اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

تشخیص‌های ناروا در باب «نسبت رهبری و انتخابات»

در یک نظام مبتنی بر ساختار مردمسالاری دینی،ولی فقیه در جایگاه هدایتگری مردم قرار دارد. پیدا است که چنین جایگاهی منزّه از سوگیری به سمت جناحها است. در چنین ساختاری رهبر مرجع تشخیص صلاح امت است .

تشخیص‌های ناروا در باب «نسبت رهبری و انتخابات»

«رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست. » رهبر معظم انقلاب فروردین 92 ،حرم رضوی

این‌ها جملاتی هستند که رهبر معظم انقلاب درتعریف و توصیف موضع خویش در صحنه انتخابات مطرح کرده‌اند.

با این حال در روزهای اخیرو آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، ایشان این موضوع را در قالب عبارات دیگر ،دوباره مورد تاکید قرار دادند.

بر این اساس این پرسش به میان آمد که دلیل تاکیدات موکد رهبر انقلاب بر شفاف سازی و تصریح در مواضع انتخاباتی شان چیست. در رفتار و سلوک گروهها و بازیگران سیاسی چه اتفاقی رخ داده که ایشان را بر آن داشته تا به تبیین چند باره نگاه رهبری به انتخابات بپردازد؟

در پاسخ به این سوال چند نکته قابل تامل است:

1-«تکرار و تاکید» بویژه در گفتار رهبران سیاسی نشانه‌ای از؛ درجه اهمیت یک موضوع- ادامه یک وضعیت و یا عادت اشتباه - در نهایت جدی بودن خطرات و زیانهای یک رفتار یا عادات سیاسی باشد.

به نظر می آید هر سه ضرورت ذکر شده در بحث اخیر رهبری پیرامون انتخابات مدخلیت دارد.

پس اگر رهبر معظم انقلاب این جمله برای چندمین بار در روزهای منتهی به انتخابات 24 خرداد بیان می کنند که «من یک رأی دارم و آن هم مخفی است و کسی از آن باخبر نخواهد شد» گویای ادامه یک سنت و عادت غلط و زیانبار سیاسی و نیز دغدغه معظم له نسبت عواقب و پیامدهای منفی این رفتار در میان افکارعمومی است

2- از تفاوت‌های بارز نظام مردمسالاری دینی با دیگر الگوهای حکومتی این است که در نظام های رایج – اعم از لیبرال و سوسیال- شخص اول کشور برآیند اراده یک گروه اکثریت است. او تفکر جریان متبوع خویش را در راس هرم حاکمیت نمایندگی می کند. نسبت به اهداف و آرمان حزب وفادار است بقای سیاسی او نیز بسته به توانایی و تعهد او به پیشبرد اهداف و منافع حزب است.

 

این تعریف در نظام مردم سالاری دینی مردود شمرده می شود.زیرا حتی رئیس جمهور که دومین مقام بعد از رهبری محسوب می شود بر فرض که از یک حزب و گروه برخاسته باشد اما بعد از ورود به مدار حاکمیت می بایست تعلقات فردی و گروهی خویش را کنار بگذارد. از اولین تکالیف او که رهبری و قانون اساسی به وی گوشزد می کنند این است که به جای منافع احزاب باید منافع ملی را دنبال کند و به جای علایق حزبی می بایست دغدغه حفظ ارزشها و اصول ملی و دینی را داشته باشد.

به طریق اولی در چنین ساختاری که رئیس جمهور از احزاب و گروهها فراتر دیده می شود رهبری آن جایگاهی فراتر و متعالی تر از احزاب دارد. ایشان به هیچ گروهی تعلق ندارند و به این اعتبار

مواضع رهبری در دایره تنگ منافع و علایق جناحی نمی گنجد.

رهبری در نظام مردمسالاری دینی نقش خویش را از طریق ترسیم شاخص‌ها و معیارها بیان می کند. او با درک عمیق نیازهای جامعه و نیز با ملاحظه مقتضیات نظام اسلامی و شرایط بین المللی ،در هر دوره‌ مجموعه‌ای از معیارها و مشخصه‌ها را برای دولت و مجلس بر می شمارند

طبیعی است که هرکس که رفتار و عملکردی متناسب و منطبق بر این اصول و موازین داشته باشد ، نزد مردم و نظام اسلامی قدر می بیند و بر صدر می نشیند

3- تکرار و تاکید توصیه انتخاباتی اخیر از سوی رهبری ،دارای یک پس زمینه تاریخی است. در این پس زمینه تاریخی اتفاقات دل‌آزاری رخ داده است . در حال حاضر نیز اگر رهبری توصیه انتخاباتی خویش را برای چندمین بار تکرار می کنند بی گمان برای پیشگیری از این حوادث تلخ است.

دامنه سوء برداشتها از موضع انتخاباتی رهبری – به صورت آگاهانه و یا جاهلانه – آن اندازه بوده که پایگاه خبری دفتر معظم له 3 هفته مانده به روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در یادداشتی هشدارآمیز تاکید کرد: هرچه به انتخابات نزدیک می‌شویم بازار شایعات داغ می‌شود. یکی از شایعاتی که می‌تواند در فضای انتخابات تأثیرگذار باشد، شایعه‌ی حمایت رهبری از نامزدی خاص و یا اطلاع از رأی رهبر انقلاب اسلامی در انتخابات است.

در این مکتوب تصریح شده است: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چندین‌بار در ایام انتخابات‌ها این مسائل را تکذیب و نظر خود را صریحاً بیان کرده‌اند اما با وجود تاکید چندباره رهبر معظم انقلاب مبنی بر مخفی بودن رای ایشان و عدم اطلاع افراد از این رای در انتخابات مختلف، مشخص نیست آیا برخی جریانات سیاسی که بنای رفتار سیاسی خود را ادعای اطلاع از نظرات خصوصی رهبر معظم انقلاب قرار داده‌اند، در انتخابات پیش رو، تغییری در رفتار خود خواهند داد و یا اینکه این رویه غیر اخلاقی و غیر شرعی را پی خواهند گرفت، موضوعی که در هفته‌های گذشته، زمزمه تکرار آن باز هم از سوی این جریانات خاص، نگرانی‌هایی را پیرامون تکرار این رویه در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به وجود آورده است.

بهره برداری از منزلت رهبری توسط برخی جناحها بالاترین شکل بداخلاقی‌ سیاسی بوده که در سالهای اخیر بروز و ظهور کرده است.

اولین نمونه‌های این نوع بداخلاقی یا بدعت گذاری سیاسی در میانه دهه 70 رخ داد اما رفته رفته و موازات پیچیده شدن رقابتهای انتخاباتی متاسفانه اشکال این سوء استفاده‌ها تغییر کرد.

تلاش برای منتسب کردن تصمیم جناح و حزب خویش به رهبری در انتخابات سال 84 تکرار شد و برخی جریان‌های سیاسی مدعی علاقه و یاتمایل ویژه معظم له نسبت به یک کاندیدای خاص شدند

سال گذشته در جریان انتخابات مجلس نهم به نحو دیگری برخی نیروهای سیاسی تلاش کردند تا طرح و اندیشه‌های خویش را به تایید رهبری مستند کنند بگونه ای که باز هم برخی افراد و جریان های سیاسی با طرح شایعاتی از قبیل اینکه؛ رهبر معظم انقلاب مخالف ارائه لیست مستقل از سوی برخی جریانات هستند، و داستان پردازی در این باره ، سعی در جلوگیری از یک رقابت درون گفتمان میان اصولگرایان نمودند که خوشبختانه نمایندگان رسمی رهبر انقلاب این ادعاها را بی اعتبار کردند.

تاجایی که دو روز مانده به انتخابات مجلس نهم، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در اطلاعیه ای اعلام کرد: «این دفتر “هرگونه نقل قول از فرزندان رهبر معظم انقلاب مبنی بر تایید یا رد افراد و لیست های انتخاباتی مجلس نهم را تکذیب می کند.»

4- واقعیت این است که دو گروه در ورطه بداخلاقی ناشی از سوء استفاده ازرهبری در میدان انتخابات گرفتار می شوند.بر حسب نیات و مقاصد به نظر می آید طیف نخست کسانی هستند که به اصطلاح از منظر تکلیف گرایی به این کار مبادرت می کنند. این گروه دغدغه تحقق مطالبات رهبری را در صحنه انتخابات دارند اما راه و رسم آن را نمی دانند. به همین دلیل قبل از آنکه ویژگیها و معیارهای ارائه شده از سوی رهبری را درست تشخیص دهند این معیارها را بر قامت افراد و کاندیداهای دلخواه خویش می دوزند. در واقع این ضعف در تشخیص و تبیین، آنها را به بیان نادرست مواضع رهبری می کشاند

اشتباه خطرناک این گروه این است که جای مصداق و مفهوم را عوش می کنند. در حالی که رهبری اغلب به معیارها و مفاهیم می پردازد آنها فقط در پی یافتن مصداقها هستند بی آنکه مفاهیم را درست بفهمند و تحلیل کنند

گروه دوم ،رندانه و بی محابا از قدرت رهبری برای جبران کسری اعتبار سیاسی خویش بهره می گیرند. اگر خطای گروه اول یک غفلت سیاسی بود خطای این گروه یک ذنب لایغفر است . این گروهها به معنای واقعی فرصت طلبان سیاسی هستند که از تئوری هدف وسیله را توجیه می کند بهره می جویند آنها برای شکست حریف به هر ابزاری توسل می جویند و بدترین نوع نگاه ابزاری آنها استفاده از ارکان مقدس جامعه است

به هر روی، در یک نظام مبتنی بر ساختار مردمسالاری دینی،ولی فقیه در جایگاه راهبری و هدایتگری مردم و نظام سیاسی قرار دارد. پیدا است که چنین جایگاهی منزّه و مبرا از گروه گرایی و سوگیری به سمت جناحها و احزاب است . در چنین ساختاری رهبر مرجع تشخیص خیر و صلاح امت است و به اقتضای همین مسئولیت به مثابه یک شاخص و قطب نمای توده مردم در بحر متلاطم سیاسی عمل می کند.

این جایگاه و نقش متعالی رهبری در مردمسالاری دینی در اصول مختلف قانون اساسی تبیین و تشریح شده است. از اصول مختلف این منشور می توان دریافت که جایگاه رهبری در امور خطیری مثل انتخابات،جایگاه داوری و هدایتگری است. نهادهایی نظیر؛شورای نگهبان به عنوان مرجع نظارتی انتخابات ، اعتبار خویش را از رهبری کسب می کند و به تبع این اصل اعضای این شورا نیز مبرّا از جانبداری نسبت به بازیگران و گروههای سیاسی هستند.

علی خدایی

منبع: سیاست ما

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول