اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  اندیشه

آشنایی با ادیان جهان -2

دین نزد انسان اولیه و عناصر مشترک ادیان ابتدایی

خبرگزاری فارس: در این یادداشت، عناصر مشترک ادیان ابتدایی مانند خدا، نیاکان پرستی، جادو، قربانی، تابو، توتم و مانا بررسی شده است.

دین نزد انسان اولیه و عناصر مشترک ادیان ابتدایی

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، انسان در فطرت خود گرایش به کمال مطلق (=خداوند) دارد و این گرایش به کمال مطلق، تار و پود هر انسانی را تشکیل داده است. اگر انسان، با عقل و وحی راهنمایی نشود ممکن است در تشخیص مصداق کمال مطلق، دچار اشتباه شود و رو به پرستش و ستایش سنگ، چوب، حیوان، خورشید، و ... کند یا کمال مطلق را در شهرت، شهوت، قدرت و مقام و پول و ثروت جستجو کند. 

به همین جهت اولین انسان از این نسل، آدم بود. آدم علیه‌السلام پیامبر خدا بود تا فرزندانش را به سوی حقیقت راهنمایی کند. خداوند همواره پیامبران و هادیانی به سوی بشریت ارسال کرده و به بشریت عقل نیز عطا کرده است.

چون انسان‌ها دارای اختیار تکوینی هستند و به لحاظ نوع آفرینش می‌توانند از راهنمایی‌های پیامبران و عقل، سرپیچی کنند و دنبال جهالت یا خواهش‌ها و تمایلات نفسانی خود بروند، از این‌رو انحرافات فکری و عملی از همان اوائل، دامنگیر بشریت شده است.

به بیان دیگر، تاریخ پیدایش دین حق که عقاید و گرایش‌های صحیح را در برداشت، همزمان با پیدایش انسان است و اولین فردِ انسانِ کنونی، حضرت آدم علیه‌السلام پیامبر خدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده، و ادیان شرک آمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه‌ها و اغراض فردی و گروهی پدیده آمده است.

گرایش به طبیعت در انسان‌های اولیه

از نظر پژوهشگران علوم انسانى فعلی، نخستین نشانه‌هاى موجود از دین، گرایش به پرستش طبیعت است. نمونه‌هایى از این گرایش هم اکنون در مناطق دور افتاده جهان، میان انسان‌هاى ابتدایى مشاهده مى‌شود.

در این گرایش به منظور رام کردن نیروهاى طبیعت، باید از آن نیروها تجلیل کرد و از آنها درخواست لطف و احسان داشت.

انسان‌هاى ابتدایى عصر ما مراسمى دینى دارند که در آن لباس‌هاى عجیب و غریبى مى‌پوشند، ماسک بر صورت مى‌زنند و به حرکات موزونى مشغول مى‌شوند. به زمین مى‌گویند برویاند و از مزارع و درختان مى‌خواهند که محصول بهتر و بیشترى بدهند.

در تحلیل این سخن پژوهشگران باید گفت: دانسته‌های بشر نسبت به مجهولاتش بسیار ناچیز و اندک است و نمی‌توان از این سخن پژوهشگران علوم انسانی که گفته‌اند «نخستین نشانه‌هاى موجود از دین گرایش به پرستش طبیعت است.» استفاده کرد که گرایش به پرستش خدا و توحید بعدها پدید آمده است. چرا که خداپرستی و توحید، نشانه‌ای به طور مستقیم در طبیعت، سنگ، چوب، حیوان و ... ندارد تا پژوهشگران تشخیص دهند مثلا این چوب، نشانه خداپرستی و توحید بوده است. اکنون خدا پرستان مسلمان، به دور کعبه طواف می‌کنند و حجر الاسود را می‌بوسند. آیا کسی که انگیزه و نیت مسلمانان را لحاظ نکند و تنها ظاهر اعمال آنها را ببیند گمان نمی‌کند که آنها در حال پرستش و ستایش سنگ و بنای سنگی هستند؟!

از این رو، همیشه و همواره گرایش به طبیعت، به معنای عبادت و پرستش آن طبیعت نیست و برای به دست آوردن حقیقت، انگیزه و نیت گرایشی انسان نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

عناصر مشترک ادیان ابتدایى

به سخن پژوهشگران علوم انسانی بر می‌گردیم. آنها معتقدند با آنکه ادیان ابتدایى در بیغوله‌هاى جهان پراکنده شده‌اند و نمى‌توان میان آنها هیچ ارتباطى تصور کرد، شگفت‌آور است که آن ادیان باورهایى مشابه یکدیگر دارند. برخى از عناصر مشترک ادیان ابتدایى چنین است:

1. خدا، خدایان و شرک

علم تاریخ نشان مى‌دهد که شرک به خداى متعال سابقه‌اى دیرینه دارد و بشریت پیوسته به آن مبتلا بوده است. جامعه‌شناسان کنونی دوران شرک را مقدم بر دوران توحید معرفى مى‌کنند، ولى پیروان ادیان توحیدى با این فرضیه به شدت مخالفند و شرک را انحراف از توحید مى‌دانند.

در عصر حاضر نیز تقریبا نیمى از جمعیت جهان در قالب هندوئیسم، بودیسم، شینتو و ادیان ابتدایى بت مى‌پرستند.

به زعم برخى ادیان، خدایان در تاریخ براى انسان جلوه‌گر شده‌اند و بت‌ها، نمادى از آنها هستند. این سنخ ادیان به فرستادگان الهى یعنى انبیا عقیده ندارند.

از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که مشرکان زمان پیامبر اکرم (ع) به خدا معتقد بودند.

قرآن می‌فرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُون‏ ؛ و هر گاه از آنان بپرسى: «چه کسى آسمان‌ها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟» مى‏‌گویند: «الله»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى‏سازند؟» (سوره عنکبوت/ 61)

قرآن کریم می‌خواهد بگوید: وقتى خلقت و تدبیر آفتاب و ماه مستند به خداست، پس چگونه این مشرکان در دعاى خود متوجه غیر خدا مى‌‏شوند، و بت‏ها را مى‏پرستند؟

در آیه دیگر می‌فرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنی‏ بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ ؛ و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده؟» حتماً مى‌‏گویند: «خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانى که غیر از خدا مى‏‌خوانید اندیشه مى‌‏کنید که اگر خدا زیانى براى من بخواهد، آیا آنها مى‌‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و یا اگر رحمتى براى من بخواهد، آیا آنها مى‌‏توانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافى است و همه متوکّلان تنها بر او توکّل مى‌‏کنند!» (زمر / 38)

مشرکان زمان پیامبر اسلام (ص) مدعی بودند بت‌ها میان آنها و خدا واسطه و شفیع هستند، خدا از بس بزرگ و پاک و منزه است که با جهان مادى ارتباطى ندارد؛ از این رو، باید براى حاجت خواستن به شرکاى او مراجعه کنیم. آنان این موجودات را کارگزاران امور جهان مى‌دانستند. آنان با اینکه می‌دانستند آسمان و زمین را خدا آفریده، بت‌ها را عبادت می‌کردند و از آنها کمک می‌خواستند و رزق و روزی و دفع بلایا و ... را از آنان انتظار داشتند. 

قرآن کریم در پاسخ به ادعای مشرکان می‌فرماید: «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا یَعْلَمُ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُون‏ ؛ آنها غیر از خدا، چیزهایى را مى‏پرستند که نه به آنان زیان مى‏رساند، و نه سودى مى‏بخشد و مى‏گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آیا خدا را به چیزى خبر مى‏دهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتایانى که قرار مى‏دهند!» (یونس / 18)

و می‌فرماید: «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ شُرَکاءَکُمُ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونی‏ ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً فَهُمْ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ یَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاَّ غُرُوراً ؛ بگو: «این معبودانى را که جز خدا مى‏خوانید به من نشان دهید چه چیزى از زمین را آفریده‏اند، یا اینکه شرکتى در (آفرینش و مالکیّت) آسمانها دارند؟! یا به آنان کتابى (آسمانى) داده‏ایم و دلیلى از آن براى (شرک) خود دارند؟!» نه هیچ یک از اینها نیست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغین به یکدیگر مى‏دهند!» (فاطر / 40)

2. نیاکان‌پرستى

ترس از مرگ، خرافاتى را در جوامع ابتدایى پدید آورد و آن اقوام درباره ارتباط مردگان با زندگان عقایدى داشتند.

برخى از مردم باستان از بازگشت اموات مى‌ترسیدند و مردگان را کاملا با طناب مى‌بستند و گورها را محکم مى‌کردند تا از بازگشت آنان جلوگیرى کنند. این عقاید کم کم به نیاکان پرستى تبدیل شد که در دوران‌هاى مختلف در سراسر جهان وجود داشته است و اکنون مظاهر آن در سرزمین‌هایى مانند ژاپن به چشم مى‌خورد. بت‌ها در مواردى مجسمه نیاکان بوده‌اند.

3. جادو

جادو در ادیان با آنچه در تصور ماست تفاوت دارد. در آن ادیان، جادو عبارت است از مراسمى براى دلجویى و مددخواهى از نیروهاى طبیعت.

در این مراسم، جادوگر فعالیت مى‌کند و رهبرى مراسم را بر عهده مى‌گیرد. از آنجا که در جوامع ابتدایى علم و سواد مطرح نیست، این افراد نیز چیزى بیش از سایرین نمى‌دانند و تنها اعتقاد همگان به وجود نیروهایى در این اشخاص آنان را از سایرین ممتاز کرده است.

جادوگران از نیروى خود براى معالجه بیماران نیز استفاده مى‌کنند. این گونه جادوگران معمولا «شمن» (shaman) نامیده مى‌شوند.

جادوگران ریاضت‌هایى نیز مى‌کشند و بسیار مى‌شود که در بدن خود نشانه‌هایى پدید مى‌آورند و در مواردى خود را اخته مى‌کنند!

4.  قربانى

میان اقوام سراسر جهان قربانى براى معبود انواعى داشت و از ریختن جرعه‌اى آب یا شراب تا اهداى گیاهان و محصولات، ذبح حیوانات و کودکان و بزرگسالان، همچنین به آتش افکندن کودکان را شامل مى‌شد.

آنان برخى اوقات براى آنکه جمعیت کاهش نیابد، براى تهیه قربانى به سرزمین‌هاى دیگر یورش می‌بردند و افرادى را اسیر و سپس در راه خدایان خود قربانى مى‌کردند.

قربانى عفت، یعنى فحشا دادن به احترام بت‌ها نیز نزد اقوام مختلف رواج داشت.

می‌گویند زردشت، به ضدیت با قربانی کردن حیوانات می‌پرداخت. ایرانیان باستان تا پیش از ضحاک به گیاهخواری و پرهیز از کشتن حیوانات می‌پرداخته‌اند.

جز از رستنی‌ها نخوردند چیز  / ز هرچ از زمین سر بر آورد نیز

پس آخر شه بدکنش رأی کرد  / به دل کشتن جانور جای کرد

ز هر گونه از مرغ و از چارپای  / خورش کرد و آورد یک یک به جای

اهراق جرعه به عنوان قربانى همواره یکى از رسوم میخوارى بوده و در تورات کنونى و در شعر عربى و فارسى به آن اشاره شده است. رسم بر این بود که ته‌نشست و دُرد جام خود را بر زمین می‌افشاندند تا با این کار، دوستان و غایبان را یاد کرده باشند.

به قول حافظ:

اگر شراب خورى جرعه‌اى فشان بر خاک / از آن گناه که نفعى رسد به غیر چه باک

یا به قول مولوی در مثنوی:

یک قدح می نوش کن بر یادِ من / گر همی خواهی که بدهی داد من

یا به یادِ این فتاده خاک‌بیز / چونکه خوردی، جرعه‌یی بر خاک ریز

البته عرفای بزرگ اسلامی در اشعار خود از این عبارات برای معانی برتر و والاتر استفاده کرده‌اند و مقصودشان همین ظاهر عبارات نبوده است.

مثلا امام خمینی که می‌سراید:

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

یا علامه طباطبایی که می‌سراید:

پرستش به مستی است در کیش مهر / برون‌اند زین جرگه هشیارها

مرادشان، معانی ظاهری نیست.

در ادوار بعد، قربانى انسان منسوخ شد و اندک اندک قربانى به حیوانات منحصر شد، ولى نمونه‌هایى از آن تا دورانهاى نزدیک به ما وجود داشته است.

اکنون که قوانین کشورها قربانی انسان‌ها را اجازه نمى‌دهد، گاهى در گزارش‌هاى خبرى مى‌بینیم که در برخى روستاهاى هندوستان و مناطق دیگر یک بت پرست به دور از چشم پلیس، فرزند خود را در پاى بتى قربانى کرده یا تصمیم داشته قربانى کند، ولى دیگران از این کار جلوگیرى کرده‌اند. البته مرتکبان این جرم در عصر ما دستگیر و مجازات مى‌شوند، ولى در گذشته‌هاى دور از آنان تقدیر مى‌شد.

در ادیان توحیدی قربانی حیوان وجود دارد و این مسئله از زمان حضرت ابراهیم خلیل (ع) تثبیت شد.

5. توتم

در ادیان ابتدایى توتم (Totem) قبیله عبارت است از نشانى که از قبیله حمایت مى‌کند. آن نشان ممکن است یک گونه حیوان، نبات یا جماد باشد. حیوانات گوناگونى میان اقوام مختلف احترام دارند و احیانا تصویر آنها را روى پرچم کشورها مى‌بینیم.

توتم معمولاً به عنوان یادمانی از نیاکان یک ایل یا طایفه عمل می‌کند و افراد طایفه توتم را دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه می‌دانند.

آنها معتقدند حیوان توتم را نباید کشت و با افرادی از جنس مخالف و از توتم مشترک نباید روابط جنسی برقرار کرد.

با مراجعه به تاریخ ملت‌ها و مشاهده پرستش شیر در آفریقا، ببر در هندوستان، عقاب و خرس و سگ آبى در آمریکاى شمالى، گاو نر در یونان و مصر، گاو ماده در هندوستان و آفریقا و اسکاندیناوى، گاومیش در جنوب هندوستان و کانگورو در استرالیا، در مى‌یابیم که حیوانات مذکور توتم آن اقوام بوده‌اند.

هنوز هم مقدس شمردن، گاو، کبوتر و مار نزد بسیارى از ملت‌ها ادامه دارد.

6. تابو

تابو (Taboo) عبارت است از محرمات قبیله، مانند مقررات ازدواج و تغذیه. به عبارت دیگر، تابو، آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که بر طبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهش‌پذیر است. برای نمونه نام بردن از اندام تناسلی در محافل رسمی در بسیاری از اقوام جهان یک تابو است.

ممکن است قبیله‌اى ازدواج درون قبیله را مجاز بداند و قبیله دیگر آن را حرام بشمارد. افراد این قبیله باید براى همسریابى به سراغ قبایل دیگر بروند.

واژه تابو از زبان تونگا که یکی از زبان‌های پلی‌نزی است وام گرفته شده است. بر طبق عقیده اهالی جزایر پولی‌نزی، برخی از اشخاص یا اشیاء (مثل کشیشان، جادوگران، اجساد مردگان، زنان زائو، زنان در دوره قاعدگی، رؤسای قبایل و...) دارای قوه‌‌ای مقدس و مافوق طبیعی هستند.

7. مانا

در آیین‌هاى باستانى برخى از اشیا را داراى نیرو مى‌دانستند و مورد توجه قرار مى‌دادند.

ممکن است سنگى، چوبى، درختى یا حیوانى داراى خاصیت تلقى شود و از آن حاجت بخواهند و به آن تبرک بجویند. این اشیاء مانا (Mana) خوانده مى‌شوند. بقایاى این تصور نیز در برخی ادیان و گرایش‌هاى دیگر موجود است.

8. آنیمیسم

آیین باستانى بسیارى از اقوام گذشته جان پرستى (Animism) بوده است.

بر اساس این آیین همه مظاهر طبیعت روح دارند و براى بهره بردارى از آنها باید به نیایش و سپاس و ستایش آنها پرداخت.

گرایندگان به آن اعتقاد دارند که تمامی عناصر طبیعت دارای روح و جانند. بر طبق همین پندار جنبش طبیعت را ارواح و شیاطین سبب می‌شوند. این ارواح برخی موجب بدی و برخی دیگر موجب نیکی هستند. گرایندگان این آیین امروزه در مناطق بدوی نشین همچون باختر آفریقا زندگی می‌کنند.

پرستش زمین، آسمان و اجرام سماوى، آتش، رعد، برق، ابر، دریا، رودخانه، طوفان، جنگل، گیاهان و حیوانات ، به ویژه گاو ماده، مار کبرا، همچنین پرستش توتم قبیله و روح نیاکان و بزرگان، همراه با دلجویى از موجودات خطرناک، مانند شیطان و جن، میان اقوام باستانى رواج داشته است.

در قرآن کریم گرایش به عبادت غیر خدا مورد نکوهش قرار گرفته است. مثلا درباره جن می‌خوانیم: «وَ جَعَلُواْ لِلَّهِ شرَُکاَءَ الجِْنَّ وَ خَلَقَهُمْ  وَ خَرَقُواْ لَهُ بَنِینَ وَ بَنَاتِ  بِغَیرِْ عِلْمٍ  سُبْحَنَهُ وَ تَعَلىَ‏ عَمَّا یَصِفُون‏ ؛ آنان براى خدا همتایانى از جنّ قرار دادند، در حالى که خداوند همه آنها را آفریده است و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف مى‏کنند!» (انعام / 100)

درباره عبادت غیر خدا به طور مطلق می‌فرماید: «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُهُمْ وَ لا یَضُرُّهُمْ وَ کانَ الْکافِرُ عَلى‏ رَبِّهِ ظَهیرا ؛ آنان جز خدا چیزهایى را مى‏پرستند که نه به آنان سودى مى‏رساند و نه زیانى و کافران همیشه در برابر پروردگارشان (در طریق کفر) پشتیبان یکدیگرند.» (فرقان / 55)

جان پرستان، طبیعت را داراى شعور و انسان‌ وار مى‌دانند و به گونه‌اى با آن راز و نیاز مى‌کنند و براى آن قربانى تقدیم مى‌دارند، گویا طبیعت تحت تاثیر این امور قرار مى‌گیرد. بقایاى این گرایش در برخى ادیان به خصوص آیین هندو تا این زمان مشاهده مى‌شود.

9. فتیشیسم

فتیش (Fetish) واژه‌اى پرتغالى به معناى جادو است. ایمان به فتیش، یعنى احترام به یک شىء مادى که نیرویى جادویى در آن نهفته است. این مسئله در اقوام ابتدایى یافت مى‌شود. این شىء معمولا از سنگ‌ها و مواد معدنى است که به عقیده آن اقوام همراه داشتن آن خوشبختى مى‌آورد.

جمع‌بندی ارزشی این عقاید و گرایش‌ها

در جمع‌بندی ارزشی این عقاید و گرایش‌ها نباید شتاب‌زده عمل کرد؛ با چند نقل و مستند نمی‌توان نظر مطلقی ارائه داد بلکه باید از جهات مختلف، یک مسئله را بررسی کرد؛ به این بیان که مثلا به صورت مطلق نمی‌شود گفت: «تابو» مردود است.

باید هر عقیده و گرایشی به صورت موردی بررسی و ارزش‌گزاری شود و انگیزه‌ها و نیت‌ها هم مورد توجه قرار گیرد. اگر در مجموع از جهت تجربه، عقل و وحی مورد تایید باشد نمی‌توان رد کرد و البته نمی‌توان صحیح بودن هر عقیده و گرایشی را هم به سادگی اثبات کرد.

خیلی از عقاید، کارها و گرایش‌های ادیان(حق و باطل) در ظاهر و مصداق شبیه همند و در برخی موارد در اصل، شبیه‌ همند و تنها در مصداق متفاوتند اما باید به این نکته اساسی توجه کرد که شاید این عقاید و گرایش‌های به ظاهر متشابه، از جهت نیت و انگیزه با هم متفاوت باشند.

از این‌رو نمی‌شود با تشابه ظاهری، حکم به تشابه واقعی داد. مثلا طواف خانه کعبه و بوسیدن و تبرک حجر الاسود به لحاظ انگیزه، قصد و نیتِ مسلمانان با بوسیدن بت و کمک خواستن از آن و گردیدن دور آن، متفاوت می‌شود اگر چه به ظاهر شبیه همند.

این نکته، کلید فهم بسیاری از مسائل است و بدون آن نمی‌شود تحلیل صحیحی از عقیده و رفتاری ارائه کرد. مثلا وهابیت، توسل به امامان و کمک خواستن از آنها را شبیه کمک خواستن از بت فرض می‌کنند و آن را شرک می‌خوانند که یکی از علل این اشتباه و خلط، عدم توجه به این نکته اساسی در تحلیل عقاید و گرایش‌هاست. 

 

کتابنامه این یادداشت

1. قرآن کریم

2. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، انتشارات سمت

3. جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، انتشارات اسراء

4. حکمت، على اصغر، تاریخ ادیان،  انتشارات ابن سینا

5. زرین کوب، عبدالحسین، در قلمرو وجدان، انتشارات سروش

6. زمانی، کریم، شرح جامع مثنوی معنوی، انتشارات اطلاعات

7. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن

8. مصطفوى، على اصغر، اسطوره قربانى، انتشارات بامداد

9. ناس، جان بى، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت

10. واحدجوان، وحید، جزوه درسی افکار و عقاید ادیان جهان

انتهای پیام/ک

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول