اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

خراسان رضوی

وحدت عماد

سرگذشت غریب پژوهش در سازمان‎ها

پژوهش در سازمان‌های امروز، سرگذشت غریبی دارد و به دلیل آشنا نبودن بسیاری از افراد و برنامه‌ریزان با این مسئله مهم، پژوهش‌ها درنهایت در قفسه کتابخانه‌ها جای می‌گیرند.

سرگذشت غریب پژوهش در سازمان‎ها

وحدت عماد، روزنامه‌نگار در یادداشتی در قالب یک داستان کاملاً تخیلی به مصائب پژوهش در جامعه امروز و سرگذشت غریب آن در سطح سازمان‌ها اشاره‌کرده است:

پرده اول؛ دغدغه‌های آقای «فلان»

آقای «فلان»، مسئول بخش فکر سازی یا همان طراحی و برنامه‌ریزی سازمان «بهمان» است. او انسان خوب و مهربانی است اما در تشخیص هندسه مفهومی یا شبکه مسائل حیاتی سازمان خود عملکرد چندان مناسبی ندارد. در ذهن او مسائل، نقطه‌ای و جزیره‌ای ظهور و بروز پیدا می‌کنند؛ ازاین‌رو سوگیری‌های محتوایی و عملیاتی که به همکارانش در سازمان پیشنهاد می‌دهد، هر بار به سمتی از هدف، مخاطب، موضوع و... غش می‌کند. بر اساس برنامه ابلاغی و بودجه در اختیار، آقای فلان می‌بایستی سفارش چند پروژه مطالعاتی را در راستای تحقق آرمان «سازمان پژوهش محور» پیگیری نماید. او بر اساس تجربیات و دانسته‌های خود که متأثر از مواجهه ناقص و ناهمگن او در قبال نیازها و مسائل اصلی سازمان است، اقدام به سفارش یک پژوهش به پیمانکاری در بخش خصوصی می‌کند. داستان ما ازاینجا آغاز می‌شود...

پرده دوم؛ مدیریت به سبک آقای «فلان زاده»

آقای «فلان زاده»، مسئول یک گروه پژوهشی و دانشگاهی است. او به‌واسطه آشنایی قبلی با آقای «فلان» جهت اجرای پژوهش داستان ما، به سازمان «بهمان» دعوت‌شده است. او چندان علاقه‌مند به واکاوی چیستی و چرایی انتخاب موضوع مذکور نیست و بلافاصله پس از پایان جلسه کوتاه خود با کارفرما، فرآیند آماده‌سازی این پژوهش را که متأسفانه فاقد جاذبه‌های مالی دلرباست، آغاز می‌کند. آقای فلان زاده آدم گرفتاری است و می‌بایستی چندین پژوهش دیگر را نیز به‌صورت هم‌زمان راهبری کرده و به نتیجه برساند. لذا از چند دوست خوب دیگر (با وقت آزادتر) کمک می‌گیرد؛ بی‌توجه به تجارب قبلی آن‌ها و تناسب سطح تحصیلات و علاقه‌مندی‌هایشان با موضوع محوری. مراحل مختلف پژوهش در تکه‌هایی جدا از هم به‌پیش می‌روند و آقای فلان زاده هم با تماس‌های تلفنی هفتگی خود، تلاش می‌کند تا نظارت حداکثری‌اش را بر عمده مراحل حفظ نماید. مدت‌زمان محدود قرارداد و عجله آقای «فلان» باعث می‌شود او مراحل مطالعاتی و علمی پروژه را کاهش دهد و در اسرع وقت سراغ بخش‌های میدانی پژوهشش برود...

پرده سوم؛ مجادله پرسشگرانه با آقای «فلان پور»

آقای «فلان پور» که دریکی از راهروهای سازمان «بهمان» مشغول قدم زدم است، به‌صورت اتفاقی با یکی از دوستان آقای فلان زاده که خود را پرسشگر پژوهش داستان ما معرفی می‌کند، روبرو می‌شود. از او درخواست می‌شود به سؤالات یک نظرسنجی که پرسشگر مذکور در دست دارد، پاسخ‌هایی دقیق بدهد. آقای فلان پور پس از مشاهده چند سؤال اول، با پرسشگر درباره موضوع موردپژوهش، شروع به گفتگویی چالشی می‌کند. به نظر او ترکیب سؤالات، سوگیرانه هستند و نمی‌توانند نظرات حقیقی‌اش را منعکس کنند. پرسشگر که فاقد تسلط کافی بر موضوع پژوهش است، از پاسخ دادن به گلایه آقای «فلان پور» بازمی‌ماند و این گفتگوی کوتاه پایان می‌یابد. آقای پرسشگر که برای چندمین بار با چنین واکنشی روبرو شده، خسته و کلافه تصمیم می‌گیرد حجم نمونه‌اش را تقلیل داده و با تسری نتایج پرسشنامه‌های تکمیل‌شده‌اش به سایرین، نسخه نهایی نتایج را آماده‌سازی کرده و تحویل آقای «فلان زاده» دهد.

پرده چهارم؛ آقای «فلان نژاد» و احترام به سنت‌ها

آقای «فلان نژاد» داور و ناظر این پروژه پژوهشی است. او پس از ارائه نسخه نهایی پژوهش از سوی پیمانکار مشغول مطالعه آن می‌شود. در چک‌لیست آقای فلان نژاد، روش‌شناسی سنتی پژوهش حرف اول را می‌زند. او به روال ارزیابی‌های دیگر خود در طول بیش از سه دهه اخیر، صرفاً چارچوب‌های کلی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد اما علاقه‌ای به اقتضائات خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... که بر موضوع این پژوهش سایه انداخته‌اند و دقت و تناسب روش‌های آماری مرسوم، مخاطب شناسی انجام‌شده و سایر متغیرهای علمی پروژه را با چالش مواجه می‌سازند، ندارد. او در همان نشست اول، مهر تائید خود را بر پژوهش می‌زند و...

پرده پنجم؛ پارافی که آقای «فلانیان»کرد

آقای «فلانیان» مدیر یکی از بخش‌های مخاطب محور و حساس سازمان «بهمان» است. نتایج پژوهش داستان ما با فعالیت‌های او و همکارانش ارتباط مستقیم دارد؛ ازاین‌رو نتایج نهایی در اختیارش قرار می‌گیرند تا به مطالعه آن‌ها بپردازد. آقای فلانیان درگیر جلسات سطح عالی است؛ لذا در اسرع وقت نامه الصاقی به پژوهش را به معاون خود پاراف می‌نماید. آقای معاون به یکی از رؤسای بخش‌های تابعه، آقای رئیس به یکی از کارشناسان مسئول در بخش و درنهایت، ارجاع نهایی به کارشناس سازمان رهنمون می‌گردد. در این فاصله بلند، پژوهش مذکور در هر ایستگاه، صرفاً تورقی تبرکی می‌شود و رکورد بیشترین حد تماس با آن در اختیار نیروی خدماتی قرار می‌گیرد که مسئول انتقال این محصول چند کیلویی میان اتاق‌های مختلف است! آقای کارشناس، پژوهش را به‌دقت مطالعه می‌کند اما میزان قرابت آن با حقایق میدانی و نیازهای سازمان متبوعه‌اش را بسیار کم ارزیابی می‌کند لذا از نتایج و پیشنهادهای پژوهش نمی‌تواند بهره‌برداری مطلوبی انجام دهد.

پرده پنجم؛ تنهایی‌های آقای «پور فلان»

آقای «پور فلان» مسئول کتابخانه سازمان «بهمان» است. او که اخیراً سفارش خرید چند قفسه تازه برای نگهداری پژوهش‌های درراه سازمان را به مقام مافوق خود ارائه داده است، گردگیری دوره‌ای پژوهش‌های وزین حوزه استحفاظی‌اش را به نحو احسن انجام می‌دهد. تنها مونس او در این محیط نخبگانی، رادیویی ترانزیستوری است؛ چراکه کارکنان سازمان چندان علاقه‌ای به پیمودن پله‌های فراوان طبقات زیرین ساختمان ندارند و...

انتهای پیام/ 70043

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول