اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

حسن توسلی

گفت و گو؛ ضرورت جهان اسلام

بدون هیچ تردیدی، «گفتگو»، مهمترین و بهترین روش برای انتقال مفاهیم و درنتیجه درک و فهم مقاصد یکدیگر در یک جامعه است. فرهنگ به‌عنوان مهمترین رکن حیات اجتماعی، زمانی تداوم می‌یابد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد و این مهم، امکان‌پذیر نیست، مگر از طریق تبیین و ترویج فرهنگ گفت‌وگو.

گفت و گو؛ ضرورت جهان اسلام

مقدمه:

بدون هیچ تردیدی، «گفتگو»، مهمترین و بهترین روش برای انتقال مفاهیم و درنتیجه درک و فهم مقاصد یکدیگر در یک جامعه است. فرهنگ به‌عنوان مهمترین رکن حیات اجتماعی، زمانی تداوم می‌یابد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد و این مهم، امکان‌پذیر نیست، مگر از طریق تبیین و ترویج فرهنگ گفت‌وگو. عدم التفات به این امر مهم، باعث بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی خواهد شد و شکاف‌هایی را در جامعه ایجاد خواهد کرد که؛ تعیّن خارجی آن، به لحاظ فردی، به‌صورت بحران هویت خود بروز و ظهور می‌یابد و به لحاظ اجتماعی، تشتت، چند پارچه شدن، جدایی نسل‌ها، رواج آئین‌های معنویت‌گرای باطل و درنهایت از بین رفتن انسجام ملی خواهد شد. با این اوصاف، اما کارشناسان فرهنگی و اجتماعی معتقدند که؛ متأسفانه در جوامع اسلامی، گفت‌وگو، هنوز هم جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده و آن بهایی که باید به آن داده شود را دریافت نکرده است.

سوای از ضرورت‌های جامعه‌شناسانه، باید گفت که گفت‌وگو یک امر دینی است و در فرهنگ دینی و اسلامی ما دارای مفهوم و بار ارزشی فراوانی است؛ بنابراین ضروری به نظر می‌رسد که به این موضوع، از چشم اندازه دینی نظری دوباره بیندازیم و با توجه به نتیجه حاصله، جای خالی آن را در تعاملات درونی و بیرونی امروزین جهان اسلام نشان دهیم. بر این اساس با توجه به نقش مرکزی قرآن کریم در میان مسلمانان جهان، در این نوشتار به دنبال فهم چیستی، جایگاه و ضرورت فرهنگ گفت‌وگو در ادبیات دینی اسلام و با تمرکز بر قرآن کریم هستیم.

ضرورت ترویج فرهنگ گفت‌وگو در جامعه اسلامی.

با توجه به قرآن کریم و آموزه‌های پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم، باید ترویج «فرهنگ گفت‌وگو» را به‌عنوان بهترین استراتژی برای عبور از شرایط بحرانی پدید آمده در جوامع اسلامی، سرلوحه فعالیت‌های دینی خود قرار دهیم. قبل از هر چیز، به برخی ویژگی‌هایی که برای گفت‌وگو ذکرشده است اشاره می‌کنیم.

1.     گفت‌و‌گو یک هم‌اندیشی دوطرفه و مرتبط به حوزه تفکر است.

2.     گفت‌وگو با انتقال معنا تحقق می‌یابد، به‌عبارت‌دیگر، فهم و درک آنچه دیگری فی‌الواقع بدان باور دارد و ملتزم هست، نه آن‌گونه که من تصور می‌کنم، بلکه آن‌گونه که خود وی بدان باور دارد.

3.     در گفت‌و‌گو به‌وسیله انتقال اندیشه‌ها، یادگیری و توسعه فهم و دانش صورت می‌گیرد.

4.     در گفت‌وگو طرفین به دنبال کشف حقیقت هستند و التزام به حقیقت، مهمترین خصیصه کسانی است که در گفت‌وگو شرکت خواهند کرد.

5.     هدف از گفت‌وگو ایجاد تغییر، تعالی و ارتقاء است.[1] 

آنچه که از مفهوم گفت و گو بدست ما می آید و آنچه که به عنوان نتیجه و محصول گفت و گوی واقعی متصور است را اگر لحاظ کنیم، تایید خواهیم کرد که؛ بحرانی که جهان اسلام را  در خود فرو برده است و معضلاتی از قبیل جنگ و خونریزی و بی خانمانی و مهاجرت و از بین رفتن اعتماد و احساس اخوت اسلامی که کشورهای اسلامی را در حال جاضر بدان دچار گشته‌اند، همه و همه ناشی از سوءتفاهمانی است که از عدم درک و فهم یکدیگر ناشی شده است و این یعنی عدم سریان تقوا در عرصه شناخت و عدم التزام به حقیقت‌طلبی.

با این اوصاف، اگر در جامعه‌ای فرهنگ گفت‌وگو حاکم شود و قرار بر شناخت باورها و عقاید و دیدگاه‌های اجتماعی- سیاسی- فرهنگی دیگری، از طریق گفت‌وگو باشد، قاعدتاً به بهترین وجه ممکن به هم پذیری و زیست مسالمت‌آمیز منجر خواهد شد، البته گفت‌وگویی که از سر حقیقت‌طلبی و حقیقت‌خواهی باشد، نه هرگونه گفت‌وگویی.

با این مقدمه، اگر به قرآن کریم رجوع کنیم، درمی‌یابیم که؛ خردمندان و رستگاران کسانی هستند که به سخنان و گفتار دیگران گوش فـرا می‌دهند و با توجه به روح حقیقت‌طلب خود و با حفظ تقوای الهی، از بهترین آن‌ها پیروی می‌کنند.

«همان‌هایی را که به هر سخنى گوش مى‏دهند پس بهترین آن را پیروى مى‏کنند، آنان هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان هستند صاحبان خرد»[2]

بدیهی است که شنیدن سخنان متفاوت از کسانی که به‌گونه‌ای دیگر می‌اندیشند و تأمل در استدلال‌هایی که آنان در توجیه عقاید و باورهای خود ارائه می‌دهند و درنتیجه انتخاب بهترین نظر، زمانی امکان‌پذیر است که زمینه طرح چنین نظریاتی در جامعه فراهم باشد و این امکان‌پذیر نیست مگر اینکه در جامعه فرهنگ گفت‌وگو به‌عنوان یک هنجار مثبت رواج یابد.

خود قرآن کریم که همان وحی الهی است و سرچشمه و یکی از منابع و بالاترین منبع شناخت در حوزه تمدنی اسلامی است، گفت‌وگویی است که خداوند با نبی خود، حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم داشته است.

در ادامه به برخی از زوایای گفت‌وگو، در فرهنگ تبلیغی انبیای الهی اشاره می‌کنیم.

الف)گفت‌وگو باکسانی که به‌حق تن نمی‌دادند:

در منطق قرآن کریم، حتی سرسخت‌ترین دشمنان و طاغوت‌های زمانه که از روی عناد، تن به‌حق و حقیقت نمی‌دادند، نیز دعوت به گفت‌وگو شده است.

خداوند به حضرت موسی علیه اسلام دستور می‌دهد که با فرعون به گفت‌وگو بنشیند. فرعون کسی است که چنان دچار تکبر و غرور گشته که خود را «خدای» مردم مصر قلمداد می‌کند، ولی با چنین شخصیتی نیز باید از در گفت‌وگو وارد شد. هرچند این گفت‌وگو برای کسانی که از روی عناد، به حقیقت تن نمی‌دهند، نتیجه‌ای در برنداشته باشد، ولی وظیفه و رسالت انبیای الهی ایجاب می‌کند که گفت‌وگو را همیشه مدنظر داشته باشند و تا زمانی که گفت‌وگو نتیجه می‌دهد، از روش‌های دیگر برای اصلاح جامعه استفاده نکنند.

«به‌سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته و با او سخنی نرم گویید تا پند پذیرد یا بترسد.»[3]

راز موفقیت پیامبران الهی، در استخدام فرهنگ گفت گو به‌عنوان بهترین ابزار انتقال معنا، کشف و اعلان حقیقت بوده است. پیامبر اسلام در مدت 23 سال رسالتی که در کارنامه خود به ثبت رسانده است، موفق شد که از درون جامعه‌ای که به لحاظ پایبندی به ارزش‌های انسانی، در کمترین درجه از تقیّد قرار داشتند، تمدنی به وجود آورد که در تاریخ بشریت بی‌سابقه بود و این نیست مگر به خاطر استخدام بهترین روش‌های اصلاح‌گرایانه‌ای که آن حضرت در پیشبرد اهداف رسالی خود برگزیده بود.

برخورد حکیمانه و نرم پیامبر با دیگران، در امر گفت‌وگو، نیز قابل‌توجه است.

«پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: از نخستین چیزهایى که خداوند مرا از آن‌ها نهى کرد نزاع و کشمکش با مردم بود.»[4]

ب) گفت‌وگو با اهل کتاب:

قرآن کریم، در مواجهه با اهل کتاب، خود را تصدیق‌کننده تورات و انجیل برمی‌شمارد و اعلام می‌کند که مسیری که این کتاب نورانی در فراروی بندگان خداوند قرار می‌دهد، همان مسیری است که انبیای پیشین الهی مردم را به آن رهنمون می‌شدند.

«این کتاب، تصدیق‌کننده تورات و انجیل است»[5]

 و با توجه به رسالتی که برای خود تعریف کرده است و با توجه به وجوه مشترک میان آموزه‌های قرآنی و آموزه‌های کتاب مقدس، زمینه و باب گفت‌وگوی با اهل کتاب را امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌داند.

«بگو: اى اهل کتاب! بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما، بعضى دیگر را به‌جای خدا، به خدایى نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم»[6]

بنابراین التزام به گفت‌وگوی با اهل کتاب و پرهیز از هرگونه خشونت‌ورزی بی‌دلیل و رعایت اصل عدالت در چارچوب ارزش‌های والای الهی و اسلامی، جزو وظایف نبی اکرم صلی‌الله و علیه و آله و سلم بوده است.

قرآن کریم به نحوه گفت‌وگو هم اشاره داشته است و از آن به جدال احسن تعبیر کرده است.

«و با اهل کتاب جز به وجه احسن مجادله مکنید مگر افرادى از ایشان که ظلم کرده باشند، به‏ایشان بگویید ما به آنچه براى خودمان نازل‌شده و آنچه براى شما نازل‌شده ایمان‌داریم، معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم‏»[7]

علامه سید محمدتقی مدرسی در تعریف جدال احسن می‌فرمایند:

«با دلایل واقعى استدلال کنند و حقى را که طرف مقابل به آن استشهاد مى‏کند منکر نشوند و باطلى را براى اثبات خود گواه نگیرند.»[8]

بر این اساس، فرهنگ گفت‌وگو را بهترین ابزار برای کشف، اعلان و انتقال حقیقت و معنا در مواجهه با اهل کتاب می‌دانستند و خود به‌صورت جدی بدان ملتزم بودند.

نتیجه‌گیری:

بر اساس منطق قرآن کریم، ترویج فرهنگ گفت‌وگو، با توجه به معیارهایی مانند حقیقت‌طلبی در عرصه نظر و عدالت‌طلبی و داشتن روحیه تقوا در عرصه عمل، بهترین ابزار و وسیله برای برون‌رفت از وضعیت بحرانی معاصری است که گریبان گیر جامعه اسلامی‌شده است. پیامبران بزرگ الهی از منطق گفت‌وگو حتی در مقابل سرکش‌ترین دشمنان خود نیز برای نشان دادن حق و حقیقت و انتقال معارف حقه الهی استفاده می‌کردند و نه‌تنها این طیف، بلکه همه اقشار جامعه را با همین روش به سمت بهره‌گیری هر چه بیشتر از حقایق دینی سوق می‌دادند. جهان اسلام در حال حاضر منطق گفت‌وگو را ازدست‌داده است و هم پذیری و همزیستی مسالمت‌آمیزی را که برآیند فرهنگ گفت‌وگو است، به ورطه نسیان و نابودی کشانده است. هرچند در عدم توجه به فرهنگ گفت‌وگو، نباید دست عناصر خارجی و استکبار جهانی را نادیده گرفت، ولی این را هم نباید فراموش کرد که این دین اسلام است که مروج فرهنگ گفت‌وگو است و این ما مسلمانان هستیم که خود، گرفتار فراموشی این فرهنگ والای اسلامی‌شده‌ایم.

پاورقی:

[1]See:Leonard J. Swidler,THE DIALOGUE DECALOGUE:GROUND RULES FOR INTERRELIGIOUS DIALOGUE,INTER-RELIGIO 5 / Spring 1984,p 30; 7.   Sällström. Pehr, Dialogue and Technology: Art and Knowledge, Part of the series The Springer Series on Artificial Intelligence and Society p,27.

[2].الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر.18)

[3].اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏*فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏ (طه.43 و 44)

[4]. همان.

[5].نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ (آل‌عمران.3)

[6].قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران.64)

[7].وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (عنکبوت.46)

[8]. مدرسی. محمدتقی، تفسیر هدایت، ج 9، ص 443.

جامعه المصطفی العالمیه

انتهای متن

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول