به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، کلانشهر شدن همدان موضوعی بود که در سال 1388 مطرح و از آن پس همدان با نام کلانشهر عجین شد اما این مسأله تاکنون ثبات نیافته و هنوز برخی از افراد با این عنوان مخالف و برخی موافق هستند. ابتدا جامعه با استقبال از این عنوان نتیجه آن را تزریق بودجه بیشتر به شهر برای توسعه قلمداد کرد اما کمکم از برخی گوشه و کنار شهر بهویژه نهادهای علمی سخنانی مطرح شد که کلانشهر شدن را یکسره هم مثبت نمیدانست.
با توجه به اینکه شهر یک موجود زنده است و مسائل اجتماعی و فرهنگی بر ابعاد عمرانی و فیزیکی آن غلبه دارد، با کلانشهر شدن همدان دغدغههایی در محافل مختلف عنوان شد، دغدغهها وقتی بیشتر شد که مسأله الحاق چهار روستا به شهر همدان مورد بحث قرار گرفت و شورای شهر اعلام کرد که با این طرح مخالف است.
مخالفت حدود 90 درصدی نمایندگان مردم در شورای شهر ـ به گفته رئیس شورای شهر همدان ـ این مسأله را مجدداً پررنگ کرد که چگونه میتوان بدون الحاق این روستاها و افزایش جمعیت تعریف کلانشهر را محقق کنیم و برای استفاده از ظرفیتهای قانونی این عنوان اقدام نماییم؟
به همین منظور در نخستین میزگرد خبرگزاری فارس همدان از دو نفر از اعضای شورای شهر که موافق و مخالف این اقدام هستند و دو تن از اساتید دانشگاههای بوعلی و آزاد در قامت مخالف و موافق دعوت به عمل آمد تا نظرات خود را در این حوزه مطرح کنند و در نهایت نظرات کارشناسی را در اختیار جامعه و تصمیمگیران قرار دهند.
علی رحیمیفر و اکبر کاووسیامید از اعضای شورای شهر و محمد رحمانی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، مدیر گروه برنامهریزی شهری این دانشگاه و صاحب کتاب «کلانشهر ویژگیها و مفاهیم» و محمدرضا عراقچیان عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا میهمانان این میزگرد بودند.
فارس: کلانشهر از نگاه خود را تعریف کنید؟
علیرحیمیفر- عضو شورای شهر همدان: سازمان ملل به شهرهایی که بیش از 12 میلیون نفر جمعیت دارند، عنوان کلانشهر اطلاق کرده است. اگر بر این اساس حرکت کنیم، تنها تهران در این تعریف میگنجد. اما مجموعه کلانشهر یک مادرشهر و تعدادی شهر اقماری است به طوری که مادرشهر باید به شکلی باشد که با صرف 45 دقیقه به دورترین مناطق کلانشهر و شهرهای اقماری دسترسی داشته باشیم. برخورداری از ناوگان حملونقل عمومی مانند مترو، بی آر تی و ساختمانهای شاخص از نمادهای بصری و لازمه کلانشهر شدن است؛ ضمن اینکه کلانشهر محل تعاملات سیاسی و مکان تصمیمگیری در حوزه سیاسی و اقتصادی است البته بر اساس تعریف وزارت کشور در ایران شهرهایی که بیش از یکمیلیون نفر جمعیت دارند، کلانشهر بهحساب میآیند.
اکبر کاووسیامید- عضو شورای شهر همدان: کلانشهر زاییده نگاه سرمایهداری است بهطوریکه با تمرکز سرمایه، جمعیت جذب میشود و به یک عدد کلان میرسد. بنابراین برای ارائه خدمات به این جمعیت زیاد، امکانات کلان آن را نیز باید فراهم کرد.
محمدرضا عراقچیان- عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی: پیش از تعریف کلانشهر باید شهر را بررسی کنیم. هر مجتمع زیستی را شهر نمیدانیم و برای آن شاخصهایی تعریف میکنیم. درباره کلانشهر نیز همین مسأله صادق است، در این میان شاخصهای کمیتی چون جمعیت تعریف میشود و یک سری شاخصهای کمی اما نه چندان عددی داریم مانند برخورداری از فرودگاه بینالمللی، محل برگزاری همایشها و سمینارهای بینالمللی، ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، سیستم حملونقل مجهز درونشهری و برونشهری، دانشگاههای تراز اول کشوری و این دست موارد از شاخصهای یک کلانشهر است.
اما کلانشهر یک تعریف ذهنی هم باید داشته باشد یعنی بتوانیم بگوییم از منظر اجتماعی همه افراد در راستای یک هدف و توسعه که آن را تعالی زندگی اجتماعی مینامیم، گرد هم میآیند. اگر جمعیت وجود داشته باشد اما این تعریف ذهنی در آن صدق نکند، نمیتوانیم یک مجموعه را کلانشهر بدانیم. اما نکته مهمی که در این میان تعریف میشود این است که آیا میتوان کلانشهر بودن یا شدن را یک بیماری دانست یا خیر؟ اعتقاد دارم که یک بیماری لاعلاجی در کشور بوده که کلانشهر از آن بیرون آمده است. کلانشهر بودن یعنی نوعی نابرابری در عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی، یا به عبارت دیگر نابرابری در توزیع ثروت که منجر به ایجاد کلانشهر شده است.
اگر توزیع عدالت و ثروت درست باشد همه مناطق باید شرایط برابر داشته باشند. وقتی تهران در حال بلعیدن بودجه کشور است یعنی در منطقهای شاهد جاری شدن ظلم هستیم بنابراین کلانشهر شدن افتخار نیست؛ اما وقتی مجبور شدیم به کلانشهر تن دهیم یعنی باید با این بیماری کنار بیاییم در مجموع باید عنوان کرد کلانشهر شدن یک بیماری عمومی است که میتوان با آن کنار آمد و با اصلاح و بهینهسازی آن آسیبهای آن را کاهش داد.
محمد رحمانی- عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد همدان: کلانشهر یک محدوده مشخص و معین جمعیتی است که سطح خدماتی بالایی در آن ارائه میشود، هشت شاخص برای کلانشهر تعریف شده است. شاخصهایی مانند جمعیت که البته با توجه به شرایط هر کشوری میتواند متفاوت باشد. در برخی از مناطق دنیا جمعیت 5 میلیونی شاخص کلانشهر است در برخی از کشورها مانند ایران 500 هزار نفر جمعیت ملاک قرار میگیرد. در دو دهه گذشته در دنیا بیش از 15 کلانشهر نداشتیم.
البته نباید این مسأله را از یاد برد که پدیده بیمارگونه بودن کلانشهر در جهان سوم مطرح میشود. به عبارت دیگر به دلیل مسائلی در حوزه اقتصادی و یا حتی سیاسی، تحولات اجتماعی زندگی روستانشینی در جهان سوم را به سمت شهرنشینی سوق داده است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اکثریت جامعه روستایی و کارکرد اقتصادی زراعی بود و بهرهبرداری سنتی انجام میشد اما امروز بیش از 80 درصد جمعیت ما شهرنشین و 20 درصد روستا نشین باقی مانده است.
این شکل رشد بیمارگونه شهری است که باعث میشود توزیع نابرابر در شکل عملکرد و فعالیت شهرها داشته باشیم. ما خیلی دیر به این موضوع فکر کردیم. کلانشهر شدن تنها به جمعیت وابسته نیست. در دنیا نگاه سیستمی در کلانشهر مطرح است. وقتی کلانشهر و مجموعه شهری مطرح میشود، برای ایجاد خلاقیت و تولید سرمایه مفید به فایده است. مشکل ما نگرش مدیریت کلان کشوری به اداره سیستمی به شهرهاست.
فارس: آیا همدان ظرفیت کلانشهر شدن را دارد؟
کاووسیامید: کلانشهر شدن مبتنی بر جذب جمعیت و تمرکز سرمایه است. با کلانشهر شدن همدان مخالف هستم چراکه مضرات آن بیشتر از محاسن آن است. یعنی این سؤال را مطرح میکنم که آیا از نگاه اسلامی کلانشهر بشر را رشد میدهد یا خیر؟ اگر از این منظر نگاه کنیم، معایب آن بیشتر خواهد بود.
ما در شهرهایی چون اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد و تهران تجربه کلانشهر را داریم که این مسیر را طی کردند، آیا عدالت اجتماعی و اقتصادی در این کلانشهرها قابلقبول است؟ آیا عدالت اجتماعی در همدان با سطح جمعیتی 600 هزار نفر رخداده یا در این شهرها؟! ببینیم چه میزان از این جمعیت در مناطق سکونتگاههای غیر رسمی زندگی میکنند و چه میزان از خدمات اجتماعی و رفاهیات برخوردار هستند؟ این بررسی نشان میدهد که همدان از همه این شهرها وضعیت بهتری دارد. در بحث عدالت که آرمان بشریت است، در همدان نزدیکتر هستیم و بیشتر قابلیت تحقق دارد.
رحیمیفر: ما باید چارچوبها را رعایت کنیم، در سال 1388 کلانشهر شدن همدان مصوب شده است. همدان چهاردهمین شهر کشور از نظر جمعیتی است امروز اگر بگویند همدان کلانشهر است، باید بگوییم بله، هست چون ظرفیتهایی در قانون موجود است که مختص کلانشهرهاست و باید از این ظرفیتها برای مردم استفاده کرد و این اتفاق است که ما را به سمت عدالت اجتماعی سوق میدهد. این ظرفیتها را شهرهای دیگر را میبرند و به همدان تعلق نمیگیرد.
در قانون ششم توسعه ظرفیتهایی برای کلانشهرها در نظر گرفته است. باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. هزینههای زندگی در کلانشهر بالا هست اما شاخصهای رفاه نیز ارتقا مییابد. در هر صورت ما باید بتوانیم این مسأله را مدیریت کنیم و از مزایای کلانشهر شدن بهرهبرداری کنیم. البته که در صورت اعمال اشتباه مدیریت با مشکلاتی مواجه خواهیم شد.
رحمانی: نمیتوانیم از بزرگ شدن بترسیم، این امر کاملاً طبیعی است و بازگشت به عقب هم ندارد. با توجه به ساختارها و شرایط باید همدان کلانشهر نامیده شود. هر چه ما را در ساختارهای بزرگتر ببینند، مدیران ما نیز باید بیشتر تلاش کنند و خلأها را پر کنند. کلانشهر شدن همدان با توجه به مشکلات در کلان ایران درباره ساختار نظاماند شهرها است و از دلایل و پایه مثبت و عقلانی نیز برخوردار است.
همدان به شاخصهای کلانشهر نزدیک است و یک کلانشهر متوسط در ایران به حساب میآید. باید به این نکته توجه کنیم که همدان در غرب ایران نگین سبز کلانشهری است و ویژگیهای بسیار باظرفیتی در نظام پرجنب و جوش شهروندی و شهری دارد و به غرب ایران کمک میکند. شکل مرزهای جغرافیایی در کلانشهرها با تقسیمات کشوری مطابقت ندارد.
قدرت و نفوذ کلانشهری ما نسبت به استانهای دیگر بیشتر است قلمرو حاکمیتی در قلمرو زندگی شهری همدان در غرب کشور برتر است ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم که برای تحقق آن مشکلاتی در شکل اجرا داریم به طوری که هنوز نتوانستیم مدیریت یکپارچه شهری را به اجرا درآوریم. وقتی در مدیریت شهری برنامهای برای افراد مهاجر نداریم، سکونتگاههای غیر رسمی ایجاد میشود، حال چه نام کلانشهر داشته باشیم و یا نداشته باشیم؟
ما دو مشکل داریم، اول اینکه مدیریت یکپارچه شهری در ایران اجرایی نشده است پارلمان شهری ما قدرت لازم در امور حاکمیتی شهر را ندارد و تنها در حوزه نفوذ آن شهرداری است کلانشهر شدن قرار است به اقتصادی نظاممند شهر کمک کند. تنها موضوع ما کلان مرکز نیست، همدان اگر مرکز کلانشهر است نقش آن را باید تعریف کرد و هر مجموعه این زنجیره و شبکه را در نوع خدمات سطح بالاتر یک سیستم تعریف میشود.کلانشهر اقتصاد را پویا و در نتیجه به اشتغال کمک میکند.
عراقچیان: باید شرایط مناسب را برای رشد شهر فراهم کنیم. همدان بارانداز اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی غرب کشور است و مهاجرتهای بیرون استان به همدان نشان از ظرفیتهاست. از استانهای لرستان، کردستان و کرمانشاه به همدان مهاجرت صورت میگیرد. چه کلمه کلانشهر بر همدان بگذاریم و چه نگذاریم، شهر همدان در حال رشد است اما باید در این بین از منافع خود با قدرت دفاع کنیم. یعنی مزایا و معایب کلانشهر شدن را خوب بشناسیم نقاطی که باید حمایت کرده و یا با آن مقابله شود را به خوبی درک کنیم. یکی از خصوصیات کلانشهرها چندفرهنگی است. نمیتوان فرهنگ محلی را غالب کرد اما با مطالعه و تلاش میتوان به این نتیجه دست یافت. به جای بحث بر سر اینکه کلانشهر بشویم یا خیر، خواهی نخواهی به سمت آن در حال حرکت هستیم، بنابراین اگر به کلانشهر شدن نزدیک شدیم باید بتوانیم وزن مزایا را نسبت به معایب بیشتر کنیم. ما باید روش درست را بهویژه در حوزه اجتماعی و انسانی به پیش ببریم و هویت محلی را حفظ کنیم.
فارس: از نظر فرهنگی و اجتماعی کلانشهر شدن برای همدان آورده خواهد داشت یا خیر؟
کاووسیامید: امروز تهران ما به عنوان یک کلانشهر، یک ده بزرگ خراب عنوان میشود، از نظر تابآوری تهران بسیار ضعیف است. ساختمان پلاسکو به عنوان یک حادثه کوچک شهر را یک ماه درگیر کرد. آیا زلزله در تهران قابلیت مدیریتی دارد یا خیر؟
در نگاه روز دنیا، هرچقدر شهر بزرگ شود، کلانشهر به حساب نمیآید بلکه هرچه شاخصهای رفاه افزایش یابد، کلانشهری نیز محقق میشود. هرچه شهر کوچکتر و قابل کنترلتر باشد که بتوان ورود و خروج را کنترل و از جزئیات شهر بیشتر آگاه باشیم، از معیارها بدانیم، به مؤلفههای کیفیتر زندگی نزدیکتر میشویم.
وقتی بحث غنی و فقیر پیش میآید تقابل به وجود میآید که در نتیجه آن بحث امنیتی پیش میآید. هر حادثه در همدان فعلی را راحتتر میتوان مدیریت کرد. فرهنگ ناب همدانی را حفظ کنیم. به عبارت دیگر هرچه میزان جمعیت یک شهر افزایش یابد، خودکنترلی و دگر کنترلی در شهر کاهش مییابد. حس تعلق به شهر در شهر محدود بیشتر است. بنابراین بهتر میتوان این حس را حفظ و تقویت کرد تا تمام شهروندان بتوانند از زندگی احساس رضایت داشته باشند. امروز در کشور احساس رضایت در شهرهایی چون همدان بیشتر از شهرهایی چون تهران است؛ آیا در تهران کارتنخواب بیشتر داریم یا در همدان؟ امروز در همدان برای کارتنخوابها گرمخانه ایجاد کردیم و حداقلهای زنده ماندن را برای آنها فراهم کردیم اما شهرهای بزرگ توانستند این معضل را حل کنند؟
رحیمیفر: ما کلانشهر هستیم چراکه مراجع بالادستی این مهم را تصویب کردند، ما هم باید در این جهت حرکت کنیم ما باید سیاست افزایش جمعیت نظام را بهپیش ببریم. اگر قرار است که جمعیت ما به 150 میلیون نفر برسد، بخشی از جمعیت در همدان خواهد بود. البته وضعیت کلانشهرها به خرابی که برخی ادعا میکنند، نیست. بسیاری از ساختمانهای تهران با علم مهندسی ساخته شده و در برابر زلزله ایمن است. البته استثناهایی وجود دارد که نقد بر آنها وارد است، اما با این استثناها نمیتوان همه مسائل را زیر سؤال برد. در حاشیهنشینی و سکونتگاههای غیررسمی مشکلاتی وجود دارد و در صورت بروز حوادث خسارات وارد میشود.
هنگام صحبت درباره تهران باید نگرش ملی داشت چراکه با بروز مشکل در تهران برای همه کشور مشکل ایجاد میشود. امروز نگاه محلی پاسخ مدیریت مطلوب را به ما نمیدهد. اگر قرار است جمعیت تهران کنترل شود، این جمعیت کجا باید بیاید، بنابراین باید در شهرهای اطراف تهران اسکان داده شوند که همدان یک شهر مناسب برای انتقال این جمعیت است. اگر زندگی در کلانشهرها با مدیریت پیش برود، شاخصهای زندگی نیز رعایت میشود.
اگر بدون مدیریت پیش ببریم، قطعاً مشکلات بسیاری دامن ما را خواهد گرفت به عنوان مثال شهرک شهید مدنی که در دهه 60 احداث شد و با مدیریت پیش رفت مشکلات بیشتری دارد یا مناطق حاشیهای شهر؟ امروز باید برای توسعه شهر الگو داشته باشیم ما برای رفع نیازها به توسعه نیاز داریم آنجا توسعه مشکل دارد که نیاز آیندگان و محیطزیست را در نظر نگیرد. باید فرهنگ اصیل مذهبی و ملی را حفظ کرد. توسعه اگر بابرنامه باشد لازمه زندگی امروز است در قانون ظرفیتهایی برای کلانشهر در نظر گرفته شده که به سمت عدالت پیش میرود.
رحمانی: انباشت جمعیت و توسعه اجتماعی در کلانشهرها باعث شد تا استعدادها ظهور و بروز کند. پرفسور سمیعی، پرفسورموسیوند و امثال این افراد را کلانشهرها رشد دادند. در اسلام هم منعی برای رشد وجود ندارد اسلام هم به ام القراهای خود میبالد.
مشکل امروز ما در حوزه اداره شهر مدیریتی است؛ تعدد دانشگاهها، مراکز درمانی، حوزه اقتصادی، ارتباطات جهانی در حوزه اقتصادی از خصوصیات تهران به عنوان یک کلانشهر است. همدان در کنار تهران قابلیت رشد دارد که بخشی از فعالیتهای به کلانشهرهایی چون همدان، کرمانشاه و تبریز منتقل شود.
نگاه ما در مقابل مسائل در حال تبدیل شدن به نگاه پلیسی و امنیتی است. در ابعاد دیگر خوشنامی در کلانشهرها با گمنامی است. در اسلام تأکید شده در زندگی خصوصی مردم تجسس نشود. امروز در شهرهای کوچکتر نیروهای انسانی مطلوب را با سخنان بدون مبنا و جستجوهای نادرست از دست میدهیم که مشکل شرعی و قانونی دارد کلانشهر با مفهوم اجتماعی، نگرشهای کوتاه، خودکامه یا وسعت نظر کم محقق نمیشود به برطرف شدن این مشکلات کمک میکند. گذشت در تعاملات اجتماعی در دنیای بزرگتر افزایش مییابد و ما باید این مسأله را دنبال کنیم.
عراقچیان: ما به سمت کلانشهر شدن رفتیم، به جای بحث در عنوان، بررسی کنیم چه اقدامات بهتری انجام دهیم. وقتی به سمت کلانشهر میرویم، مدیران دریادل، نمایندگان با وسعت نظر، مدیران میانی با تجدید نظر در نگاهشان میخواهیم؛ شهروندان با درجه شهروندی بالا میخواهیم. در کلانشهر دیگر شهرنشین نمیخواهیم. باید تراز شهرنشینی را افزایش دهیم و آداب شهرنشینی رعایت شود.
فارس: مسأله تخصیص ردیف بودجه ملی برای کلانشهرها یکی از دلایل مهم برای کسب این عنوان است، این مسأله چقدر حائز اهمیت است؟
رحیمیفر: یکی از مزایای کلانشهر شدن استفاده از ظرفیتهای قانونی به ویژه بودجه است و تنها دلیل موافقت ما با آن نیست. همدان در چند سلسله پایتخت ایران بوده و ظرفیت بسیاری دارد. نباید از آن هراس داشت، اگر برای توسعه شهر برنامه داشته باشیم، مشکلات کمتر میشود.
عراقچیان: در قانون تمهیداتی ایجا دشده که کلانشهرها از بودجههای ملی استفاده کنند. همدان مرکز درمانی و مرکز دانشگاهی غرب کشور است و بار شهرها و دیگر استانها را به دوش میکشد و شهرداری همدان این هزینهها را تأمین میکند اما دولت باید این هزینهها را بپردازد در حالی که ما تا کنون کمکی نگرفتیم.
کمکها هم تهدید است و هم فرصت است. وقتی همدان مرکز درمانی میشود تنها برای پزشکان شغل و فرصت ایجاد نمیشود بلکه برای انواع خدمات هم فرصت ایجاد میشود اما اگر مدیریت نکنیم، حاشیه ایجاد میشود. امروز مشکل در مدیریت شهری هم وجود دارد که نتوانستیم، این حاشیهها را مدیریت کنیم.
رحمانی: ما برای بزرگ شدن نباید گدایی کنیم، باید از بودجهها و از اعتبارات تخصیصی استفاده کنیم، اما کلانشهر شدن قرار است به اقتصاد کشور کمک کند و نه سربار شود. نکته اینجاست در نگاه اقتصادی توزیع متوازن شهرها با عملکرد آنهاست. در اینجا نماینده عالی دولت در استان باید با سطح ملی هماهنگ باشد تا آسیب کلانشهر شدن به حداقل برسد. اسم کلانشهر به وجود نمیآورد.
فارس: مهاجرت به همدان به دلیل کلانشهر شدن و افزایش امکانات برای شهر همدان مشکلات مختلفی بهویژه در حوزه فرهنگی و اجتماعی ایجاد نمیکند:
رحمانی: برخی از مراکز و شهرها آمال زندگی برای افراد در جوامع کوچکتر است. همدان شهری مطلوب برای سکونت است که یا میتوان در آن ماند و یا برای مهاجرت به مرکز کشور از آن سود برد. این ویژگی همدان را دچار مشکلاتی کرده است. ما حریم شهری را مدیریت نکردیم. نه تنها در شهرداری بلکه در مسکن و شهرسازی نیز برای این مسأله فکری نشد و طرحها در محدودههای شهری تعریف شدند. البته امروز به این نتیجه رسیدند که طرح توسعه عمران، حریم و حوزه نفوذ، مطرح شود که قبلاً به آن توجه نکردیم و برنامهای نداشتیم. مهاجرت حق طبیعی آدمهاست. انتخاب محل زندگی جزء حقوق بشر است و البته دنیا نیز به دنبال پول واحد و برداشتن مرزهای جغرافیایی است.
مشکل اساسی ما در نظام بررسی کالبد ملی ایران است که حرکت جمعیتی را مشخص میکند. در کالبد ملی همدان را در محدوده زاگرس دیدند در حالی که ما هیچ وجوه مشترکی با زاگرس نداریم، بلکه بیشتر پیوندهای جمعیت ما با البرز است. اگر در وجوه اجتماعی از کلانشهر شدن بیم داریم، به این دلیل است که سطوح فرهنگی ما در زاگرس بالاتر است، اما با مهاجرت از کردستان، لرستان و کرمانشاه مواجه هستیم و مهاجر به حوزه البرز میفرستیم. این مسأله پیوندهای اجتماعی ما را بر هم میریزد و ما هیچ برنامهای برای آن نداریم.
امروز شهر ما را سیتیزنها و یا در تعریف علمی آن شهروندان درجه 2 از منظر تاریخ سکونت اداره میکنند، یعنی شهروندانی که در همدان سکونت نداشتند. زمانی مدیران استانهای کردستان، کرمانشاه و لرستان؛ همدانی بودند و امروز عکس این اتفاق رخ داده است. پس ما با یک تغییر مواجه شدیم. اگر از دیدی جامعهشناسی و فرهنگ بررسی کنیم، نکات گستردهای را باید در این حوزه به آن بپردازیم.
عراقچیان: بنده معتقدم نمیتوانیم مانع افزایش جمعیت شویم. نمیتوانیم مانع مهاجرت شویم، پس با شهری مواجه هستیم که هر چه جذابیت آن را افزایش دهیم، بیشتر هم مهاجرت خواهیم داشت.
کاووسیامید: اگر مناطق همدان و در نتیجه جمعیت را افزایش دهیم، به مشکلات فعلی کلانشهرهای امروزی میرسیم. به جای گسترش شهر، ایجاد شهر و شهرکهای جدید در زمینهای بایر و غیرقابل کشت ما را میتواند موفق کند. امروز همه میدانیم که آسیبهای اجتماعی در کلانشهرها بیشتر است. در حال حاضر یکسوم مردم همدان در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند و کلانشهر شدن آن را افزایش میدهد. افزایش جمعیت را در یک شهر جدید دنبال کنیم.
فارس: جمعبندی و سخن آخر...
رحمانی: کلانشهر شدن پدیده کاملاً طبیعی در رشد و توسعه زندگی شهرنشینی در یک دهه اخیر است. کلانشهر شدن همدان دارای دلایل عقلایی بسیار قوی است بهویژه در سطوح منطقهای و منطقه زاگرس. اما به نظر میرسد در شکل کلانشهر شدن همدان ما نیاز به اصلاحات در برنامهریزی کالبد ملی داریم تا پیوندهای جمعیتی حرکتهای جمعیتی موجود را از سمت زاگرس کمتر و به سمت البرز سوق دهیم؛ در آن زمان نگرانیهای ما در حوزه اجتماعی برای کلانشهر کمتر میشود.
نگاه به موضوع به کلانشهر شدن همدان زیرساختها را توسعه خواهد داد و مدیران قابلتری در سطح بالاتری را میطلبد. نگاه مدیریتی با رخ نمودن مجموعه شهری میخواهد که خلأ آن موجود است.
کلانشهر شدن عقلاییترین نگاه توسعهای به آینده همدان است. طبیعی است که سطح زندگی شهرها متفاوت باشد و این ناعادلانه نیست. برخورد یکسان با انسانهای غیر یکسان ناعدالتی است. این سیستم به اقتصاد کشور هم کمک میکند.
عراقچیان: زمانی جمعیت استان همدان 64 درصد روستایی و الباقی شهری بود، در دورهای این تناسب به 48 به 52 باز هم به نفع روستا رسید اما امروز 28 تا 30 درصد روستایی و مابقی شهری هستند. این پدیدهای است که نمیتوان مانع آن شد. افراد میل به بهبود وضعیت دارند. یکی از مواردی که باعث شده که جمعیت همدان افزایش یافته و بحث کلانشهر مطرح شده، همین مهاجرت از نقاط مختلف به شهر همدان است.
در شدن یا نشدن بحث نمیکنیم، این اسم مهم نیست، آسیبهایی مطرح است و ساختار بومی در حال تغییر و تحول است، مدیران باید به ارتقای کیفیت زندگی به لحاظ رفتارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی بیندیشند. یک واقعیت است که همدان قابلیتهای بسیاری دارد. از طبیعت بکر آن گذشته جاذبههایی مانند حل کردن اقوام دیگر در داخل خود را دارد.
برای تحقق این مهم اعضای شورای شهر نباید خود را نماینده شهرداری بدانند. متأسفانه امروز شورای ما شورای شهرداری است. اگر طرح جامع مدیریت شهری تعریف شود، اعضای شورای شهر نمایندگان واقعی شهر میشوند. وقتی این اتفاق رخ دهد سطح خرد و کلان شهر ارتقا مییابد. مزیتهای بالقوه را بالفعل میکنند. در مجموع امروز باید همدلی بیشتری ایجاد شود.
رحیمیفر: همدان کلانشهر هست. باید از این مسأله عبور کنیم، باید به سمت برنامه و کار کارشناسی حرکت کنیم، الگویی مناسب با توسعه همدان را متناسب با دادههای علمی دنبال کنیم. اختیار خود را به التماس ندهیم، شهر توسعه یافته داشته باشیم و افزایش کیفیت شاخصها زندگی را دنبال کنیم. تا مردم از سکونت در همدان لذت ببرند.
کاووسیامید: با کلانشهر شدن همدان به این معنا که وسعت و جمعیت آن را افزایش دهیم، موافق نیستم، اما اگر کیفیت زندگی در همدان و احساس رضایت با مؤلفههای مختلف ارتقا دهیم موافقم. با نگاه کلان در مؤلفههای مختلف برنامه داشته باشیم. افزایش جمعیت شهرنشینی یک تهدید است و نباید آن را افزایش دهیم و زندگی در روستا را دچار اختلال کنیم چرا که آسیبهای بسیار زیادی را به دنبال خواهد داشت. عدالت اجتماعی دچار اخلال میشوند. به عنوان مثال تا نیمه آبانماه در بعضی از مناطق سکونتگاههای غیررسمی معلم نداشتیم اما در روستاها دارای معلم از روز اول بودیم. بیمه روستایی آنها قطع میشود. دامداری و کشاورزی این افراد تعطیل میشود.
انتهای پیام/89040/ 40