اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دفاتر منطقه ای

گاردین: سیاست‌مداران افغانستان از نجات این کشور ناامید شده‌اند

گاردین نوشت: سردرگمی و ناامیدی بر سر آنچه باید یا می‌توان برای نجات افغانستان انجام داد، در میان سیاست‌گذاران این کشور وجود دارد.

گاردین: سیاست‌مداران افغانستان از نجات این کشور ناامید شده‌اند

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، پیشرفت طالبان در شهر «سنگین» ولایت هلمند افغانستان و واکنش شتاب‌زده‌ بریتانیا و آمریکا، احساسات و پاسخ‌های گسترده‌ای را برانگیخته است.

گاردین گزارش داد: سردرگمی و ناامیدی بر سر آنچه باید یا می‌توان برای نجات افغانستان انجام داد، درمیان سیاست‌گذاران وجود دارد.

تراژدی این‌جاست که این اظهارات انتقادی تا حد زیادی قابل‌توجیه است. در افغانستان، هرگز یک برنامه‌ منسجم، قانع‌کننده، بلندمدت و قابل اجرا وجود نداشته است.

تهاجم سال 2001، دراصل تلاشی به‌ رهبری ایالات متحده برای دستگیری یا کشتن تروریست‌های القاعده بود که مسئولیت حملات 11 سپتامبر را برعهده داشتند.

این هدف گسترده‌تر شد و تغییر حکومت و هدف‌قراردادن حکومت طالبان را نیز در بر گرفت. سپس، زمانی که طالبان سرنگون شدند، این هدف بار دیگر تغییر کرد و تبدیل به ملت‌سازی شد.

پس از آن، توجه ایالات متحده و بریتانیا، به‌گونه‌ای فزاینده به سمت عراق متمایل شد و آن‌ها می‌خواستند به همه‌چیز هم‌زمان رسیدگی کنند.

در این گزارش آمده است: تا سال 2006، طالبان بازگشته بودند و پروژه‌ مورد غفلت قرارگرفته‌ افغانستان با مشکل مواجه شد.

«جان رید» که بعدها وزیر دفاع شد، ناظر استقرار هزاران نفر نیروهای بریتانیایی در هلمند بود. رید در بازدید از این ولایت در ماه آوریل آن سال گفت که ماموریت اصلی بازسازی است.

وی افزود:  اگر چه ممکن است سربازان بریتانیایی وارد مبارزه شوند، اما این تنها برای دفاع از خود خواهد بود:

رید خاطر نشان کرد: البته، ماموریت ما مبارزه با تروریسم نیست، ما برای ارائه‌ کمک و پشتیبانی به مردم افغانستان برای دست‌یابی به دموکراسی در جنوب حضور داریم.

ما خوشحال می‌شویم که بتوانیم پس از 3 سال و بدون شلیک حتی یک گلوله این کشور را ترک کنیم، چراکه وظیفه‌ ما حمایت از بازسازی است.

شکی نیست که رید در سخنانش نیت خوبی داشته است. اما تاثیر بیانیه‌های عمومی وی و دیگر وزیران آن زمان، شامل «تونی بلر» عمیقاً گمراه‌کننده بود.

چند ماه بعد، سربازان انگلیسی درگیر جنگی خونین و بیهوده شدند که نیروهای ویژه‌ی مسلح از آن پدید آمدند. 8 سال بعد، شهرت و عزت نفس تمام آن‌ها خدشه‌دار شده است.

رویای ملت‌سازی درمیان هزاران بمب دست‌ساز، فریاد زخمی‌ها –هم نظامیان و هم غیرنظامیان- و فقدان یک سیاست سازگار، با بودجه‌ کافی و با بررسی همه‌جانبه، به تاراج رفت.

زمان ترک نیروها، 68 درصد از بریتانیایی‌ها گفتند که تلاش‌های آن‌ها ارزشش را نداشت.

علی‌رغم تضمین‌های مکرر، اکنون و پس از خروج آشکار شده است که پلیس و ارتش افغانستان که با هزینه‌های سنگینی آموزش دیده و مجهز شده‌اند، هنوز قادر نیستند تا وظیفه‌ دفاع از امنیت و ثبات افغانستان را برعهده بگیرند و شاید هرگز نتوانند.

این گزارش می‌افزاید: آن‌ها نزدیک بود تا در سال جاری شهر شمالی «قندوز» را از دست بدهند. مناطق روستایی بزرگی دوباره تحت کنترل شورشیان درآمده‌اند.

درحال‌حاضر، هلمند در وضعیت خطرناکی قرار گرفته است. نیروهای ویژه‌ ایالات متحده و بریتانیا، با تمام شجاعتی که به خرج می‌دهند، نمی‌توانند این روند را برای همیشه متوقف کنند.

اکنون چه باید کرد؟ نخست، زمان آن رسیده است تا این ایده‌ بی‌اعتبار شده‌ را که مداخله‌ نظامی غرب، در سطح فعلی یا گسترش‌یافته، می‌تواند مسئله‌ی بی‌ثباتی و ناامنی طولانی‌مدت افغانستان را حل کند، کنار بگذاریم.

سلاح‌های بیشتر یا بهتر نیز پاسخ مناسب نیستند. درهرصورت، افکار عمومی درمقابل تشدید وضعیت ایستادگی خواهد کرد.

دوم، یک طرز تفکر و نگرش مدرن پرورش داده شود. به‌نظر می‌آید که تصویر افغانستان در آینده، به‌عنوان کشوری واحد به مدل اروپایی قرن 19، به‌طرز ناامیدکننده‌ای نامناسب است.

این تصویر، شکاف‌های عمیق قومی، جغرافیایی و فرهنگی این کشور را نادیده می‌گیرد؛ حتی اگر از مرز کشیده‌ شده در دوران استعمار که به نام خط دیورند نامیده می‌شود و به عمد مناطق پشتون‌ها را میان پاکستان و افغانستان تقسیم کرده است، ذکری به میان نیاوریم.

اگر قرار است صلح پایدار در این کشور تضمین شود، ممکن است توافقات فدرالی بهترین امید را برای حل مشکلات افغانستان ارائه دهند.

در آخر اینکه باید نقش اصلی شکل‌دادن به حل‌وفصل‌های سیاسی و امنیتی افغانستان، به کشورهای منطقه که به‌ طور مستقیم با مسئله‌ افغانستان درگیر هستند، یعنی پاکستان و هند، سپرده شود.

اسلام‌آباد در حال‌ حاضر نیز روی پروسه‌ صلح که شامل طالبان و احزاب دیگر می‌شود، کار می‌کند. این روند ممکن است ماه آینده از سر گرفته شود.

اما پاکستان، که مشکلات خود و سابقه‌ اتحادی بی‌فایده با طالبان دارد، کار چندانی نمی‌تواند انجام دهد. آن‌چه مورد نیاز است، ابتکاری خلاقانه‌تر از سوی قدرتی پیشرو در منطقه است.

انتهای پیام/ح

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول