چکیده
همة معرفت های بشری بهتدریج روند تطورات تاریخی را سپری کرده و به مرحلة کنونی رسیده اند. این مقاله با استفاده از روش اسنادی، به واکاوی نسبتِ بین جادو و علم می پردازد. یکی از حوزه های معرفتی، معرفت علمی است. بر مبنای پارادایم پوزیتیویستی، تفکر جادویی چون بدیل های ناپخته و گمراه کنندة تفکرِ علمی تلقی شده است. پوزیتیویست ها در روششناسی بر مشاهده و تجربه تأکید زیادی میکردند و امور غیرتجربی را مُحمل و بیمعنی میدانستند. این خوانشِ رادیکالی توسط پوزیتیوست های جدید اصلاح و تعدیل یافت. برخی فیلسوفان و مردم شناسان با رویکرد مردمشناسانه از جادو اعادة حیثیت کردند. آن ها تأکید میکنند برهان قاطعی برای برتری علم بر انواع دیگرِ معرفت وجود ندارد. هر معرفتی دارای بازی های زبانی گوناگون و مجموعه ای از واژگان است که درک آن برای بیرون از آن حوزه مشکل است. برمبنای پارادایم مردم شناختی نوین نیز تفکر علمی و تفکر اسطوره ای ـ جادویی درآمیختهاند و در جوامع گذشته و حال وجود داشته و از یکدیگر تغذیه کرده اند.
کلیدواژه ها: جادو؛ کیمیاگری؛ تخیل؛ پزشکی؛ علم
نویسندگان:
علی یعقوبی: استادیار دانشگاه گیلان
مریم ضمیری بلسبنه: کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه گیلان
دو فصلنامه پژوهشهای معرفت شناختی - دوره 6، شماره 14، پاییز و زمستان 1396.