چکیده
تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغههای همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است و او نیز کوشیده است از منظر فلسفی آن را تبیین کند. بهیقین مبانی فکری هر فیلسوفی در تحلیل فلسفی او از مرگ تأثیرگذار است و لوازم و پیآمدهای خاصی را نیز در پیدارد. این مقاله میکوشد چیستی، چرایی و چگونگی مرگ را از منظر ملاصدرا بکاود و پس از تبیین مبانی فلسفی او همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، آثار و لوازم تحلیل او را از مرگ روشن سازد. طبیعیبودن، ضرورت، حقانیت و وجودیبودن مرگ و نیز فناناپذیری انسان با مرگ، عمومیبودن مرگ و نیز کراهت از مرگ از آموزههای دینی هستند که با مبانی صدرایی تبیین بهتری مییابند. البته برخی آموزههای دینی نیز وجود دارند که با تبیین صدرایی ناسازگار مینمایند. پایانبخش این مقاله بررسی دو مورد از این گونه آموزهها، یعنی آموزه دینی رجعت و استکمال برزخی است.
کلیدواژهها: ملاصدرا؛ مرگ؛ تبیینهای فلسفی؛ مرگ طبیعی
نویسنده:
علیرضا اسعدی: استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه نقد و نظر - دوره 21، شماره 81، بهار 1395.