به گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا، در یکی از روزهای گرم خرداد و آن هم در ماه مبارک رمضان برای تهیه گزارش سری به یکی از روستاهای محروم چاروسا زدیم.
از قلعه رئیسی حرکت که کردیم به سمت امامزاده سید محمود(ع) در 7 کیلومتری شهر قلعه‌رئیسی به روستایی رسیدیم از همان ابتدا وضعیت بد جاده این روستا مشخص بود در حالی هر ساله بیشترین گردشگر را در شهرستان کهگیلویه دارد ولی همچنان محرومیت خاص خود را دارد و محرومیتی که از رنگ و روی مردمش مشخص بود.
وقتی به میان اهالی این روستا رفتیم عمق محرومیت را دیدیم اهالی روستا جلو آمدند و مشکلات خود را یکی یکی برای ما توضیح می‌دادند هر کدام از دردی می‌نالیدند وضعیت بد جاده ارتباطی، اینترنت؛ تلفن همراه و اجرا نشدن طرح هادی در روستا از مشکلاتی بود که مردم بیان می‌کردند و خواستار برطرف کردن آن مشکلات توسط مسؤولان شدند.
در ادامه سفر خود سوژه‌ای که برای آن به این روستا آمده بودیم به کلی تغییر کرد و بعد از جدا شدن از اهالی روستا پسر بچه‌ای با نگرانی و چشمانی گریان آمد و طلب کمک کرد وضعیت پوشش این پسر به قدری بد بود که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد.
متوجه شدیم که نامش مهدی است از مهدی سوالی پرسیدیم اما نمی‌توانست جواب دهد تا اینکه یکی از اهالی روستا به ما گفت مهدی دچار مشکلات جسمانی است و همچنین از وضعیت بسیار بد و فقیر بودن خانواده مهدی گفتند و همین موجب شد تا سری به خانواده مهدی بزنیم؛ از در و دیوار خانه مهدی وضعیت خانه مشخص بود.
وقتی وارد حیاط منزل پدری مهدی شدیم جوان معلول دیگری را دیدم که وضعیتش از مهدی بدتر بود متوجه شدیم مادر مهدی برای کشاورزی به بیرون رفته است از خواهرش در خصوص وضعیت و مشکلات مهدی پرسیدیم که مادرش از مزرعه بازگشت و با زبان روزه چنان خسته بود که در گفتن سلام به ما هم مانده بود.
پس از استراحتی کوتاه، از مادر مهدی درباره وضعیت آنها سوال کردم که چه اتفاقی رخ داد تا مهدی و نقی به این وضعیت دچار شدند. صداقت مادر چنان بالا بود که همان ابتدا خواست خدا را سبب این وضعیت مهدی و نقی دانست.
عطری شفایی مادر مهدی و نقی از وضعیت فرزندانش گفت و مشکلات آنها را از زمان تولد آنها بیان کرد؛ همچنین فوت پدرشان از همان کودکی و بی‌سرپرست شدن آنها موجب شد تا هیچگاه آنها درمان نشوند.
مهدی لیاقتی حدود 32 سال سن دارد و نقی تقریبا 28 سال است، مهدی مشکلات روانی دارد ولی نقی معلولیتش بیشتر است و از خانه هیچ موقع بیرون نمی‌زند.
از مادر مهدی و نقی در خصوص مشکلاتش پرسیدیم تنها خواسته مادر مهدی و نقی از مسؤولان درمان آنها بود چرا که این روزها شدت بیماری نقی شدیدتر شده است.
عطری شفائی گفت: خودم بیشتر از فرزندانم بیمار هستم هر سه نفرمان چنان بیماریمان شدید شده که پزشکان به ما گفتند برای درمان باید به شیراز برویم اما به دلیل مشکلات مالی نتوانستیم به شیراز برویم.
از مادر مهدی و نقی خواستیم تا وارد منزلشان شویم؛ پیرزن ابتدا مانع ما شد شاید می‌خواست آبروداری کند. بلاخره مجوز ورود گرفتیم؛ چهار دیواری که فقط اسمش خانه بود، خانه‌ای خالی از هر وسیله زندگی! این وضعیت آنچنان ما را متأثر کرد که نتوانستیم لحظه‌ای در آن خانه بمانیم.
بخاری هیزمی دیوارهای خانه را آنچنان سیاه کرده بود که چشم چشم را نمی‌دید وقتی می‌خواستم از خانه بیرون بیایم مادر مهدی از ما خواست تا حرفشان را به گوش مسؤولان برسانیم که کسانی هستند که در این کشور با این همه محرومیت زندگی می‌کنند.
به مسؤولان بگویید من با این همه مشکلات و دو فرزند معلول چگونه زندگی را ادامه دهم چرا به داد ما نمی‌رسید.
ایام ماه مبارک رمضان ایام بخشندگی و بخشش کریمان است امیدواریم کسانی باشند که به فکر امثال مهدی و نقی باشند و برای درمان درد آنها که از بیماری گرفته تا زندگی، ذره‌ای از این مشکلات را کم کنند.
هیچ رنگی در زندگی انسان جز با رنگ شادمانی و شعف چهره غمگینانه این خانواده مستمند و به خصوص مادر مهدی و نقی را رنگ نمی‌بخشد.
یاری رساندن به این خانواده برای تامین هزینه مایحتاج زندگی و هزینه درمان سه نفر کوله‌باری از شادی و مسرت را به ارمغان می‌آورد.
گفتنی است، قلعه رئیسی از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.
------------------------
گزارش از سیدحسن آرمند
-------------------------
انتهای پیام/و
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
