به گزارش خبرگزاری فارس از قم، سخن از آیت الله شیخ محمدباقر ملکی میانجی است؛ عالمی فرزانه که در سال 1324 هجری قمری در یکی از توابع شهرستان میانه آذربایجان شرقی به دنیا آمد و در مانند چنین روزی یعنی در دهمین روز از ماه صفر سال 1419 به دیدار معبود شتافت.
این فقیه بزرگ در سن 12 سالگی خود، از نزدیک شاهد و ناظر خشکسالی و قحطی هولناک سال 1336 هجری قمری بود؛ واقعهای که موجب شد تا تعداد نه چندان کمی از مردن تلف شوند؛ با این حال او هرگز از تلاش و کوشش شبانه روزی دست بر نداشت و از همان اوان نوجوانی، در کنار پدر زحمتکش خود، به کار کشاورزی و تامین مخارج اقتصادی خانواده همت گمارد.
حضور علمای بزرگ در منطقه و ارتباط تنگاتنگ پدر با آنان فضای مذهبی و فرهنگی مناسبی را در محیط خانواده به وجود آورده بود، از این رو علائق مذهبی و دینی در محمدباقر نضج یافت تا وی در کنار فعالیتهای کشاورزی، آموزش مقدمات علوم اسلامی را در زادگاه خود آغاز کند. او در همان روستا، از محضر آیت الله سید واسع کاظمی تَرکی که از شاگردان برجسته و اعضای جلسه استفتای مرحوم آخوند خراسانی بود چیزهای زیادی آموخت که ادبیات عرب، منطق، اصول و فقه از آن جمله است. محمدباقر سپس برای تکمیل آموختهها، راه مشهد مقدس را در پیش گرفت و محضر حضرات آیات شیخهاشم قزوینی و شیخ مجتبی قزوینی را درک کرد. وی همچنین بخشی از علم هیئت را نیز در درس آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آموخت و همچنین در درس خارج فقه آیت الله میرزامحمد آقازاده خراسانی و میرزا مهدی غروی اصفهانی شرکت جست.
این ایام در مشهد مصادف است با توطئههای سخیف رضاخانی مانند توطئه کشف حجاب، لباسهای متحدالشکل و همچنین خلع لباس از روحانیت؛ امری که به پراکنده شدن اکثر طلاب از مشهد مقدس انجامید اما افرادی مانند آیت الله ملکی میانجی در این شرایط هم مقاومت کردند و به تحقیق و مطالعه در زمان تعطیلی دروس ادامه دادند.
ایشان درباره آن دوران میگوید: «در همان ایام اختناق، روزی مرحوم استاد آیت الله میرزا مهدی غروی اصفهانی به بنده فرمود: البشاره! البشاره! رفقا را خبر کن، میخواهم درس را شروع کنم.
در این هنگام من بلافاصله به دوستان که حدود هفت یا هشت نفر بودیم، از جمله آیت الله حاج میرزا جوادآقا تهرانی و آیت الله مروارید اطلاع دادم.
سپس مدتی شبانه، به صورت مخفیانه و با احتیاط کامل و توأم با ترس و اضطراب در درس استاد حضور پیدا میکردیم. روزی یکی از دوستان به هنگام آمدن به درس، گرفتار پلیس شد. مرحوم استاد ناراحت شد و دست به دعا و توسل زد و برای رهایی وی دعا کرد و الحمدلله ایشان آزاد شد. در آن زمان، مزاحمت و سختگیری برای طلاب و علما به اوج خود رسیده بود.»
آیتالله ملکی میانجی پس از حدود 13 سال تلاش شبانه روزی در حوزه علمیه مشهد و تحقیق و تفحص در فروع و اصول دین و اخذ درجه اجتهاد، سرانجام به زادگاه خود بازگشت تا به تبلیغ و ارشاد بپردازد. او در مدت اندکی، رهبری مذهبی و سیاسی بیش از 100 آبادی و روستای منطقه شمال شرق را بر عهده گرفت.
او همچنین هر از چند گاهی نیز با استاد بزرگوارش، آیت الله حاج شیخ مهدی غروی اصفهانی، ارتباط مکاتبهای برقرار میکرد و بدین ترتیب از راهنماییهای استاد، بهرههای وافر میبرد.
سالها از اقامت استاد در منطقه زادگاهش میگذشت که غائلههای آذربایجان به وجود آمد و همین موجب شد تا آیتالله ملکی میانجی تصمیم به مهاجرت به قم بگیرد.
ایشان هنگام ورود به شهر مقدس قم، مورد تکریم و احترام رئیس حوزه و مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت آیتالله بروجردی و دیگر مراجع و علمای اعلام قرار گرفت و در جوار حرم مطهر کریمه اهل بیت (س) به تحقیق و تدریس خارج اصول، تفسیر، کلام و معارف تشیع پرداخت و شاگردان فاضلی مانند حضرات آیات و حجج اسلام رضا برنجکار، شیخ محمدعلی حقی، شیخ اسدالله ربانی سرابی، میرزا ابراهیم علیزاده اروموی، میرزا احمد ارجمند مشکینی، میرزا ایوب گرمرودی، سیدهادی عظیمی ترکی، سیدبهلول سجادی مرندی و میرزا رفعت الله حامدی را پرورش داد.
از ویژگیهای شخصیتی آیت الله ملکی میتوان به این نکته اشاره کرد که وی نسبت به توده مردم، بسیار متواضع بود اما در برابر افراد ثروت اندوز، خوانین و دولتمردان رژیم ستمشاهی، کاملا از موضع قدرت و تکبر برخورد میکرد.
نقل است که روزی در یکی از روستاهای منطقه زادگاه ایشان، شخصی فوت کرده بود که وارث ذکور نداشت. رسم بر این بود که در این شرایط، شخصی از طرف خان منطقه گسیل میشد تا اموال میت را به نفع خود مصادره کند. آیت الله ملکی با عجله و طی کردن یک راه طولانی، خود را به آن روستا میرساند و اموال را میان وارثان آن مرحوم تقسیم میکند. سپس وقتی مأمور خان از راه میرسد، خود را در مقابل عمل انجام شده، میبیند و زبان به اعتراض میگشاید. در این هنگام آیت الله ملکی استکان چای را از جلوی وی بر میدارد و به بیرون از اتاق پرت میکند. آنگاه یک سیلی محکم هم به بیخ گوشش مینوازد؛ اتفاقی که خبر آن مانند انفجار بمب در سرتاسر منطقه طنین انداخت.
اینگونه بود که این عالم شجاع و باصلابت، جلوی اقدامات غیرشرعی خانهای منطقه میایستاد و مانع از اجرای امثال این سنت شیطانی میشد.
آیتالله ملکی میانجی البته در کنار فعالیتهای علمی و اجتماعی، امر پژوهش را هم پیگیری میفرمود که کتب ذیل، برخی یادگارهای تحقیقاتی اوست:
بدائع الکلام فی تفسیر آیات الاحکام، تفسیر سوره فاتحه الکتاب، توحید الامامیه، تفسیر مناهج البیان در 6 جلد و شامل چهار جزء ابتدایی و دو جزء پایانی قرآن مجید، نگاهی به علوم قرآنی، الرشاد فی المعاد، تقریرات کامل درس اصول آیت الله میرزا مهدی غروی اصفهانی، این فقیه و مفسر و تلاشگر، پس از 95 سال زندگی افتخارآمیز در چنین روزی درگذشت و علاقمندانش را به سوگ نشاند.
آیت الله شیخ محمدباقر ملکی میانجی در قبرستان شیخان قم آرمیده است.
انتهای پیام/2258/ز40