اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

آذربایجان شرقی

دوستی‌مان را به خدا ثابت می‌کنیم

زوج جوان تبریزی که از سال 1378 سرپرستی کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست را عهده‌دار شده‌اند تمام زندگی خود را وقف این کودکان و نوجوانان کرده‌اند و یک نوع احساس آرامش درونی همه وجود آنان را پر کرده است.

دوستی‌مان را به خدا ثابت می‌کنیم

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز ، سال ۷۰ وقتی مشغول سپری کردن دوره خدمت سربازی بودم به صورت اتفاقی در ترمینال قدیم تبریز با نوجوانانی  آشنا شدم که تحت حمایت و سرپرستی یک نهاد حمایتی بودند ولی معلوم نبود این کودکان ساعت ۱۲ بعد از نیمه شب بیرون از آن نهاد چه‌کار می‌کردند، این موضوع ذهن مرا درگیر کرده بود تا اینکه تصمیم گرفتم به سراغ یکی از مؤسسات خیریه تبریز بروم تا آنها از این کودکان حمایت کنند ولی این مرکز خیریه گفت در اساسنامه مرکز نگهداری از کودکان تعریف نشده است.

اگر این کودکان در کنار خانواده خود بودند می‌توانستیم حمایت کنیم ولی در شرایط فعلی نمی‌توانیم، به سراغ مؤسسه دیگری رفتم و متاسفانه آنها نیز همین جواب را دادند.

خاطره‌ای که ذکر شد به دغدغه ذهنی آقای غلامرضا احمدزاده تبدیل شده بود و او در پی یافتن راه حلی بود تا چتر حمایتی خود را بر روی این کودکان و نوجوانان بگستراند.

او برای این کار دوباره به سراغ مؤسسات خیریه رفت و این بار به او گفتند "اگر دوست داری خودت سرپرستی این کودکان را بر عهده بگیر".

و این‌گونه شد که او به فکر چگونگی سرپرستی از این کودکان افتاد و همچنان که در طی چند سال به دنبال یافتن راه حل موضوع بود تصمیم به ازدواج گرفت.

شاید او تصور نمی‌کرد دختری که برای ازدواج در نظر گرفته بود مشتاق‌تر از او برای انجام کارهای خیر از جمله نگهداری و سرپرستی کودکان و نوجوانان باشد.

غلامرضا احمدزاده و رباب نصیرپور در سال ۷۶ دل به دل هم داده و با هم ازدواج کردند و این آغازی بود برای فعالیت‌های مشترک آنها برای اینکه پدر و مادر معنوی جمعی از کودکان و نوجوانان این شهر باشند.

البته خانم نصیر‌پور قبل از ازدواج و از سال ۷۵ در 2 مؤسسه کودکان معلول و کم‌توان ذهنی فعالیت می‌کرد.

حالا آنها یک زوج شده‌اند و هرچه در توان دارند برای کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست که نگهداری آنها را پذیرفته‌اند هزینه می‌کنند و البته خودشان 2 فرزند دارند دختر ۱۴ساله‌ای به نام فاطمه و پسر ۴ساله‌ای به نام محمد طاها.

خانم نصیرپور خوشحال است از اینکه خداوند همسری نصیب او کرده است که پابه‌پای هم می‌توانند دستان این کودکان را گرفته و مرهمی برای آنان باشند." من بعد از اتمام دوره بیرستان و اخذ مدرک دیپلم بنا به علاقه خودم به این نوع کارها در 2 مؤسسه کودکان کم‌توان ذهنی شروع به فعالیت کردم و حالا خدا را شاکرم که همسرم نیز هیچ‌گونه مخالفتی با فعالیت‌های من ندارد و خودش پابه پای من هر کجا که لازم باشد حمایت‌گر و پشتیبان من است"

این زوج خیر و خوشنام تبریزی از سال 78 فعالیت خود را با سرپرستی پسران ۶تا ۱۲سال آغاز کردند.

وقتی از آنها در مورد انتخاب  پسران می‌پرسم آقای احمدزاده می‌گوید: زمانی که ما تصمیم گرفتیم این کار را آغاز کنیم هلال احمر دختران را نگهداری می‌کرد ولی مرکز خاصی برای پسران نبود و مرکز تحت نظر ما با عنوان« شکوفه‌های مهرجو» اولین مرکز نگهداری پسران است.

آنها در حال حاضر که ۱۸ سال از فعالیت خود را سپری کرده‌اند دارای ۴۱فرزند در 2 رده سنی هستند.

کودکان ۶ تا ۱۲ سال که تعداد  آنها ۲۳ نفر بوده و نوجوانان ۱۲تا ۱۸سال که تعداد آنها نیز ۱۸ نفر است.

این زوج جوان تمام زندگی خود را وقف این کودکان و نوجوانان کرده‌اند و یک نوع احساس آرامش درونی همه وجود آنان را پر‌ کرده است به‌گونه‌ای که آقای احمدزاده درباره این حس خود می‌گوید" ما کار خاصی انجام نمی‌دهیم، ما دوستی‌مان را به خدا ثابت می‌کنیم و می‌گوییم خدایا تو امر کردی و ما هم اطاعت می‌کنیم."

خانم نصیرپور هم می‌گوید: کار خیر ارضا شدنی نیست وقتی در کنار این کودکان معصوم هستیم  اوج لذت، دست یافتنی نیست".

به تعبیر آقای احمدزاده این خانواده فقط یک خانواده پرجمعیت است که از زندگی در کنار هم لذت می‌برند، نظم و انضباط خاصی در اینجا حاکم است احترام به بزرگ‌ترها هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود، پسران بزرگ‌تر هوای برادران کوچک‌تر از خود را دارند و در درس‌ها به آنان کمک می‌کنند و نکته مهم‌تر اینکه این نوجوانان به خوبی درس می‌خوانند.

نوجوانان در این خانه در ایام سال تحصیلی به مدرسه می‌روند و بعد از آن با درس‌های خود مشغول می‌شوند در ایام تابستان و اوقات فراغت دسته جمعی به مسافرت برون شهری و پارک می‌روند، جمعه‌ها در استخر بوده و در طول هفته نیز در کلاس‌های نقاشی و احکام حضور دارند.

در این جا رابطه پدر و مادر و فرزندی حاکم است، خانم نصیرزاده با داشتن تحصیلات کارشناسی ارشد روان شناسی روحیه فرزندان خود را به خوبی می‌شناسد هر کجا که نیاز به تشویق بود آنها را به کمک همسرش تشویق کرده و هر کجا که نیاز به تنبیه بود سیاست تنبیه را در پیش می‌گیرد و تنبیه او بسته به موقعیت آنها متفاوت است  این تنبیه می‌تواند محرومیت از اردوی تفریحی باشد یا کمی بی تفاوتی نسبت به او.

البته نوجوانان در اینجا پول تو جیبی نیز دریافت می‌کنند که مبلغ آن از دو هزار تا ۵۰هزارتومان متغیر است.

این زوج خیر تبریزی در این مسیر پر فراز و نشیب آنقدر تلاش کرده‌اند تا اینکه ۲۵ نفر از این نوجوانان به آغوش خانواده‌های خود باز گشته‌اند و البته همچنان با همدیگر در ارتباط هستند به‌گونه‌ای که خانم نصیرپور می‌گوید: در بین این نوجوانان که حالا برای خودشان حسابی مرد شده‌اند دانشجو، سرباز و شاغل هم دیده می‌شود هرچند آنها الان در کنار خانواده خود زندگی می‌کنند ولی هنوز هم با ما ارتباط داشته و در بسیاری از موارد با ما مشورت می‌کنند.

آنها علت مقبولیت خود در بین این نوجوان را عدم تفاوت‌گذاری بین فرزندان خود و این نوجوانان می‌دانند. برای ما هیچ فرق و تفاوتی بین 2 فرزند خودمان و آنها وجود ندارد، بی‌شک اگر این‌گونه بود این نوجوانان به هر بهانه‌ای اینجا ماندن برایشان عذاب آور بود.

آنها در گمنامی به رابطه پدر و مادری و فرزندی خود ادامه داده و هیچ‌وقت در سطح شهر تبلیغات نمی‌‌کنند و از اینکه از خیران برای هزینه‌های جاری کمک بخواهند اجتناب می‌کنند.

ما هیچ وقت دنبال خیران نبوده‌ایم تا به ما کمک کنند  در برخی مواقع آنها ما را جستجو کرده و به دنبال ما آمده‌اند و کمک‌های خود را به ما رسانده‌اند، خدا را شکر می‌کنیم ما آنقدر توانایی مالی داریم و خداوند همیشه ما را یاری کرده است تا بتوانیم هزینه‌ها را تامین کنیم.

گزارش از معصومه درخشان

انتهای پیام/60019 /40/س

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول