به گزارش خبرگزاری فارس، درخواست آندرس برویک، تروریست نروژی و عامل کشتار 77 نفر در حملات خونین روز 22 ژوئن سال 2011 در اسلو و جزیره اوت اویا مبنی بر تشکیل حزب فاشیست به یکی از اخبار قابل تامل در حوزه اسکاندیناوی و اروپا تبدیل شده است. نکته تاسفبار اینکه منابع بررسی کننده درخواست تشکیل حزب در نروژ صرفا اعلام کردهاند که ضرورتی در این خصوص وجود ندارد. به عبارت بهتر، نوع برخورد مقامات اروپایی در قبال جریانهای افراطی نشان میدهد که در بطن مخالفتهای فعلی با ظهور فاشیسم نوعی تساهل آزاردهنده به چشم میخورد. به راستی در صورت ظهور مجدد فاشیسم چه آیندهای برای اروپا متصور خواهد بود؟
زمزمههای بازگشت افراطی گری به اروپا
ظهور جریانهای راست و چپ افراطی در قاره سبز مسئله تازهای نیست. این جریانهای افراطی طی دهههای اخیر در معادلات سیاسی اروپا حضور داشتهاند اما طی سالهای اخیر قدرت عرض اندام پیدا کردهاند. راهیابی حزب دموکرات افراطی به پارلمان سوئد و تشدید فعالیت جریان راست افراطی در کشورهایی مانند فرانسه جملگی نشانههایی خطرناک در راستای بازگشت فاشیسم به اروپاست. در جریان بمبگذاری و کشتار دسته جمعی در نروژ (در سال 2011 میلادی) شاهد عرض اندام جریانهای خطرناک و افراطی در درون اروپا بودیم. نکته تاسفبار اینکه جریانهای راست افراطی در سرتاسر اروپا ریشه دوانیدهاند. حتی جریان خطرناک راست افراطی در برخی کشورهای اروپایی به صورتی سریع خود را به صورت سازمانی بازتعریف کرده است. جریانهای راست افراطی در سرتاسر اروپا با یکدیگر متحد هستند. این اتحاد خود را در جریان کشتار دسته جمعی 77 نروژی توسط آندرس برویک نشان داد. اگرچه احزاب وابسته به جریان راست افراطی در اروپا کلیت این اقدام را در بیانیههایی نسبتا نرم محکوم کردند، اما در عمل شاهد سکوت معنادار جریان راست افراطی در این خصوص بودیم. حتی برخی اعضای جریان راست دموکرات در سوئد در مواضع شخصی خود سعی کردند اقدام آندرس برویک را محصول و نتیجهای طبیعی از رخدادهای درونی اروپا (مانند افزایش مهاجرت و دور شدن از ناسیونالیسم اروپایی) تلقی کنند. در هر صورت جریان راست افراطی طی سالهای اخیر مولد بدترین حوادث و رفتارها در جامعه اروپا بودهاند.
حملات سازمان یافتهای که از سوی جریان راست افراطی و طرفداران فکری-سیاسی آن در کشورهای مختلف اروپایی و علیه مهاجرین و مسلمانان رخ میدهد جملگی نشان از ادامه حیات خطرناک این جریان است. با این وجود نه تنها مقامات سیاسی اتحادیه اروپا اقدامی در راستای مهار جریان راست افراطی صورت نمیدهند، بلکه شناسنامه دار بودن این جریان در کشورهای خود را نمونه و مصداقی از وجود دموکراسی در قاره سبز میدانند.
هشدارهایی که نادیده انگاشته میشود
تا کنون نهادهای امنیتی اروپا بارها نسبت به وجود جریانهای افراطی در کشورهایشان هشدار دادهاند. چنین هشدارهای صریحی نشان میدهد که نهادهای امنیتی اروپا نیز خطر وجود جریان راست افراطی را درک کردهاند. با این حال نفوذ جریان راست افراطی در برخی لایههای تصمیم گیرنده امنیتی و سیاسی در اروپا سبب شده است تا نه تنها اقدامی در راستای مهار یا محدودسازی این گروهها صورت نگیرد، بلکه هر روز ابتکار و دامنه عمل آنها بیشتر شود.
حدود دو سال قبل، یاکوب شارف رئیس سازمان امنیت داخلی دانمارک در این خصوص عنوان میکرده است:
«ما به طور مشخص از فعالیت گروههای راست افراطی در کشورمان و همچنین دیگر کشورهای اروپایی نگران هستیم. گروههای راست افراطی هم در بعد سیاسی و هم در بعد تروریستی سعی دارند فعالیتهای خود را گسترش دهند. سازمان امنیت داخلی دانمارک تلاشهای خود را جهت نظارت بر فعالیت گروههای افراطی افزایش داده است .»
این هشدار رئیس امنیت داخلی دانمارک زمانی جدی تر شد که وی از برخی فعالیتهای عینی جریانهای راست افراطی در اروپا پرده برداشت. وی در این خصوص به موارد تکان دهندهای اشاره کرد:
«گروههای راست افراطی در فضای مجازی فعالیتهای خود را با جاسوسی اینترنتی و وبگردی گسترش دادهاند. در فضای غیر مجازی نیز گروههای افراطی خرید مواد محترقه و خطرناکی جهت تهیه بمب دست ساز یا پیشرفته را در دستور کار خود قرار دادهاند. با این وجود ما تلاش میکنیم تا نگذاریم حوادثی مشابه آنچه در بمبگذاری اسلو یا تیراندازی در نروژ گذشت در دانمارک رخ دهد.»
با این وجود حدود دو سال است که حتی مقامات ارشد امنیتی اروپا هشدار رسانهای و عمومی صریحی در خصوص فعالیت جریانهای راست افراطی در کشورهایشان نمیدهند. این مسئله میتواند مولد نگرانیهای امنیتی تازه یا در میان شهروندان اروپایی باشد. از سوی دیگر، نوع مواجهه و برخورد مقامات اروپایی با ماجرای حمله تروریستی آندرس برویک در 22 جولای سال 2011 در شهر اسلو و جزیره اوت اویا در نروژ نشان داد که عملا ارادهای قوی جهت مقابله با تهدیدات امنیتی جریان راست افراطی در اروپا وجود ندارد. برویک متعاقب حکم دادگاه نروژ تنها به 21 سال زندان محکوم شد.
آتشفشانی که نباید فعال شود
بدون شک وجود جریانهای راست افراطی در اروپا صرفا تهدیدی امنیتی برای قاره سبز محسوب نمیشود. وجود این جریانهای افراطی تهدیدی جمعی برای نظام بینالملل به شمار میآید. بسیاری از اتباع کشورهای آسیایی و آفریقایی در اروپا اقامت یا به صورت مقطعی و محدود در این قاره رفت و آمد میکنند. از این رو هرگونه دامنه تاثیرگذاری هرگونه فعالیت خطرناک جریان راست افراطی صرفا به محدوده جغرافیایی اروپا محدود نخواهد شد.
مهار جریانهای راست افراطی مطالبهای عمومی از سران اتحادیه اروپا محسوب میشود. با این وجود سران اروپای واحد تا کنون مصالحه معناداری را با سران این جریان صورت دادهاند. مصالحهای که نشان میدهد مقامات ارشد اروپایی میل چندانی به مهار این جریان ندارند و بالعکس، حتی بعضا زمینههای فعالیت بیشتر این جریان را به بهانه دموکراسی و آزادی احزاب فراهم میکنند.
حوادث بمبگذاری اسلو و تیراندازی در اوت اویا نقطه آشکار ساز خطر وجود گروههای راست افراطی در سرتاسر اروپا محسوب میشود. مقامات امنیتی اروپا تا قبل از این سعی داشتند در رویکردی هماهنگ از گروههای افراطی وابسته به القاعده به عنوان خطرات امنیتی در اروپا یاد کنند. این در حالی بود که گروههای راست افراطی به راحتی در کشورهای اروپایی دارای دفاتر سیاسی، حزب، تشکیلات و ...بوده و به فعالیتهای آزادانه خود ادامه میدهند. آندرس برویک تروریست نروژی به صورتی صریح و علنی به تاثیرپذیری خود از افکار و اندیشههای جریان راست افراطی پرده برداشته است.
مخالفت با حضور مسلمانان و مهاجرین در خاک اروپا از جمله اصول مشترک گروههای راست افراطی در سرتاسر اروپا محسوب میشود. در برخی از کشورها جنبههای ناسیونالیستی و ملی گرایانه نیز به جنبههای مشترک مذکور افزوده میشود و از گروههای راستگرای افراطی ترکیبی خطرناک و غیر قابل پیش بینی میسازد. در چنین شرایطی ادامه پروژه حساسیت زدایی از فعالیت جریان راست افراطی از سوی مقامات اروپایی خیانتی آشکار در عرصه تامین امنیت جهانی محسوب میشود.
انتهای پیام/ص