به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ نبض یک مرد نوشت:
«هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند»
گاهی آنقدر که درگیر کلمات میشویم، برایمان صامت میشود، سخنهایی که از گوش چپ یا از راست میآیند داخل و از آن یکی بیرون میروند! بیمقدمه.
آنقدر گاهی غرق در کلمات میشویم که دیگر یادمان میرود، از چه جنسی است
میان این هدایایی که به ما میبخشند، در نهان چه نهفته است
یادمان میرود، بیآنکه بخواهیم بشناسیم، میخواهیم
میخواهیم فقط برای اینکه همان لحظه خوش آیند است
بیآنکه بدانیم که دیر گذری ست حتی مروری هم بر سر عقاید و دینمان نکردهایم
آنجا که حسین (ع) میفرماید: «چه بسیار لذت زود گذری که اندوه طولانی به دنبال خود دارد».
آری بیآنکه بیاندیشیم، انگشت بر مُهر سوزاندن اندیشههای جوان میزنیم!
عارف گریست! از سوختن جوانانمان!
او گریست
تنها میان مردها، او گریست!
و اشک یک مرد ؛ زمانی میچکد که نفسهایش قبل از آن در اندوه سینهای پُر درد بُغض کرده باشد
و 8 سال رنج را با آنکه بدانی که میتوانی اما نتوانی، تحملش مرد میخواهد
آری دیگر صداها صامت شده است در گوش مردم
باید تنها «حس» کنی، درد را
مگر همدرد مردم باشی!
عارف گریست، بغض ایران را ...
او را باید بشناسید نه امروزش را، بلکه دیروزهایش را که چگونه گذراند
بیایید برای یکدیگر همدرد باشیم، نه هم درد!
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بیفرهنگی ما هرزه تموم علفهاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلهای آدماش
دست من و تو باید این پردهها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
* مطالب منتشر شده به معنای حمایت خبرگزاری فارس از کاندیدایی خاص نبوده و صرفا تریبونی است برای انعکاس تمام دیدگاههای فکری و سیاسی به جهت برگزاری هرچه باشکوهتر یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری.
شما هم از کاندیدای خود حمایت کنید
بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
انتهای پیام/