چکیده
تحولات نوین عرصۀ روابط بین الملل، لزوم نیاز به فاصلهگرفتن از درک سنتی از مناسبات این حوزه، به منظور شناخت نیروهای جدید تأثیرگذار بر پویایی ها، روندها و نتایج در این عرصه و نیز پردازش مفاهیم جدیدی در این راستا را ایجاب می کند. این پژوهش با بازخوانی تحولات سیاست خارجی آمریکا در دو دهۀ گذشته و بررسی نظریات مطرحشده در مورد نحوۀ توزیع توانمندیها و متأثر از آن شکل قطببندی در نظام بینالملل، این استدلال را مطرح میکند که در نظام بینالملل کنونی، هرچند همانند گذشته، آشنایی با نحوۀ قطببندی به درک بهتر اتفاقات و رخدادهای روابط بینالملل کمک میکند، اما متوقفشدن در این نقطه و عدم شناخت نیروهای جدیدی که تأثیرات غیرقابل انکاری بر پویاییها، روندها و نتایج بینالمللی میگذارند، نقصان در فهم پدیدههای این عرصه را به دنبال دارد. در این پژوهش مفهوم نظم فراقطبی پیشنهاد میشود؛ نظمی که در آن، قدرت از حالت بینالدولی و شکل محدود و متصلب سابق خارج شده و ابعاد جدیدی به خود گرفته است.
کلیدواژه ها: نظام بینالملل؛ قطببندی؛ هژمونیگرایی؛ نظم تکقطبی؛ نظم فراقطبی
نویسندگان:
مسعود موسوی شفائی: استادیار روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس
مهدی شاپوری: دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس
فصلنامه مطالعات راهبردی - دوره 18، شماره 68، تابستان 1394.