اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

جایگاه ایران در نظم نوین خاورمیانه

ایران یگانه قدرت چهاربعدی منطقه است که پتانسیل‌های بی‌بدیلی برای نقش‌آفرینی در معادلات منطقه‌ای و جهانی در اختیار دارد.

جایگاه ایران در نظم نوین خاورمیانه

مقدمه

خاورمیانه، امروز در یکی از حساس‌ ترین و بحرانی ‌ترین مقاطع تاریخی خود به‌سر می‌برد. داعش گستره وسیعی از سوریه و عراق را مورد تاخت‌و تاز قرار می‌دهد. لیبی در فقدان حکومت مقتدر مرکزی، عرصه جنگ گروه‌های مسلح است. مصر پس از انقلابی نافرجام، مجدداً به‌دست نظامیان سپرده شده، و در یمن نیز جنبش الحوثی در آستانه انقلابی تاریخی قرار دارد. این رخدادها هم‌زمان با طرح زمزمه‌هایی مبنی‌بر تمایل آمریکا برای خروج از منطقه، موضوع بیداری اسلامی، و گسترش رقابت قدرت‌های منطقه‌ای، نشان از وقوع تحولات عظیمی است که می‌تواند آینده منطقه و جهان را دگرگون کند. وضعیتی مشابه اروپای قرن نوزدهم که در کشاکش جنگ‌های خونین، هر یک از قدرت‌های اروپایی سودای برتری بر دیگر کشورها را در سر می‌پروراند و در نهایت در سایه بیم‌ها و امیدها، نوعی نظم جدید در اروپا پدیدار شد که مورد پذیرش عمومی قرار گرفت.

خاورمیانه امروز نیز با توجه به اهمیت انکارناپذیرش در معادلات جهانی، عرصه رقابت قدرت‌های نوظهوری است که با انگیزه توسعه منافع خود، درصدد بازتعریف نظم حاکم در منطقه هستند؛ رویدادی که با انگیزه‌های مختلف ملی، قومی، فرقه‌ای، و مذهبی به‌دنبال احیای امپراتوری‌هایی است که در گذشته‌های دور و نزدیک هویت آنها را دچار غرور می‌کند.

با توجه به مطالب یادشده، رقابت اصلی در خاورمیانه، میان چند کشور قدیمی ایران، ترکیه، عربستان، و مصر است که هر یک از آنها حداقل دوره‌ای از تمدن شکوفا را در سابقه خود دارند.(1) علاوه بر این کشورها، پنج عضو دائم شورای امنیت به‌همراه رژیم صهیونیستی و قطر نیز به‌دنبال نقش‌آفرینی گسترده در معادلات منطقه‌ای هستند که در ادامه به انگیزه‌های آنها می‌پردازیم.

از میان بازیگران فرا منطقه‌ای، به‌جرأت می‌توان آمریکا را مؤثرترین بازیگر خاورمیانه دانست که با هدف حفظ امنیت انرژی خلیج فارس و همچنین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه حضور دارد. روسیه و چین هم با بازتعریف منافع راهبردی خود در خاورمیانه در سایه پرونده هسته‌ای ایران و بحران سوریه، درصدد توسعه نفوذ خود در خاورمیانه هستند. انگلستان نیز سیاست خاورمیانه‌ای خود را همسو با سیاست‌های واشینگتن پیش می‌برد و فرانسه نیز با توجه به سوابق گذشته‌اش، مسائل لبنان و سوریه را با حساسیت بالایی دنبال می‌کند.(2)

در میان بازیگران منطقه‌ای، ترکیه میراث‌دار امپراتوری عثمانی است و به‌دنبال احیای نفوذ خود بر سرزمین‌های این امپراتوری از دست رفته به‌ویژه عراق، سوریه، فلسطین، و مصر است. در این میان، با وجود سلطه تاریخی امپراتوری عثمانی بر کشورهای عربی، رقابت شدیدی میان عربستان و قطر برای در دست گرفتن رهبری جهان عرب در حال انجام است. مصر نیز به‌عنوان ملتی که سابقه آن به پیش از اسلام باز می‌گردد، معمولاً در مواجهه با تحولات منطقه، رویکردی مستقل در پیش می‌گیرد. رژیم صهیونیستی هم به‌عنوان دولتی مصنوعی که حاصل غصب بخشی از سرزمین‌های فلسطین،‌ سوریه و اردن است، تحولات منطقه را از منظر تحکیم امنیت و تثبیت موجودیت تأسیسی خود به‌عنوان تنها بازیگر غیرعربی و غیراسلامی منطقه رصد می‌کند.

ایران یکی دیگر از قدرت‌هایی است که به اذعان اغلب کارشناسان، نفوذ بالایی در منطقه داشته و می‌تواند در معادلات آن نقش‌آفرینی کند. بهره‌مندی توأمان از دو هویت شیعه و ایرانی، موقعیت ویژه‌ای به کشور داده است و در حالی که اغلب حکومت‌های منطقه در معرض تهدید وقوع انقلاب‌های مردمی هستند، ثبات و امنیت ایران تحسین‌برانگیز است؛ ازاین‌رو، با توجه به قدرت و منابع گسترده ایران، بدیهی است که این کشور درصدد توسعه نفوذ خود و شیعیان در منطقه باشد.(3)

جایگاه ایران در آینده خاورمیانه

ایران یگانه قدرت چهاربعدی منطقه است که پتانسیل‌های بی‌بدیلی برای نقش‌آفرینی در معادلات منطقه‌ای و جهانی در اختیار دارد. البته در کنار این قدرت منطقه‌ای،‌ عربستان به‌عنوان قدرتی سه‌بُعدی مطرح است که به مدد ثروت‌های ناشی از فروش منابع انرژی و همچنین تعامل نزدیک با آمریکا و استفاده از اهمیت کعبه نزد مسلمانان، به‌نوعی از رقابت یا تقابل نرم با ایران وارد شده است که کارشناسان از آن به‌عنوان جنگ سرد جدیدی در خاورمیانه نام می‌برند. پس از ریاض نیز می‌توان از رژیم صهیونیستی به‌عنوان قدرتی دوبُعدی نام برد که به مدد حمایت‌های غرب و همچنین بهره‌مندی از فناوری پیشرفته، سودای نقش‌آفرینی در معادلات منطقه‌ای دارد.

با این حال، همان‌طور که ذکر شد، به‌رغم توطئه‌های گسترده آمریکا و غرب، ایران نیز برای پیشبرد اهداف خود دست خالی نیست و مرور تجربیات تاریخی، حاکی از تداوم پیروزی‌های تهران بر رقبای منطقه‌ای، ازجمله عربستان است.

در حقیقت، صرف‌نظر از تحولات دهه اخیر در عراق، افغانستان و ظهور پدیده بیداری اسلامی،‌ نفوذ ایران در منطقه به بیش از سه دهه قبل، یعنی زمان پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گردد. انقلاب اسلامی ایران به‌عنوان الگویی برای غلبه بر حکومت‌های استبدادی به‌شدت مورد اقبال جوامع عرب قرار گرفت و هم‌زمان با تمایل جمهوری اسلامی برای صدور انقلاب، موجی از تحول‌خواهی منطقه را در بر گرفت و با وجود ممانعت شدید ایالات متحده، ایران موفق شد ضمن ایجاد حزب‌الله لبنان، اتحادی راهبردی نیز با دولت سوریه برقرار کند.

پس از آن نیز با توجه به حضور فراوان شیعیان در کشورهای اطراف، نفوذ ایران ادامه پیدا کرد و به‌ویژه پس از سقوط صدام و به قدرت رسیدن شیعیان، ‌نخستین ناکامی عربستان در مواجهه با ایران رقم خورد. به قدرت رسیدن حماس در نوار غزه نیز شوک بزرگ دیگری بود که ریاض و تل‌آویو نتوانستند از آن جلوگیری کنند. در جریان بیداری اسلامی نیز دومینوی شکست‌های عربستان و متحدان غربی‌اش ادامه یافت و سقوط مبارک در مصر و علی عبدالله صالح در یمن و تداوم قیام الحوثی‌ها ضربه جبران‌ناپذیری بر منافع عربستان در منطقه بود. علاوه بر این، در بحران سوریه هم به‌رغم حمایت‌های همه‌جانبه قدرت‌های غربی، عملاً ایران دست برتر را در معادلات منطقه در اختیار دارد. از سوی دیگر، روشن شدن دامنه جنایات گروه‌های تکفیری، همچون داعش نیز به‌شدت چهره جهانی جریان سلفی و وهابیت را مخدوش کرده است؛ زیرا هم‌زمان با دیدگاه‌های معتدل حکومت ایران و شیعیان، همواره شاهد زایش و پیدایش گروه‌های تروریستی همچون القاعده، النصره، ‌طالبان، و نظایر آن هستیم که از ارتکاب به هیچ جنایتی ابایی ندارند.(4)

به همین دلیل، برخلاف طرح آمریکایی خاورمیانه جدید که برمبنای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و منافع بلندمدت واشینگتن طراحی شده بود، روند تحولات در افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان، سوریه و دیگر مناطق، شرایط را به‌گونه‌ای فراهم آورده است که موازنه قدرت به نفع ایران و متحدانش در حال تغییر است و فضا برای نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی به‌عنوان قدرتی منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای، بیش از پیش فراهم می‌شود.(5)

ایران، محور نظم نوین خاورمیانه

با توجه به مستنداتی که ذکر شد، اغلب کارشناسان با اذعان به نقش مهم ایران در آینده خاورمیانه، معتقدند اگر قرار باشد نظم جدیدی مبتنی بر اراده یکی از بازیگران فعلی منطقه شکل بگیرد، قطعاً آن کشور ایران است و تهران برنده حتمی تحولات بلندمدت خاورمیانه است.

ترکیه به‌عنوان کشوری که سودای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می‌ پرواند، به‌دلیل فاصله زیاد جغرافیایی و فرهنگی با خاورمیانه، نفوذ زیادی در کشورهای عربی ندارد. عربستان نیز به‌دلیل جمعیت کم،‌ ضعف ساختاری، فقدان نهادهای دموکراتیک و همچنین اقتصادی متکی بر نفت، توان لازم برای ظاهر شدن به‌عنوان قدرتی منطقه‌ای را ندارد. در این میان، تنها کشوری که هم‌زمان ضمن همکاری با دولت‌های افغانستان، عراق و سوریه برای مقابله با جریان‌های تروریستی، می‌تواند به‌عنوان بازیگری کلیدی در تحولات لبنان و فلسطین ظاهر شود ایران است که در گستره وسیعی از کابل تا شمال آفریقا نقش‌آفرینی مؤثری دارد. از سوی دیگر، برخلاف جریان وهابیت و سلفی، ایران به نمایندگی از جریان شیعه ایدئولوژی ملایم و معتدلی دارد که برای جوامع خسته از خشونت و ترور بسیار خوشایند است.

بنابراین، برخلاف تبلیغات منفی رسانه‌های غربی علیه جمهوری اسلامی، رابرت کاپلان معتقد است ایران به‌عنوان واحدی باثبات و مقتدر در میان بیابانی از واحدهای ضعیف سیاسی قرار دارد. به اعتقاد وی خطر جریان سلفی به رهبری عربستان به‌مراتب بیش از خطر ایران برای آمریکاست. بنابراین، وی به دولتمردان کاخ سفید توصیه می‌کند به‌دلیل هم‌گرایی منافع تهران و واشینگتن در منطقه خاورمیانه، امنیت این منطقه به‌دست ایران سپرده شود و ایالات متحده با خروج از منطقه توان خود را برای مهار چین به‌کار گیرد.(6) با همین استدلال، برخی کارشناسان تلاش‌های اخیر دولت آمریکا برای حل پرونده هسته‌ای ایران را در این راستا ارزیابی می‌کنند و معتقدند آمریکا چاره‌ای جز پذیرش قدرت جمهوری اسلامی در خاورمیانه ندارد؛ موضوعی که در تضاد آشکار با منافع و امنیت رژیم صهیونیستی به‌عنوان متحد راهبردی واشینگتن است. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند هم‌زمان با افول منزلت و جایگاه رژیم صهیونیستی برای قدرت‌های غربی، این رژیم کارکردهای قبلی خود برای قدرت‌های غربی را از دست داده است و این کشورها به‌دنبال نقش‌آفرینی مستقیم در منطقه هستند.

دکتر مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بین‌الملل، در این خصوص معتقد است هدف از تأسیس رژیم صهیونیستی در ابتدا ایجاد پایگاهی جدی در خاورمیانه بود تا به‌واسطه آن امنیت منطقه را برای غرب تأمین کند. با روشن شدن ماهیت تجاوزکارانه این رژیم و افزایش فشارهای بین‌المللی بر تل‌آویو،‌ کارکرد این رژیم برای قدرت‌های غربی نیز تغییر کرده است و از شریکی حیاتی، به همکاری کلیدی برای آنها بدل شده است.(7) بر همین اساس، قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا، برای حفظ نفوذ خود در منطقه، ناگزیر به تعامل با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای هستند که در این میان ایران به‌واسطه امتیازهای متعددی که ذکر شد، اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت.

پی‌نوشت‌ها:

1. Wilf, Einat. “The New (Dis) Order of the Middle East”. July 22, 2014. At: http://www.theglobalist.com/the-new-disorder-of-the-middle-east/

2. قادری، علی. «بازیگران عرصه خاورمیانه». عصر ایران. 23/2/1391.

At: http://www.asriran.com/fa/news/213180

3. Wilf, Einat. Ibid.

4. Gause III, F. Gregory. “Beyond Sectarianism: The New Middle East Cold War”. BROOKINGS DOHA CENTER ANALYSIS PAPER, Number 11, July 2014. p. 16-19.

At:http://www.brookings.edu/~/media/research/files/papers/2014/07/22%20beyond%20sectarianism%20cold%20war%20gause/english%20pdf.pdf

5. Nasr, Vali and Takeyh, Ray. “The Costs of Containing Iran”. Foreign affairs. February 2008.

At: http://www.foreignaffairs.com/articles/63048/vali-nasr-and-ray-takeyh/the-costs-of-containing-iran

6. Pillalamarri, Akhilesh. “Iran's Important Role in the Future of the Middle East”.

http://thediplomat.com. June 21, 2014.

At: http://thediplomat.com/2014/06/irans-important-role-in-the-future-of-the-middle-east/

7. مطهرنیا، مهدی. «بررسی آینده اسراییل؛ از سودای نیل تا فرات تا سقوط در ورطه افول». ماهنامه 42. آبان 1393.

سید عبدالمجید زواری

منبع: ابرار معاصر تهران

انتهای متن/

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول