خبرگزاری فارس، گروه اندیشه: پیشرفت علمی برای کشورهایی که در صدد به دست آوردن قدرت هستند، امری بسیار حیاتی است. اما از سوی دیگر یافتن قدرت علمی در صحنه بینالمللی با هویت و شخصیت ملی در نقاطی دچار تعارض میشود. از جمله کشورهای مطرح دراین زمینه در سالهای اخیر چین بوده است. اختلافات چین و آمریکا در پیشرفت علمی، وجوه سیاسی آشکاری دارد و دو کشور را در دو راهیهایی قرار میدهد.
تحلیل ۱۷.۲ میلیون مقاله در سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۸ توسط یک ناشر ژاپنی (Nikkei) و یک ناشر علمی (Elsevier) نشان داده است؛ در ۲۳ حوزه از ۳۰ حوزهی شلوغِ علم که بیشترین تمرکز بر روی آنهاست؛ بیشترِ مقالات توسط چین تولید میشوند. با وجود کیفیت بیشتر مقالات آمریکایی، چین توانسته است، ۱۱ درصد تأثیرگذارترین مقالات در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ را به خود اختصاص دهد. دولتهای اقتدارطلب، تاریخی طولانی در بکارگیری علم برای سرکوب مردم دارند. دولت چین هم از تکنیکهای هوش مصنوعی (مثل شناسایی چهره) برای کنترل شهروندانش استفاده میکند. برای دیگر کشورها ممکن است این امر ترسناک باشد که اغلب این موفقیتهای علمی در دست حزب کمونیست قرار بگیرد، اما به هر حال تقلاهای علمی چین در حال حاضر چندان هم یکطرفه نیست. در آغاز اگرچه علم چینی بیشتر به معنی متمرکز بر تسلیحات و سرکوب بود اما در حال حاضر چیزهای بیشتری هم در علم وجود دارد که جهان بتواند از چین کسب کند.
با این حال اگر علم در چین قرار است به این حوزههای جدید وارد شود آیا این امر در نهایت موجب تغییر ناخواستهی چین نخواهد شد؟ در این شرایط صحبت از پروژهی ملی در علم به چه معناست؟ رییسجمهور چین از علم و تکنولوژی به عنوان یک پروژهی ملی یاد میکند و در این چارچوب میتوان پرسید، آیا شوونیسم امتیازی برای علم به حساب میآید یا خیر. آیا خلاقیت، تخصص و ایدههای خوب احترامی برای مرزهای ملی قائل میشوند؟ پژوهش علمی در تیمهایی رخ میدهد که ممکن است شامل دانشمندان زیادی از اقصی نقاط جهان باشند. اگرچه در برخی حوزههای علم رقابت و محرمانگی وجود دارد اما به طور کلی علم در انزوا رشد نخواهد کرد. دانشمندان نیازمند دیدار چهره به چهره و تبادل یافتههای خود در عرصههای فراملی خواهند بود. علم محض در عین همکاری و مبادله شکوفا خواهد شد. از سویی، ممکن است برخی در غرب به واسطه پیشرفتهای علمی چین احساس خطر کنند اما در نهایت همکاری و مبادلات علمی بهترین شیوه برای اطمینان از مسئولیت و شفافیت علمی چین نیز خواهد بود. از این حیث دولت چین در معرض آزمونی بزرگ قرار دارد. دولت چین یا باید کم شدن سرعت رشد علم را بپذیرد یا به دانشمندانش آزادی ارتباطات بین المللی را اعطا کند.
رشد و پیشرفت علمی در انزوای ملی رشد نخواهد کرد. یا در آینده سرعت رشد علمی چین بخاطر انزوای دانشمندانش کم خواهد شد و بلندپروازیهای علمیاش فروکش خواهد کرد یا دولت چین ناچارخواهد شد به دانشمندانش آزادی مبادلات علمی بینالمللی بدهد. اعطای آزادی در مبادلات بینالمللی به دانشمندان آیا ماهیت سیاسی چین را تغییر خواهد داد؟
صد سال پیش، موجی از اعتراضات دانشجویی در شهرهای بزرگ چین شکل گرفت. رهبران جنبش ۴ می با ناامیدی پس از صدسال افول خواهان کنار گذاشتن آیین کنفوسیوس و وارد کردن پویایی غرب شدند. آنها مدعی بودند که چین، وقتی مدرن خواهد شد که «آقای کنفوسیوس» جای خود را به «آقای علم» و «آقای دموکراسی» بدهد. امروز کشوری که دانشجویان ۴ می به ساختنش کمک کردند، بیشتر از هر زمان دیگری در پی عظمت ملی است. فرود سفینهی چینی در بخش تاریک ماه در سوم ژانویه برای نخستین بار در تاریخ فضانوردی، نشانهای از جاهطلبی بلندپروازانهی چین است. رهبران امروز این تصور را رد میکنند که علم به دموکراسی تعلق دارد. برعکس، رییسجمهور ژی جینپینگ بر آن است تا به تحقیقات پیشتاز علمی پر و بال دهد، حتی در شرایطی که حزب کمونیست حوزه سیاست را در کنترل شدید خود دارد. در حالی که رقابت بین چین و آمریکا به شدت در حال افزایش است، بسیاری در غرب از این هراس دارند که ژی جینپنگ در این زمینه به موفقیت دست یابد. اما چین با دوگانهای اینچنین روبروست، که ممکن است در آینده برای آن مسائلی را پدید آورد.
انتهای پیام/