به گزارش خبرنگار فارس از فسا، «جواد جعفری» شاعر مطرح فسایی که شاید او را با تخلص «سها» به خاطر بیاورید، دارای ۷ اثر منتشر شده است که کتابهای او بین مردم به عنوان آثاری شایستهتعریف در گردش است.
**فارس: لطفا بیوگرافی از خودتان به ما بدهید.
من جواد جعفری متولد سال ۱۳۲۳ از روستای کوشک قاضی شهرستان فسا هستم. تحصیلاتم را تا مقطع ابتدایی این روستا و مقطع راهنمایی در فسا گذراندم؛ پس از آن به علت علاقه زیادم به ادبیات برای ادامه تحصیلات به شیراز رفتم و دیپلمم را از مدرسه حاج قوام گرفته و پس از آن به سربازی رفتم.۴ ماه از دوران سربازیام را در پادگان و ادامهاش را بهعنوان سرباز معلم به روستاهای لار رفته و مشغول به تدریس شدم و در سال ۱۳۴۵ به استخدام آموزش و پرورش درآمدم؛ پس از انتقال به جهرم، در این شهرستان تحصیلاتم را در رشته زبان خارجه ادامه دادم.۲ سال پس از بازگشتم به فسا به عنوان معاون و رئیس آموزش و پرورش منصوب شدم و در حین این خدمات به مدت ۱۴ سال در دانشگاه آزاد شهرستان زبان انگلیسی را تدریس کردم.
**فارس: چرا تخلص «سها» را انتخاب کردید؟
از ابتدا به دنبال یک تخلص کوتاه بودم که راحت بتواند در شعر جای گیرد.در واقع این اسم در عالم خواب برای من تعیین شد؛ به این شکل که شبی در عالم خواب مرد مسنی را دیدم که مرا مخاطب قرار داد و گفت: چرا «سها» را انتخاب نمیکنی؟
این واژه در لغتنامه به معنای ستارهای کم نور در دب اکبر و دیگر معنی آن دوردست است و تعبیر من از آن به این شکل است: دور دست هستم چون به علت علاقه زیادی که به فسا دارم از تهران و شیراز به دور افتادهام و همچنین کم نور، زیرا با اینکه در جامعه ادبی حضور دارم اما اگر در مرکز شهر همچون تهران یا شیراز بودم، بیشتر دیده میشدم.
**از آثارتان بگویید.
۷ اثر منتشر شده دارم با نامهای «تب لحظهها» مجموع منتخب غزلیات، «یک کوچه نگاه» مجموعهای از 100 رباعی و تک بیت با مقدمه منصور رستگار فسایی و خط ابوالقاسم آوند، پلکانهای نقرهای» کتابی دارای ۷۰۰ صفحه که با سیما سلیمانپور آن را نوشتیم و در آن گذری به شعر شاعران فسا از قرن ۴ به بعد زدیم.
از دیگر کتابهای منتشر شدهام «جرس فریاد میدارد»، «بوی دست تو» مجموعهای از شعرهایی با قالب سپید و دوزبانه، «ساقههای سبز صبح» مجموعه دو بیتی با قالب قطعه و «مانا و ماندگارهای شهر مادریام فسا» که در آن مفاخر و مشاهیر فسا معرفی و گردآوری شدهاند، هستند.
**فارس: در حال حاضر کتابی در دست نوشتن دارید؟
بله! شبانه روز در حال نوشتن کتابی به نام «ترانک های تنهایی من» در قالب سپید هستم؛ البته من ۱۳ اثر دیگر آماده انتشار دارم.
**فارس: از حس و حال چاپ اولین اثرتون بگویید.
اولین کتاب منتشر شده من «یک کوچه نگاه» است. حس و حال بسیار جالب و ویژهای را آن بازه از زمان تجربه کردم، البته هرچه به جلوتر میروم حس میکنم که از هیچ، هیچترم و دائما این شعر از خواجه عبدالله انصاری را در ذهن دارم که میگوید:
من آب شدم سیراب دیدم خود را
دریا گشتم حجاب دیدم خود ر
آگاه شدم غفلت خود را دیدم
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
**فارس: شما چه قالب از شعر را بیشتر میپسندید؟
در تمام قالبها شعر میگویم اما علاقه و تخصص من در غزل و رباعی است.
**فارس: شعر کدام شاعر را بیشتر دوست دارید و میخوانید؟
از عصر امروز سهراب سپهری، فریدون مشیری و علیرضا قزوه و از شاعران قدیمی حافظ، سعدی و نظامی.
**فارس: آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
دیروز کتابی به دستم رسید از آثار دوست و همکار جهرمیام، صمد فرزیننیا به نام «سری بر آستان حافظ»که در حال حاضر مشغول به خواندن این کتاب هستم.
**فارس: از افتخاراتتان بگویید؟
تقدیرهای استانی و شهرستانی زیاد دارم. کتاب «جرس فریاد میدارد» که در آن 480 حکمت امام علی(ع) به ۴ زبان عربی، انگلیسی، فارسی و زبان شعرآورده و در ۵ جلد تألیف کردم؛ در جشنواره علوی که در مازندران برگزار شد این کتابم بین ۲هزار و 190 اثر ارسالی، جزء 50 اثر برگزیده شد.
**فارس: کدام کتابتان را بیشتر دوست دارید؟
مگر مادر میتواند از بین فرزندانش یک نفر را به عنوان کسی که بیشتر از فرزندان دیگرش دوست دارد، انتخاب کند؟
**فارس: یعنی واقعاً همگی آثارتان برایتان ارزش یکسان دارند؟
بلی! انتخاب از بینشان برایم واقعا سخت است اما فکر میکنم که کتاب «جرس فریاد میدارد» برایم کمی خاصتر است.
**فارس: نقش خانوادهتان در مسیری که قرار دارید به چه شکل است؟
تآثیر آن که صد درصد است. من از سمت خانوادهام بسیار درک شدم و اگر وجود آنها نبود من هیچ کدام از این کارها را انجام نمیدادم. این رباعی را نیز من برای همسرم سرودم:
آن شب که شهاب طره تاب آوردم
صد باغ ستاره در رکاب آوردم
آیینه گرفتم و به هم دستی ماه
در خانه خویش آفتاب آوردم
**فارس: از نظر شما یک کتاب خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
دارای نوشتار و رویهای بسیار جذاب، موضوع زیبا و اجتماع پسند، در بردارنده سلایق جوانان و دارای نکات انسانساز باشد.
**فارس: نظرتان راجع به شاعران جوان و تازه کار چیست؟
به قول منصور رستگارجوانان امروز نه تنها چیزی کم ندارند بلکه چیزی افزونبر ما نیز دارند و اگر به آنها چه از نظر مادی برای چاپ کتاب و نوشتههایشان و چه از نظر انگیزشی اهمیت داده شود، بنده که آینده خوبی برای قلمشان میبینم.
**فارس: حرف پایانی.
نکته آنکه قدرشناسی از سمت مسوولین و مردم کم است، نیاز است که مسوولین به مردم آگاهی بدهند تا شاعر و نویسنده دیده و شناخته شود. فرد نیاز دارد که شناخته شود و این ناشناس ماندنها برای ما درد است.
گفتوگو از زهرا زارعپور
انتهای پیام/