چکیده
در محیط های به شدت متغیر، متلاطم، غیرقابل پیش بینی و مملو از عدم اطمینان، سازمان ها برای حفظ بقا، تضمین رشد و کسب موفقیت بایستی از توان و قابلیت یادگیری سازمانی مستمر، مولد و خلاق برخوردار باشند تا بتوانند برای همه ذی نفعان، به ویژه مشتریان، ارزش برتر تولید کنند. توان و قابلیت یادگیری سازمانی و توسعه مستمر آن، به عوامل متعددی از جمله هوشمندی سازمان و مدیریت استعداد بستگی دارد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه کارکنان دانشگاه آزاد واحد زاهدان به تعداد 460 نفر بودندکه بر اساس جدول مورگان از 210 پرسشنامه توزیع شده 200 پرسشنامه به صورت کامل برگشت داده شد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه از نوع روایی محتوایی است و آلفای کرونباخ حاصل از پایایی کل پرسشنامه ها برابر 0.937 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی توسط نرم افزار SPSS 19 و Lisrel صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که الف) مدیریت استعداد بر هوش سازمانی، و قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر مثبت مستقیم و معنی داری دارد ب) هوش سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر مثبت مستقیم و معنی داری دارد ج) هوش سازمانی، رابطه مدیریت استعداد و قابلیت یادگیری سازمانی را میانجی گری می کند. د) مدیریت استعداد به طور مستقیم و نیز به طور غیرمستقیم از طریق هوشسازمانی، بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر معنی داری دارد.
کلیدواژه ها: مدیریت استعداد؛ یادگیری سازمانی؛ هوش سازمانی
نویسندگان:
محمد قاسمی: استادیار گروه مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان
مهتا جودزاده: دانشجوی دکتری مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان
الهام بیگی راد: کارشناس ارشد مدیریت دولتی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان
مجله پژوهش های مدیریت عمومی - دوره 8، شماره 30، زمستان 1394.