به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ "محسن کاویانی" متولد اردیبهشت 68 در شهر قم است. او در حال حاضر دانشجوی مدیریت دولتی است و حدود سه سال است که شعر میگوید. محسن کاویانی کشتی گیر هم هست! مصاحبه فارس را با این شاعر جوان و ورزشکار بخوانید.
فارس: آقای کاویانی! شعر را دقیقا از چه زمانی شروع کردید و شعر گفتن شما در کجا ریشه داشت؟
از سال 1387 شعر را شروع کردم، ولی نمیشد اسم آن را شعر گذاشت. در یک برنامهای که با نام تجلیل از جوانان استان قم برگزار شد در بخش ورزشی من برگزیده شدم و در بخش ادبی و هنری "آقای سید حمید برقعی". در آن جشنواره بنده با آقای برقعی آشنا شدم و با ایشان صحبت کردم و یک سری شعرهایی که در آن زمان نمیشد اسم آنها را شعر گذاشت را به ایشان نشان دادم و او آنها را دید و یکی از مشوقهای اصلی من برای ورودم به عرصه ی شعر شد.
فارس: شما با کدامیک از شاعران معاصر دم خورتر بودید؟
با شاعران معاصر هم سن و سال خودم، مسلما با بچههای قم رابطهای نزدیکتری داشتم مانند آقای سید حمید برقعی که مرا وارد عرصه شعر کرد و مدیون ایشان هستم.
* شعر آیینی گفتن سعادت می خواهد
فارس: اسم آقای برقعی که میآید ناخودآگاه آدم به سمت و سوی شعر آئینی میرود، شما چه طور؟ شعرهای شما هم بیشتر رنگ و بوی آئینی دارد یا خیر؟
به نظر من در رابطه با سرودن شعر آئینی شاعر باید سعادت داشته باشد که این جنبه ی معنوی آن است. اگر بخواهیم از جنبه ی دیگری نگاه کنیم دقیقا نمی شود گفت چون در قم زندگی میکنیم یا کسانی مانند آقای برقعی، آقای علوی، آقای شرافت که طلایه داران شعر جوان تا امروز هستند و آنها را به عنوان چهرههای شعر آئینی میشناسند در قم هستند پس باید همه به سمت شعر آئینی بروند، نه این طور نیست. هر چند که زندگی در شهر قم و در کنار این بزرگان تاثیر خودش را میگذارد و یک جورهایی میشود گفت که نزدیک 60 درصد از اشعار من را اشعار آئینی تشکیل میدهد. ولی نمی شود گفت که صددرصد شعرهای من آئینی است. چون که سعادت میخواهد اما خیلی از دوستان هستند که به طور مطلق شعر آئینی میگویند..
فارس: من از صحبتهای شما این برداشت و تعبیر را دارم که شعر غالب قم، شعر آئینی است. همین طور است؟
بله، آن هم از برکت وجود استاد محمد علی پروانه مجاهدی است. ایشان هر عصر جمعه در منزل شان جلسه شعر دارند و هر جمعه بچههای جوان از جلسه ایشان بهره می برند. این جلسه صددرصد تاثیر گذار است، چون اکثر شعرهایی که در آنجا خوانده میشود شعر آئینی است. البته بچههایی که شعرهای آزاد هم میگویند خیلی مورد تشویق استاد قرار میگیرند. اما شعر غالب در آن جلسه شعر آئینی است و همین عامل موجب شده اکثر بچهها تشویق شوند تا شعر آئینی بگویند. این جو به طور ناخودآگاه در قم وجود دارد ولی مطلق نیست.
فارس: در کدام دانشگاه مشغول تحصیل هستید؟
در دانشگاه شاهد تهران رشته مدیریت دولتی.
فارس: شما که مدیریت میخوانید پس با عشق ادبیات چه کار می کنید؟
من چون در زندگیام تک بعدی نبودم خیلی جاها ضربه خوردم؛ زیرا خیلی مواقع در چند رشتهی مختلف که بعضی از آنها با هم در تضاد هم بودهاند وارد شدم. نمونه آن همین رشته مدیریت دولتی است که بعضی وقتها واقعا عذاب میکشم، زیرا این رشته با شعر و روحیه حساس شاعرانگی هماهنگی ندارد، ولی خوب باید ساخت.
* آوای زورخانه و نوای مرشد مرا به سمت و سوی شعر کشاند
فارس: از هیکل و گوشهای شکسته شما مشخص است که کشتی گیر هستید. اهل کشتی آن هم به صورت حرفهای هستید؟
من در رده سنی نونهالان و نوجوانان و تا حدودی جوانان به کشتی خیلی علاقه داشتم و یکی از عواملی هم که در علاقمندی من به شعر موثر بود همان آوای زورخانه و نوای مرشد بود که مرا به سمت و سوی شعر کشاند. ولی عرض کردم، آن تضادهایی که در محیطهای مختلف وجود دارد من را از آن محیط دور کرده است. امروز شاید مانند گذشته من به کشتی توجه ندارم و مثل گذشته تمرین نمیکنم. ولی به اندازهای که نشاط و روحیهام را از دست ندهم کشتی را کار میکنم. زیرا آن روحیه را من واقعا دوست دارم. متاسفانه -البته این نظر شخصی خودم هست- آن روحیه را که من در ورزش مخصوصا زورخانه و کشتی دیدم را در بچههای شاعر ندیدم و آن روحیه را شاعران ندارند.
فارس: به تعبیر سلمان "کباده بکش، علی را بخوان، صلوات بفرست" این روحیه در شاعران هست؟
بله وجود دارد ولی کم است. به گفتن نیست، خیلی از مواقع بعضی شاعران، شاعر آئینی هستند و دم از اهل بیت میزنند ولی آن چیزی را که باید از علی و اخلاق علی یاد بگیرند را ندارند. ولی بعضی از شاعران شاید خیلی از علی دم نزنند اما مرام و مسلک شان مرام و مسلک امیر المومنین است. ما باید سعی کنیم بیشتر به اصول حضرت علی (ع) عمل کنیم نه حرف آن را بزنیم. من این روحیه را در ورزش دیدم یعنی جوی که در ورزش دیدم و صمیمیتی که بین بچهها بود، در محیط شعر و شاعرانگی ندیدم.
فارس: کدامیک از شاعران معاصر در شعر شما تاثیر گذارتر بوده اند؟ یا به تعبیر دیگر الگوی شما در شعر در حوزه معاصرین چه کسانی هستند؟
کسی که وارد شعری میشود در ابتدا از شعرهایی که احساسی هستند خیلی خوشش میآید و لذت میبرد و سعی هم میکند مانند آن شعر بگوید. شاید الان هم شعر شاعران دیگر تاثیر گذار باشد اما اولها که شعر شاعران مختلف مانند شعرهای حامد عسگری را میخواندم لذت میبردم و سعی میکردم که مانند او شعر بگویم.
* با خواندن اشعار برقعی فکر میکردم شعر فقط همین است
فارس: با اینکه ایشان جوان هستند؟
بله یا شاید روزهای اول بیشترین ساعات روزهای زندگی من به خواندن شعرهای آقای برقعی میگذشت. واقعا در آن روزهای اول فکر میکردم که شعر فقط همین هست.
فارس: طوفان واژهها که اثر اول حمیدرضا برقعی هست را قویتر میدانید یا اثر دوم او را؟
این نظری که میدهم نظر و عقیده من است و کلیت ندارد و شاید بعضی ها با آن مخالف باشند؛ ولی آن موفقیتی که "طوفان واژهها" به دلیل سادگی و عوام پسندی داشت، این موفقیت را "قبله مایل به تو" نداشت و این احساس من است. شاید هم بعضی از دوستان و شاعران "قبله مایل به تو" را بیشتر بپسندند، ولی من به شخصه طوفان واژهها را بیشتر میپسندم.
فارس: به نظر شما الان ما میتوانیم بگوییم آقای حمیدرضا برقعی به یک زبان مستقل در شعر رسیده است؟
بله، رسیده است. چون تا اندازهای امضای خودش یا شعرهایش هست مسلما اگر هر کسی شعرهای حمید رضا برقعی را بدون اسم بخواند میتواند حدس بزند که این شعر برای حمیدرضا برقعی هست چون بعضی از کلمات و واژهها هست که امضای حمیدرضا برقعی است.
فارس: از وقتی که گذاشتید ممنونم. در آینده بیشتر از شما خواهیم شنید.
ان شاءالله.
........................................
مصاحبه و تدوین: حسین قرایی
........................................
انتهای پیام/