اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  فرهنگ و اندیشه

مناسبات اجتماعی شیعیان عصر حضور در تعامل با امامان معصوم - بخش اول

گونه شناسی مناسبات اجتماعی شیعیان با ائمه اطهار

از پیامدهای مهم این پژوهش، گونه شناسی، تحلیل، نقد و آسیب شناسی رفتارهای شیعیان در عصر حضور ائَمه اطهار:در حوزه رفتارهای اجتماعی است.

گونه شناسی مناسبات اجتماعی شیعیان با ائمه اطهار

 

چکیده

شناخت و ارزیابی رفتارها و مناسبات شیعیان در تعامل با امامان معصوم:، رهیافتی مهم و ضروری برای شناخت دقیق اعتقادات ایشان و سیره ائَمه اطهار:است. این مهم در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیازمند دقت و بررسی بیشتر است.
در پژوهش حاضر، باورها و مناسبات اجتماعی شیعیان و روابط ایشان با امامان معصوم دوازده گانه:در دوران حضور، بررسی شده، گونه های روابط اجتماعی شیعیان با ائَمه اطهار:شناسایی و معرفی شده و این پرسش پاسخ داده شده که شیعیان چگونه از جایگاه رفیع معنوی و اجتماعی ائمه اطهار:بهره می بردند، و آیا روابط شیعیان با امامان معصوم متناسب با جایگاه ایشان بوده است؟ نتیجه این است که شیعیان از طریق ارتباط با امامان خود:در حوزه های گوناگون اجتماعی، از رهنمود، مشورت و نصایح ایشان در زندگی مادی و معنوی خویش بهره می بردند.
رفتار اجتماعی شیعیان نسبت به ائمه معصوم:، مبتنی بر میزان باورمندی و نگرش دینی آن ها نسبت به جایگاه اجتماعی ائمّه:بوده است. این رفتارها نسبت به امامان:از یک سیر تکاملی منبعث از باور به علوّ مقام و منزلت ائَمه اطهار: برخوردار بوده و تابع میزان معرفت ایشان نسبت به امامان:و غالباً بر پایه تکریم، محبّت و اطاعت پذیری بوده است.
از پیامدهای مهم این پژوهش، گونه شناسی،  تحلیل، نقد و آسیب شناسی رفتارهای شیعیان در عصر حضور ائَمه اطهار:در حوزه رفتارهای اجتماعی است.

کلیدواژه ها

شیعیان، امامان معصوم، مناسبات اجتماعی، روابط معنوی

مقدّمه: جایگاه اجتماعی امامان معصوم:نزد شیعیان

با توجه به اجتماعی و مدنی الطبع بودن انسان، وجود الگو و پیشوایی که از سوی پروردگار متعال تأیید شده باشد، براى ایجاد نظم و ترقّى افراد جامعه و اجتماع بشری، از نظر عقل، ضرورت دارد. بر همین اساس، مى‏گویند: در هر عصر و زمان، باید امام و پیشوایى در میان مردم، از سوى خدا باشد. (مفید ب، 1413، ج2، ص137 / کراجکی،1410ق، ج1، ص345) شیعیان، امامان معصوم:را مقتدا و الگو در زندگی فردی و اجتماعی خویش قرار می دهند و به امام، به مثأبه مرجع امور و فصل الخطاب در مشکلات اجتماعی خویش می نگرند.

ایشان امام را محرم اسرار خویش، معتمد برای مشورت و طلب استمداد در امور مهم و معضلات اجتماعی خویش و مرحم زخم ها و مرارت هایی که از جانب مخالفان و حاکمان جور متحمل می شدند، و امید دل های مضطرب خود در سختی ها و ناملایمت سیاسی و اجتماعی می دانسته اند و از ستم هایی که بر آن ها می رفته نزد امامان معصوم گلایه و شکوه می کرده اند. امام جایگاه پدری (صدوق، 1376، ص657) آگاه و دلسوز نسبت به خانواده رو به گسترش شیعه داشته است. در یک کلام، از دیدگاه شیعیان، امام حلّال و گره  گشای مشکلات ایشان بوده است.

مردی که از فحوای سخنش برمی آید یک شیعه اعتقادی باشد، پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع)گریه کنان به توصیف آن حضرت می پردازد. بخشی از سخنانش خطاب به جنازه مطّهر امام(ع) که بیانگر بینش یک شیعه نسبت به جایگاه اجتماعی امام است، چنین است:

به خدا قسم! تو، سرور بزرگ دینى در آغاز و انجام؛ در آغاز که مردم متفّرق شدند و در انجام که سست شدند. وقتى مؤمنان در سرپرستى تو درآمدند براى آن ها پدرى مهربان بودى و بارى را به دوش کشیدى که آن ها از حمل آن ناتوان بودند، و حفظ کردى آنچه را از دست دادند، و رعایت کردى آنچه را رها کردند، و دامن به کمر زدى و اقدام کردى وقتى گرد تو جمع شدند. (کلینی، 1365، ج1، ص454)

شیعیان معتقد بودند: امام انسان کامل، و آگاه به مصالح و مفاسد امور است. بدین روی، امام را هدایتگر و مؤثر در اجتماع دانسته و زندگی فردی و اجتماعی وی را بی نظیر، فرمان وی را مطاع، و سیره و روش ایشان را قابل پی روی و الگوبرداری می دانسته اند.

در نوشته حاضر، گونه های متعدد رفتارهای اجتماعی شیعیان در تعامل با ائمه معصوم:معرفی و کیفیت برخورد ایشان در هر حوزه بررسی می گردد.

 گونه شناسی مناسبات اجتماعی شیعیان با ائمه اطهار:

شیعیان در دوره حضور ائمه اطهار:با اهداف و انگیزه های گوناگون و بیشتر از روی علاقه و ارادت، با پیشوایان خویش در ارتباط بودند و از وجود ایشان بهره می بردند. هرچند شرایط نامساعد سیاسی امکان ارتباط گسترده و آسان شیعیان را با امامان: سلب کرده بود، اما با این حال، شیعیان در هرجا مشتاق زیارت و دیدار امامان معصوم خویش بودند، و علی  رغم مشکلات فراوان، از جمله سختی های سفر و خفقان حاکم، از راه های دور خدمت امامان خویش می  رسیدند و از وجود ایشان بهره می بردند. ابوالاسود عمر بن محّمد کوفی هر سال یک بار از کوفه برای دیدار امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) به مدینه می رفت. (نجاشی، 1407ق، ص283) مهم ترین انواع ارتباط اجتماعی شیعیان با امامان معصوم:بر اساس انگیزه ها و اهدافشان ، عبارت است از:

 1. مناسبات و روابط معنوی

با توجه به آموزه های دینی و مبانی عقلانی، مراجعه و استمداد از کسانی که هدایت یافته و دارای دانش و مقام روحانی والایی هستند - که ریشه آن قرب به خداوند و تلاش مشروع است - پذیرفته و مورد تأکید شیعیان است. شیعیان بر پایه نگرشی که نسبت به مقام معنوی ائمّه:مبنی بر اعتقاد به اتصال ائمّه:به عالم ماورا و واسطه فیض دانستن اهل بیت:و وجاهت ایشان نزد پروردگار داشتند، در ارتباط خود با امامان:، همواره به دنبال بهره گرفتن معنوی از این ذوات نورانی، برای دنیا و آخرت خویش بوده اند.

پیوند معنوی از مهم ترین وجوه ارتباطی شیعیان با امامان:است. رابطه بین امام و ماموم، پیرو و پیشوا، خود بر معنوی بودن آن دلالت می کند. شیعیان با توجه به باوری که نسبت به مقام الهی و جلوهخدایی ائَمه معصوم:داشتند و ایشان را از یک سو، واسطه فیض خداوند بر بندگانش، و از سوی دیگر، راهنمایان الهی در مسیر زندگی می دانستند، به محضر ائمّه:می رسیدند تا از معنویت، برکات وجودی و دعای خیر ایشان بهره مند شوند و از پیوند خویش با امامان:کسب معنویت کنند.

 آثار پیوند و همنشینی با ائمّه:از زبان حمران بن اعین اینچنین بیان می شود. وی به امام باقر(ع) عرض کرد: خدا عمر شما را پاینده دارد و ما را به وجود شما بهره‏مند سازد. من به شما گزارش مى‏دهم که ما خدمت شما مى‏رسیم و از نزد شما بیرون نمى‏رویم، مگر اینکه دل ما نرم مى‏شود و نفوسمان از این دنیا تسلّى و آرامش می یابد و بر ما خوار و آسان شود آنچه که از مال و دارائى در دست مردم است سپس از نزد شما که بیرون مى‏رویم پیش مردم و تجّار، دنیا دوست مى‏شویم. (کلینی، 1365، ج2، ص423)

گونه های زیر از نوع پیوند معنوی شیعیان با امامان:محسوب می شود:

 الف. توسّل جستن

قرآن کریم انسان را در جهت کسب کمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقّرب کرده است: «اى مؤمنان، پرواى الهى داشته باشید و به سوى او، وسیله تحصیل کنید.» (مائده: 5) این آیه و برخی آیات دیگر از ادّله شیعه بر جواز توسّل است. در روایات نیز بر لزوم توسّل به اولیاى الهى هنگام دعا، تأکید شده است؛ چنان‏که در روایت نبوى مستند نزد شیعه و اهل سنّت آمده است: «هر دعایى محجوب است تا اینکه بر محّمد و آل محّمد:درود فرستاده شود.» (صدوق، 1406ق، ص155 / متّقی هندی، 1409ق، ص215)

سیره عملی مسلمانان و اصحاب پیامبر(ص)نیز جواز توسّل به شخصیت های معنوی و آبرومند نزد خدا، از زمان رسول خدا(ص) را تأیید می کند. آن حضرت، خود مردم را به این مسئله راهنمایی می کردند. احمد بن حنبل در مسند خود، داستانی از توسّل مرد نابینا به رسول خدا(ص) آورده است که حضرت در پایان به او فرمودند اینچنین دعا کن: «اللهمّ إنّی أسئلک و أتوجّه إلیک بنبیّک محّمد نبیّ الرّحمه. یا محّمد إنّی توجّهت بک إلی ربّی فی حاجتی هذه، فتقض لی. اللهمّ شفّعه فّی» (احمد بن حنبل، بی تا، ص138)

رسول خدا(ص) در حق امامان معصوم:فرمودند: ائمّه از نسل حسین(ع) هستند. هرکس از آن ها پی روی کند از خدا اطاعت کرده، و هرکس از آن ها نافرمانی کند خدا را نافرمانی کرده است، آن ها ریسمان محکم و وسیله ای به سوی خداوند - عزّوجلّ - هستند. (صدوق، 1387ق، ج2، ص58) شیعیان برای رسیدن به حاجات مادی و معنوی خویش و در زمان گرفتاری ها و سختی ها پس از توجه به خدا، دست توسّل به سوی ائمّه:، به عنوان واسطه فیض الهی، دراز می کردند و از وجاهت و حرمت آنان نزد خدای تعالی در رفع گرفتاری ها و برآورده شدن حاجات، کمک می طلبیدند تا با وساطت آن بزرگواران، به اخذ فیض از مبدأ هستی نایل شوند و از این طریق مشکلاتشان حل و حاجاتشان برآورده گردد.

 ائمّه: نیز در پاسخ به درخواست شیعیان مبنی بر طلب دعا در گرفتاری ها، علاوه بر دعا در حق ایشان، دعاهایی نیز به ایشان آموخته  و آن ها را به وساطت پیامبر(ص) و اهل بیتش:در دعاها توجه  داده اند. پدر محّمد جعفی، که بسیارى از اوقات از درد چشم ناراحت بود، روزى از این درد به امام صادق(ع) شکایت برد. حضرت به او فرمودند: آیا دعایى به تو نیاموزم که براى دنیا و آخرتت سودمند باشد و از درد چشم نیز آسوده گردى؟ گفت:آری. فرمود: پس از نماز صبح و پس از مغرب، بگو: پروردگارا، به حق محّمد و آلش بر تو، از تو درخواست می کنم که بر محّمد و آلش درود فرستی و در چشمم نور قرار دهی...(کلینی، 1365، ج2، ص549)

اینکه شیعیان فقط نزد ائمّه:از بیماری ها و مشکلات خویش شکایت و درخواست کمک می کردند، نشان از اعتقاد ایشان به آبرومندی امامان معصوم نزد پرودگار و توانایی آنان و امید به برآورده شدن خواسته هایشان از این طریق دارد. جابر بن حیّان به امام صادق(ع) نامه ای نوشت و از آن  حضرت  خواست برای شفا از بیماری که بدان دچار شده بود، دعا کند. امام برای او دعا کردند و به او دستور العملی  دادند.

جابر بدان عمل کرد و سلامتی خود را باز یافت. (ابنا بسطام، 1411ق، ص70؛ مجلسی، 1404ق، ج‏59، ص186) معمّر بن خلّاد از امام رضا(ع)خواست برای شفا، دستی بر سر فرزندش که لکنت زبان داشت، بکشد و حضرت او را نزد امام جواد(ع)رهنمون ساخت. (کلینی، 1365، ج1، ص321)

 ب. شفاعت طلبی

امامیه اتفاق نظر دارند که پیامبر گرامی(ص) و ائمّه اطهار:در روز رستاخیز، مرتکبان گناه کبیره را شفاعت می‏کنند. بر اثر شفاعت آنان، گروه زیادی از شیعیان خطاکار نجات پیدا می‏کنند. (مفید، د، 1413ق، ص79 و80)

روایات فراوانی رسول خدا(ص) و امامان:و حتی شیعیان ایشان را در جایگاه شفیع و واسطه آمرزش گناهان قرار داده است. (ر.ک: مجلسی، 1404ق، ج8، ص29-61) شفاعت اولیای خدا، منوط به اذن پروردگار جهان است و بدون اذن خدا، هیچ کس نمی‏تواند شفاعت کند.

ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمودند: خداوند به حضرت محّمد(ص) شفاعت در امتّش را عطا فرمود و به ما شفاعت درباره شیعیانمان را عطا کرد و شیعیان ما مى توانند درباره خویشاوندان خود شفاعت کنند ... حسین بن سعید، 1402ق، ص99 / مجلسی، 1404ق، ج6، ص5) ابن ابی عمیر از امام کاظم(ع) سؤال کرد: شفاعت شامل حال کدام دسته از گنه کاران می شود؟ (صدوق، 1398ق، ص 407) امام درپاسخ شیعیان را ذکر کردند که - دست کم- به برخورداری ائَمه اطهار:از مقام شفاعت دلالت دارد.

در ادعیه و زیاراتی که ائمّه:به شیعیان می آموختند، آن ها را به جایگاه شفاعت و ارتباط آن با تمسّک و پی روی از اهل بیت:توجه می دادند. حضرت موسی بن جعفر(ع) در دعای روز مباهله، که به محّمد بن صدقه عنبری آموختند، چنین فرمودند: پروردگارا ما به عترت پیامبرت:تمسّک می جوییم. پس شفاعت ایشان را روزی ما فرما. (طوسی، 1411ق، ص767)

 در زیارت «جامعه کبیره» که در پاسخ به درخواست موسی بن عمران نخعی از امام هادی(ع) مبنی بر تعلیم یک زیارت نامه بلیغ و کامل برای زیارت امامان:، صادر شده است (صدوق، ‏1387ق، ج‏2، ص272)، زائر دست کم چهار بار از ائَمه اطهار(ع) طلب شفاعت می کند. معنای دو فراز آن چنین است: «خداوند مرا به پی روی از شما توفیق دهد و شفاعتتان را روزی ام سازد.» و «بخشودگى گناهان مرا از خدا بخواهید و شفیع من باشید.»

شیعیان به تأثیر محبّت اهل بیت:در حیات اخروی خویش اعتقاد داشته اند و به سبب دوستی و محبّت ائمّه:به نجات از عذاب و رستگاری در آخرت امید داشتند. ابوبصیر با حالت گریه و تضَرع و بیان سالمندی و نابینایی خویش، از امام صادق(ع) درخواست می کند - به سبب محبّت به اهل بیت:- بهشت را برای او ضمانت کنند. (کشی، 1348، ص199)

زیاد بن اسود در منا، خدمت امام باقر(ع) مشرف شد. امام به او نگریستند و مشاهده کردند که پایش مجروح شده است از وضع رقّت‏بار او متأثر گردیدند و فرمودند: چرا پاهایت این طور شده است؟ عرض کرد: شتر جوان و لاغرى داشتم و به خاطر آن، بیشتر راه را پیاده آمدم. حضرت متأثر شدند زیاد عرض کرد:  من گاهى به گناهان آلوده می شوم، تا بدانجا که گمان می کنم به هلاکت و نابودى افتاده ‏ام. در آن حال، به یاد دوستى شما می افتم و همان امید نجاتى براى من می آورد و اندوهم را برطرف می کند.(کلینی، 1365، ج8، ص79)

شاعران شیعی نیز در اشعار خود، به تبیین مقام شفاعت ائمّه:می پرداختند. سفیان ابن مصعب عبدی از یاران امام صادق(ع) در قصیده ای شیوا، مقام شفاعتگری ائمّه:و جایگاه ایشان را در آخرت ترسیم نموده است. (جوهری، بی تا، ص49 / ابن شهر آشوب، 1379ق، 3، ص234)

عبدالله بن ایوّب خرّیتی پس از شهادت امام رضا(ع) خطاب به امام جواد(ع) شعری سرود. برگردان دو بیت از آن، که شفاعت امام(ع) را در قیامت طلب کرده، چنین است: من در روز قیامت، به شما پناه می برم و نزد شما راه نجاتی می یابم. فردای قیامت کسی به شفاعت شما از من پیشی نگیرد؛ زیرا کسی در محبّت شما بر من پیشی نگرفته است. (جوهری، بی تا، ص50 و51)

 ج. کمال یابی

پیروان اهل بیت:برای خودسازی و دست یابی به کمالات معنوی، خدمت ائمّه:به عنوان دلیل راه و مرشد خویش شرفیاب می شدند و درخواست نصیحت، و ارائه طریق می کردند. این نمونه ها از پیوند معنوی شیعیان با امامان معصوم:حکایت می کند.

نوف بکالی بر امام علی(ع) وارد شد و درخواست موعظه کرد که حضرت ابتدا به بیان یک جمله کوتاه اکتفا کردند؛ اما با تکرار درخواست نوف، حضرت بر مواعظ خویش  افزودند. (صدوق، 1376، ص209)

جناده بن امّیه از امام حسن(ع) در زمانی که در بستر شهادت افتاده بود، درخواست موعظه کرد و حضرت او را به مهیّا ساختن خویش برای سفر آخرت و کسب توشه برای سرای جاویدان توصیه کردند. (خزّاز قمی، 1401ق، ص226) ابان بن عثمان نقل مى‏کند که مردى نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: پدر و مادرم فداى تو باد! مرا موعظه کن. و حضرت مطالب ارزشمندی برای وی بیان کردند. (صدوق، 1398ق، ص376 /1403ق، ج2، ص450)

همچنین به دنبال تقاضای کثیر بن علقمه، امام صادق(ع) مواعظ زیبایی برای کثیر و همه ره پویانِ اهل بیت:بیان می کردند. (مفید، 1413ق، ص93 / حرّعاملی، 1409ق، ج12، ص8)

عنبسه بن مصعب می گوید: از امام صادق(ع) خواهش کردم که مرا موعظه کنند، حضرت فرمودند: زاد و راحله‏ات را آماده کن، و خودت نصیحت‏کننده خود باش، و دیگرى را امر نکن که چیزی را براى اصلاح تو بفرستد. (طوسی، 1365، ج9، ص237)

روایات زیادی که شیعیان با عبارات «اوصنی»، «عظنی» و موارد مشابه از امام درخواستِ موعظه می کردند، بیانگر این نوع پیوند بین ایشان با ائَمه اطهار:است.

همچنین ادعیه و مناجات های زیادی مانند دعای «کمیل» و«ابوحمزه»، که ائمّه:به دنبال پاسخ به معنویت  خواهی و کمال طلبی شیعیان به ایشان آموخته اند، می تواند از این قبیل باشد.

این ها نمونه های اندکی از مصادیق فراوان از پیوند معنوی شیعیان با ائَمه اطهار:است که بر توجه و باور شیعیان نسبت به مقام معنوی امامان معصوم:و امید به برآورده شدن حاجت هایشان از طریق ایشان دلالت می کند.

 2. مناسبات و روابط عاطفی

عنصر عاطفه در روابط اجتماعی، از مهم ترین مؤلّفه ها برای تلطیف و استحکام پیوند بین افرادی است که وجه مشترکی - مانند نسب، سبب، دوستی، یا مذهب- آن ها را با هم مرتبط ساخته است. دین اسلام و پیشوایان دینی بر بهره گرفتن از این عنصر در ارتباط با دوستان و نزدیکان تأکید ورزیده اند. شیعیان به پشتوانه احادیثی که رسول خدا(ص) درباره ارزش دوستی اهل بیت:و جایگاه دوستان ایشان بیان کرده اند، با پیشوایان خود رفت و آمد عاطفی خاصی داشته اند، همچون فرزند که به دیدار پدرش می رود، از روی شوق و محبّت خدمت امام رسیده و از دیدار ایشان بهره می گرفته اند.

عمرو بن  حمق به امام على(ع) گفت: «من براى پنج خصلت به شما ارادت می ورزم و شما را دوست دارم ...» (منقری، 1382ق، ص103)

امام باقر(ع) فرمودند: «یک روز هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) در مسجد نشسته بودند و اصحاب حضرت پیرامون ایشان گرد آمده بودند، مردی از شیعیان نزد حضرت آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، خداوند می داند که من به خاطر تقّرب به او شما را در نهان دوست مى‏دارم؛ همان گونه که در آشکارا به شما دل بسته‏ام. من همواره در نهان و آشکارا، به ولایت شما دل بسته ام و به این دوستى، خود را به خداوند نزدیک مى‏کنم‏.» (مفید، الف، ص312)

‏شیعیان به ائمّه:در هنگام عیادت بیماران یا تعزیت عزاداران می گفتند: به اندوه شما اندوهگین و به شادی شما خوش حالیم(یعقوبی، بی تا، ج2، ص228) آنان گاه با دیدن گریه امام می گریستند.(کلینی، 1365ش، ج1، ص227)[1] این ها همه از شدت پیوند عاطفی شیعیان با امامان معصوم خویش حکایت دارد. اوج پیوند عاطفی یک شیعه با امامش و امید به این رابطه عاطفی را می توان در گزارش ذیل - که با تلخیص و تصرف همراه است- یافت. این نمونه ای از سخنان و رفتار یک فرد شیعی ست که از پیوند عاطفی و درونی او با امام و مقتدای خویش حکایت دارد:

روزى گروهی در محضر امام باقر(ع) نشسته بودند. ناگاه پیرمردى که تکیه بر عصاى بلندى کرده بود، وارد شد. نزدیک در ایستاد و پس از سلام، گفت: اى فرزند رسول خدا، مرا نزدیک خود بنشان که به خدا سوگند، من شما را دوست دارم و دوستدار شما را نیز دوست دارم، و به خدا سوگند، دوستی من با شما و دوست داشتن دوستدارانتان به خاطر طمع‏ دنیایى نیست، و به خدا سوگند! من دشمن دارم دشمن شما را و از او بیزارم، و به خدا قسم! این دشمن داشتن و بیزارى ام از دشمن شما به خاطر خونى نیست که میان من و او برقرار باشد.

 به خدا سوگند! من حلال شما را حلال دانم و حرامتان را حرام شمارم و چشم به فرمان شما دارم. قربانت گردم! آیا - با این وصف - درباره من امید (سعادت و نجات) دارى؟ امام باقر(ع) پس از دلجویی، وی را به بالاترین درجات بهشت، بشارت دادند. پیرمرد سر بلند کرد و به حضرت عرض کرد: قربانت گردم! دستتان را به من بدهید، حضرت دست خود را به پیرمرد دادند، و او دست حضرت را  بوسید و بر دیده و صورت خود  گذارد سپس شکم و سینه خود را گشود و دست بر شکم و سینه خود گذارده، برخاست، و خداحافظى کرد و به راه افتاد. (کلینی، 1365، ج‏8، ص76)

مهم ترین مصادیق پیوند عاطفی شیعیان با امامان معصوم:را می توان در مظاهر ذیل جست وجو کرد:

الف. هدیه دادن به امامان معصوم(ع)

سنّت پسندیده هدیه دادن، که در اسلام به آن سفارش شده و از نشانه های دین و اسباب دوستی شمرده شده است (کلینی،1365، ج5، ص141-144)، بین شیعیان و امامان: برقرار بوده است و همانگونه که ائمّه:به شیعیان هدیه و صله عطا می کرده اند، شیعیان نیز با دادن هدیه، علاقه و محبّت خویش را به امامان معصوم:اثبات می نموده اند. شیعیان از آنچه داشتند و می پسندیدند به ائمّه:هدایایی تقدیم می داشتند یا خدمت خود به ایشان را از طریق حرفه ای که داشتند، به امامان معصوم:هدیه می کردند:

بشیر نبّال می گوید: نزد امام صادق(ع) بودم که مردی اذن گرفت و وارد شد. امام به او فرمودند: چه لباس های زیبا و خوبی داری! گفت: جانم به فدایت این لباس شهر ماست. سپس عرض  کرد: آقا هدیه ای برای شما آورده ام، و غلامش بسته هایی را که در آن لباس بود، خدمت امام(ع) گذاشت. (طبری، بی تا، ص140 / راوندی، 1409ق، ج2، ص645)

همچنین کشی در کتاب خود آورده است که موسى بن طلحه از مردى کوفى نقل کرد: عمران بن عبدالله قمی چند خیمه که پرده داشتند، در منا برای امام صادق(ع) بر پا کرد، و هنگامی که حضرت خواست مبلغ آن  را بیردازد، عمران عرض کرد: آقا، کرباس هاى آن را خودم بافته‏ام و با دست خود این ها را درست کرده ام. دوست دارم از من به عنوان هدیه بپذیرید... .(کشی، 1348، ص331 / مفیدالف، 1413ق، ص68)

ابوعبدالله سمّان، طعامی به عنوان هدیه  برای امام ششم(ع) برد و همراه حضرت، آن را میل کردند. چون امام فارغ شدند، گفتند: الحمدلله، طعامت را نیکان خوردند و فرشتگان خوب بر تو درود فرستادند. (برقی،1371ق، ج2، ص439 / مجلسی، 1404ق، ج72، ص454)

 ب. نام گذاری فرزندان به نام ائمّه:

یکی دیگر از نشانه های محبّت و برقراری پیوند عاطفی شیعیان با امامان معصوم، نامیدن فرزندان به اسامی مبارک ائمّه اطهار:از باب تبرّک و تفأل برای خوش یمن و مبارک گردانیدن فرزند است. شیعیان دوره حضور از این طریق، نسبت به پیشوایان خویش ابراز ارادت می کردند. عبدالله بن ربعی گوید: به امام صادق(ع) گفته شد: ما فرزندانمان را به اسامی شما و پدرانتان نام گذاری می کنیم. آیا این کار به ما سودی می رساند؛ امام فرمودند: آری، به خدا سوگند، سود می رساند آیا دین چیزی غیر از محبّت است؟ (عیاشی،1380ق، ج1، ص167)

هارون بن مسلم می گوید: برای پسرم، احمد، پسری متولّد شد. به امام حسن عسکری(ع) نامه ای نوشتم و درخواست کردم برایش نام و کنیه ای انتخاب کنند، و دوست  داشتم که او را جعفر و کنیه اش را ابوعبدالله قرار دهم (نام و کنیه امام صادق(ع)). پاسخ نامه از جانب امام به دستم رسید که فرموده بودند: نامش را جعفر و کنیه اش را ابوعبدالله قرار بده. (اربلی، 1381ق، ج2، ص416)

 ج. عیادت امامان معصوم:

یکی از آداب اسلامی، که نشانه مهربانی و عاطفه است، عیادت از بیماران است که در مذهب تشیع، حتی بر عیادت از مخالفان نیز تأکید شده است. (کلینی، 1365، ج2، ص219) شیعیان از دردمندی و ناراحتی امامشان احساس تألّم و ناراحتی داشتند و زمانی که امام به بیماری مبتلی می شدند، دوست داران ایشان به عیادت می شتافتند و بدین سان ابراز همدردی می نمودند و برای سلامتی ایشان دعا می کردند.

 اشجع سُلَمى خدمت حضرت صادق(ع) رسید، دید ایشان بیمار هستند. نشست و از حال امام و ناراحتى ایشان سؤال کرد و دو بیت شعر خواند که برگردان آن چنین است: «خداوند به شما از این بیماری در خواب و بیداری لباس عافیت بپوشاند و همان گونه که ذلّت را از گردن شما بیرون برده است، دردها را از پیکرتان بیرون کند.» (طوسی، 1414ق، ص281 / ابن شهرآشوب،1379ق، ج4، ص274)

علی بن عبیدالله علوی، که مدتی در آرزوی دیدار با امام رضا(ع) بود، زمانی که آن حضرت در بستر بیماری افتاده بودند، به عیادت حضرت آمد و احترام و تکریم فراوان شد و از لطف فراوان امام خیلی خوش حال گردید. (کشی، 1348، ص593 / مفید الف، ص89) همچنین ابودعامه در بیماری امام هادی(ع)، که به شهادت ایشان منجر شد، به عیادت آن حضرت آمد و امام در حق شناسی ابودعامه و قدردانی از او حدیثی را از پدرانشان از رسول خدا(ص) به او هدیه کردند. (مسعودی، 1409ق، ج‏4، ص85)

 د. تعزیت در مرگ نزدیکان

هرگاه یکی از نزدیکان امام از دنیا می رفت، شیعیان نیز متألّم می شدند و برای تسلیت نزد امام می آمدند. اسحاق بن عمّار می گوید: همراه گروهی برای تسلیت درگذشت امام باقر(ع) نزد فرزندشان امام صادق(ع) بودیم. (عیّاشی،1380ق،ج1، ص68) یعقوب احمر با عده ای از شیعیان بر امام صادق(ع) وارد شدند و آن حضرت را در مرگ فرزندشان اسماعیل تعزیت و تسلیت گفتند.(کلینی،1365، ج‏3، ص254) محّمد بن یحیی بن دریاب پس از درگذشت ابوجعفر محّمد بن علی - فرزند بزرگ امام هادی(ع) - خدمت رسید و رحلت وی را به آن حضرت تسلیت گفت. (کلینی، 1365، ج1، ص327 / مفیدب، ج2، ص 318)

این فرهنگ اسلامی شیعی بر پایه سیره و روایات معصومان:بوده است؛ چنانکه امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده اند: هرکس صاحب مصیبتی را تعزیت گوید پاداشی همچون صاحب مصیبت خواهد داشت، بدون اینکه از پاداش مصیبت دیده چیزی کاسته شود. (کلینی، 1365، ج‏3، ص205)

 هـ. عزاداری در شهادت ائمّه:

همچنین هنگامی که امامی به شهادت می رسید، شیعیان در مصیبتش به عزا نشسته، مجلس ماتم بر پا می کردند و برای تعزیت خدمت خانواده و جانشین آن امام می رسیدند و خود را شریک در مصیبت می دانستند. عزاداری و گریه در مصیبت امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان، با گذشت سالیان دراز و رفتن به زیارت قبر مطّهر آن حضرت، با وجود اختناق حاکم، و ترغیب ائمّه:به برپایی مجالس در سوگ سیدالشهداء(ع)، از نمونه های تلاش برای حفظ پیوند عاطفی شیعیان با اهل بیت:بوده است؛ پیوندی که هرگز به سردی نگراییده و با گذشت تاریخ فراموش نشده است.

وقتی ابوهارون مکفوف به درخواست امام صادق(ع) اشعاری در رثای امام حسین(ع) می خواند، امام اشک می ریختند و می فرمودند: همانگونه که نزد خودتان مرثیه می خوانید و آن چنان که نزد قبر آن حضرت - روضه - می خوانید بخوان. ابوهارون مکشوف تر روضه  خواند و امام و اهل خانه به شدت گریه می کردند. (ابن قولویه، 1356ق، ص104 و 105) عبارات «کَمَا تُنْشِدُونَ» (همانگونه که شعر می سرایید) و «کَمَا تَرِثیه عِنْدَ قَبْرِهِ» (همانگونه که نزد قبرش - امام حسین(ع)- مرثیه می خوانید) در سخنان امام صادق(ع) بر روضه خوانی و برگزاری مجلس عزاداری در بین شیعیان دلالت می کند.

وقتی امام صادق(ع) به شهادت رسیدند، ابوبصیر نزد ام حمیده آمد و شهادت امام صادق(ع) را به وی تسلیت گفت و در مصیبت شهادت آن امام همام گریست. (صدوق،1376، ص484) پس از شهادت امام رضا(ع) گروهی از شیعیانِ بغداد در خانه عبدالرحمان بن حجّاج برای عزاداری و گفت وگو درباره جانشین امام اجتماع کردند. (طبری، بی تا، ص388 / مسعودی 1423ق، ص 220)

پی نوشت:

[1]. گزارشی دیگر نزدیک به این مضمون درباره امام باقر(ع) نقل شده است. (صفّار قمی، 1404ق، ص340 / ابن شهر آشوب، 1379ق، ج4، ص195)

مراجع

قرآن کریم
1. ابن حنبل، احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا.
2. ابن سعد، محّمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محّمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410/1990.
3. ابن شهرآشوب، محّمد بن علی، المناقب، قم، علاّمه، 1378ق.
4. ابن طاووس، علی بن موسی، فتح الابواب، قم، مؤسسه آل البیت، 1409ق.
5. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، مرتضوی، 1356ق.
6. ابنا بسطام، عبدالله و حسین نیشابوری، طب الائمّه، قم، شریف رضی، 1411ق.
7. اربلی، علی بن عیسی، کشف‏الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشمی، 1381ق.
8. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
9. اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، تحقیق غلامرضا عرفانیان، بی جا، بی نا، 1402ق.
10. برقی، احمد بن محّمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1371ق.
11. جبّاری، محّمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمّه:، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382.
12. جعفریان، رسول، تاریخ تشیّع در ایران تا طلوع دولت صفوی، قم، انصاریان، 1385.
13. جوهرى، احمد بن محّمد، بی تا، مقتضب الأثر فی النصّ على الائمّه الإثنى عشر، قم، مکتبه طباطبائى.
14. حرّ عاملى، محّمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت:، 1409ق.
15. حلّی بن فهد، احمد بن محّمد، عدّه الداعی، دارالکتاب الاسلامی، 1407ق.
16. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، تهران، کتاب خانه نینوی، بی تا.
17. خزّاز قمی، علی بن محّمد، کفایه الاثر، قم، بیدار، 1401ق.
18. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417ق.
19. دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، اعلام الدین، قم، مؤسسه آل البیت، 1408ق.
20. صدوق، محّمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، الامالی، چ ششم، تهران، کتابچی، 1376ش.
21. ــــــــــــــــ ، التوحید، قم، جامعه مدرسین، 1398ش.
22. ــــــــــــــــ ، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، چ دوم، قم، دارالرضی، 1406ق.
23. ــــــــــــــــ ، عیون اخبار الرضا(ع)، قم، جهان، 1387ق.
24. ــــــــــــــــ ، کمال الدین و تمام النعمه، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1395ق.
25. ــــــــــــــــ ، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413ق.
26. صفّار قمی، محّمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتاب خانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404ق.
27. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، 1412ق.
28. طبری، محّمد بن جریر، دلائل‏الإمامه، قم، دار الذخائر، بی تا.
29. طوسی، ابوجعفر محّمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، 1414ق.
30. ــــــــــــــــ ، التهذیب، تهران، دا الکتب الاسلامیه، 1365ش.
31. ــــــــــــــــ ، فهرست، عبدالعزیز طباطبائی، قم، مکتبه طباطبائی، 1420ق.
32. ــــــــــــــــ ، مصباح ‏المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه شیعه، 1411ق.
33. عیّاشی، محّمد بن مسعود، تفسیر عیّاشی، تحقیق رسولی محلّاتی، تهران، بی نا، 1380ش.
34. قطب الدین راوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائج، قم، مؤسسه امام مهدی، 1409ق.
35. کراجکی، ابوالفتوح، محّمد بن علی، کنز الفوائد، قم، دارالذخائر، 1410ق.
36. کشی، محّمد بن عمر، رجال، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348ش.
37. کلینی، محّمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
38. کوفی، محّمد بن سلیمان، مناقب امیرالمؤمنین، قم، مجمع احیاء فرهنگ اسلامی، 1412ق.
39. متقّی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعّمال، تحقیق شیخ بکری حیانی، بیروت، مؤسسه الرساله،  1409ق.
40. مجلسی، محّمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق.
41. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه للامام علی بن ابی طالب(ع)، چ سوم، قم، اسماعیلیان، 1423ق.
42. ــــــــــــــــ ، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، چ دوم، قم، دارالهجره، 1409ق.
43. مشخصات نشر طبقه پنجم، سلمی محّمد بن صامل ، الطائف، مکتبه الصدیق، بیروت.
44. مفید، محّمد بن محّمد بن نعمان، الف، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
45. ــــــــــــــــ ، ب، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
46. ــــــــــــــــ ، ج، الامالی، قم، کنگرهشیخ مفید، 1413ق.
47. ــــــــــــــــ ، د، أوائل المقالات فی المذاهب و المختارات‏، قم‏، کنگره شیخ مفید‏، 1413ق.
48. ــــــــــــــــ ، ه، الحکایات فی مخالفات المعتزله من العدلیه، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
49. منقری، نصر بن مزاحم، وقعه صفین، تحقیق عبدالسلام محّمد هارون، چ دوم، قاهره، مؤسسه العربیه، 1382.
50. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، 1407ق.
51. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبى، بیروت، دار صادر، بی تا.

نویسندگان:

حامد منتظری مقدم: استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

 سیدآیت الله احمدی: دانشجوی دکتری تاریخ تمدن دانشگاه باقرالعلوم

فصلنامه شیعه شناسی شماره 50

ادامه دارد...

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول