بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
روحانی در محاق تملّقگوییهای خاص!
یکی از مدیران دولتی و چهرههای نزدیک به رئیس جمهور روحانی، طی مصاحبههایی که در 3 ماه گذشته انجام داده، دست به تعاریف و مدحتهای گوناگونی از رئیس جمهور روحانی و دولت یازدهم زده است که در ادامه تعدادی از آنها را میخوانید:
_ صراحتا عرض میکنم کلیه تصمیمات این دولت عقلانی است.
_ یکی از خصوصیات اخلاقی آقای روحانی ثبات قدم و استقامت در مسیر حرکت خود است.
_ گفتمان اعتدال که مبتنی بر برخی از اصول تعریف شده است امروز در جامعه فراگیر شده است.
_ در 35 سال گذشته ایشان (روحانی) گفتمان اعتدال را نه در عرصه شعار که در عمل رعایت کرده است... (او) بیش از دو دهه در حوزه هستهای مقاومت کرد.
_ دولت آقای روحانی اخلاق را برتر از سیاست تلقی میکند و به جای«سیاست بازی» اقدام به «سیاست ورزی» میکند.
_ امروز مقبولیت و محبوبیت اجتماعی روحانی بیش از گذشته است...هم سنجشهای میدانی و هم تحلیلهای اجتماعی این را نشان میدهد.
_ به نظر من دولت در طول دو سالی که از عمر آن میگذرد در اغلب حوزهها و به خصوص حوزه فرهنگی موفق عمل کرده است.
_ نهال گفتمان اعتدال در حال تبدیل شدن به یک گفتمان ملی است.
_ ما در دولت آقای روحانی با عبور از دوران «تصلب فرهنگی» به مرحله عقلانیت و خردورزی در مساله فرهنگ رسیدیم.
_ «فرهنگ» در دولت آقای روحانی یک حیات تازه پیدا کرده است.
_ در عرصه اجتماعی، کاهش فاصله ملت و دولت و رضایت اجتماعی محسوس است.
_ «نجابت» و «اخلاقمحوری» جزئی از اصول دولت تدبیر و امید و آقای روحانی است
_ دولت آقای روحانی از هرگونه رفتار غیراخلاقی پرهیز میکند.
_ انتخابات ریاستجمهوری سال92 یک انتخابات خاص است که باید به صورت خاص و با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد.
_ یکی از خصوصیات اخلاقی آقای روحانی ثبات قدم و استقامت در مسیر حرکت خود است.
_ بیش از 70 درصد از مردم نسبت به عملکرد کلی دولت و بیش از 90 درصد مردم از عملکرد سیاست خارجی دولت رضایت دارند.(اشاره به نظرسنجی خبرگزاری دولت!)
_ دولت اساساً در حوزه اقتصادی امنیت اقتصادی ایجاد کرد.
_ جهتگیری اقتصادی دولت، جهتگیری صحیحی است.
_ شخصیت روحانی در تراز ملی ایران بود.
_ رئیس جمهور وقتی با جامعه صحبت میکند، صادقانه با آنها ارتباط میگیرد.
_ امروز بار اصلی مدیریت دولت را شخص آقای روحانی به دوش میکشد.
_ روحانی 3 ویژگی ممتاز دارد. اول عقلانی بودن، دوم اخلاقی بودن و سوم نواندیش بودن ایشان است.
_ آقای روحانی همیشه در شرایط سخت، ایدهای نو خلق میکند.
*در خوانش صحبتهای فوق، مهم این نیست که چه کسی حاضر است تا این اندازه درباره دولتی که قرار است صرفاً 4 سال یا 8 سال امور اجرایی را انجام بدهد و بعد برود، اینچنین مدایحی را بر زبان بیاورد!
مهم این است که خطری بزرگ رئیس جمهور روحانی و فرایند خدمترسانی به مردم کشورمان را تهدید میکند و آن تملّقگویی و خاصّهپردازی و خودمطلقپنداری کسانی است که در اطراف رئیس جمهور هستند و ممکن است باعث سرایت این بیماریها به تفکر دولت یازدهم نیز بشوند.
پیش از این و در جریان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت در مجلس شورای اسلامی، الیاس نادران، نماینده مردم تهران درباره خطر بروز «مشائیسم» در دولت کنونی هشدار داده بود.
در همین زمینه اشاره به صحبت آقای هاشمی رفسنجانی نیز خالی از فائده نیست که در یک سخنرانی و در نفی تملق و چاپلوسی از دیدگاه امام(ره) گفته بود: تملق و چاپلوسی بزرگترین آفت جامعه است...
***
هدف اصلی زیباکلام، ابتکار و نقیبزاده از این کار چیست؟!
تمجید از بیوه شاه و برشمردن رخدادهای مثبت دوران پهلوی!
احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد و در توضیح کارکردهای مثبت و منفی محافظهکاری! گفته است:
محافظه کاری در جایی که مخالف نوآوری باشد و با هر چیز نو مقابله کند خود به خود به ارتجاع کشیده می شود و این بسیار مخرب است. اگر که محافظه کاری آگاهانه باشد یعنی بداند قصد دارد چه چیزهایی را حفظ کند و راه حفظ آنها نیز چگونه است، می تواند در مقابل تندروی های مدرن بازی و مدرن سازیهای بی محابا چنان که در عصر پهلوی دوم هم اتفاق افتاد یک امر مثبت تلقی شود.
او افزوده است:
برای مثال همسر پهلوی دوم، یکی از کسانی بود که تا حدی جلوی این تندرویها را می گرفت و به حفظ آثار باستانی و سنت ها کمک می کرد حتی هتل هایی که در شهرستانها می ساخت بر اساس سنت هر شهر می ساختند و می کوشیدند شکل و ترکیب شهرها را به هم نزنند. بنابراین من در جایی از محافظه کاری دفاع می کنم که در مقابل آن یک نوآوری تند، بی محابا و بدون ملاحظه وجود داشته باشد، آنجاست که در واقع چاره ای جز محافظه کاری نیست. خود من نیز فرد محافظه کاری هستم یعنی به حفظ سنت ها و میراث گذشتگان باور دارم و هر گاه که می بینم صدمه ای به این سنت ها وارد میشود دچار رنجش میشوم.
*تمجید برخی چهرههای جریان خاص از دوران پهلوی و نبش قبر جرثومههای آن دوران، به حالتی اشمئزازآور و مهوّع رسیده است.
در این زمینه میتوان به صحبتهای صادق زیباکلام، دیگر استاد اصلاحطلب نیز اشاره کرد که هدف رضاخان میرپنج را خدمت به مردم عنوان کرده است!
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست نیز چند سال قبل در گفتوگویی رسانهای با سایت جماران اینطور بیان کرد که رویکرد پهلوی اول، بهبود زندگی مردم بوده است!
همچنین تقلای برخی رسانههای وابسته به جریان خاص در بیان ضدّ ارزشها نیز محل تأمل است.
روزنامه اعتماد پیش از این نیز در مطلبی که در سؤال خبرنگارش جلوهگر شد، مدعی رنگباختگی سیدالشهدا(ع) برای نسلهای جدید شده بود. (و البته بلافاصله از این اقدام عذرخواهی کرد)
گفتنیست، به نظر میرسد مدایح جلوهگر شده در بیان برخی چهرههای مدعی روشنفکری و افراد منتسب به تفکر لیبرالیستی، از دوران پهلوی به این دلیل بروز مییابد که تفکر لیبرالیسم (که برخی از همین افراد و رسانهها صریحاً از آن دفاع کردهاند) و تجدد لاقید و ضد دین، خواه ناخواه و در نهایت به تمجید طواغیت منجر میشود.
کما اینکه تمجید از آمریکا و تلاش برای مثبتنمایی از کاخ سفید نیز در کلام همین چهرهها و تریبونهای وابسته به آنها بروز یافته است.
***
پس از تقبیح خودکفایی؛سریعالقلم مانیفست «وابستگی» را هم تشریح کرد
محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب و کسی که گفته میشود سمت مشاورت رئیسجمهور روحانی را بر عهده دارد در بخشی از گفتوگوی مطوّل خود با شماره شنبه روزنامه شرق گفته است:
«ما (ایران) دوست داریم در بولیوی و آفریقا نفوذ داشته باشیم، خاورمیانه هم که اولویت اول ماست! دوست داریم در کشاورزی اول باشیم؛ درحالیکه تولید یک کیلو گندم در دنیا یک دلار تمام میشود و در ایران پنج دلار. متخصصان کشاورزی میگویند تولید گندم در ایران بهصرفه نیست. بهتر است ما در جای دیگری تولید ثروت کنیم و ارزش افزوده به دست بیاوریم و گندم بخریم، همانگونه که کرهجنوبی این کار را میکند. کره در آفریقا زمین اجاره کرده و غله میکارد. تمام نیازهای کشاورزیاش را از آنجا رفع میکند و بقیهاش را هم در دنیا میفروشد. ما میخواهیم در هر مورد قابلتصوری اول باشیم. نمیتوانیم. آمریکا هم نمیتواند»
*سریعالقلم سال گذشته در یک سخنرانی در جمع فعالان اتاق بازرگانی گفته بود: «بنده بارها تاکید کردهام که خودکفایی معنایی ندارد، هیچ کشوری خودکفا نیست»!
جدای از نگاه حداقلی نسبت به استعدادهای ملی و التزام به تفکر جهانیسازی (با کدخداگری آمریکا) که در صحبتهای این فرد وجود دارد؛ باید اشاره کرد که نظر ابراز شده از سوی وی منطبق با واقعیت نیست و صرفاً در محیطی مجازی آنهم با حذف مؤلفههای مهمی از جمله امنیت ملی، نادیده انگاشتن دشمنیها و البته خوشبینی نسبت به مدعیان قدرت در جهان امروزین از جمله آمریکا ممکن است.
سریعالقلم همانگونه که بارها در صحبتهای خود اشاره میکند، معتقد است که آمریکا دیگر قصد براندازی جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
او همچنین به شدت قائل به وجود صفتهای بد و البته خانمانبرانداز در ژنتیک ایرانیان است و بارها به وجود خشونت، دروغگویی، اقتدارگرایی و... در وجود ایرانیان اشاره کرده است!
این فرد که استاد علوم سیاسی در دانشگاههای ایران نیز هست همچنین آنطور که در کتاب «اقتدارگرایی در عهد قاجار»! خود نوشته است، راه پیشرفت را لیبرالیسم میداند و از طرفی تِز اسلام ناب را حاوی کمترین میزان انطباق با این راه پیشرفت عنوان میکند.
پر واضح است که با این خصلتها؛ انتظار بدبینی از سریعالقلم نسبت به آمریکا و یا انتظار بیان صحبتهایی با وجهه غیرت و اقتدار ملی از سوی وی، به قول ضربالمثلی انگلیسی مثل جستجوی سیب در زیر درخت هلو! میماند.
و اما در اشاره به ماجرای گرانتر بودن تولید گندم در ایران و بهینگی واردات این محصول به کشور باید اشاره کرد که نه تنها درباره گندم بلکه درباره تعدادی دیگر از اقلام مورد نیاز هم چنین حقیقتی وجود دارد. (کما اینکه در تمام کشورهای دنیا چنین چیزی هست و در مباحث اقتصادی با موضوع «مزیّت نسبی و مزیّت کلان» درباره آن بحث میشود)
اما مسلماً نمیتوان درباره این قضیه بصورت محض فکر کرد و سایر مقولات همچون «امنیت ملی» را در آن نادیده گرفت.
کما اینکه حتی در تئوریهای اقتصادی نیز به توانایی خوداتکای یک کشور در تولید غذای مورد نیاز مردم خود در تعداد روز، بعنوان گزینهای امنیتی نگاه میشود.
اکنون سؤال اینجاست که اگر به تئوری سریعالقلم عمل شود و پس از آنکه ما تأمین گندم مورد نیاز خود را به سرزمینهای غیر وابسته کردیم؛ آنگاه اگر کشور صادرکننده گندم به ایران در یک روز و به هر دلیلی تصمیم بگیرد که دیگر گندم به ما ندهد؛ آنوقت باید چه کار کرد؟!
آیا باید شاهد قحطی و نسل کشی اواخر قرن هجری گذشته و مرگ 10 میلیون ایرانی به دلیل قطع کمکهای انگلیس و دیگر به اصطلاح همپیمانانمان باشیم؟!
سریعالقلم به عمد یا به سهو، در تئوریهای خود به این سؤال جواب نمیدهد که آیا باید سود را با جان مردم سودا کرد و بیتفاوت نسبت به امنیت مردم (که در وهله اول تضمین حفظ جان است) رفتار کرد؟!
گفتنیست در تئوریهای پدافند غیر عامل نیز این تأکید مهم وجود دارد که در بحث اقلام استراتژیک و یا اقلامی که نبود یا مشکل آنها در مقطعی میتواند موجب بروز مشکلات عمومی شود؛ اولویت آن است که مورد یا موارد مذکور، حتی با هزینه بیشتر در داخل کشور تولید شوند.
در همین زمینه قابل اشاره است که برخی نهادهای کلان نظام، چند سالی است بحث قرارگاههای امنیت غذایی را نیز در دستور کار قرار دادهاند که تولید محصولات غذایی در کشورهای دوست و همسایه بخشی از راهبردهای آنها را تشکیل داده است.