به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، به روایت اسناد و مدارکی که تا کنون ارائه شده است، همدان در تحولات سیاسی، اجتماعی ایران معاصر همواره نقش بسزایی داشته است چه از زمان مشروطیت که همدان از نخستین ولایاتی بود که حرکت خود را آغاز کرده و چه در دوران آغاز نهضت اسلامی تا پیروزی غرورآمیز انقلاب اسلامی در سال 1357.
با توجه به جستوجوهایی که «فریدون آدمیت»، مورخ سرشناس مشروطیت در کتاب «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» نشان داده و فصلی از آن را به حرکت همدان اختصاص داده است، این خطه نخستین ولایتی بود که در زمان مشروطیت حرکت نسبتاً متشکلی علیه اربابان و ملاکان در آن انجام شده است؛ سهم اصلی این حرکت را عنصر کاسب، پیشهگر و تاجر داشتند و وکیلالرعایا که از بازرگانان آن روزهای همدان بود، مسؤولیت عمدهای را بر عهده داشت همانطور که ظهیرالدوله حاکم همدان در کتاب خاطرات خود، او را مردی وطنپرست و شریف معرفی میکند.
داد مردم همدان از خوانین در انقلاب مشروطیت
در آن زمان حرف مردم این بود که مالکهای همدان که به «خوانین سته» معروفاند تمام املاک رعیت را به زور از دست آنها گرفتند، مردم همدان که این افراد را «شداد» خواندهاند- ناصرالملک، سردار اکرم، بهاءالملک، ضیاءالملک، امیر تومان و امیر افخم- میگویند: اینها محصول غله را احتکار میکنند که به بهای گراف {گران} بفروشند. حتی خوراک سالانه اهالی همدان را که دست بالا سی و شش هزار خروار است به بازار نمیرسانند.
مردم همدان میگویند، مالکین گندمی را که در انبار حبس و احتکار میکنند آخر سال ضایع میشود و به رودخانه میریزند، اما از فروش آن به مردم دریغ میورزند؛ و سالهاست که ما را گرفتار قحط و غلا ساختهاند.
مردم آن روز معتقد بودند تا زمانی که اختیار رعایا با همان شش نفر است، گندم ارزان نمیشود. تقاضای مردم این بود که گندم را به خودشان بدهند و از قرار خرواری 10 تومان بگیرند و این رعیت گرسنه را از بلای قحط و غلای مصنوعی ارباب املاک برهانند.
بنا به گزارش فریدون آدمیت، این اتفاقات مقارن با اعلام مشروطیت بوده است. اما انتخابات عمومی هنوز انجام نگرفته بود، اما مجلس فواید عمومی همدان سخت در کار بود و روزنامه منتشر میساخت و بیشتر مطالبش به مسأله گندم و حمله به ملاکان همدان اختصاص داشت.
این عرض حال را مردم به دولت تازه برآمده مشروطیت به ریاست مشیرالدوله مینویسند و از او مدد میجویند. ظهیرالدوله حاکم نیکسرشت همدان هم که در آن زمان با مردم همدل بود نیز به مشیرالدوله مینویسد: «ملاکین این ولایت پنج- شش نفر خوانین بیانصاف هستند که دیگر زمین خالی برای رعیت باقی نگذاشتهاند. تمام محل زراعت منحصر به آنهاست.» هر چند در این بحبوحه ظهیرالدوله و مشیرالدوله موفق میشوند به پشتیبانی مردم خوانین را مجبور به قبول خواست آنها کنند، اما همانطور که از این اسناد بر میآید دغدغه نخستین مردم همدان در آن زمان نان بوده و از دولت میخواهند که به جور و ظلم خوانین پایان دهد.
انقلاب اسلامی زیر بیرق روحانیت به پیروزی رسید
آغازگر نهضت اسلامی و تمامکننده نهایی آن روحانیون و مذهبیونی بودند که زیر بیرق یک روحانی انقلاب را به پیروزی رساندند( مقدمهای بر انقلاب اسلامی، صادق زیباکلام- انتشارات روزنه- 1390). همدان نیز با شروع قیام حضرت امام خمینی(ره) علیه رژیم ستمشاهی، همنوا با مولا و مقتدایشان در صف مقدم علیه مظاهر ظلم و استبداد حضور داشته و با تأسی به ولایت مطلقه فقیه به مبارزه با رژیم طاغوت پرداختند.
با شروع دهه 50-1340 روحانیت فهیم همدان و روشنگر در استان، با محوریت حضرت آیتالله معصومی همدانی معروف به آقای آخوند، مردم را هدایت کرده و اوامر حضرت امام خمینی(ره) را از منابر و تکایا به گوش مردم میرساندند. مرحوم آقای آخوند و شهید محراب آیتالله مدنی نقش محوری در شکل گیری انقلاب در همدان داشتند.
تعطیلی بازار همدان در چهلم شهدای تبریز
پس از واقعه خونین در قم و تبریز در زمستان سال 1356 و تجمیع نظر روحانیون همدان با محوریت آقای آخوند، برگزاری مراسم عید نوروز سال 57 تحریم و در همین راستا مراسمی تحت عنوان چهلم شهدای تبریز در مسجد جامع همدان برگزار شد که طی آن تمام بازار همدان به حالت تعطیل درآمد و جمعیتی بالغ بر چندهزار نفر گرد هم آمدند که با حمله گسترده نیروهای شهربانی و ساواک مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تعداد زیادی دستگیر و روانه زندان شدند.
همچنین طی مراسمی دیگری که در تاریخ 19 اردیبهشت سال 57 به وقوع پیوست جمعیت کثیری از مردم همدان در مسجد جامع شهر گرد هم آمده و ضمن سر دادن شعارهایی علیه رژیم نسبت به کشتار در برخی شهرها اعتراض خود را اعلام کردند که باز هم با هجوم گسترده و شلیک تعداد زیادی تیر هوایی توسط شهربانی و ساواک مراسم به هم خورده و تعداد زیادی دستگیر و مجروح شدند. از آن پس دامنه تعطیلیها بسیار گسترده و بعضاً هرچند روز یکبار به وقوع میپیوست و نمونه بارز آن تعطیلی کلی بازار همدان به مناسبت بزرگداشت پانزدهمین سالگرد حادثه خونین 15 خرداد سال 1342 بود.
سردادن شعار مرگ بر شاه در همدان
اما نقطه عطف انقلاب اواخر تیرماه و اوایل مرداد ماه سال 57 روی داد، آیت الله آخوند همدانی دارفانی را وداع گفت و مراسم تشییع آن مرحوم در روز چهارم مردادماه، با شکوه هر چه تمامتر و با حضور دهها هزار نفر از مردم همدان انجام شد. در این مراسم نخستین بار شعار «مرگ بر شاه» در همدان سرداده شد و در باغ بهشت همدان بین مردم و ساواک درگیری به وجود آمد و عدهای شهید شدند.
پس از رحلت مرحوم آقای آخوند، شهید مدنی که دوباره به همدان بازگشته بود، ابتکار عمل را به دست گرفت و حرکت را ادامه داد. به هر روی انقلاب خونبار اسلامی پس از سالها مجاهدت و جانفشانی مردم در سایه رهبری پیامبرگونه خمینی کبیر و همراهی روحانیون متعهد به بار نشست و به عنوان اعجاز بزرگ قرن بیستم پا به عرصه نظام جهانی گذاشت.
نکته مهمی که در این میان نهفته است، تفاوت خواستههای مردم همدان در مشروطیت و انقلاب اسلامی است. اگر در آن زمان خواسته اصلی مردم برطرف کردن قحطی و گرسنگی بود امروز مردم همدان دغدغه دین داشتند.
نقش سید صادق حجازی در مخالفت با لایحه انجمن ایالتی و ولایتی
یکی از فعالیتهای همدانیها، مخالفت با لایحه انجمن ایالتی و ولایتی بود که شاه آن را به راه انداخت. شخصیت برجستهای که در این زمان بر اساس اسناد ساواک فعالیت میکرده است سید صادق حجازی است . در اسناد ساواک آمده است: «با آنکه نامبرده مستخدم دولت بوده اما عملاً هدفش مخالفت با دولت بوده و با روحانیون هم آهنگ بوده و محصلان را به پیروی از دستور روحانیون تشویق میکرده است.» بسیاری از گزارشهای ساواک این مهم را تأیید میکند.
می توان دیگر خواسته همدانیها را در واکنش به اعلامیهای دانست که در سال 42 پخش شد. اعلامیهای که در آن حضرت امام اعلام میکند: «این پادشاه ظالم میخواهد اسلام را ریشهکن کند و مقصودش از بین بردن اسلام است و بر هر مسلمی لازم است که دفاع کند و این ظلم را از جامعه مسلمانان برطرف کند.» (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد اول، ص 57)
پس از آن جامعه روحانیت همدان در سال 42 با شنیدن تصمیم هجرت علما به عتبات، اعلام آمادگی میکند( همان، ص 63). در نامه دیگری که امضاء 180 نفر از روحانیون و معتمدان شهر همدان بر آن است، همدانیها پشتیبانی خود را از مواضع علما به خصوص حضرت امام(ره) اعلام میکنند( همان، ص 72).
این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت و همدان را به نخستین شهری بدل کرد که مجسمه شاه را از میدان مرکزیاش به پایین کشید و در روز 21 بهمن ماه مانع از پیوستن ارتش به حکومت نظامی تهران شد و در نهایت یومالله 22 بهمن فرا رسید.
بررسی اسناد نشان میدهد، که مردم همدان این بار درد دین دارند و در لبیک به حضرت امام برای اصلاح جامعه قدم در راه مبارزه نهادهاند و به دنبال تحقق شریعت اسلام در تمامی ارکان جامعه از دولت تا ملت هستند.
=========
علی پنبهای
=========
انتهای پیام/89040/ 40/ق