اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

یادداشت/ قاسم اصولی

منافع اسرائیل در قفقاز و تأثیر آن بر روابط ایران و جمهوری آذربایجان

خبرگزاری فارس: اسرائیل می کوشد ایران را خطری برای جمهوری آذربایجان نشان دهد و با استفاده از این سیاست،جمهوری آذربایجان را برای همکاری گسترده تر با خود همراه سازد. این در شرایطی است که ایران همواره حامی جمهوری آذربایجان از لحاظ سیاسی و اقتصادی بوده است.

منافع اسرائیل در قفقاز و تأثیر آن بر روابط ایران و جمهوری آذربایجان

مقدمه

کیت بریکوئلت در 23 مهرماه 91 در مقاله ای در خبرگزاری اسوشیتدپرس، و ساندی تایمز در لندن نوشت که اسرائیل هواپیماهای بدون سرنشین (پهباد) خود را در جمهوری آذربایجان در وضعیت آماده باش مستقر کرده است تا بتواند موشک های ایران را قبل از شلیک به سمت اسرائیل، مورد هدف قرار بدهد. به نوشته این روزنامه، اسرائیل خود را برای مقابله با حمله پیش دستانه از سوی ایران آماده می کند.

مقامات اسرائیلی می گویند در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، این کشور حملات موشکی را علیه اسرائیل انجام خواهد داد که در این صورت می توان از هواپیماهای بدون سرنشین مستقر در جمهوری آذربایجان برای نابودی این موشک ها قبل از شلیک آنها استفاده کرد. ساندی تایمز ادامه می دهد اسرائیل هواپیماهای بدون سرنشین از نوع "ایتان" را در خاک جمهوری آذربایجان ، همسایه شمال غربی ایران مستقر کرده است. این هواپیماها می توانند 13 دقیقه قبل از عملیاتی شدن حمله موشکی ایران علیه اسرائیل، هشدار بدهند. این نوع از هواپیماهای بدون سرنشین از توانایی حمل بمب های تنی و پرواز مستمر به مدت 24 ساعت برخوردارند.

انتشار مطالب بالا نشان می دهد که جمهوری آذربایجان و اسرائیل دارای همکاری نزدیک امنیتی و تسلیحاتی هستند. رسانه های خارجی بارها درباره فعالیت های اطلاعاتی ، امنیتی اسرائیل علیه ایران از طریق خاک جمهوری آذربایجان مطالبی را منتشر کرده اند، صدق این مسئله می تواند چالش های سیاسی و امنیتی زیادی را برای ایران  در پی داشته باشد و ماهیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار دهد. در این نوشته اهداف و منافع اسرائیل در قفقاز و رابطه آن با جمهوری آذربایجان و در نهایت تأثیر این روابط بر ماهیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان مورد تحلیل و تبیین واقع می شود.

اهداف و منافع اسرائیل در قفقاز

اسرائیل از بازیگران منطقه ای است که استراتژی درازمدت خود را بر نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه خاورمیانه جدید شامل ترکیه، پاکستان، کشورهای عرب خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز استوار ساخته است . پیشینه روابط اسرائیل با منطقه در سه دوره تاریخی مجزا قابل بررسی است:

1) نقش برجسته اتحاد شوروی در شکست نیروهای هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم که یک حکومت ضد یهودی بود، کمک های موثر این کشور در برپایی رژیم اسرائیل در سال های 8-1947، شناسایی این دولت از سوی اتحاد شوروی در سال 1948، با وجود بازتابهای نظام دو قطبی در نیمه دوم قرن بیستم برای اسرائیل غیر قابل چشم پوشی بوده است. پس از این  جهت گیری های مثبت، دورانی طولانی از رودررویی اتحاد شوروی با اسرائیل در حمایت از دولت های عربی در خاورمیانه آغاز شد.

هدف سیاسی اصلی اسرائیل در منطقه ممانعت از گسترش نفوذ ایران در جمهوری‌های شوروی سابق بوده است. اسرائیل با توجه به نزدیکی آذربایجان به ایران نگاهی استراتژیک به توسعه حوزه نفوذ خود در جمهوری آذربایجان داشته و این امر را با برنامه ای دقیق و فارغ از تبلیغات در حال پیشبرد دارد.

برای رهبران اتحاد شوروی که در چارچوب نظریه رویارویی مستمر و تقابل آشتی ناپذیر دو اردوگاه سرمایه داری و سوسیالیسم، به رهبری آمریکا و شوروی به جهان می نگریستند، اسرائیل از عوامل نظام سرمایه داری در منطقه خاورمیانه به حساب می آمد. در دوران جنگ سرد و تقسیم جهان به اردوگاه های متخاصم، روابط اتحاد شوروی و اسرائیل نیز در این چارچوب شکل می گرفت.

در حالی که سوریه، عراق، مصر و نیز سازمان آزادی بخش فلسطین مورد پشتیبانی جدی اتحاد شوروی قرار داشتند، آمریکا و کشورهای غربی تقویت اسرائیل را هدف قرار داده بودند. اسرائیل نیز بطور متقابل نقش موثری در سازمان دادن مخالفت ها علیه اتحاد شوروی در خصوص نقض حقوق بشر، به ویژه مسائل یهودی ها در این کشور ایفا می کرد. به این ترتیب با تشدید اختلاف های میان شرق و غرب، روابط اسرائیل با اتحاد شوروی نیز دستخوش تحول گردید.

2) دومین دوره از روی کار آمدن گورباچف تا زمان فروپاشی شوروی ادامه داشته است. گورباچف در مسائل بین المللی، بیشتر برای افزایش ارتباطات و تجارت با غرب تلاش کرد. رفع عقب ماندگی تکنولوژیک برای رهبران اتحاد شوروی، دگرگونی در روابط با جهان صنعتی را به یک ضرورت فوری تبدیل کرده بود.

سیاست خارجی جدید اتحاد شوروی در این زمینه با هدف آرامش و ثبات بخشیدن به روابط اتحاد شوروی با جهان سرمایه داری، به ویژه آمریکا، برای تحقق اهداف بازسازی اقتصادی مورد تأکید بود. گورباچف بر این اساس ایدئولوژی را از سیاست خارجی اتحاد شوروی کنار گذاشت. این مسئله بهبودی روابط شوروی و اسرائیل را در پی داشت. 

3) سومین مرحله با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری های مشترک المنافع آغاز شد. در این دوره اسرائیل به عنوان یکی از رقبای با نفوذ وارد صحنه رقابت منطقه ای شد.

اهداف و انگیزه ای که موجب شده است تا اسرائیل در میدان و عرصه رقابت بر سر نفوذ در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز تلاش کند عبارت است از:

1) ترس از دسترسی مخالفان اسرائیل در خاورمیانه به سلاح ها و فن آوری هسته ای؛ بطوری که «موساد» و «سیا» به دقت حرکت های متخصصان انرژی هسته ای دولت های منطقه را زیر نظر دارند،

2) سرنوشت یهودیان منطقه؛ یکی از انگیزه های اسرائیل برای برقراری روابط با کشورهای منطقه، ایجاد شبکه های لازم در این کشورها برای خارج کردن یهودیان از منطقه در شرایط اضطراری است.

3)توسعه پیوند های اقتصادی؛ گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه بویژه در بخش کشاورزی، آبیاری، مدیریت، آب و کشت پنبه در سرلوحه اقدامات اسرائیل در منطقه قرار دارد. اسرائیل می کوشد از مجرای روابط اقتصادی و تجارت، روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را توسعه داده و به تدریج عمق استراتژیک خود را در منطقه افزایش دهد.

4) تلاش برای جلب همکاری جمهوری های منطقه در مجامع بین المللی؛ در این زمینه جلب حمایت کشورهای منطقه در سازمان های بین المللی برای کاهش فشار علیه اسرائیل و رفع بحران مشروعیت بین المللی آن، جلوگیری از تشکیل جبهه ضد اسرائیلی در منطقه، گسترش سطح تماس با کشورهای اسلامی و تأمین مواضع دیپلماتیک یکنواخت کشورهای منطقه در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل و فرایند صلح خاورمیانه.

جمهوری آذربایجان به خاطر داشتن  اشتراک های فراوان با ایران و علاقه و ارادت مردم این سرزمین به ایران، به شدت اسرائیل را نگران ساخته است. از این رو هرگاه گامی برای گسترش مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان برداشته می شود محفل های وابسته به اسرائیل در جمهوری آذربایجان تلاش می کنند که با تبلیغات منفی در مناسبات دو کشور خلل ایجاد کنند.

5) تحکیم بیشتر روابط با آمریکا از طریق تحکیم پیوند با کشورهای منطقه و عمل کردن به عنوان سرپل؛ روابط آمریکا و اسرائیل از دید برخی از صاحبنظران گمان می رفت با حذف رقیب دوران جنگ سرد آمریکا، از نظر نظامی- سیاسی زیر سوال رود، نه تنها خللی وارد نیامده است، بلکه با شکل گیری روابط اسرائیل با جمهوری های منطقه در بستر خاورمیانه بزرگ، اهمیت اسرائیل برای آمریکا به عنوان متحد استراتژیک قوت بیشتری یافته است.

6) افزایش سرمایه گذاری اقتصادی در منطقه با هدف به دست گرفتن نبض اقتصادی منطقه، کوتاه کردن دست روسیه و تأثیرگذاری بر اقتصاد منطقه، جایگزینی تجار یهودی به جای تجار ایرانی و محدود کردن فعالیت های اقتصادی ایران  و حضور در مرزهای شمالی این کشور.

7) جلوگیری از پیوستن کشورهای مسلمان منطقه به گروه بندی اسلامی در برابر اسرائیل در مجامع جهانی و منطقه ای، افزایش مشروعیت جهانی و منطقه ای با برقراری روابط سیاسی با کشورهای مسلمان منطقه.

روابط اسرائیل و جمهوری آذربایجان

تلاش اسرائیل برای حضور در جمهوری آذربایجان به  قبل از فروپاشی شوروی باز می گردد. در این راستا در سال 1990 انجمن دوستی جمهوری آذربایجان-رژیم صهیونیستی ایجاد شد. از همان زمان و از طریق این انجمن، یهودی های جمهوری آذربایجان با جوامع یهودیان آمریکا و رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی دارند. روسای جوامع یهودیان جمهوری آذربایجان بارها با روسای شش سازمان پیشروی یهودی آمریکا ملاقات کرده اند.

اسرائیل یکی از اولین کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را پس از فروپاشی شوروی به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با آن برقرار کرد. اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان را مسلمانان تشکیل می دهند؛ ولی نظام غیردینی (سکولار) را پذیرفته است. جمهوری آذربایجان از معدود کشورهای مسلمان غیر عرب است که با دولت یهودی اسرائیل، روابط نزدیک و دیپلماتیک برقرار کرده است. روابط این دو کشور بر پایه منافع اقتصادی و استراتژیک متقابل و پیوندهای فرهنگی بنیان گذاشته شده است که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

اول، جامعه بزرگ یهودی در جمهوری آذربایجان وجود دارند و شمار زیادی از یهودیان شوروی که به اسرائیل مهاجرت کردند، از جمهوری آذربایجان بودند. مذهب یهودی نیز در جمهوری آذربایجان از آزادی عمل برخوردار است. در طول جنگ جهانی دوم جمهوری آذربایجان پناهگاهی برای یهودیان کشورهای دیگر بود.

دوم، مدتی پس از فروپاشی شوروی، باکو در پی تثبیت استقلال اقتصادی و سیاسی خود از مسکو بود؛ تجربه اسرائیل در کشاورزی، مدیریت منابع آب، آموزش پزشکی و صنایعی با تکنولوژی بسیار پیشرفته جذاب به نظر می رسید. علاوه بر این روابط نزدیک با اسرائیل، سرآغاز روابط نزدیک با اروپا و ایالات متحده محسوب می شود.

سوم، ملاحظه های امنیتی نقش اصلی را در نزدیکی روابط دو کشور ایفا کرده است. شرکت های اسرائیلی، مهمات و تجهیزات مهم نظامی را برای جمهوری آذربایجان که علاقمند به ایجاد و نوسازی نیروهای ارتش خود هستند؛ عرضه کرده است. اسرائیل همچنین در رابطه با جنگ افزار های اتمی که قزاقستان از عصر شوروی به ارث برده است؛ نگران است.

با توجه به اینکه ظرفیت تولید هیدروکربن جمهوری آذربایجان در حال افزایش است این ملاحظه های استراتژیکی با نیاز اسرائیل به وارد کردن نفت و گاز طبیعی، بیشتر تقویت شده است. از زمان استقلال، غرب محوری رویکرد خارجی جمهوری آذربایجان، که باعث جذب بیشتر سرمایه گذاری های خارجی شده است بیشتر از سایر قدرت های منطقه بوده است. استقبال از شرکت های انرژی بین المللی به توسعه وسیع تولیدات هیدروکربنی کشور منجر شده است.

از سال 1997 تا 2007 نفت تولیدی باکو بیش از 4 برابر شده است. وابستگی اسرائیل به منابع هیدروکربنی دریای خزر نیز دو برابر شده است. میزان قابل توجهی از نیاز نفت اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان تأمین می شود. دولت فعلی جمهوری آذربایجان سعی می کند در کنار تثبیت موقعیت خود در جهان اسلام و برخورداری از حمایت های سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی، روابط نزدیک خود را با اروپا و ایالات متحده آمریکا حفظ کند و برای این منظور نیاز به حمایت اسرائیل دارد. 

دولت فعلی جمهوری آذربایجان سعی می کند در کنار تثبیت موقعیت خود در جهان اسلام و برخورداری از حمایت های سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی، روابط نزدیک خود را با اروپا و ایالات متحده آمریکا حفظ کند و برای این منظور نیاز به حمایت اسرائیل دارد.

سیاست های اسرائیل در برابر جمهوری آذربایجان به روشنی بیانگر استراتژی نوین آن است. اسرائیل در چارچوب سیاست های کلان خود بر اساس محور اتحاد ترکیه-اسرائیل، حمایت خود را از جمهوری آذربایجان دریغ نداشته است. از همین رو جمهوری آذربایجان در بین جمهوری های منطقه از بهترین روابط با اسرائیل برخوردار است. بر اساس تحلیلی از آژانس خبرگزاری توران، «اسرائیل در جمهوری آذربایجان به عنوان شریک بالقوه شناخته می شود»

همکاری های امنیتی اسرائیل و جمهوری آذربایجان بطور ویژه در اوت 1995، با سفر هیأتی از کارشناسان امنیتی رژیم صهیونیستی به جمهوری آذربایجان برای آموزش نیروهای امنیتی این کشور افزایش یافت. این روابط با سفر 29 اوت 1997 نخست وزیر وقت اسرائیل به جمهوری آذربایجان گسترش یافت. در ادامه، گروه پارلمانی به اصطلاح دوستی مشترک اسرائیل، آمریکا و جمهوری آذربایجان اواخر سال 1999 تشکیل شد.

در شرایط فعلی نیز مجله فارین پولیسی در خبری مدعی شده که آذربایجان پایگاه‌های خود را در جهت پشتیبانی جنگنده‌های اسرائیلی برای اقداماتی همچون تجسس و حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در اختیار این رژیم قرار می‌‌دهد. این مجله همچنین مدعی شده که اسرائیل یکی از پایگاه‌های این جمهوری را نیز خریداری کرده است.

این خبر و اخبار منتشره دیگری همچون انعقاد قرارداد نظامی بین رژیم اسرائیل و آذربایجان به میزان تقریبی 6/1 میلیارد دلار نشان از وجود روابط گسترده نظامی بین آذربایجان و اسرائیل دارد. جمهوری آذربایجان همواره امیدوار بوده است که با گسترش مناسبات با اسرائیل، ضمن افزایش سرمایه گذاری شرکت های اسرائیلی در جمهوری آذربایجان از کمک های مالی تل آویو نیز بهره مند شود.

از لحاظ سیاسی نیز به زعم دولت جمهوری آذربایجان، گسترش مناسبات با اسرائیل نه تنها زمینه ساز همگرایی بیشتر باکو با غرب است، بلکه زمینه را برای فشار بیشتر به ارمنستان در مناقشه قره باغ فراهم می سازد. البته دولت ارمنستان نیز همواره در این مورد ابراز نگرانی کرده اند. برای نمونه روبرت شوگاریان، معاون وزیر امور خارجه ارمنستان، گفته است که اسرائیل، جمهوری آذربایجان و ترکیه درصدد ایجاد اتحاد سه گانه ای در منطقه هستند که می تواند با منافع ارمنستان در تضاد باشد.

نقش هویت بخش اسرائیل در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان

یکی از مهمترین دلایل تلاش اسرائیل برای نفوذ بیشتر در جمهوری آذربایجان را می توان وجود مرز طولانی و منحصر به فرد جمهوری آذربایجان با ایران به عنوان کشوری که تل آویو بارها آن را مهمترین دشمن اسرائیل عنوان کرده است، دانست. جمهوری آذربایجان به خاطر داشتن  اشتراک های فراوان با ایران و علاقه و ارادت مردم این سرزمین به ایران، به شدت اسرائیل را نگران ساخته است.

از این رو هرگاه گامی برای گسترش مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان برداشته می شود محفل های وابسته به اسرائیل در جمهوری آذربایجان تلاش می کنند که با تبلیغات منفی در مناسبات دو کشور خلل ایجاد کنند. این موضوع در سفر سال 2004  سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت ایران به باکو و هم در سفر سال 2005 الهام علی اف، رئیس جمهور دولت جمهوری آذربایجان به تهران قابل لمس بود.

سیاست ایران ستیزی در جمهوری آذربایجان و تخریب وجهه ایران در جمهوری آذربایجان و طرح مسائلی نظیر اتحاد آذربایجان شمالی و جنوبی با حمایت های مالی و معنوی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان صورت می گیرد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیوندها و امتیازهای تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی که با منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دارد، برای حضور در منطقه از موقعیت مناسبی برخوردار است. طبیعی است حضور همه جانبه ایران در منطقه به عنوان اصلی ترین کشور مخالف اسرائیل، وزنه را به سود جبهه ضد اسرائیلی در منطقه تغییر می دهد. در نتیجه، مقابله با حضور ایران در منطقه یکی از اهداف امنیتی تنش زای اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است.

حضور همه جانبه ایران در منطقه به عنوان اصلی ترین کشور مخالف اسرائیل، وزنه را به سود جبهه ضد اسرائیلی در منطقه تغییر می دهد. در نتیجه، مقابله با حضور ایران در منطقه یکی از اهداف امنیتی تنش زای اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است.

اسرائیل می کوشد ایران را خطری برای جمهوری آذربایجان نشان دهد و با استفاده از این سیاست، جمهوری آذربایجان را برای همکاری گسترده تر با خود همراه سازد. این در شرایطی است که ایران همواره حامی جمهوری آذربایجان بوده و حمایت های سیاسی تهران از باکو در مجامع بین المللی و نیز کمک های اقتصادی ایران به جمهوری آذربایجان چه در چارچوب کمیته امداد و چه خارج از آن قابل توجه است. گفته می شود، اسرائیل برای تبلیغات ضد ایرانی حتی مطبوعاتی را در باکو اجاره می کند و با پرداخت مبلغ قابل توجهی پول، آنها را به انتشار اخبار کذب علیه ایران ترغیب می کند. هدف اسرائیل از این اقدام، تحریک افکار عمومی علیه ایران است.

از مهمترین اهداف اسرائیل در جمهوری آذربایجان، تلاش برای مقابله با گسترش اسلام گرایی است. جمهوری آذربایجان به دلیل شرایط تاریخی و فرهنگی، بستر مناسبی برای رشد گرایش های اسلام گرایانه است. از آنجا که اسرائیل رشد جریان های اسلامی را در هر نقطه از جهان مخالف موجودیت و حیات خویش می داند؛ و گسترش رابطه با ایران را عامل رشد بنیادگرایی اسلامی در جمهوری آذربایجان می داند؛ به ایجاد خلل در راه توسعه روابط دو کشور می پردازد. در مجموع به دلیل هویت متضاد و تعارض منافع استراتژیک میان ایران و اسرائیل، رابطه جمهوری آذربایجان با اسرائیل، به امنیتی شدن رابطه ایران و جمهوری آذربایجان کمک کرده است.  

نتیجه

از زمان سقوط شوروی، دولت اسرائیل در ابتکار سیاسی مهم و عظیمی برای گسترش و حفظ روابط حسنه با جمهوری‌های سابق شوروی در آسیای مرکز و قفقاز درگیر شده است. سیاست استراتژیک اسرائیل در منطقه در جهت پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی تاریخی تل آویو گام برداشته است. هدف سیاسی اصلی اسرائیل در منطقه ممانعت از گسترش نفوذ ایران در جمهوری‌های شوروی سابق بوده است.

اسرائیل با توجه به نزدیکی آذربایجان به ایران نگاهی استراتژیک به توسعه حوزه نفوذ خود در جمهوری آذربایجان داشته و این امر را با برنامه ای دقیق و فارغ از تبلیغات در حال پیشبرد دارد. این در شرایطی است که روند فزاینده گسترش حضور رژیم صهیونیستی در گستره‌های اجتماعی، اقتصادی، تجاری، سیاسی و امنیتی آذربایجان رفته رفته ابعاد جدیدی می‌یابد.

یکی از اهدافی که به طور جدی در دستور کار رژیم صهیونیستی در ارتباط با جمهوری آذربایجان قرار گرفته است اقدام به «لابی‌سازی» است که در این فرآیند مراحل زیر در حال اجراست:

سازماندهی یهودیان داخل جمهوری آذربایجان، متشکل کردن یهودیان ترکی الاصل مهاجرت کرده به سرزمین های اشغالی و ایجاد پیوند میان آنها و به تبع آن ایجاد سازمانی بزرگتر.

طی تلاش های گذشته این رژیم موفق شده تا یهودیان ترک مهاجر به سرزمین های اشغالی را در قالب «مجمع جهانی اسرائیل-آذربایجان» سازماندهی کرده و زمینه عملیاتی یک سلسله اقدام ها و برنامه های دیگر را در جمهوری آذربایجان فراهم سازد. در کل به دلیل تضاد استراتژیک میان ایران و اسرائیل، حضور گسترده این رژیم در جمهوری آذربایجان، به تشدید نگرش امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان نسبت به هم،  دامن زده است و به نظر می رسد با توجه به تداوم همکاری اسرائیل و جمهوری آذربایجان در حوزه های مختلف نظامی و امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، نگرش امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان نسبت به هم تداوم داشته باشد. 

منابع و مأخذ

1.کولایی، الهه(1381)، "توسعه روابط فدراسیون روسیه و اسرائیل (با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران)"، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 57، صص 56-11.9

2.کولایی، الهه(1380)، اتحاد شوروی از تکوین تا فروپاشی، چاپ سوم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

3.افشردی، محمد حسین (1381)، ژئوپولیتیک قفقاز وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات دوره عالی جنگ

4.Bahgat, Gawdat(2010),” Israels Energy Security: the Caspian Sea and the Middle East”, Israel Affairs, Routledge, vol. 16, No. 3, 406-415.                       5.Bulent, Aras(1998), “Post-Cold War Relation: Israels Strategy in  Azerbahjan and Central Asia”, Middle East Policy, Vol. 7, No. 4, p.69.                               

قاسم اصولی / داشجوی دکتری روابط بین الملل

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول