فساد اخلاقی ، کلاهبرداری ، دروغ ، خیانت ، جنایت ، خشونت ، تحقیر ، کوکائین ، تجاوز ، سرکوب ، ورشکستگی و طغیان اجتماعی ؛ همه ی آن چیزی است که برای تعریف این خیابان کافی به نظر می رسد ! اشتباه نکنید (!) اینجا یک خیابان ساده در پوکت و پاتایا نیست . حتی یک خیابان شلوغ در مرکز تفریحی لاس وگاس هم نیست ! اینجا درست در قلب آمریکاست ! پایتخت مدرنیته ، مهد آزادی و نماد رویای آمریکایی ! جایی که به قول یانکی ها برای دستیابی به این میراث عظیم ، خون ها داده شده از برای آزادی ! اینجا خیابانی مهم در محله ی معروف منهتن است . جایی است که روزانه میلیاردها دلار سهام خرید و فروش می شود .
آمریکا براستی بزرگ است اما بزرگ تر از آن ، وال استریت است . حتی بزرگ تر از آسمان خراش های غول پیکر آمریکا ، همانجا که دریچه ی ورود به اتاق بیضی کاخ سفید از یک سو و از سویی دیگر اتاق فرمان تهاجم بزرگ ترین ارتش دنیا به عراق ، افغانستان ، لیبی و ویتنام است ! جایی که اولین رییس جمهور ایالات متحده به عنوان رییس جمهور و حافظ آزادی های مدنی و انسان دوستی و عدالت ، قسم یاد کرد . خیابانی که بجای بنای یادبود قهرمانان (!) جنگ یا لینکلن مموریال و یا حتی شعله ی جاودان کندی و مجسمه به اصطلاح آزادی ، به ساختمان عظیم بورس نیویورک ( این مرکز کاغذ بازی جهانی ) ، بورس نزدک و...آزین شده است . البته چند کافه کوچک ، چند کازینو و یک کلیسای عظیم قدیمی نیز در این خیابان وجود دارد که دین و فرهنگ آمریکایی را نیز برای خدمت به اربابان زرسالار وال استریت نشین به کار گرفته است .
اینجا براستی نماد رویای آمریکایی است ! جایی که میراث آزادی به بهانه ی اعتراضات ضد سرمایه داری موسوم به جنبش اشغال وال استریت از سوی جوانان با توحشی که حتی نمونه ی آن در عراق و افغانستان نیز دیده نمی شود ، به شدت سرکوب شد ! آری اینجا وال استریت است ! مهد استعمار ، طغیان و فریب جامعه جهانی با شعار آزادی و استقلال !
اما وال استریت نیز مثل هر جای دیگر یک منجی نیز می خواهد ! یک سوپاپ اطمینان که بتواند وال استریت را آزادانه نقد کند اما آرام و بدون آنکه لطمه ای به اقتصاد سرمایه داری بزند ! کسی بتواند تعریفی جدید از عدالت اجتماعی و اقتصادی به نمایش بگذارد که در عین حال کمترین آسیبی هم به اصول خدشه ناپذیر زر و زور وال استریتی نزد ! کسی که بتواند فساد اخلاقی ، کلاهبرداری و غارت را یک جا ، آن هم به اسم عدالت اجتماعی مشروعیت دهد ! چاره راه یک جاست و آن جایی نیست جز هالیوود ! یار دیرینه ی وال استریت و مشکل گشایی عظیم برای روزهای سخت دوستان ثروت مندش ! ابزار آن رسانه است و غولی جادویی دارد به نام سینما ! با وسعتی به اندازه ی جهان و تکنولوژی عظیمی که توانست انسان را برای اولین بار به ماه ببرد !
همه چیز مهیاست و اواخر سال گذشته ، فیلمی کاملا مستقل (!) به سفارش وال استریت به روی پرده های سینما می رود که شاید گره ای از کار باز کند ! گرگ وال استریت با نام بین المللی ( د ولف آو وال استریت ) با بازی لئوناردو دی کاپریو به روی پرده های سینما رفت . فیلمی جذاب با درون مایه کمدی در ژانر سیاسی اقتصادی که به مدت 3 ساعت مخاطب خود را میخکوب می کند .
ضمن احترام به مخاطبان محترم ، اما در عین حالی که دیدن فیلم به دلیل وجود دورن مایه ای پوچ ، خیالی و همراه با صحنه هایی آزاردهنده و غیر اخلاقی توصیه نمی شود اما نگاهی دقیق به اهداف پشت پرده سازندگان فیلم ، خالی از فایده نخواهد بود . فیلم ماجرای جوانی جویای نام و در پی کسب ثروت عظیم به نام (بلفورت ) است که بدنبال رویای آمریکایی خویش که همانا ثروت خیره کننده است پای به وال استریت به عنوان دلال تازه کار می گذارد ! بحران سرمایه داری و اخراج وی از وال استریت وی را به فکر راهی چاره می اندازد که ادامه دهنده همان منش وال استریتی یعنی غارت سرمایه داران خرد با وعده و تطمیع خیالی است .
جردن بلفورت در این مسیر سخت با استمداد از کوکائین و کراک و فساد بی حد و حصر اخلاقی به فریب توده های مردم پرداخته و با زبان کارای خویش ، ثروتی هنگفت برای خود دست و پا می کند . او در ادامه به این فکر می کند که می تواند بجای مردم عادی و با استفاده از آن ها و تشویق ایشان به فعالیت در این حوزه ، از کلاهبرداران و سهام داران بزرگ وال استریتی ، کلاهبرداری کند ! یک رابین هود جدید در عصر نوین .
در این راه او با گسترش دامنه فعالیت های غیرشفاف مالی اش و ادامه فساد اخلاقی و اعتیاد ، خانواده خویش را از دست می دهد و در نهایت به چنگال قانون افتاده و با سیستم همکاری می کند . داستان فیلم به مدد استفاده از زبان طنز و سایر جذابیت های بصری ، چهره ای عوام پسند به خود می گیرد و با اینکه ریتم فیلم با سرعت همراه است ، بیننده را به طرز محسوسی فعال نگه می دارد و او را به دیدن ادامه فیلم ترغیب می کند . هدف اصلی و پشت پرده فیلم القای این نکته است که رمز بقای آمریکایی با همراهی با همین سیستم فعلی امکان پذیر خواهد بود و برای اینکه بتوان به آمریکا ، مردم و خود در کسب ثروت کمک کرد باید برای وال استریت ، مدیران و اهدافش ، احترام قائل بود و از اصول حاکم بر آن ، تمکین نمود ! گرگ وال استریت تصویرگر عدالتی اجتماعی است که هیچ تضادی با منافع هیات حاکمه آمریکا و اربابان سرمایه دارش ندارد .
سازندگان این فیلم در صدد القای این گزاره اند که هرکسی حق دارد و باید بتواند در جامعه ی باز آمریکا و وجود فرصت های برابر در پی کسب ثروت باشد اما نه تا جایی که آسیبی به سرمایه داری وال استریتی وارد شود . آری عدالت اجتماعی به سبک آمریکایی جلوه ی دیگری از رویای آمریکایی است ! رویایی که همه چیز را در پول می بیند و هدفی جز خدمت به منافع سرمایه داران به عنوان وارثان حقیقی آمریکا در آن وجود ندارد . گرگ وال استریت نیز به مانند سایر تولیدات هالیوود ، تنها یک چیز می گوید و آن این است که همه ی شما بردگان رویای آمریکایید و آمریکا برده ی سرمایه داری و در یک کلام نقطه ی تجمع آن یعنی وال استریت.
منبع : اقتصاد پرس