی از خیرین برای اهدای کالای بهداشتی مانند ماسک در بیمارستان است، با اینکه دوست نداشت مصاحبه کند با اصرار من گفتگوی کوتاهی با هم داشتیم.
«کیومرث نظری» جانباز هشت سال دفاع مقدس است. در روزهایی که برخی سودجویی را منش کار خود قرار داده اند؛ امثال او برای انجام کار خیر و اینکه آرامش برای هم وطنانش به ارمغان بیاورد پیش قدم شدهاند. آنان که از یاران و دوستان شهیدشان جاماندهاند؛ هنوز در راه آنان قدم بر می دارند.
او می گفت که این روزها خیلی سخت تر از روزهای جنگ است. آن زمان میدانستی دشمن روبرو است و به راحتی مبارزه میکردی. اما الان دشمن موضع مشخص ندارد و پنهان است. بنابراین کار رزمندگان این جنگ بسیار سختتر از گذشته است. میگفت زمان جنگ اگر پشتیبانی، اگر همدلی و وحدت نبود ما پیروز نمی شدیم. امروز هم مانند آن زمان باید پشتیبانی کنیم تا آرامش خاطری برای پرستاران و پزشکان فراهم شود.
او پزشکان و پرستاران را رزمندگان خط مقدم میدانست و تأکید داشت: امروز ما مردم باید با رفتار و منش خودمان آرامش خاطر را برای جامعه به ارمغان بیاوریم. گاهی رعایت نکات و توصیه های بهداشتی بزرگترین خدمت به جامعه است.
کنجکاوی کرونایی من که با دیدن این لحظات و ثبتشان در خاطر مردم پایانی ندارد؛ اما دیدن لبخند های مردان و زنانی که برای بازگرداندن آرامش به مردم در این روزهای سخت و التهاب آور تلاش می کنند؛ امیدوارم کرد. این روزها که ثانیه به ثانیهاش برایمان به سختی میگذرد باید مثل جنگ هوای هم را داشته باشیم تا این دشمن جانی را هم مثل همه قبلیها شکست دهیم.
انتهای پیام/63077/آ 30/