به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مزاحمتهای آمریکا برای ایران به قصد جاسوسی و کسب اطلاعات در هر حوزهای که آمریکاییها ولو یکبار فرصت آن را پیدا کرده باشند، اتفاق افتاده است. از ربایش دیپلماتهای ایرانی تا اقدامات سایبری و تلاش برای نفوذ و ... نمونههایی هستند که آمریکا هر بار که در برآوردهایش جرأت آن را پیدا کرده، حتماً اقدام کرده است.
مروری بر برخی از این اقدامات درواقع نشان میدهد که آمریکاییها به عنوان مدعی حقوق بشر و حقوق بینالملل، هیچ گاه به هیچ یک از قوانین بینالمللی و حقوق بشری احترام نگذاشتهاند.
در نیمه شب21دی1385 (11ژانویه2007) نیروهای نظامی آمریکا به دفتر ارتباطی جمهوری اسلامی در شهر اربیل کردستان عراق حمله کردند و 5 تن از مامورین دیپلماتیک این دفتر را ربودند. این حمله که با استفاده از چند فروند هلیکوپتر نظامی و با شکستن در و پنجرهها و استفاده از نارنجکهای صوتی همراه بود، منجر به اشغال دفتر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران شد.
نیروهای آمریکایی ادعا داشتند که این پنج نفر دارای ماموریت دیپلماتیک نبودهاند و با شبهنظامیان شیعه درعراق همکاریداشتند. همچنین نیروهای آمریکایی ادعا بر اعترافات مهم مامورین ایرانی داشتند، اما پس از آن، سند و مدرک خاصی برای اثبات ادعای خود ارائه نکردند.
واکنشهای دیپلماتیک
ایالات متحده آمریکا: «کاندالیزا رایس» در گفتگو با روزنامه «نیویورک تایمز» مدعی شد که این حمله به دستور شخص «جورج دبلیو بوش» انجام شده است. «استفان هادلی»، مشاور امنیت ملی آمریکا از این ربایش دفاع کرد و مدعی شد که این افراد، نیروهای آمریکایی را تهدید میکنند. سازمان دیدهبان حقوق بشر از وزارت دفاع آمریکا خواست در صورتی که معتقد است این افراد قوانین عراق را شکستهاند، میبایست به دادگاههای عراق سپرده شوند؛ نه اینکه بدون تعیین مدت زمان مشخص در بازداشت نظامیان آمریکایی باشند.
عراق: وزارت امور خارجه عراق اعلام کرد این دفتر به درخواست مستقیم دولت خودمختار اقلیم کردستان راهاندازی شده بود و ماموران آن رسماً از طرف دولت عراق دعوت شده بودند. همچنین مقامات عراقی اظهار کردهاند که این دفتر دارای سابقه فعالیت طولانی مدت بوده و در حال تبدیل شدن به کنسولگری ایران بوده است.
آزادی دیپلماتها
پس از گذشت 910 روز از اسارت دیپلماتها در زندان نیروهای آمریکایی، سرانجام در 18 تیر 1388 بر اساس توافقنامه امنیتی بین دولت عراق و آمریکا، دیپلماتها آزاد شدند. بر طبق این توافقنامه، دولت فدرال آمریکا میبایست تمامی بازداشت شدههای عراقی و غیرعراقی را به دولت عراق تحویل میداد. در نهایت به دنبال احاله پرونده دیپلماتهای ایرانی از دولت آمریکا به دولت عراق، دیپلماتها آزاد شدند.
جنگ سایبری علیه ایران
ویروس رایانهای «استاکسنت» که شاید پیچیدهترین ویروس در تاریخ جهان به شمار رود، اوایل سال2009 (1387شمسی) به دنیای رایانه و اینترنت وارد شد و سال بعد درحال انجام عملیات در ایران کشف شد. کارشناسان فناوری اطلاعات معتقدند پیچیدگی این کِرم اینترنتی نشان دهنده آن است که این کرم فراتر از کرمهای معمول بوده و احتمالا توسط یک سازمان یا دولت و با هدف ایجاد اخلال در کشورهای مورد نظر تهیه شده است.
روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» به نقل از مؤسسه اروپایی «آزمایشگاههای کیسپرسکی» نوشت: "استاکس نت یک نمونه اولیه کارآمد از یک سلاح سایبری است که به شکل گیری یک مسابقه تسلیحاتی جدید در جهان خواهد انجامید."
«دیوید آلبرایت»، «پل برانان» و «کریستینا والروند» در مقاله ای تحت عنوان «استاکسنت و استراتژی عملیات ویژه در فضای سایبری» در نشریه ستاد مشترک ارتش امریکا نوشتند: "این اولین بار بود که چنین بسته جامعی علیه یک هدف خاص مورد استفاده قرار گرفت تا یک تاثیر سیاسی یا استراتژیک خاص بر جا بگذارد یا رسیدن به آن را تسهیل کند."
سایت اینترنتی «کانترپانچ» اعلام کرد: «رالف لنگنر»، از بزرگترین کارشناسان رایانه در زمینه امنیت سیستم کنترل صنعتی، در کنفرانس موسوم به «تِد» (Technology Entertainment Design) که در کالیفرنیا برگزار شد اظهار داشت: "«ویروس استاکسنت» برای حمله به سیستمهای کامپیوتری ایران که کار حفاظت از ذخایر آبی، تجهیزات نفتی، نیروگاهها و سایر زیرساختهای حیاتی را در نیروگاه اتمی بر عهده دارند، از سوی امریکا و با همکاری اسرائیل طراحی شده است".وی در ادامه میگوید: "به نظر من،«موساد»در این قضیه دخیل بوده است. ولی منبع اصلی این ویروس اسرائیل نیست ... تنها یک منبع اصلی وجود دارد و آن ایالات متحده است."
«ویلیام براود»، «جان مارکوف» و «دیوید سانجر» در مقاله ای که روز یکشنبه 17 دسامبر2010 (26آذر1389) توسط «نیویورک تایمز» منتشر شد، نوشتند: «استاکسنت، پروژه مشترک بین آمریکاییها و اسرائیلیها بود که با کمک آگاهانه یا ناآگاهانه آلمانها و انگلیسیها اجرا شد.» این روزنامه آمریکایی درباره این موضوع که به لحاظ سیاسی تصمیم به تولید استاکس نت چه زمانی گرفته شد، تأکید کرد: «منشاء سیاسی این پروژه به ماههای آخر دولت بوش باز میگردد.» این روزنامه در ادامه نوشت:" بوش، مجوز یک برنامه مخفی را برای تضعیف سیستم های الکتریکی و رایانهای پیرامون سایت هستهای نطنز که مرکز اصلی غنی سازی اورانیوم در ایران است را داده بود."
روزنامه «دیلی تلگراف» نوشت:" 16 فوریه 2010 (27بهمن1388) در ویدئویی که در جشن بازنشستگی ژنرال گبی اشکنازی-فرمانده ارتش اسرائیل- پخش شده است، کِرم کامپیوتری «استاکسنت» به عنوان یکی از دستاوردهای دوران مسئولیت وی در این ارتش معرفی شده است".
روزنامه «نیویورک تایمز» در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱ (26خرداد1389)، در مقالهای مدعی شد: "اسرائیل ،استاکسنت را در مرکز اتمی «دیمونا» و بر روی سانتریفیوژهای مشابهی که ایران از آنها در تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز استفاده میکند، با موفقیت آزمایش کردهبود".
این مسئله نشانگر آن است که این ویروس، یک پروژه آمریکایی – اسرائیلی برای توقف برنامه هستهای ایران بوده است.
عدم موفقیت آمریکا در جنگ سایبری
به دنبال این فضاحت اطلاعاتی پایگاه تحلیلی «آنتی وار» در مقالهای به قلم «جان گلیسر» نوشت: "حملات سایبری علیه تأسیسات هستهای ایران، ترورهای هدفمند و دیگر خرابکاریها علیه حکومت ایران حاکی از تقویت حکومت ایران در برابر دولت آمریکا است".
در همین راستا روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» در گزارشی با اشاره به توانمندی های ایران برای مقابله با حملات سایبری نوشت: "ایران با مهار کردن ویروس استاکسنت، سرعت غنی سازی خود را افزایش داده است»...
جاسوسی هواپیماهای بدون سرنشین
یکشنبه 13آذر1390 (4دسامبر2011) ایران، از غنیمت گرفتن یک پهپاد (پرنده هدایتپذیر از دور) آمریکایی در خاک ایران خبر داد. در یک عملیات غافلگیرانه کنترل این هواپیمای بدون سرنشین که مشغول جاسوسی از خاک جمهوری اسلامی ایران بود، توسط متخصصان جنگ الکترونیک ایران به دست گرفته شد و با حداقل خسارت به زمین نشانده شد. هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 که اصطلاحا Sentinel یا دیدهبان نامیده میشود، یکی از مدرنترین پهپادهای ارتش آمریکاست که سال 2005 وارد نیروهای مسلح آمریکا شد. توانایی رادارگریزی، مداومت پروازی آن (که با هر بار سوختگیری قابلیت پرواز در شعاع 1500 کیلومتری را دارد)، توانایی های جنگ الکترونیک که علاوه بر ایجاد اختلالات الکترونیکی، قادر است ارتباط رادیویی در منطقه پروازی خود را تا شعاعی بزرگ شنود کند، تجهیز به دوربینها و لنزهایی که توانایی بالایی در تصویربرداری به آن می دهد، از ویژگی های این پرنده بدون سرنشین است که این تجهیزات برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از مراکز هسته ای ایران بیشترین کاربرد را داشته است.
خبرگزاری «سی.ان.ان» 5 دسامبر 2011 (14آذر1390) گزارش داد، دو مقام آمریکایی تایید کردهاند که این هواپیمای بدون سرنشین در قالب بخشی از ماموریت اکتشاف و شناسایی سایت های هسته ای مورد نظر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، فعالیت میکرده است. این خبرگزاری بیان داشت: آنها مدعی شدند توانایی شناسایی هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 درحدی است که قادر است با پرواز در امتداد مرز افغانستان با جمهوری اسلامی ایران، اطلاعاتی از درون خاک ایران جمع آوری کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با نوری المالکی، نخستوزیر عراق، در کاخ سفید گفت که آمریکا مایل است این هواپیمای بسیار محرمانه به این کشور بازگردد. اوباما گفت:« ما خواستار بازگرداندن آن شدهایم. باید ببینیم ایران چگونه پاسخ میدهد. »
به دنبال این درخواست، سردار وحیدی وزیر دفاع ایران تأکید کرد: «این هواپیما جزو مایملک جمهوری اسلامی ایران است.»
اقدام به جاسوسی از ایران از طریق هواپیماهای بدون سرنشین توسط آمریکا مسبوق به سابقه بوده و نمونههایی نیز در طول جنگ ایران و عراق دارد که برای کمک به صدام صورت میگرفته است.
پیرامون مبادرت آمریکا به استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای جاسوسی علیه ایران، تلویزیون «ام.بی.سی» طی گزارشی بیان کرد: نتایج جاسوسیهای آمریکا از ایران، از طریق سفارت آمریکا در بغداد در اختیار دولت بعث قرار میگرفته است. نشریه «میدل ایست» نیز در گزارشی، عنوان کرد که یک افسر آمریکایی طی سکونتی که در یکی از هتلهای بغداد داشته، این اطلاعات را در اختیار دولت عراق قرار میداده است.
انتهای پیام/