یادداشت از محمود محمدی کیان
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، پس از انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در کلانشهر شیراز و نتیجه عجیبوغریب آنکه بسیاری را هنوز که هنوز است در بهت فرو برده، اینبار در پنجمین دوره انتخابات شوراها، «بیماری لیست» بار دیگر خود را نشان داد و مردم یکجا (به استثنای یک نفر) به کاندیداهای یک لیست رأی داده و نشان دادند که علم و تخصص و تجربه در پناه تفکرات قبیلهای و جناحیگری در انتخابها، جایگاه چندانی ندارد.
البته این ادعا را نداریم که افراد انتخابشده در شورای شهر شیراز بهطور کامل از توانمندی و قابلیت لازم برخوردار نیستند؛ چراکه ممکن است در لیستی 13 نفره، تعداد محدودی نیز از توان و تخصص لازم برای ورود به این مکان تخصصی برخوردار باشند و همه را به یک چشم نگاه کردن صحیح نیست.
ذکر این نکته ضروری است که بحث ما در این یادداشت، بحث جناحی و گروهی و کوبیدن یک سلیقه سیاسی نیست، بلکه بحث بر سر این است که در انتخاب مردم شهر شیراز، جایگاه توانمندی علمی و تخصص افراد کجاست؟ و این جایگاه در برابر انتخاب لیستی، از چه وزنی برخوردار است؟
با نگاهی به انتخاب مردم برخی کلان شهرها در انتخابات شوراها و مقایسه تخصصها به خوبی پی خواهیم برد که حتی در لیست بستن نیز، نوعی شتابزدگی و بیسلیقگی صورت گرفته است؛ بهویژه در لیست برنده شورای شهر شیراز که معلوم نیست با این تخصصها چگونه قادر به مدیریت شورا و برنامهریزی برای این شهر خواهند بود.
بهتر است برای درک بهتر موضوع، مقایسهای میان لیست برنده شورای شهر شیراز و کرج داشته باشیم؛ دو شهری که هر کدام 13 عضو در شورای شهر داشته و بر حسب اتفاق در هر دو شهر 12 کاندیدای لیست امید به شورا راه یافتهاند.
در میان 13 عضو شورای شهر شیراز 3 نفر با تخصص حقوق، یک نفر مدیریت دولتی، یک نفر جغرافیا، یک نفر پزشکی، یک نفر ریاضی، 2 نفر برق، یک نفر روزنامهنگار، یک نفر کارمند هتل، یک نفر روانشناس و یک نفر مدیر مدرسه است.
حال این تخصصها را با تخصص اعضای شورای شهر کرج که از لیست امید به پارلمان شهری راه یافتهاند مقایسه کنید: دکترای شهرسازی، دکترای معماری، دکترای علوم سیاسی (3نفر)، فوق دکترای اقتصاد، دکترای جامعه شناسی، دکترای محیط زیست، فوق دکترای علوم اعصاب، کارشناسی ارشد مهندسی ترافیک، کارشناسی ارشد مدیریت شهری، کارشناس ارشد مطالعات منطقهای و...
به خوبی مشخص است که تفاوت میان این دو شورا و تخصصهای موجود و متنوع در لیست امید کرج و شیراز، از زمین تا آسمان است و اینکه ما میگوییم حتی در لیست بستن نیز دوستان ما بدسلیقگی بسیاری به خرج دادهاند،حرف بیحسابی نیست و البته این نقد را افراد همفکر و همگرایش اصلاحطلبان نیز بارها گفتهاند.
در لیستی که تقریبا میتوان گفت هیچگونه تخصص مدیریت شهری و شهرسازی وجود ندارد، فقط خدا میداند که افرادش چگونه میخواهند در مورد تخصصیترین مسائل کلانِ شهری نظر داده، موضوعات پیچیده مدیریت شهری را تصویب کرده و بودجه چندهزار میلیارد تومانی شورای شهر شیراز را هزینه کنند!
به نظر نگارنده این سطور با وضعیت فعلی و پایان انتخابات و انتخاب مردم، ذکر این مصیبتها نوش داروی پس از مرگ سهراب است و در حال حاضر باید به فکر چاره بود و راهحل این است که اعضای محترم شورای پنجم بدون اینکه فکر کنند کسر شأنی برای آنها محسوب میشود، گوش به مشاوران دلسوز و متخصص سپرده و بهدور از درگیریهای سیاسی و جناحیِ بیفایده، مشکلات شهر شیراز را برطرف کنند؛ ولو اینکه این مشاور دلسوز خطمشی سیاسی متفاوتی با آنها داشته باشد.
امروز در شهر شیراز، کلاف پیچیده ترافیک، داستان بافت فرسوده، مبلمان شهری، قوانین مربوط به عوارض ساختوساز و ... از مشکلات بسیار جدی است که روح و روان مردم را خدشهدار کرده و شورای شهر باید برای این معضلات تصمیمهای جدی و سرنوشتساز بگیرد که واقعاً معلوم نیست با تخصصهای موجود، آیا این امکان وجود دارد یا نه؟ که با چنین شورایی و تخصصهایی، باید باکمال تأسف گفت که وضعیت مطلوبی در ذهنها ترسیم نمیشود.
نکته اسفانگیزتر اینکه در میان کاندیداهایی که در این دوره از انتخابات شهر شیراز شرکت کردند، افرادی با پشتوانه علمی و تخصصی بسیار بالایی حضور داشتند که بیگمان در مکان تخصصی شورا برای این شهر میتوانستند اثرگذار بوده و مثمرثمر باشند اما متأسفانه با شیوع «بیماری لیست»، مجالی برای دیده شدن این افراد نیز باقی نماند و با توجه به توانمندی آنها، عدم انتخابشان، جای تحیر، تأسف و افسوس داشت که به علت ایجاد شائبه احتمالی از ذکر نامشان خودداری میکنیم.
به نظر میرسد با این روندی که در انتخابات شهر شیراز دنبال میشود و «بیماری لیست» تعیینکننده همهچیز شده، دیگر امیدی به انتخاب افراد شایسته و کاردان برای این شهر نمیتوان داشت و آنچه نتیجه انتخابات را تعیین میکند، لیست است و نفوذ و لابیگری لیستنویسان پشت پرده که خدا میداند در پس این لیستنویسی چه اتفاقاتی که نمیافتد و خلق خدا از آن بیخبرند.
از لابیگریها برای وارد شدن در لیست تا زد و بندهای جناحی و گروهی همه و همه درنهایت منجر به پایین آمدن وزن تخصصی و علمی شورای شهر شده و دودش مستقیم در چشم مردمی فرو میرود که به چنین شورایی دلبستهاند.
جالب اینجاست که بیشتر افراد دانشگاهی با عقبه علمی مشخص و قوی هرگز حاضر به دست زدن به اینگونه زد و بندهای سیاسیکارانه و فریبمحورانه نبوده و جایگاه علمی آنان، اجازه چنین کاری را به آنها نمیدهد.
بههرحال احساس میشود که با این شرایط فعلی تنها خدا میتواند ما را از شر این بیماری نوظهور و مُهلک نجات دهد وگرنه زرمداران قلدر و پولدار که نقش اساسی در بستن چنین لیستهایی ایفا میکنند نه دلشان برای مردم سوخته و نه کاری به مسائل دیگر دارند و تنها به فکر صندلی خاص خود هستند تا شهوت وحشتناک خود به شهرت و ثروت را برطرف کنند.
البته در پایان ذکر این نکته ضروری است که مبحث ما نباید با جریان ایجاد احزاب قدرتمند و با شناسنامه خلط شود که این خود بحثی جداگانه است و هیچ ارتباطی به فهرستهای شبانه و در آستانه انتخاباتی ندارد؛ اگر ما لیست را در اینجا قبول نداریم، مبنی بر این نیست که احزاب را قبول نداریم که متأسفانه میتوان به جرات گفت که در این کشور جای احزاب قوی همیشه خالی بوده و آنچه ما دیدهایم ظهور فهرستها آنهم در آستانه انتخابات و بهطور نامشخص و پنهانی به نام احزاب است.
انتهای پیام/76018