اسلام خواهی و راهبرد استکبار غربی ( بخش دوم )

ابزار ها

استکبار به طور مطلق ودرجهان معاصر استکبار غربی برای دستیابی و تحقق اهدافشان، که در واقع سلطه بر جهان و حقمند دانستن خویش در این سیطره وسلطه است، از راهبرد ها و ابزار متنوع، متعدد وسیال استفاده می کند. پروژه اسلام هراسی در غرب و تحریک احساسات جوانان غربی در برابر اسلام خواهی، راهبردی است که استکبار به تدریج  وبه طور برنامه ریزی شده دنبال می نماید-پیش ازاین این راهبرد توضیح وتبیین گردید- طبعا برای اجرایی شدن هر راهبردی از جمله راهبرد یادشده نیاز به ابزار می باشد که اهم آنها به شرح ذیل است :

1-رسانه : رسانه های نوشتاری، شنیداری ودیداری به جهت پوشش فراگیر وتوانایی بالایی که در تصویر پردازی و ذهنیت سازی دارند، از اثرگذارترین ابزار های استکبار دراین زمینه به شمار می رود.ادوارد سعید به عنوان غرب شناسی که در غرب زندگی کرده است اظهار می دارد که رسانه های گروهی مانند تلویزیون، رادیو، سینما، مجلات، روزنامه ها.... به راحتی وبا مغالطه های سیاسی، اسلام را خطری بزرگ برای جهان متمدن قلمداد می نمایند.14

درآلمان بین سال های 2005-2006 شبکه های تلویزیونی (ZDF)،(ARD)برنامه های درمورد اسلام را پخش و نشر می نمودند که 81% از برنامه  ها بطور مستقیم ویا ضمنی دارای مفهوم و معنای منفی درباره اسلام بودند. مثلا: در 23/31% ازبرنامه ها نام اسلام با واژه هایی چون تروریسم و افراط گرایی آورده شدهاست، در16/54 % نام اسلام درکنار مسائلی مانند تضاد وکشمکش بین المللی مطرح گردیده، در 9/77%اسلام مبلغ ومروج سختگیری دینی و عدم تساهل دانسته شده، ودر4/51%برنامه ها بحث ازخشونت، سرکوب وتبعیض علیه زنان مورد توجه قرارگرفته است. وتنها در 8% از برنامه کوشش شده درباره اسلام وارتباط سازنده آن با مسائل اجتماعی و روزمره بحث انجام گیرد.15

کارلسون نویسنده، کارشناس مسائل خاورمیانه واقتصاددان سوئدی که خود مخالف پروژه اسلام هراسی است و تصویر سازی های یاد شده علیه اسلام را درمحور های متعدد ازجمله جهاد، زنان، غرب، تروریسم و...نادرست می داند، عملکرد رسانه های غربی را دراین زمینه منفی دانسته ونقش آنها را در چهره پردازی واسلام هراسی این گونه بازمی گوید :

« درحال حاضر در رمان ها،داستان ها وبرنامه های تلویزیونی؛ اعراب را به شکلی بی پروا تروریست هایی متعصب وخون آشام جلوه می دهند... توده های مسلمان دربسیاری از فیلم ها با مشت هایی گره کرده که علیه غرب شعار می دهند به نمایش در می آیند. درمقابل، کتاب هایی مانند «عرب» به قلم رافائل پاتائیس که با برخورد نژادپرستانه در پی اثبات ماهیت پلید بیولوژیک برای عرب ها درزمان تولد است، هیچ اعتراضی به گوش نمی رسد. بخشی از کتاب «وحشت پرواز» به قلم اریکاجونگ « اعراب و حیوانات دیگر» نام می گیرد...»16

2-جریان سازی : اسلام هراسی وترسناک نشاندادن چهره اسلام یکبار به صورت تک رفتارهای تبلیغاتی و تک برنامه های سیاسی در مقاطع مختلف پدیدارشده و دوباره خاموش می گردد ویا درحد انتقامی جویی های شخصی نموددار می گردد. این نوع اقدام ها وپدیدارها چون عمق وریشه و گستردگی ندارند خطرات وآسیب های ماندگاری نیز به همراه ندارد. اما یکبار اسلام هراسی  به صورت یک جریان فرهنگی- فکری وعصبیت نژادی و ملی در راستای پاسداری وبازسازی از هویت ومیراث خودی تقویت ونهادینه می گردد. دراین وضعیت افزون برآنکه تبعات و خطرات گسترده، دراز دامن و ویرانگری خواهد داشت، کاملا در قالب راهبرد های بلند مدت مورد استفاده قرارمی گیرد. با تأسف اسلام هراسی هرچنددرغرب پیشینه دارد، اما در چنددهه اخیرتلاش می شود که آنرا به صورت یک جریان  فرهنگی و عصبیت ملی تقویت وتوسعه بدهند. مثل کوشش و تلاش دیوید یروشالمی حقوقدان یهودی-آمریکایی که جنبشی به نام«قوانینی برای دادگاه های آمریکایی به نمایندگی از اتحادیه سیاست گذاری دولتی آمریکا» تشکیل داد. این اتحادیه سازمانی از جناح راست است که گروهی غیرانتفاعی از آن حمایت مالی می کند و مدعی است یکی از بزرگترین تهدیدهای وارد بر ارزش ها و آزادی های آمریکایی از قوانین خارجی و براهین حقوقی خارجی ناشی می شود که از جمله آنها می توان به قانون شریعت اسلامی اشاره کرد. بر اساس گفته اتحادیه سیاست گذاری دولتی آمریکا(APPA) این قانون، شریعت در حال رخنه به سیستم دادگاه های آمریکا است. دیوید یروشالمی در همان هنگام به همکاری خود با دیگر اعضای شبکه اسلام هراسی برای معرفی این لایحه در سراسر کشور ادامه می داد. کانون وکلای آمریکا نیز از پروژه ضد شریعت یروشالمی حمایت و ادعا کرد که بسیاری از وکلا و قانونگذاران حامی برنامه ضد شریعت در دیگر ایالت های آمریکا نیزاز الگوهای طراحی شده اتحادیه سیاست گذاری دولتی آمریکا پیروی می کنند. بسیاری از این لایحه ها با زبان و ساختاری کاملا مشابه با لایحه های یروشالمی تنظیم شده است. حتی برخی از مواد و تبصره های موجود در لایحه های ضد شریعت در آلاسکا، کارولینای جنوبی و تگزاس به طور مستقیم از الگوی یروشالمی کپی برداری شده و در این متون قرار گرفته اند.

3-نخبگان : این گزینه نخبگان فکری، سیاسی، اجتماعی، هنری، سینمایی،ورزشی و... راپوشش می دهد واستکبار به دنبال استفاده از این طیف در جهت مقاصد خویش می باشد. در سطور پیش بخشی از  اندیشه ها  واندیشیده شده های آنها بازگو گردید که در روی صحنه آنچه مشهود است روند وفعالیت علمی- و پژوهشی است؛ اماپشت صحنه ی برخی از آنها پروژه اسلام هراسی، سلطه وبرتری تمدن غربی وتحریف واقعیات دنبال و اجراء می گردد. به عنوان مثال نوام چامسکی در مصاحبه با برنامه برهات تایپ شبکه سی بی سی بیان می کند که برنارد لوئیس اسنادی که حاکی و اثبات کننده نقش غرب درعقب ماندگی منطقه وخاورمیانه است را حذف می کند.17

4-آموزش : مطالعات ومطالب سطحی و دست چندمی ونیز تصویر سازی های تحریف شده پیشین متاسفانه درنظام آموزشی وارد شده است. دربرخی از مراکز و نهادهای آموزشی و در مقاطع مختلف تحصیلی( طبق گزاراشات و شواهد عینی خود دانش آموزان) به عنوان واحد های مطالعات ادیان، شرق شناسی، حقوق زن و... آموزش داده می شود. تمامی نشانه ها وعلایم اسلامی مثل حجاب، روزه، نماز،... مشکوک خوانده می شود. وبالاخره تلاش می شود تا نظام آموزشی از طریق حذف کتب، مضامین، اسناد ومنابعی که نشان دهنده نقش اسلام در ایجاد تمدن، توسعه و پیشرفت جامعه بشری و به خصوص اروپا است، از برنامه های خودشان به پروژه اسلام هراسی یاری برساند. به گزارش آرماگدون، مایکل اندرو گوو(Michael Gove) وزیر آموزش انگلیس طرح جدیدی را درخصوص تغییر محتوای کتب تاریخی در مدارس این کشور مطرح کرده است.براین اساس هرگونه موضوع و منابع مرتبط با موفقیت های تجاری ، نظامی وفرهنگی اسلام که دراین کتب وجودارد باید حذف شود.18

 5- نهاد های مدنی وکانون های فرهنگی : از ابزارهای تاثیر گذار و بکار رفته در پروژه اسلام هراسی تشکیل سازمان ها و اتاق های فکری است. این کانون ها عمدتا دو نقش را بصورت موازی بازی می نمایند؛ از یک سوی به نظریه پردازی، طراحی و تدوین پروژه ها با محوریت اسلام هراسی و اسلام ستیزی می پردازند. ازسوی دیگر مشغول ایجاد موج  وجنبش های فکری و اجتماعی علیه اسلام درجامعه و نیزتاثیر بر فرایند تصمیم گیری و سیاست گذاری مراکز قدرت در راستای اهداف نامبرده است. مثل: «مؤسسه تحقیقاتی میدل ایست مدیا» که مبلّغ، مروّج و ناشر آثار اسلام هراسی است. «انجمن آمریکایی برای موجودیت ملی» به رهبری دیوید یروشالمی وبه خصوص بنیادگذارش یرو شالمی سعی دارد تا هم اسلام هراسی را به جنبش فراگیر درجامعه آمریکا دگر نماید وهم دراین باب نظریه پردازی می کند. او در سال 2010 کتاب «شریعت: خطری که آمریکا راتهدید می کند» می نویسد. پیام محوری این کتاب این است که شریعت اسلامی و اجرای آن بزرگترین خطری است که فرایندهای قانونگذاری و نیز روابط و مناسبات انسانی درجامعه آمریکا را تهدید می کند، از این رو  شریعت ورزی باید جرم شناخته شود ومجازات آن 15تا 20 سال حبس تعیین گردد. دیگر نهاد ها و شخصیت هایی که پروژه اسلام هراسی را حمایت وهدایت می کنند عبارتند از : 

1-بنیاد لیندی وهاری برادلی:این بنیاد میراث دو برادر به نامهای "لیندی" و "هری برادلی" می‌باشد. وهردو از مؤسسان شرکت "آلن برادلی" که یک کارخانه تولیدکننده اتوماسیون است نیز می‌باشند. بنیاد برادلی یکی از بنیادهای حمایت‌کننده از فعالیت های نهادینه محافظه‌کارانه در آمریکاست. برنامه‌های این بنیاد براساس آنچه در وب سایت آنها مندرج است ظاهراً در جهت حمایت و تشویق شایسته‌سالاری دولتی، پویا نمودن بازار برای فعالیتهای اقتصادی، حمایت از فعالیتهای فکری و فرهنگی و دفاع از ایده‌ها و مؤسسات آمریکایی در داخل و خارج از مرکزهای این کشور می‌باشد ولی عملاً در خدمت اهداف جریان تند و محافظه‌کارانه و ترویج و تبلیغ اسلام‌هراسی در آمریکا قرار دارد ومی گیرد.

بنیاد برادلی سالانه میلیون ها دلار به جریان های اصلی و اطاقهای فکری محافظه‌کار از جمله "موسسه کاتو" (Cato Institution)، "جامعه حامیان دولت فدرال" (The Federalist Society)، "موسسه هریتج" (Heritage Foundation)، "موسسه هوور" (Hoover Institute)، "موسسه ارزش های آمریکایی" (Institute for American Values)، و "موسسه هودسن" (Hudson Institute) کمک مالی می‌نماید.

2-بنیاد ریچارد ملون اسکایف: ریچارد ملون اسکایف" میلیاردر معروف به "پدر تامین بودجه جناح راست" مشهور است. او یکی از حامیان اصلی و از جمله بزرگترین کمک دهندگان مالی به اهداف و آرمانهای محافظه‌کارانه و ضد اسلامی جناح راست از طریق کمک به اطاقهای فکری، بنیادها و گروههای همفکر و حامی و مدافع جریان اسلام‌هراسی می‌باشد. کمک های وی از طریق سه بنیاد "سارا اسکایف" (Sara Scaife)، "کارتاژ" (Carthage) "والگنی" (Allegheny) دراختیار این اهداف و آرمانها گذارده می‌شود.

ریچارد ملون وارث اصلی ثروت خانوادگی ملون به ارزش تقریبی 1/2میلیارد دلار شامل بانک خانوادگی، تاسیسات و چاههای نفتی و ذخایر آلومینیوم می‌باشد.

ملون اسکایف درحال حاضر علاوه بر مدیریت و اداره سه بنیاد فوق‌الذکر، معاونت بنیاد هریتج را نیز عهده‌دار و از رابطه بسیار خوب و نزدیکی با این اطاق فکری محافظه‌کار برخوردار است. بنیاد سارا اسکایف فقط در سال 2009 (88ش)، مبلغ 550هزار دلار به موسسه محافظه‌کار آمریکن اینترپرایز، 125هزاردلار به شورای "جنگ طلب" سیاست خارجی آمریکا و 40هزار دلار به مجلات و نشریات نومحافظه‌کار و انتشارات آنها در اینترنت کمک مالی کرده است.

3-صندوق دونرزکاپیتال - یا صندوق اهداءکنندگان سرمایه Donor Capital Fund

صندوق اهداءکنندگان سرمایه یک سازمان حمایتی وابسته به اتحادیه اهداءکنندگان تحت عنوان «صندوق مشاوره اهداءکنندگان»می‌باشد. کار وفعالیت این صندوق تعیین و تامین بودجه کمکهای مالی موردنظر اهداءکنندگان براساس اهداف و جهت‌گیریهای سیاسی آنها می‌باشند. ضمناً براساس مفاد مندرج در اساسنامه این بنیاد نام اهداءکنندگان کمکهای مالی به این صندوق سری بوده و هرگز نباید فاش گردد. لذا ردیابی کمکهای اهدایی صندوق بسیار مشکل است. حداقل مبلغ اهدایی برای عضویت در این صندوق یک میلیون دلار است. حوزه فعالیتی این صندوق شامل تسهیل در ارائه کمکهای ظاهراً بشردوستانه در سطح وسیع در میان رسته‌ها و گروههای خیریه عمومی متعهد به آزادی و لیبرالیسم و همچنین سازمانهای خیریه مشوق و مروج ابتکارات برای بهبود خصوصی‌سازی به جای برنامه‌های دولتی می‌باشد.

هیئت مدیره صندوق اهداءکنندگان سرمایه چند نفرسرمایه‌دار کاملاً شناخته شده محافظه‌کار می‌باشند. اداره این صندوق در اختیار "آدام میرسون" (Adam Meyerson) رئیس میزگرد بشردوستی، که یک انجمن ملی متشکل از اهداءکنندگان و هیئت امناء است، می‌باشد. صندوق اهداءکنندگان سرمایه درعین حال ازسال 2007الی 2009 (88-86ش) بالغ بر 21میلیون و 320هزار دلار به گروه های مروج و مشوق اسلام هراسی کمک مالی کرده است. و لذا از این بابت در صدر هفت بنیاد کمک‌کننده مالی از سازمان ها و گروه‌های اسلام هراس در آمریکا قرار دارد. این کمکهای مالی بطور مشخص و مستقیم در اختیار انجمن خاورمیانه (Middle East Forum)، صندوق کلاریون (Clarion Fund)، پروژه تحقیقاتی تروریسم (Investigation Project on terrorist) و مرکز آزادی دیوید هوروویتس (David Harowitz Foundation) قرار گرفته است.

صندوق اهداءکنندگان سرمایه فقط درسال 2008 (87ش) به تنهایی مبلغی بالغ بر 17میلیون دلار به صندوق کلاریون کمک مالی کرده است. صندوق کلاریون یک نهاد اسرائیلی آمریکایی کاملاً صهیونیستی و سازنده فیلم‌های جنجالی ضداسلامی و اسلام ستیزانه در آمریکا می‌باشد. این نهاد به ویژه در میان قشر دانشگاهی در این کشور بسیار فعال است. بنا به گزارش هافینگتون پست، صندوق کلاریون یک سازمان غیرانتفاعی وابسته به احزاب راست اسرائیل و آمریکا می‌باشد و در زمینه ساخت فیلم‌های مستند جنجالی ضد اسلامی فعالیت می‌نماید.

4-رابرت اسپنسر از مرکز دیدبان جهاد وتوقف اسلامی شدن آمریکا سپنسر یکی از اعضای تیم دوره‌گردی دیوید هوروویتز در دانشگاه‌های آمریکا در 2007 برای سخنرانی و تبلیغ علیه مسلمانان بود. او در کنفرانس‌هایی که توسط بنیادگرایان مسیحی، صهیونیست‌ها و محافظه‌کاران سیاسی برگزار می‌شود؛ به‌عنوان سخنران شرکت کرده به ژاژخایی و نفرت پراکنی علیه اسلام می‌پردازد. کلیساهای مسیحیان افراطی و کنیسه‌های یهودیان و همچنین مجامع دانشگاهی از جمله مکان‌هایی هستند که اسپنسر مرتباً در آنها حضور می‌یابد.شبکه‌های تلویزیونی متعلق به مسیحیان صهیونیست و طرفداران اسرائیل همواره از اسپنسر برای شرکت در برنامه‌های نفرت‌پراکنی و جمع‌آوری کمک به‌نفع اسرائیل دعوت می‌کنند. اسپنسر همچنین در دوره‌هایی که توسط اف‌بی‌آی برای اعضای خود جهت آشنایی با اسلام برگزار می‌کرد؛ شرکت داشت و ذهنیت نیروهای امنیتی آمریکا را در مورد اسلام تخریب می‌کرد. مناظره با مخالفان بخش دیگری از برنامه‌های اوست که از شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی عمدتاً طرفدار یهود پخش می‌شود.

5-دنیل پایپس از مرکز اجلاس خاورمیانه ورئیس انجمن سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا است.

6-فرنک گافنی ازمرکز سیاست امنیتی  که ریاست مرکز سیاست­های امنیتی را برعهده دارد؛ این مرکز نومحافظه­کار تندرویی که از برنامه­های بحث برانگیز توسعه سلاح، خط مشی حزب دست راستی لیکود اسرائیل در حوزه مسائل صلح خاورمیانه و جنگ پرهزینه علیه تروریسم در خاورمیانه که با هدف مبارزه با «فاشیسم اسلامی» انجام می­شود، حمایت می­کند. گافنی از دهه هفتاد به بعد، همواره جنگ­گرایی مزاحم بوده است. او کار خود را با فعالیت در بین کارمندان سناتور هنری اسکوپ جکسون (دموکرات - واشنگتن) آغاز کرد و پس از آن تحت نظر ریچارد پرل[19] به پنتاگون رفت و در دولت رونالد ریگان مشغول به فعالیت شد.گافنی در مراسم معرفی مرکز سیاست­های امنیتی در سال 2006 گفت: «ما می­‌دانیم که تهران در حال حرکت در مسیری است که توانایی لازم برای نابود کردن آمریکا را به دست آورد.» بر اساس اظهارنظر گافنی، برنامه موشکی ایران از این قابلیت برخوردار است که با منفجر کردن یک سلاح هسته­‌ای در فضای فوقانی ایالات متحده، یک پالس الکترومغناطیس قوی ایجاد کند و شبکه الکتریکی این کشور را نابود کند. این حمله می­تواند در یک چشم به هم زدن، ایالات متحده را به کشوری عقب افتاده تبدیل کند.

7-استیون امرسون خبرنگار از موسسه پروژه تحقیقاتی تروریسم

نتـیــجـــه

از آنچه تا اکنون بیان گردید به این واقعیت راهنمون می گردیم که استکبار غربی به دنبال سلطه و حاکمیت بر جهان از طریق مدیریت افکار، انگیزه، منابع حیاتی و زیستی و ایجاد روابط ومناسبات است. قلمرو این مدیریت فضای درونی وبیرونی هر دو را پوشش می دهد که به تبع شرایط و اوضاع متفاوت می گردد. طبعا جهت دستیابی به هدف نامبرده نیازمند راهبردها(کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت)  وابزار می باشد. یکی از راهبرد ها درایستارکنونی بین المللی وآماده سازی فضاء وسپهر درونی جهت انجام اقدامات بیرون مرزی، دشمن سازی است. اسلام هراسی و تحریک احساسات جوانان غربی در برابر اسلام خواهی در قلمرو درونی تمدن غربی از شمار راهبردهای پر خطر فعلی می باشد که شامل معیار قرار دادن وکامل پنداری تمدن غربی، ناقص وناکارآمد و غیر انسانی جلوه دادن تمدن و نظام های فکری و اعتقادی رقیب به خصوص اسلام، دگر سازی بد بینی به اسلام ونفرت از آن را درغرب  به عنوان فرهنگ ومطالبه عمومی، تصویر و چهره پردازی های انحرافی ازاسلام و...

رسانه های متنوع ومدرن، نخبگان، جریان سازی، آموزش، نهادها وکانون های مدنی- فرهنگی ابزار های است که درتأمین وعملیاتی سازی راهبرد ها مورد استفاده قرار گرفته و می گیرد.

منابع

فارسی

- نهج البلاغ خطبه239، امام علی(ع)، ترجمه وشرح علینقی فیض.

- اسلام واروپا، اینگمار کارلسون،  ترجمه داود وفایی ومنصوره حسینی، مرکز بازشناسی اسلام وایران- تهران، 1380.

- اسلام ورسانه ها، ادوارد سعید، توس-تهران،1379.

- پوشش خبری اسلام درغرب، ادوارد سعید، ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی-تهران، 1378.

- برخورد تمدن ها وبازسازی نظم جهانی، ساموئل هانتینگتون، ترجمه محمدعلی حمیدرفیعی، دفترپژوهشهای فرهنگی- تهران، 1378.

- زبان سیاسی اسلام، برنارد لوئیس، ترجمه غلامرضا بهروزلک، مرکز انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم- چاپ اول، 1378.

-کمیته 300؛کانون توطئه جهانی،جان کولمن، ترجمه یحیی شمس،نشرفاخته –تهران،1373.

- هراس بنیادین: اروپامداری وظهور اسلامگرایی، بابی سعید،  ترجمه غلامرضا جمشیدها وموسی عنبری، موسسه انتشارات وچاپدانشگاهتهران–طهران، چ اول 1379.

انگلیسی

-Bernard Lewis, ” Islam :from the prophet Muhammad to the capture of Constantinople, Edited and Translation by Bernard Lewise.Volume II, publish by Haddon Craftsman .U.S.A. 1974.

-Bernard Lewis ‘’Islam and the west’’ Oxford University press.1993.p.12

- Edward said, “The clash of Ignorance” The Nation October 22/2001. Retrieved April 26/2007.

- Solomon.Evan(may,17,2002) “Hot type: Bernard Lewis: What went wrong?Westenu.Impact and Middle Eastern Respons “CBC New.Archived from the orginal on April 30/2008

پی نوشت ها:

1-    http://Forum.bidari-andishe.ir/index.php.21-29/ آبان/1391

2- باشگاه خبرنگاران 19/مرداد/92.کد خبر: 4485553- www.yjc.ir/fa/news

3- www.erfan.ir/farsiمنبع :پایگاه نور پورتال

4- فصلنامه علمی-تخصصی عملیات روانی/ 127-140، سال نهم، شماره 33 ، 31 شهریور 1391

5- هراس بنیادین: اروپامداری وظهوراسلامگرایی، بابی سعید/ 147، ترجمه غلام رضا جمشیدیها و موسی عنبری.

6- برخورد تمدنها وبازسازی نظم جهانی، ساموئل هانتینگتون، محمدعلی حمیدرفیعی/ 292.

7- همان منبع ص335 .

8- همان منبع، ص347.

9- www.en.weakipedia.org/wiki/Islamophobia

10-  Lewis,1974,Islam:… 126,209-211,290-294

11- زبان سیاسی اسلام، برنارد لوئیس، ترجمه غلامرضا بهروز لک / 29-40  و  139-140  

12- سوره صف، آیه 8

13- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری. 2/11/93

14- اسلام رسانه ها، ادوارد سعید، ص: 1-3. و نیز از همو، پوشش خبری اسلام درغرب، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران،ص:62-89.

bashgah.net/page-5866.html15-

16- اسلام واروپا، اینگمار کارلسون، ترجمه: داود وفایی، منصوره حسینی/ 14-15.

17- مصاحبه چامسکی با برنامه هات تایپ شبکه سی بی سی در 30 اپریل 2008.

18- پایگاه خبری،اطلاع رسانی آرماگدون؛ چهارشنبه 2فروردین 92. کد مطلب: 1512

یادداشت:

*-کمیته 300 وهسته مرکزی آن و دیگر موسسات وسازمانهای مرتبط و وابسته به آن درحوزه های مختلف که تعدادشان فراوان است ازجمله موسسه سلطنتی بین المللی و... حکومت مخفی اماحاکم برحکومت های قدرت های بزرگ وسازمان های توطئه گر جهانی هستند که از ترکیب مقامات مالی آمریکا-انگلیس وخانواده های قدیمی اشرافیت سیاه اروپا به ویژه خانواده های معروف به اشرافیت لندن، ونیز وژنو بوجودآمده است. رازموفقیت اینها در سلطه برجهان دربه وجودآوردن بحرانها ونهایتا رکوداقتصادی نهفته است.توجه کمیته 300همواره معطوف به ظهور تشنجها همراه بارکود اقتصادی درسطح جهانی است که راه را برای وقایع بزرگتر آماده می سازد. اینها به دنبال: جهان تک حکومتی، تخریب نهایی هویت وعرق ملی درکشورها، تخریب دین، تسلط براحادافراد از طریق کنترل ذهن، سانسور ونابودکردن تمام برنامه های آفرینش های علمی، به جزءآنهای که درراستای منافع شان است،قانونی کردنموادمخدر وسکس، تخلیه شهرهای بزرگ،پایان بخشیدن به روند صنعتی شدن وتولیدمولد های برق هسته ای درجهت امکان رشد برابر صفر دوران فراصنعتی، ایجادجنگهای محدود وموضعی، ایجاد گرسنگی وبیماری، فراهم سازی موجبات مرگ حدودسه میلیارد انسانی که مصرف کنندگان بی مصرف نامیده اند، افزودن بر انبوه بیکاران وتضعیف بافت اخلاقی ملت ها، راه اندازی بحرانهای پیوسته درنقاط مختلف وراهبری آنها، بوجودآوردن فرقه های تازه وفعال، ادامه استقرار فرقه های بنیادگرا،صدوراندیشه های آزادی دینی به اطراف جهان،اهتمام به گسترش فرقه های دینی نوظهورو آدمکش،کشاندن نظام های اقتصادی جهان به سوی فروپاشی کامل وایجادبحرانهای سیاسی،تسلط برتمامی سیاست های داخلی وخارجی ایالات متحده آمریکا، نفوذ وسلطه بردولتها وتخریب اعتبار حاکمیت آنان از درون، سازماندهی ماشین تروربین المللی، حمایت کامل ازموسسات بین المللی مثل صندوق بین المللی پول، بانک جهانی وبین المللی تسویه حسابها،دادگاه بین المللی لاهه.

جامعه المصطفی العالمیه

انتهای متن/