اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  جامعه, خانواده و جوان

جاوید کاوسی

کمپین های «دُهُلی» را رها کنید/ نقدی بر کمپین سبزی نوروزی

در صورت ادامه روند تشکیل کمپین های دهلی، شاید کار به جایی برسد که مجبور به تشکیل کمپین هایی برای مقابله با آنها شویم! که این به معنی هدر دادن سرمایه های محیط زیستی است.

کمپین های «دُهُلی» را رها کنید/ نقدی بر کمپین سبزی نوروزی

بشر از اواسط قرن نوزدهم، پیشرفتی بی سابقه در علم، صنعت و فن آوری، داشته است. اما بی سابقه تر از پیشرفت بشر، سرعت تخریب محیط زیست بوده که نتیجه ی همان پیشرفت و البته رشد بی رویه ی جمعیت آموزش ندیده ی جهان بوده است. خوشبختانه، این روزها مکانیسم های بالقوه ی متعددی در دنیا برای کاهش سرعت تخریب محیط زیست و کمک به احیاء برخی از آنچه از بین رفته یا در حال نابودی است، وجود دارند. کمپین های مردمی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مکانیسم های مدنی برای حفاظت از محیط زیست به شمار می روند.

طی سال های اخیر تب کمپین های محیط زیستی در ایران فراگیر شده است و هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود. اگرچه رشد کمپین های قوی و کارآمد از نشانه های بلوغ اجتماعی و فرهنگی هر مملکتی محسوب می شود، اما در صورتی که کمپین ها به دور از معیارهای حرفه ای و ارزیابی های کارشناسانه و تنها بر اساس احساسات یا تفکرات ناصحیح بانیانشان شکل گیرند، می توانند به خطر بزرگی برای محیط زیست تبدیل شوند. بنابراین بنده به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی بزرگ حامیان محیط زیست ایران بر حسب وظیفه ی حرفه ای و اخلاقی خود، به نقد کمپین های فوق الذکر می پردازم. بنده این کمپین ها را "کمپین های دهلی" می نامم، زیرا همچون دهل تنها صدا دارند و عده ای را به خود جذب و سرگرم می کنند، و دیگر هیچ. البته سرگرم کردن مردم کار پسندیده ای است، اما بدون شک هدف کمپین های محیط زیستی نیست.

 

کمپین سبزی نوروزی: نمادی از کمپین های دُهُلی     

کمپین سبزی نوروزی با هدف جایگزین کردن گندم و سایر دانه های با ارزش با سبزی خوراکی تاسیس شده است. توجیه این کمپین این است که سالانه حدود 6 میلیارد تومان هزینه دارد و با جایگزین کردن سبزیجات خوردنی، پس از تعطیلات نوروز، سبزه ی نوروزی را که از گندم (و سایر دانه ها) تهیه شده است، دور نخواهیم ریخت و در نتیجه از هدررفتن گندم و آبی که برای تولید آن استفاده شده -آب مجازی- جلوگیری می کنیم.

قبل از پرداختن به اصل مطلب، لازم به ذکر است که برای تولید هر محصولی آب مورد نیاز می باشد. به مقدار آبی که طی فرآیند تولید یک محصول مصرف می شود، ولی در محصول نهایی وجود فیزیکی ندارد، آب مجازی یا پنهان گفته می شود. مثلاً برای تولید 1 کیلوگرم گندم، 1300 لیتر آب، و برای تولید یک کیلو گرم برنج بیش از 4000 لیتر آب مصرف می شود. محصولات غیرکشاورزی نیز بدون آب نمی توانند تولید شوند. مثلاً برای تولید یک خودروی 1100 کیلوگرمی، حدود 400 هزار لیتر و برای تولید یک برگ کاغذ A4 تقریباً 10 لیتر آب مصرف می شود.

کمپین سبزی نوروزی حداقل سه حسن اساسی دارد: اول اینکه به مردم یادآور می شد معضلاتی به نام کم آبی و کم غذایی ایران را تهدید می کنند؛ دوم اینکه ارزش گندم، وسایر دانه ها را یادآور می شود؛ و سوم اینکه مردم را ترغیب می کند تا با نحوه ی کشت دانه هایی به جز گندم و آنچه تا کنون برای تهیه ی سبزه ی نوروزی استفاده می شده است، آشنا شوند و خود در خانه به کار کشاورزی بپردازند. چنین ایده ای حداقل برای آپارتمان نشینان ایرانی که از طبیعت فاصله دارند، می تواند جذاب باشد. اما معایب این کمپین در سطوح بسیار بالاتری قرار دارند؛ به طوری که حداقل بنده نتوانستم دلیلی قانع کننده برای حمایت از این کمپین بیابم.

اول: بر خلاف هیاهوی رسانه ای برپا شده، ارزش محیط زیستی کمپین فوق، ناچیز است. اگر بپذیریم که تهیه ی سبزه ی نوروزی، چنانکه گفته شده است، سالانه 6 میلیارد تومان برای مملکت هزینه دارد، سهم هر ایرانی می شود 75 تومان در سال یعنی 2 ریال در روز! و این در حالی است که ایران مقام نخست ضایعات نان در جهان را به خود اختصاص داده است؛ و همین ضایعات نان به گفته ی مسئولین، عامل اصلی واردات گندم می باشد. به گفته ی معاون وزیر جهاد کشاورزی، سالانه 2 هزار میلیارد تومان نان دور ریز می شود؛ که حداقل 333 برابر سبزه نوروزی خسارت وارد می کند. یعنی کمپین سبزی نوروزی برای جلوگیری از هدررفت کمتر از 3/0 درصد گندم ضایعاتی کشور تشکیل شده است و بیش از 7/99 درصد هدررفت گندم، هنوز نیاز به کمپین دارد! در واقع کمپین سبزی نوروزی شبیه به این است که جنگلی وسیع در آتش بسوزد و مسئولین مربوطه و عموم مردم، بچه میمونی را از میان هزاران گیاه و جانور موجود در جنگل نجات دهند و بگریزند؛ در حالی که راهکار اصلی باید خاموش کردن آتش باشد؛ حتی اگر بچه میمون مذکور، قربانی آتش شود.

دوم: مسئله فقط گندم نیست و بسیار فراتر از آن است. تقریباً نیمی از غذای تولید شده در جهان دور ریخته می شود. اگر چه در ایران آمار دقیقی نداریم ولی با در نظر گرفتن اینکه ایران نسبت به اکثر استانداردهای جهانی وضعیت بدتری دارد، به نظر می رسد دورریز غذا در ایران اگر نه بیشتر از 50%، کمتر از آن نیز نباشد. اما بگذارید تصور کنیم که همچون نان، تنها 30% از کل غذای خود را در هر روز دور می ریزیم. با فرض اینکه هر ایرانی در روز تنها 2 وعده غذا بخورد (و نه سه وعده) و با فرض اینکه در هر وعده، تنها 200 گرم برنج خالی (بدون سایر مواد از جمله گوشت، روغن، و ...) مصرف کند، هر نفر در روز 120 گرم دوریز غذا دارد. اگر فرض محال را بر این بگیریم که 30 میلیون از مردم کشورمان اصلاً غذا نمی خورند، میزان دورریز غذای 50 میلیون نفر دیگر در کشور در سال می شود 2190000000 کیلوگرم! اگر هر خانواده ی ایرانی 100 گرم گندم برای تهیه ی سبزه ی نوروزی استفاده کند، با در نظر گرفتن 16 میلیون خانوار ایرانی (که البته همه، سبزه نوروزی درست نمی کنند)، سالانه 1600000 گیلوگرم گندم هدر می رود. یعنی میزان هدررفت غذا در ایران در سال در خوشبینانه ترین (و البته غیرمحتمل ترین) حالت می شود 1368 برابر سبزه ی نوروزی. لازم به ذکر نیست که هم قیمت برنج (و سایر مواد غذایی مثل گوشت) و هم میزان آب مورد نیاز برای تولیدشان از گندم بیشتر است. بنابراین کمپین سبزی نوروزی در مقابل میزان هدر رفت کل گندم و سایر مواد غذایی، همانطور که دوستی گفته است،"بیشتر یک شوخی محیط زیستی است" تا فعالیتی برای صرفه جویی و کمک به پایداری محیط زیست.   

سوم: یکی از توجیهات به کار رفته برای کمپین سبزی نوروزی این است که با حذف گندم از سفره ی هفت سین مردم در مصرف آب صرفه جویی می شود؛ که بر خلاف ظاهر ظاهراً راستش، چندان درست نمی باشد. برای اینکه به حرف بنده پی ببرید، به گفته ی زیر از معاونت جهاد و کشاورزی توجه بفرمایید:

"این بخش (کشاورزی) بیش از 90 درصد کل منابع آبی کشور را مصرف می کند که بیش از 70 درصد این آب به دلیل استفاده ازشیوه های نادرست کشت هدر می رود. در کنار این عدد باید گفت بر اساس اعلام سایت گندم ایران، بیش از 35 درصد محصولات کشاورزی که با آب باقیمانده تولید شده نیز در مراحل مختلف ضایع می شود؛ این رقم تامین کننده غذای 15 تا 20 میلیون نفر و به معنای از بین رفتن حجم زیادی از منابع آبی کشور است."

برای بهتر روشن شدن قضیه تاکید می کنم: 70% از آب مصرفی در کشاورزی (یعنی 63% از منابع آبی کشور) هدر می رود، ولی در سبزه ی نوروزی استفاده نمی شود. از آن 30% دیگر که نهایتاً  منجر به تولید محصولات کشاورزی می شود، قسمت اعظمش به صورت های مختلف از جمله دورریز نان و مواد غذایی هدر می رود (آب مجازی).

چهارم: پیش از این منتقدان به درستی اشاره کرده بودند که کمپین سبزی نوروزی باعث شکل گیری کمپین های کم اثرتر و سمبلیک تر می شود که در نتیجه، جایگاه، وجاهت و کارایی کمپین ها را خدشه دار می کنند و به جای درمان دردی از دردهای محیط زیست، خود نمک بر زخمی می شوند که هر روز عمیق تر می شود. برخی از فعالان محیط زیست، بدون مطالعه درباره ی استانداردهای کمپین ها، و بررسی های کارشناسانه و بدون برنامه های مشخص زمان بندی شده، تنها با الگوبرداری از آنچه دیده یا شنیده اند، خود را ایده پرداز نامیده و به اصطلاح کمپینی راه می اندازد که صدا می کند، نام ایده پردازش را بلند می کند، اما اثر محیط زیستی چندان مثبتی ندارد (کمپین دهلی). نتیجه این می شود که به مرور زمان، اگر کمپین های ضروری تری تشکیل شوند، مردم خسته از کمپین های دهلی، دیگر به این جنبش ها اهمیت نخواهند داد؛ یا در خوشبینانه ترین حالت هزینه های مادی و معنوی برای متقاعد کردن مردم به حمایت از این کمپین ها را چند برابر خواهند کرد. علاوه براین، در صورت ادامه ی روند تشکیل کمپین های دهلی، شاید کار به جایی برسد که مجبور به تشکیل کمپین هایی برای مقابله با آنها شویم! که این به معنی هدر دادن سرمایه های محیط زیستی است. بنابراین کمپین های دهلی خود خطری زیرپوستی برای شهر نیمه ویران محیط زیست هستند.

پنجم: وجود توجیهات منطقی و علمی به تنهایی نمی تواند تایید کننده ی تشکیل کمپین ها شود. حداقل دو شاخص اساسی دیگر یعنی نیاز به کمپین های مدنظر و نیز عملی بودن ایده های مطرح شده باید در نظر گرفته شوند. متاسفانه به دنبال کمپین سبزی نوروزی، ایده های بسیار دیگری مطرح شده اند که این دو شاخص مهم در آنها دیده نمی شوند.  بگذارید، بدون نام بردن از آن کمپین ها (که ممکن است باعث تبلیغ آنها شود)، با ذکر چند مثال واقعی از کمپین هایی که توجیه علمی و منطقی دارند، اما نباید تشکیل شوند، دیدگاه خود را بهتر بیان کنم:

الف) کمپین با مگس ها مهربان باشیم: (استدلال منطقی) سالانه میلیاردها مگس و پشه توسط ایرانیان و با ابزارهای فیزیکی، شیمیایی و الکتریکی عمداً به قتل می رسند!  

ب) کمپین شب ها توالت نرویم: (استدلال منطقی) از آنجا که حضور شبانه در توالت منجر به روشن شدن لامپ و مصرف برق می شود، سعی کنیم حتی المقدور از ساعت 6 بعدازظهر تا 6 صبح به توالت رجوع نکنیم.

پ) کمپین نه به پیتزا، بله به کوکو سبزی: (استدلال منطقی) اولاً پیتزا "ایرانی نیست"! ثانیاً 1216 لیتر آب برای تهیه ی یک عدد پیتزا مصرف می شود.

ت) کمپین نوزاد من پوشک نمی خواهد: (استدلال منطقی) برای تولید هر پوشک 75 گرمی بچه، تقریباً 810 لیتر آب مصرف می شود. علاوه بر این پدران و مادران ما بدون پوشک نیز موفق به رشد و بقا شدند.  

از آنجا که نیازی به کمپین های فوق الذکر نیست و دستیابی به اهدافشان تقریباً غیرممکن است، می توان آنها را (در صورت تشکیل) در دسته ی کمپین های دهلی قرار داد. اگر دوباره بازگردیم به کمپین سبزی نوروزی، این کمپین، قطعا کم اثرتر از کمپین های دهلی فوق الذکر در صرفه جویی می باشد. اما اگر قرار باشد با استدلال های اینچنینی به جنگ کم غذایی و کم آبی برویم، باید از پوشیدن شلوار خودداری کنیم! زیرا برای تهیه ی یک شلوار جین 1000 گرمی، حدود 10850  لیتر آب مصرف می شود. یعنی با هر شلوار جینی که می خریم، عملاً آب مورد استفاده در گندم سبزه ی نوروزی یک خانواده را به مدت 83 سال استفاده می کنیم. همچنین هر پیراهنی (با وزن 250 گرم) که می پوشیم، حداقل 2720 لیتر آب، معادل آنچه در گندم سبزه ی نوروزی یک خانواده به مدت 21 سال استفاده می شود، را هدر می دهیم. به سایر لباس ها نمی پردازم که خدایی ناکرده، به خاطر گفته های بنده، فردا روزی شاهد تشکیل کمپین "لخت بگردیم، تا آب هدر نرود" نباشیم!  

امیدوارم مخاطبان عزیز به آنچه هدف این مقاله است، دست یافته باشند. ما در قرن بیست و یکم قرار داریم! قرنی که جولانگاه هیولای خودساخته ای به نام "تغییرات اقلیمی" است. آب، غذا، اکوسیستم ها، و حتی انسان ها مورد تهدید هستند؛ در حالی که اکثر قریب به اتفاق مردم ایران چنین خطر بزرگی را نمی شناسند یا اقدامی برای مقابله با آن انجام نمی دهند. در خوشبینانه ترین حالت برای نجات ایران از خشکسالی، قحطی، بیماری، و مرگ و میر ناشی از تغییرات اقلیمی شاید کمتر از30 سال وقت داشته باشیم تا در اقدامی هماهنگ و ملی به مقابله با این پدیده ی خطرناک جهانی بپردازیم. اگر قرار باشد به جای تاسیس کمپین های کارآمد ملی و منطبق با استانداردهای جهانی، وقت خود را صرف کمپین های کم ارزش دهلی کنیم، آینده ی تاریکی در انتظار ایران عزیز خواهد بود و آیندگان ما را مقصر خواهند دانست. پس بیایید به خاطر محیط زیست، یا حداقل به خاطر خودمان به کمپین های دهلی نه بگوییم.

جاوید کاوسی

دکتری علوم دریایی و محیط زیست

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول