اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

بررسی دستاورد‌های جمهوری اسلامی در عرصه‌ی پیشرفت سیاسی

شاخص‌هایی که جمهوری اسلامی را مردم‌سالارانه کرده است

در جمهوری اسلامی امور کشور باید به اتکای آرای عمومی و از طریق انتخابات انجام شود. انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها، مجلس خبرگان رهبری از طریق انتخابات همگی داّل بر اهمیت مشارکت مردم در امور کشور است.

شاخص‌هایی که جمهوری اسلامی را مردم‌سالارانه کرده است

 جمهوری اسلامی دستاوردهای قابل توجهی در عرصه‌ی سیاست مردم‌سالار در طی زمان به دست آورده است و در آینده می‌تواند با تقویت این شاخصه‌ها و دیگر شاخصه‌های نظام‌های مردم‌سالاری الگویی برای کشورهای منطقه، کشورهای اسلامی و علی‌الخصوص کشورهایی که در آن‌ها بیداری اسلامی رخ داده یا در حال وقوع است باشد.

با توجه به بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و تغییر نظام‌های سیاسی این کشورها و حرکت آن‌ها به سوی تشکیل نظام سیاسی جدید، که عمدتاً در ملاک‌های خود هم دغدغه‌ی دینی دارند و هم به حضور مؤلفه‌ها‌ی مردم‌سالاری در نظام سیاسی خود می‌اندیشند، این نوشتار به دنبال آن است که به دستاوردهای جمهوری اسلامی در عرصه‌ی توسعه‌ی سیاسی، که زمانی همین دغدغه-های دینی و مؤلفه‌های مردم‌سالاری را برای تشکیل «جمهوری اسلامی» داشت، اشاره کند و نشان دهد که کشورهای منطقه نیز می‌توانند در تأسیس نظام سیاسی جدید خود، در عین حال که ملاک‌های اسلامی را مد نظر داشته باشند، به حضور شاخص‌های دموکراسی در جامعه‌ی خود بیندیشند.

انقلاب اسلامی ایران، که ریشه در مبارزات تاریخی ملت ایران داشت، توانست به رهبری امام خمینی (رحمت الله علیه) در 1357 دستاوردهای مهمی در عرصه‏های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دست آورد. در نوشتار حاضر، فقط بخشی از کارنامه‏‌ی جمهوری اسلامی در حوزه‏ی سیاسی با مطالعه‌ی رشد شاخص‏های مردم‏-سالاری در سه دهه‌ی گذشته مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بر همین اساس، ابتدا سیاست مردم‌سالاری تعریف می‌شود و سپس جنبه‏های مختلف رشد آن در حیات جمهوری اسلامی نشان داده خواهد شد.   

شاخص‌های نظام مردم‌سالاری

مردم‏‌سالاری نظامی است که دارای ویژگی‌های چون تصمیم‏‌گیری جمعی، قانون اساسی، احزاب و انتخابات، وجود فرصت‌های برابر سیاسی، اجتماعی و جامعه‏ی مدنی باشد. ‌(شهرام‌نیا، 1385: 172 تا 179) بر اساس موارد ذکرشده، که از آن‌ها به عنوان شاخص‌های مردم‌سالاری یاد می‌شود، نشان خواهیم داد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام دینی چگونه توانسته است خود را با چارچوب‏های دموکراسی مطابقت دهد و رویه‏‌ی مردم‌سالاری را در ایران به سوی نهادینه شدن پیش ببرد. برای نشان دادن این شاخصه‌ها، از قانون اساسی جمهوری اسلامی و شواهد اجتماعی، سیاسی و تاریخی استفاده خواهد شد.

شاخص‌های مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی

از جمله شاخصه‌های مردم‌سالاری، که از دستاوردهای انقلاب 57 در عرصه‌ی سیاسی به شمار می‌رود، می-توان به موارد زیر اشاره کرد:

تصمیم‌گیری جمعی

اشاره شد که مردم‌سالاری نظامی است که در آن تصمیم‌گیری جمعی است. این تصمیم‌گیری در نظام‌های مردم‌سالار با انتخابات و رأی‌گیری نمود پیدا می‌کند. در جمهوری اسلامی نیز با وجود اینکه اکثریت مردم ایران در تظاهرات و راهپیمایی‌های خود، در سال 57، آشکارا شکل حکومت را جمهوری اسلامی تعیین کرده بودند؛ اما با این حال برای احترام به «عقل جمعی» در دوازده فروردین 1358، رفراندومی برگزار شد و نظام جمهوری اسلامی با تصمیم‌گیری جمعی مردم (رأی 2/98 درصد) به ثمر نشست.

قانون اساسی

قانون اساسی به منزله‌ی نهاد تثبیت‌کننده‌ی دموکراسی از قرن 19 و به دنبال انقلاب‌های آمریکا و فرانسه متولد شد. به دلیل اینکه حکومت دموکراتیک برای نشان دادن تقاضاهای مردم باید دارای دستگاهی محدود و باثبات باشد، قوانین اساسی این نقش را بر عهده گرفتند (عالم، 1373: 297). جمهوری اسلامی نیز بر همین اساس در همان روزهای اول انقلاب 57، تدوین قانون اساسی را مورد توجه مسئولان قرار داد.

اوایل تابستان 1358، مجلسی تحت عنوان مجلس نهایی بررسی قانون اساسی (خبرگان) با رأی مردم به 73 نفر از نمایندگان ملت تشکیل شد، متن قانون اساسی را تدوین کرد و این در آذرماه 1358، طی دومین همه‌‏پرسی، به تصویب ملی مردم ایران رسید و دومین گام تحکیم مردم‌سالاری با تصویب متن قانون اساسی برداشته شد.

احزاب

در سال‏های اول پیروزی انقلاب اسلامی احزاب، تشکل‏ها و جمعیت‏های سیاسی فراوانی در صحنه‌ی رقابت سیاسی حضور داشتند که علاوه بر مشارکت در رقابت‏های انتخاباتی، در عرصه‏ی سیاسی نیز به خودیِ خود درگیری‏ها و تنش‏هایی را موجب می‏شدند. در سال‏های جنگ، تعداد تشکل‏ها احزاب و جمعیت‏های سیاسی رو به کاهش گذاشت و بعد از پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوره‏ی سازندگی کشور با اجرای برنامه‏های اقتصادی‌ـ‌اجتماعی سازندگی، با فراهم شدن زمینه‏ی فعالیت سیاسی، به تدریج تعداد تشکل‏های سیاسی فعال و ثبت‌نام‌شده در وزارت کشور رو به فزونی نهاد (ایوبی، 1377) و در سال‏های بعد از دهه‏ی هفتاد در انتخاب‏های مختلف ایفای نقش کردند.

جامعه‏‌ی روحانیت مبارز و تشکل‏های همسو در انتخابات، خصوصاً بعد از سال 1367 تا حال حاضر، نقش‌آفرین بوده‏اند. مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، حزب کارگزاران سازندگی و دیگر تشکل‏های چپ‏‌گرا نیز در چند انتخابات بعد از سال 1367 نقش-آفرینی کرده‏اند (ظریفی‌نیا، 1387)؛ هرچند جمهوری اسلامی تا دستیابی به نظام حزبی فاصله‏‌ی دارد و هرچند برخی از این احزاب در سال‌های بعد به واسطه‌ی قانون‌شکنی‌های فراوان تعلیق و منحل شدند، اما همین روند رو به رشد شکل‏گیری تشکل‏های سیاسی در کشور و احساس نیاز نخبگان به تشکل‏ها و احزاب سیاسی، می‌تواند وضعیتی را به وجود آورد که در عین حال که نظام حزبی شکل می‌گیرد، از این طریق، بتواند شاخص‌های مردم‌سالارانه‏ی ایجادشده توسط انقلاب اسلامی را تداوم بخشد.                                                                                                      

انتخابات

یکی از شاخص‌هایی که همواره برای سنجش میزان دموکراسی در نظام‌های سیاسی مورد توجه قرار می‌گیرد، بحث انتخابات است (شهرام‌نیا، 1385: 172). انتخابات در دموکراسی‌ها شیوه‌ی معمولی تغییر در هیئت حاکمه و دست به دست شدن قدرت میان احزاب سیاسی است (بشیریه، 1384: 190). در جمهوری اسلامی نیز امور کشور باید به اتکای آرای عمومی و از طریق انتخابات انجام شود. انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها، مجلس خبرگان رهبری از طریق انتخابات همگی داّل بر اهمیت مشارکت مردم در امور کشور است. همچنین وجود شورای نگهبان، که ضامن سلامت، آزادی و عادلانه بودن انتخابات است، نظر مقنن قانون اساسی را می‌رساند که قصد داشته است به لحاظ قانونی انتخابات در کشور آزادانه و عادلانه باشد (قانون اساسی ج. ا. ایران، 1384).   

وجود فرصت‌های برابر سیاسی‌ـ‌اجتماعی

از دیگر لوازم دموکراسی این است که «از لحاظ حقوق شهروندی یکسان با همه برخورد شود.» (بیتهام، بویل، 1376) مواردی در قانون اساسی وجود دارد که نشان می‏دهد تساوی حقوقی مؤکّداً مورد تأیید مقنّن بوده است. در اینکه ولی فقیه یا رهبر در نظام جمهوری اسلامی محوریت دارد و به عنوان رئیس مقتدر کشور مطرح است و دارای ولایت مطلقه است، تردیدی ندارد؛ اما نکته‏‌ی جالب توجه این است که عالی‏ترین مقام کشور در نظام جمهوری اسلامی با سایر افراد کشور در برابر قوانین مساوی دانسته شده است ‌(قانون اساسی ج. ا. ایران، 1384).

همین نکته حاکی از یکسان بودن همه‏‌ی افراد از حیث حقوق شهروندی است و واضح است که وقتی عالی‏ترین مقام رسمی کشور از لحاظ حقوق شهروندی با دیگران برابر باشد، سایر مقامات دولتی و نخبگان غیردولتی هم لاجرم با دیگران از لحاظ حقوقی برابرند. همچنین در فصل حقوق ملت هم بیان شده است که مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‏ها سبب امتیاز نخواهد بود؛ همه‌ی افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه‏ی حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند (قانون اساسی ج. ا. ایران، 1384).           

جامعه‌ی مدنی، مطبوعات  

وجود جامعه‏ی مدنی به معنی وجود تشکل‏های گوناگونی که بدون اتکا به دولت اداره شوند و محدودکننده‏ی قدرت دولت باشند، از ضرورت‏های دموکراسی محسوب می‌شوند (بیتهام، بویل، 1376). یکی از مجاری بیان نارسایی‏های اجتماعی و سیاسی و بیان دیدگاه‏ها و نقطه نظرات نسبت به سیاست و حکومت، مطبوعات هستند. وجود مطبوعات در یک جامعه، نشانه‏ی نشاط و زنده بودن آن جامعه است. بر همین اساس، در قانون اساسی بر وجود آزادی مطبوعات و وجود جامعه‌ی مدنی، که از لوازم نظام‌های دمکراسی می‌باشد، تأکید شده است.

آزاد شمردن مطبوعات به جز در موارد اخلال به مبانی اسلام یا حقوق عمومی، آزادی احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمن‏های اسلامی یا اقلیت‏های دینی به رسمیت شناخته شده، به جز در موارد نقض اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی و آزاد شمردن تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‏ها به شرط عدم حمل سلاح و عدم اخلال به مبانی اسلام (قانون اساسی ج. ا. ایران، 1384) آزادی‏های اولیه‌ای است که برای ایرانیان به رسمیت شناخته شده است و همچنین با اعطای این حقوق پایه‏های اصلی اعمال نظارت بر حکومت، وجود کثرت و گوناگونی، وجود جامعه‏ی مدنی و پاسخ‌گویی دولت و شفافیت آن نهاده شده است.

نتیجه‌گیری

شاخص‏هایی که در مطالب فوق به حالت تطبیقی بیان گردید، در شناسنامه‏ی حقوقی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی (قانون اساسی) ثبت گردیده و بدین ترتیب یک مرحله از تحکیم سیاست مردم‌سالار آن گونه که قانون اساسی مندرج، برداشته شده است.

از مجموع مطالب گفته‌شده در این نوشتار، که در واقع نوعی تطبیق شاخص‏های سیاست مردم‌سالار بر وضعیت ایران است، می‏توان به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی دستاوردهای قابل توجهی در عرصه‌ی سیاست مردم‌سالار در طی زمان به دست آورده است و در آینده می‌تواند با تقویت این شاخصه‌ها و دیگر شاخصه‌های نظام‌های مردم‌سالاری، چون جامعه‌ی مدنی، تقویت نظام حزبی و... الگویی برای کشورهای منطقه، کشورهای اسلامی و علی‌الخصوص کشورهایی که در آن‌ها به تازگی بیداری اسلامی رخ داده است یا در حال وقوع است باشد.

منابع:

ایوبی، حجت‌الله، پیدایی و پایایی احزاب سیاسی در غرب، سروش، تهران 1379.

بیتهام، دیوید و بویل، کوین دموکراسی چیست؟ (آشنایی با دموکراسی)، ترجمه‏ی شهرام نقش تبریزی، ققنوس، تهران 1376.

بشیریه، حسین ،گذار به مردم‌سالاری، نشر نگاه معاصر، تهران، 1387، چاپ اول.

.............................، گذار درس‌های دموکراسی برای همه، نشر نگاه معاصر، تهران ، 1387، چاپ سوم.

.............................، آموزش دانش سیاسی، نشر نگاه معاصر، تهران ، 1384، چاپ پنجم.

ظریفی‏نیا ، حمیدرضا، کالبد شکافی جناح‏های سیاسی ایران از 1358 تا 1378، آزادی اندیشه، تهران 1387.

عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست، نشر نی، تهران، 1373.

قانون اساسی جمهوری اسلامی: http://sharghi.awqaf.ir

رحمت مهدوی؛ کارشناس مسائل سیاسی

منبع: برهان

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول