به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، امروز بعد از سالها نسخه داخلی این تفکر در ایران خودمان به وجود آمده است! آنهم علیه مردمانی که در مرکز کشور سادهوارانه زندگی میکنند، مردمانی که سختیها را در دستان کارگری خود نرم کردهاند و بر تعهدات خود بر کشورشان ایستادهاند، قطب صنعتی کشور شدهاند تا تمامیت جدول مندلیف را یکجا نفس بکشند. نماد آلودگی شدهاند تا بیمارستانهای مختص به سرطانهایشان مثل خوانساری پر شوند تا درآمد حاصل از قطب صنعتی بودن در شهرهای دیگر هزینه شود. وضعیت بغرنج استانمان در این خصوص بیاراده انسان را یاد آفریقاییهایی میاندازد که سرزمینشان معدن طلا است و از فقر و سوءتغذیه خوراک لاشخورها میشوند.
این محجوب بودنها، ساده زندگی کردنها و مغرور نبودنها و از همه مهمتر مطالبه گر نبودن مردمان شهرمان دندان طمع بسیاری را برای این استان تیز کرده است؛ اما بدانند اینجا هند یا آفریقا نیست که طمع به درآمدش داشته باشند برای توسعه استان خودشان. هر چیزی حدی دارد. درست که ایران برای همهی ما ایرانیهاست. قم و مرکزی و تهران ندارد؛ اما ظاهراً این ایراندوستی و احساس وحدت ملی تنها در سینهی ما ریشه کرده است.
قم، استان شریف، شهر مقدس، آمده ادعای ملک میکند، دلیجان و محلات را ادعا کرده است، دو بخش جدی هویت منطقهای ما اهالی استان مرکزی؛ اما بدانند خاک غصبی نماز ندارد. جنگ که نیست. طمع به سفرهی همسایه در قامت منافع ملی معنا ندارد.
هرکسی از هر گوشهی مملکت وکیل و وزیری تحویل داده است تا توانسته امتیاز گرفته است. در حجب و متانت اهالی استان مرکزی همین بس که معمار کبیر انقلاب منسوب به خمین است اما دریغ که هیچگاه هیچکدام ما بیش ازآنچه نصیب ما از میهن بوده است طلب کرده باشیم. استان ما فرسوده است، شهرهایمان دور از توسعهی متوازن، صنعت ما نیمه ورشکسته، ریههایمان پر از دود، جانهایمان پر از درد، کارگرهایمان بدون حقوق؛ اما دریغ، دریغ که ادعایی کرده باشیم، نعرهای کشیده باشیم، سهمی خواسته باشیم، طلب خسارتی کرده باشیم یا منافع منحط قومی و قبیلهای را به مصالح ملی برتری داده باشیم. قانعیم به سهم کوچکمان از مملکت ولی همسایهی ما اینچنین نیست.
قم، نان گردشگری محلات و ترانزیت دلیجان را برای خانهی خود میخواهد با آن سهم وحشتناک از گردشگری مذهبی. اساساً تأسیس استان قم قرار به غصب خانهی همسایه نداشت. تاریخ مسئولان امروز استان مرکزی را به یاد خواهد داشت. آیا فرزندان عراق عجم، از اصحاب امروز شهر به خمودی و قصور و ولنگاری یاد خواهند کرد یا بر ایستادگی آنان در حفظ حقوق حقهی اهالی استان خواهند بالید؟ تاریخ ما را قضاوت خواهد کرد. بیکفایتی مسئولان این استان از قدیم زبانزد است، از روز از دست دادن کاشان گرفته تا همین امروز.
شاید مردمان دلیجان و محلات هم حق داشته باشند که خواستار الحاق به استان قم شوند شاید درآمدهای میلیاردی استان مرکزی که هیچوقت حتی یک درصد آن نصیب مردمان و شهرهای این استان نمیشود درجایی دیگر و در استانی دیگر به دستشان برسد! یک نگاه سطحی به وضعیت ظاهری و امکانات نداشته استان مرکزی کلانشهر بودن را برای ما به خندهدارترین لطیفه سال تبدیل کرده است.
کلانشهر بودن صرفاً رسیدن به جمعیت حداقلی نیست. «کلانشهرها» معمولاً از اهمیت سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی زیادی برخوردارند و از مراکز مهم اقتصادی و تجاری هر کشور بهحساب میآیند.
همچنین کلانشهرها دارای امکانات ورزشی، فرهنگی، آموزشی و گردشگری زیادی هستند و به همین علت، پذیرای مسافران دیگر شهرها و کشورها هستند، حال کدامیک از این موارد در استان مرکزی توسط مسئولین شهر تدارک دیدهشده که به کلانشهر تبدیلشده؟! سؤالی است که باید از خود آنها پرسید.
حتماً در خود پتانسیلهایی چون نبود درآمد و وضعیت بد مالی شهرداری، بدهی انبوه شده شهرداری و برخی سازمانهای تابعه آن به پیمانکاران و کارکنان، وجود پروژههای نیمهکاره و هزینهبر، اجرایی نشدن برخی پروژهها و معطلی طولانیمدت آنها که ضرر مادی و معنوی فراوانی را برای مردم و شهر در پی داشته، عدم تعریض برخی خیابانها و معابر که وضعیت بغرنج و نامناسبی را به وجود آورده است، کمبود قابلملاحظه سطوح فضای سبز و از بین رفتن و خشک شدن فضای سبز کاشته شده در قبل به علتهای مختلف، آلودگی هوا که غیرقابلانکار میباشد، فرسودگی ناوگان عمومی حملونقل مسافر درونشهری، عدم وجود مبلمان مناسب شهری که درخور مردم فهیم و عزیز شهر و میهمانان آنان از سایر نقاط کشور باشد، عدم وجود برنامهای منسجم و مستمر برای آموزش شهروندی و بیتوجهی و یا کمتوجهی لایههایی از اجتماع و مردم به حقوق فردی و اجتماعی و... شاید همه این موارد و خیلی بیشتر از اینها را بهصورت یکجا دیدهاند و به فکر کلانشهر شدن اراک افتادهاند.
کلانشهر به معنای کلانترین شهر بهعنوان درآمدزا بودن، کلانترین شهر به لحاظ محرومیت، کلانترین شهر ازلحاظ مطالبه گر نبودن مردمانش و یا کلانترین شهر به لحاظ مسئولین بیمقدار؟ کلانشهر به چه معنا؟ البته ناگفته نماند این تراژدیها برای استان مرکزی مقوله جدیدی نیست. همواره در سایه غفلتها با چنین بیمهریهایی مواجهه بودهایم ولی با تمام این مشکلات استانهای همجوار و تمام ایران و بلکه جهان بداند که مردمان استان بزرگ مرکزی اجازه دستدرازی به استانشان را به احدی نخواهند داد؛ و نمایندگان و مسئولان دیگر استانها بهجای اینکه به دنبال ثروت بادآورده باشند برای هزینه کردن، به فکر توسعه و رونق استان خود باشند.
انتهای پیام/40/87019