به گزارش خبرگزاری فارس از کرج، هر ساله و با نزدیک شدن فصل بهار و افزایش دمای هوای، خیابانها و کوچه پس کوچههای محله مهدیآباد از توابع شهر چهارباغ، محل مناسبی برای رشد حشرات و جانوران موذی شده و عرصه را برای زندگی انسانهای ساکن در آن سخت و طاقتفرسا میکند.
در این میان بیشترین آسیب را کودکان این منطقه میبینند که از پوست نازک و لطیفتری نسبت به والدین خود برخوردار هستند.
اگر گذرتان به این منطقه افتاده باشد، حتما قسمتی از لباس نخستین کودک عبوری را بالا بزنید و تعداد زخمهای ناشی از نیش پشههای آلوده و حشراتی که به فاضلاب زندان و جویهای راکد و گندابشده راه دارند، را ببینید.
مهدیآباد جزو محلات شهر چهارباغ و از توابع شهرستان ساوجبلاغ و حاشیهایترین و محرومترین و البته یکی از پرجمعیتترین مناطق مسکونی استان البرز است.
این محله که در ادبیات مدیران حاشیهنشینی لقب گرفته، به دلیل قرار گرفتن در جوار دو زندان مهم قزلحصار و ندامتگاه مرکزی، یکی از سهامداران بزرگ مشکلات و معضلات این دو ندامتگاه محسوب میشود.
پوست لطیف کودکان مهدیآبادی، نه تنها در شب بلکه در روز روشن نیز از نیش پشههای کثیف و آلوده به خاک و فاضلاب در امان نیست و بچههای معصوم این محله همیشه در حال تحمل خارش دست و پا و بدن خود هستند و کسی نیست که به داد آنها برسد.
جویهای خیابانها و کوچه پس کوچههای این منطقه به دلیل فرسودگی و عدم رسیدگی طولانی مدت، قادر به انتقال فاضلاب خانهها نیست و تبدیل به گنداب و لجنزار شده و فاضلاب را تبدیل به محل مناسبی برای پرورش موش، پشه، مگس و حتی کرم کرده است.
حشراتی که از خون آدمهای ساکن در منطقه تغذیه میکنند و شاید بزرگترها به دلیل بار مشکلات ناشی از گرانی، تورم، بیکاری و ... سوزش ناشی از نیش پشهها را به طور کامل احساس نکنند، اما کودکان و نوزادان چطور.
مگر میشود کودک بازیگوش و سر به هوا را 24 ساعته در داخل پشهبند زندانی کرد تا از نیش پشههای آلوده و ناقل انواع و اقسام بیماریها در امان نگاه داشت.
تجمع زباله در گوشه کنار این محله و جویهای پر از آشغال، گرد و خاک دائمی و پراکنده در هوا، فاضلابهایی که از لولههای درون خانهها به بیرون میریزد، اما راه به جایی نمیبرد و در همان جوی آب تبدیل به گنداب میشود، از نشانههای بازر این منطقه است.
تنها درمانگاه این منطقه به نام درمانگاه شفا نیز به دلایل نامعلوم، تعطیل شده و مردم محروم برای دسترسی به درمانگاه باید فاصله زیادی را تا منطقه کیانمهر طی کنند و هزینههای اضافه زیادی را به منظور کرایه تاکسی متحمل شوند.
اکثر خانوادههای ساکن در این منطقه دارای شغلهای کاذب و قول خودشان آزاد بوده و به همین دلیل از خدماتی مانند بیمه تأمین اجتماعی محروم هستند.
این افراد توانایی پرداخت هزینههای درمانی را ندارند و گاه تا مدتها با بیماری و درد و رنج خود و فرزندانشان سر میکنند و با آن کنار میآیند.
میخواستیم در انتهای این گزارش همانند گزارشات کلیشهای خواستار رسیدگی فوری و ویژه برای رفع مشکلات این منطقه از سوی مسؤولان شویم، اما هم ما و هم مخاطبان خوب میدانیم که وقتی کودکان این منطقه نیمه شب از سوزش نیش پشه به خود میپیچند، هیچکس به داد آنها نخواهد رسید.
مشکلات این منطقه لاینحل به نظر میرسد و توصیفی که در سطور بالا از محله مهدیآباد شد، تنها یک نمای ظاهری از وضعیت اسفناک آن است.
در صورتیکه نگاه عمیقتری به مشکلات مهدیآباد داشته باشیم متوجه عمق فاجعه خواهیم شد.
آفتاب و باران، این دو نعمت بزرگ و پربرکت خداوند، در این منطقه تبدیل به عاملی برای افزایش درد و رنج و بیماری مردم شده است.
پس دلیلی ندیدیم با مسؤولی برای تکمیل گزارش مصاحبه کرده و نظر وی را جویا شویم، چرا که مسؤولان باید پیش از رسانهها از درد مردم مطلع میشدند و چارهاندیشی میکردند و اگر نکردند، پس نیازی به مصاحبه و گفتوگو هم نیست.
انتهای پیام/ 64001 / ب / 40