اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه  /  شهری

فارس گزارش می‌دهد

بازخوانی اتفاقات شورای اول و پنجم/ سهم‌خواهی مثلت اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزارانی‌ها

دعواهای سیاسی و جناحی اصلاح‌طلبان در شورای شهر باعث شد تاریخ دوباره تکرار شود و شورای پنجم شباهت بسیاری به شورای اول پیدا کند.

بازخوانی اتفاقات شورای اول و پنجم/ سهم‌خواهی مثلت اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزارانی‌ها

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس، در شورای شهر اول مسئله انتخاب شهردار، اسباب انحلال و فروپاشی شورا را فراهم کرد و امروز بازهم موضوع انتخاب شهردار تهران به محل بحث و اختلاف میان اصلاح طلبان تبدیل شده است.  
پس از پیروزی اصلاح طلبان در شورای پنجم مجادله های سیاسی بر سر انتخاب شهردار قوت گرفت و چند صدایی و سهم خواهی در میان مثلث اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی شرایط را پیچیده کرد. 
برخی خواهان شهردار شدن  محسن هاشمی بودند و در مقابل بسیاری از اصلاح طلبان شهردار شدن هاشمی را امری غیرموجه دانسته و معتقد بودند این کار توهین به رای مردم است زیرا مردم به این افراد برای حضور در شورای شهر رای داده اند نه برای شهردار شدن.  
اما با وجود همه اختلاف نظرها محسن رهامی، عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان گفته بود: «در حال حاضر هاشمی یکی از گزینه‎های شهرداری است و با این پشتوانه که بیشترین رای را در شورای شهر آورده است، عقبه خانوادگی و سیاسی، تجربه مدیریت مترو گزینه مناسبی برای شهرداری است اما، از آنجا که اعضای لیست امید با امضای میثاق نامه تعهد داده‎اند که عضویت شورا را ترک نکنند بهتر است ایشان هم پایبند به این تعهد بماند. من در جریان نیستم آقای هاشمی میثاق‎نامه را امضا کرده است یا نه اما، مهم تعهد کلی است. مهم این است که رعایت این میثاق نامه اخلاقی است».  
در مقابل عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب مخالفت خود با شهردار شدن محسن هاشمی را با بیان این عبارت مطرح کرد: «به لحاظ قانونی مشکلی نیست و نفر بعدی از لیست اصولگرایان می تواند جانشین وی شود ولی این مسئله می تواند به نوعی بی توجهی به آرای شهروندان محسوب شود، به ویژه آن که پیشتر هم گفته شده بود کسی که می خواهد نامزد شهرداری شود نباید در لیست نامزدها قرار گیرد».  
سرانجام به رغم این تفاوت سلیقه ها محمدعلی نجفی به عنوان شهردار انتخاب شد اما سلسله مسائلی نظیر گزارش عملکرد شهردار پیشین وبی برنامگی در زمینه مدیریت شهر سبب شد تا نجفی سرانجام خوبی نداشته باشد و بی تردید در تشدید این روند اختلاف سلیقه ها و عدم تمایل عده ای از اصلاح طلبان برای انتخاب نجفی نقش داشته است به طوری که روزنامه قانون وابسته به جریان اصلاح طلب، نوشت: «به نظر می‌رسد چالش اعضای شورای شهر تهران و شهردار کمی پیچیده‌تر از این است که به نظر می‌رسد. اتفاقی که اگر از هم اکنون برایش تدبیری اندیشیده نشود، می‌تواند باعث بروز یأس و نا امیدی در بدنه رای این جماعت شورا شود. اعضای شورای شهر، نمایندگان تفکر مردم در بهشت هستند و باید قطب نمای خود را با مردم تنظیم کنند. سخن این است که یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی‌پایان برای روابط شورا و شهرداری می‌تواند باشد». این عبارت به روشنی حکایت از آن دارد که نجفی دارای توان و اراده لازم برای مدیریت شهر نیست و سلیقه بسیاری از افراد حاضر در جریان اصلاحات این فرد نبوده بنابراین باید هرچه زودتر کنار گذاشته شود.  
 همه این مسائل موجب شد پس از گذشت 7 ماه نجفی از این سمت استعفا دهد، بسیاری علت این استعفای پرحاشیه را فشار مخالفان جریان اصلاح طلب عنوان کردند البته آنها پیش از این جریانات برای کنار زدن او گزارشی اغراق آمیز از فعالیت دوران قبل تهیه کردند تا این سیاه نمایی در سایه توقف پروژه های عمرانی او را بیش از بیش در تیررس نقد قرار دهد. 
این مسائل کار را به جایی رساند که اصلاح طلبان مخالف او از آب گل آلود ماهی گرفته و تاکید کردندو عدم فعالیت سازنده پاشنه آشیل شهردار منتخب است و این گونه بود که پرونده فعالیت نجفی در شهرداری تهران بسته شد.  
سیاست زدگی حاکم بر شورای شهر اول 
در حال حاضر بازهم تنش ها و اختلافات به قوت خود باقی است و سه گانه اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی بر سر اینکه چه کسی شهردار شود دچار تضارب آرا هستند، برهمین اساس الیاس حضرتی نماینده اصلاح‌طلب تهران بیان کرده است: «جدی‌ترین گزینه‌ها برای شهرداری تهران محمدعلی نجفی، حسین مرعشی، حبیب‌الله بی‌طرف، محسن هاشمی و محمود حجتی هستند که شانس دو نفر آخر بیشتر است». البته اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی از دیگر نامزدهای شهرداری تهران به شمار می روند و در واقع وجود گزینه های مختلف و نداشتن وحدت نظر در این زمینه، اداره این کلانشهر را به حاشیه رانده است اما فارغ از همه این مسائل باید به این مسئله اشاره کرد که تمام وقایعی که تاکنون در شورای پنجم اتفاق افتاده پیش از این در شورای شهر اول نیز به وقوع پیوسته است. در شورای اول هم بر سر مسئله انتخاب شهردار جار و جنجال بسیاری بر پا شد و سرمنش این اتفاق چند دستگی و سیاست زدگی بود.  
این سیاست زدگی زمانی به اوج خود رسید که دستور کار اصلی شورا انتخاب شهردار بود و این مسئله  فرآیندی بحث‌برانگیز را به‌دنبال داشت. اگرچه هر ۱۵ نفر راه یافته به پارلمان پایتخت متعلق به جناح اصلاح طلب بودند اما این موضوع به خاطر خودکامگی و سیاست زدگی های حاکم بر شورای شهر ابعاد پیچیده ای به خود گرفت.  
در ابتدا فراخوان داده شد تا مردم کسانی را که توانمندی لازم برای تصدی مسئولیت شهرداری تهران را دارند، معرفی کنند. براین اساس ۷۴ نفر معرفی شدند و قرار شد هر نامزدی که ‏در رای گیری مقدماتی ۵ رای بیاورد، در فهرست نهایی قرار گیرد، در ادامه محمد عطریانفر، ‏محمد حقانی، تقی‌زاده، محمد غرضی، دانش آشتیانی، ابراهیم اصغرزاده، سهیلا جلودارزاده، شهاب گنابادی و عزت‌الله ‏سحابی به لیست نهایی راه پیدا کردند.  
پس از همه این اقدامات دانش آشتیانی که نامزد جبهه مشارکت بود، توانست آرای بیشتری کسب کند اما این موضوع تحت هیچ عنوان خوشایند کارگزارانی های شورا و هدایت گرآن یعنی عبدالله نوری نبود بنابراین تهدید به استعفا کرده و گفته بود: «حالا ‏که چنین انتخاب ضعیفی برای شهرداری تهران صورت گرفته، دیگر نیازی به یک رئیس شورای شهر قوی هم نیست».  
این مسئله باعث شد تا چهره‌هایی خارج از لیست ۹نفره برای شهرداری مورد بررسی قرار گیرند و سرانجام در یک حرکت غیردموکراتیک، بهزاد نبوی را به عنوان گزینه معرفی کرده بود که یکی از روزنامه ها گفته بود در روز ۹ خرداد بهزاد نبوی به عنوان شهردار تهران معرفی می شود. ‏ اما در این روز هم خبری از معرفی شهردار نبود و مشخص شد نبوی برای قبول این سمت موافقت نکرده است تا اینکه یازده خردادماه مرتضی الویری در کمال ناباوری به عنوان مدیر شهری پایتخت معرفی شد. در ادامه راه؛  این کشمکش های سیاسی و لابی‌های خارج از ضابطه نتوانست راه به جایی ببرد چرا که پس از این انتخاب، دعوا و چانه زنی بر سر تثبیت قدرت شهردار و اختیاراتش آغاز شد و این تازه اول ماجرا بود چرا که این اختلافات آنقدر شدت گرفت که در نهایت الویری بعد از 32 ماه کنار گذاشته شد.  
 الویری بعد از این اتفاق بر سیاسی کاری و باندبازی شورای شهر تاکید کرده و گفته بود: «شورا دچار مشکلاتی بود؛ اینکه جنبه ‏سیاسی بر جنبه تخصصی غلبه داشت و دو گرایش سیاسی موجود در شورای شهر (مشارکت و کارگزاران) تمایل داشتند ‏شهردار طبق سلیقه آنان عمل کند. در حالی که من علیرغم عقبه سیاسی تصمیم گرفته بودم صرفا بر مبنای مصلحت‌اندیشی ‏تخصصی شهر را اداره کنم. ‏ محور مخالفت‌ها عمدتا یکی از اعضا بود که موجب اتلاف وقت و هدر رفتن فرصت‌ها می‌شد».  
بعد از این مسائل بود که طیف کارگزاران محمدحسین ملک مدنی را به عنوان شهردار  معرفی کرد. این فرد در زمانی که کرباسچی استاندار اصفهان بود، مسئولیت شهرداری این کلانشهر را برعهده داشت و دارای مدرک فوق دیپلم بوداما هر چه که بود دوران مدیریت او هم دوامی نداشت و علت این عدم بقا در توقف فروش تراکم و البته جنجال شورای شهر نهفته بود.  
وی عنوان کرده بود: «من شهر را ارزان نمی‌فروشم. اقتصاد شهری این ‏نیست که شهرداری تراکمش را مفت بفروشد. من فروش مازاد تراکم در هفت منطقه تهران را متوقف کرده‌ام و تسلیم فروش ‏موردی تراکم نخواهم شد».  
شهردار با در پیش گرفتن این سیاست، کاری کرد که صدای افرادی نظیر ابراهیم اصغرزاده دربیاید.
این مسئله موجبات دو دستگی و انشقاق را در شورای شهر فراهم کرد  و آنقدر دامنه اختلافات و تنش های روزافزون شورا گسترش یافت که مسئله به شورای حل اختلاف استان کشیده شد و مسئله انحلال از سوی معاون امور اجتماعی و شوراهای وزارت کشور مطرح شد.  
این مباحث در شورای پنجم هم نمود عینی دارد و باتوجه به حاشیه های انتخاب نجفی و استعفای او به نظر می رسد این شورا هم دست کمی از شورای نخست نداشته باشد
انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول