اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

فارس گزارش می‌دهد

ماجرای یک دقیقه وقت اضافه/ سایه سرد تجملات بر گرمی شب یلدا

یک دقیقه وقت اضافه در هر لحظه و موقعیتی می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد اما در روزهای زندگی مردم ایران زمین و آذربایجانی‌ها یک دقیقه وقت اضافه بهانه‌ای بس شیرین برای دورهمی و چله‌نشینی است؛ یک دقیقه‌ای که سهم آخرین روز از فصل شورانگیز پاییزی باشد و مردم خونگرمی که دم را غنیمت می‌شمارند.

ماجرای یک دقیقه وقت اضافه/ سایه سرد تجملات بر گرمی شب یلدا

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، این یک دقیقه وقت اضافه برای خود ماجراهای بسیار دارد که گذر زمان و مقتضیاتش آن را در هر برهه به مسیری برده و رنگ و لعابی متفاوت‌تر از روزهای پیشینش داده‌اند.

شب یلدا که تنها یک دقیقه بلندتر از شب‌های دیگر سال است، در خطه آذربایجان بهانه‌ای است برای خانواده‌ها تا شبی را به عشق و صلح و صفا در کنار یکدیگر به خوشی بگذرانند و به آن چله‌ گجه‌سی می‌گویند و در واقع آغاز چله‌نیشینی‌ها در آذربایجان است که تا پایان سال ادامه پیدا می‌کند و در گذشته با مراسم مختلفی همراه بوده که گذر زمان آنها را دستخوش تغییر کرده و یا در چالش چشم و هم‌چشمی‌ها و گرانی و ارز گرفتار آماده است.

روزی روزگاری؛ چله‌نشینی

چله‌نشینی از روزگاران گذشته از سنت‌های قدیمی مردمان خطه آذربایجان بوده و این چله‌نشینی‌ها با شب یلدا آغاز می‌شد و تا آخرین روزهای سال ادامه می‌یافت؛ از این رو شب یلدا هم در این خطه از ایران زمین به شب چله معروف است.

کارشناس اسبق میراث فرهنگی آذربایجان شرقی نقل می‌کند: چله‌نشینی از سنت‌های قدیمی و زیبای آذربایجان‌شرقی بود که در واقع مرحمی بر زخم کساد اقتصاد زمستانی آن روزگاران به حساب می‌آمد.

منصور حمیدی تعریف می‌کند: اقتصاد مردمان این خطه در روزگاران گذشته بر محور کشاورزی بوده و زمستان که دوران بی‌رونقی بود، همگان را به تنگ می‌آورد و این چنین بود که مردم این خطه از ایران زمین با مراسم خاص به پیشواز بهار می‌رفتند تا با برگزاری مراسم مختلف و متنوع نوروزی روزهای سخت زمستانی را به سر آورند.

این کارشناس هنرهای سنتی یادی از سنت‌های فراموش شده آذربایجان کرده و می‌گوید: مراسم پیشواز نوروزی آذربایجان در روزگاران گذشته پس از شب یلدا آغاز می‌شد و به شب یلدا "چله‌گودی" همان چله بزرگ می‌گفتند و پس از 20 روز چله دوم آغاز می‌شد.

وی ادامه می‌دهد: مردمان آذری پس از برگزاری "چله‌گودی" که برای قرار دادن چله برگزار می‌شد، چهار، چهارشنبه آخر سال را که " چله چهارشنبه"، "سو چهارشنبه"( چهارشنبه آب)، "اوت چهارشنبه" (چهارشنبه آتش) و "آخر چهارشنبه" ( چهارشنبه آخر) می‌گفتند را به چله‌نشینی می‌پرداختند.

به گفته حمیدی، این چله‌نشینی‌ها غروب‌های سه‌شنبه برگزار می‌شد که خرید و بازار رفتن، بازی‌های خاص و بازی با حیوانات از جمله گرگ، خرس و میمون و نوروزی‌خوانی از جمله مراسم آن شب‌ها بود و این مراسم تا شب عید ادامه می‌یافت.

 

هندوانه سمبل شب چله

اولین خرید شب چله در خانواده‌های آذری هندوانه بوده و در واقع سمبل شب چله محسوب می‌شود.هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخ‌فامی، شادابی و سرزندگی است و مردم ایران و آذربایجان بر این باورند که خوردن هندوانه موجب مقاومت بدن در مقابل سرمای زمستان می‌شود.
 
خرید هندوانه برای شب چله شاید یکی از رسومی است که از دیرباز تاکنون بدون تغییر باقی مانده و از همین روست که می‌توان در میان خونچه‌های خانواده داماد برای خانواده عروس هنوز آن را مشاهده کرد.

معمولاً خانواده‌ها در منزل ریش سفید خانواده جمع می‌شوند و با شوخی‌ها و عبارت‌های خنده‌آمیز، کام یکدیگر را شیرین می‌کنند. ریش سفید خانواده در حالی که با چاقو هندوانه را می‌برد می‌گوید: « قادابلامیزی،بو گئجه کسدوخ»! (بلایای خودمان را امشب بریدیم!).

ادبیات و شعر مهمان دورهم نشینی‌های آذری‌ها

حضور و رنگ بوی شعرخوانی در چله‌نشینی آذری‌ها یکی از شیرینی‌های مجالس است که صفا و مهر خاصی را میان کوچک و بزرگ قسمت می‌کند.

بزرگترها و ریش‌سفیدان اشعار حیدربابایه سلام شهریار را خوانده و یاد ایام جوانی و شور و عشق روزهای گذشته را می‌کنند و جوانان هم در شیدایی پدران و گذشتگان سهیم می‌شوند.

قــــاری‌ننه گئجـه نــاغیل دینـــده

کولک قالخوب قاپ باجانی دوینده

 من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم

بیر گول آچوب اوندان سورا سولیدیم

در میان عامه مردم نیز «بایاتی»ها و اشعار منظوم متنوعی رواج دارد که از جمله آنها می‌توان به این «بایاتی» اشاره کرد:

چیله چیخار بایراما بیر آی قالار

پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار

گئدر باخار گودول ده یارماسینا

باخ فلکین گردش و غوغاسینا

در این میان فال حافظ پس از شعرخوانی‌ها به میان می‌آید و ریش‌سفید خانواده برای جوان‌ترها فال می‌گیرند به امید خیر و خوشبختی.


رونق بازار شب چله

در آخرین روزهای پاییزی و چند شب مانده به شب چله بازار رونق خاصی پیدا می‌کند و خانواده‌ها برای این شب هندوانه، آجیل، پشمک و انار و شیرینی می‌خرند.

از سوی دیگر تازه عروس و داماد ها هم خرید شب چله برای یکدیگر می‌کنند و از این روست که بازار پوشاک و طلافروشی‌ها و میوه و خشکبار در این شب‌ها داغ است.

آجیل هم یکی دیگر از ملزومات شب چله است. آجیل آذربایجان که به لحاظ کیفیت و تنوع، زبانزد خاص و عام است، همواره حضور موثری در این مراسم دارد.

در سال‌های دور تنقلات شب چله به تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم می‌شد و یا از اواخر تابستان تعداد زیادی هندوانه و خربزه را در تور گذاشته و آنها را از سقف مطبخ خانه آویزان می‌کردند تا در هوای آزاد خراب نشود و چون شب چله فرامی‌رسید آنها را پائین می‌آوردند.
 
اما اکنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان انواع آجیل‌های تشریفاتی همچون پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوه‌های گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را می‌توان مشاهده کرد.

خوانچه

«خوانچه» و یا به تلفظ «آذربایجانی‌ها»، «خونچا» به تحفه‌ای گفته می‌شود که خانواده داماد در شب یلدا برای خانواده تازه‌عروس می‌فرستد.

در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه می‌توان تحفه‌های رنگارنگ نظیر پوشاک، پارچه‌های حریر و گران‌قیمت، میوه‌ها و شیرینی‌های متنوع و آجیل را مشاهده کرد و برخی از آذربایجانی‌ها و به ویژه «تازه‌داماد» در چنین شبی سعی می‌کند ذوق هنری خود را به رخ خانواده عروس و به ویژه عروس‌خانم بکشد و این چنین است که هندوانه را به شیوه زیبا، جالب و شورانگیزی، تزئین می‌‌کند.

شب یلدا در این روزها

چله‌نشینی‌ها گرچه میراث فرهنگی پدران و مادران این سرزمین بوده و دورهم‌نشینی‌ها را مرحمی برای بی‌رونقی اقتصاد می‌دانستند تا در کنار هم روزهای سخت را به شیرینی بگذراندند اما به نظر می‌‌‌سد، تنها میراث‌دار اسم و رسم این سنت‌ها هستیم و چشم و هم‌چشمی‌ها چاشنی بر روح این فرهنگ شده تا آن سختی جای این شیرینی را بگیرد.

روزهایی که بی‌رونقی ایام آن کم از گذشته ندارد اما اصرار به داشتن سفره‌ای رنگین در شب یلدا صف‌های طویل مقابل آجیل‌فروشی‌ها را از یک هفته پیش، پررونق کرده تا دستی بر آتش افزایش حباب‌های معروف ِ بازاری داشته باشند که هر آن منتظر است تا علت اوج بی سر و سامانش را متوجه خود مردم کند.

با این حال این روزها مراسم شب چله در برخی از روستاها و شهرهای کوچک آذربایجان بر خلاف تبریز و دیگر شهرها به همان صفا و شیرینی گذشته باقی است. 

حمیدی نقل می‌کند: جمع شدن دور کرسی، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجان‌انگیز نظیر اسب‌سواری، تیراندازی از جمله آنهاست.

وی می‌گوید: حتی وقتی ساکنان ساده و بی‌ریای روستا دور کرسی جمع می‌شوند، دست از شوخی‌ها و نقل روایات و «تاپماجالار» و «بایاتیلار» برنمی‌دارند که مهم‌ترین شاخصه و شیرینی این شب‌ها همان تاپماجالار (معماها) و بایاتیلار (دوبیتی‌های آذری) است که جوانان شهری با تمرکز در گوشی‌های هوشمند در جستجوی گمشده خود؛ داشته‌های خود را نیز در این شب از دست می‌دهند.

با این اوصاف به نظر می‌رسد شرایط نامساعد اقتصادی که روزگاری با تدبیر پدران و مادران خوش قریحه‌مان، فرهنگی را ریشه داد که هم پیوندهای اجتماعی و خانوادگی را حفظ می‌کرد و از سوی دیگر حافظ شعر و ادب و میراث گذشتگان خود بود، با تغییر رفتار و سبک زندگی‌ها در دنیای کنونی باعث شده تا از آن ریشه فقط پوسته‌ای باقی بماند و همان بهانه اقتصادی دردی بزرگ شود و فرهنگ نامانوس دیگری را به وجود آورد.

گزارش از یاسمین مولانا

انتهای پیام/ر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول