اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

تفریح و نشاط

خانه شهید مدرس خانه همه ملت ایران است

کوچه میرزا محمود وزیر، خانه چشم‌نواز کم ندارد. اما خانه مرحوم شهید سیدحسن مدرس نگین انگشتری این عمارت‌های قاجاری است که در گوشه و کنار محله سرچشمه کنار هم نشسته‌اند. در ماه رمضان می‌توانید از برنامه تلاوت قرآن و تواشیح‌خوانی در آن بهره ببرید.

خانه شهید مدرس خانه همه ملت ایران است

گروه تفریح و نشاط؛ معصومه اصغری: نگاه به آسفالت لک و پیس‌دار کوچه دق الباب می‌کنیم. در چوبی گردویی رنگ که باز می‌شود خنکای آجر‌های ختایی آب خورده کف حیاط حال‌مان را سرجایش می‌آورد. از هشتی به حیاط اصلی پاگشا می‌شویم. اینجا گعده همه آن چیزهایی است که کنار هم  به یک حیاط اصیل ایرانی معنا می‌دهد. حوض مستطیل شکل فیروزه‌ای،گل‌های شتک خورده و با طراوت شمعدانی در گلدان‌های سفالی، آجر چینی پلکان‌های بی‌طارمی  و سردرها و پنجره‌هایی که پرده‌های پروانه‌ای تترون سفید آن‌ها را مستتر کرده‌اند. استاد نصرالله حدادی تهران شناس به روا اشاره‌ای به روح خانه می‌زند. می‌گوید درست است که این خانه کم و کسری در معماری ندارد اما این همه آنچه در این منزل با آن سرو کار داریم نیست. یادمان نرود اینجا خانه وکیل مردم بود.کسی که به حق یک مجتهد نامی بود و در عین حال در زهد و تقوا و دیانت و سیاست همتا نداشت.

 

این خانه شبیه به صاحبش است

جبهه غربی ساختمان با  مطبخ و متعلقاتش از حیاط اصلی جدا مانده است. اتاق‌های زاویه و گوشواره منزل بیخ گوش شاه نشین اصلی کناره گرفته‌اند و فاصله‌شان به درستی با بیرونی خانه رعایت شده است. نصرالله حدادی می‌گوید همیشه از دیدن آثار معماران قدیم کیفور می‌شود چرا که برای هر مسئله‌ای در ساختمان سازی اندیشه‌ای داشتند و جای هر بخش از خانه را به درستی تعیین می‌کردند: «ما در گذشته معماری بسیار باحیایی داشتیم. این طور نبود که مثل حالا در خانه که باز می‌شود تا ته ساختمان در دیدرس نامحرم باشد. حیاطی که مطبخ در آن قرار داشت دورترین بخش خانه به بیرونی بود و دقیقا کنار دست اندورنی ساخته می‌شد. این جانمایی به زن خانه این آسایش را می‌داد که با البسه راحت و بی‌حجاب سفت و سخت آشپزی کند و به رتق و فتق امور منزل برسد.»

 

محل مراجعه فرادست و فرودست

نصرالله حدادی می‌گوید مرحوم مدرس تعدد زوجات نداشت و تا آخر عمر با یک همسر سر کرد:

«این خانه در تهران شبیه ندارد. درست مانند خود مرحوم مدرس است که تنها شبیه به خودش است. این مجاهد حتی با روحانیون زمانه خود هم ساخت و پاختی نداشت. به هیچ کسی باج نمی‌داد و همواره جانب اسلام و نفع مسلمین را می‌گرفت. این خانه و بیرونی آن در طول روز پاخور فرادستان و فرودستان می‌شد. سردار سپه، مصدق، وثوق الدوله، اخگر و ملک ‌الشعرای بهار از چهره‌های سرشناسی بودند که متصل به این خانه آمد و شد داشتند. در عین حال آن شهید وقت استراحت برایش باقی نمی‌ماند و بعد از این جلسه‌های مهم که معمولا در آن‌ها زیر بار حرف زور نمی‌رفت نوبت به دیدار با فرودستان می‌رسید. مردم کوچه بازار بی‌نهایت دوستش داشتند و برایش احترام آقای محله را قائل بودند. وقت و بی‌وقت دق الباب این خانه به صدا در می‌آمد و کسی با درخواستی به بیرونی آن راهنمایی می‌شد تا آیت الله از راه برسد و گره از کلاف سردرگم کارش باز کند.»


ارادت به صاحب الکفایه

از پلکانی که به جای طارمی گلدان‌های شمعدانی روی لبه‌هایش گذاشته‌اند وارد شاه‌نشین خانه می‌شویم. جایی که با یک چرخ زدن می‌توانید اسناد و مدارکی که از مبارزات و مراسلات و عکس‌های مرحوم مدرس باقی‌مانده را ببینید و با اندیشه او بیش از پیش آشنا شوید. روی گوشه‌ای از یک دیوار عکس غریبی از«آخوند خراسانی» صاحب الکفایه را نشانده‌اند. روحانی که ذهنی درخشان داشت و مدرس با حاشیه‌ای  که بر کتابش نوشت ارادتش به او را آشکار کرد. در قاب‌های بزرگی که به دیوارها آویخته شده گزیده‌هایی از سال‌شمار زندگی مرحوم مدرس آمده که مخاطب با خواندن آن‌ها در جریان خط سیر فکری و مبارزاتی آن مرحوم قرار می‌گیرد.

 

از ترازوی علاف‌ها تا سماور ذغالی نیکلا

در گوشه و کنج اتاق‌های تو در تو با سلیقه‌ای تمام عیار وسایل قدیمی که روزگاری در این خانه کاربرد داشته را به نمایش گذاشته اند. ترازوی علاف‌ها، تاپو‌های سفالی، خمره‌های شیشه‌ای پیزور بندی شده و انواع چراغ‌های والور و گردسوز و سماورهای ذغالی در سرداب و زیر زمین خانه هر بیننده‌ای را به یاد سال‌های دور می‌اندازد. آب انبار و سرداب خانه که روزگاری از قنات معروف حاج علیرضا در سرچشمه پر و خالی می‌شد حالا کاربری سفره خانه پیدا کرده است و بازدید کنندگان بعد از تماشای حیاط‌های موازی و شاه نشین و بیرونی و اندورنی خانه می‌توانند برای نفس چاق کردن و شربت و چای نوش جان کردن روی تخت‌های چوبی اینجا آرام بگیرند و چند دقیقه‌ای در جایی که گذشتگان این خانه تابستان‌های‌شان را در آن سپری می‌کردند زندگی کنند.

 

اینجا دارالقرآن همه مردم ایران است

تا پیش از سال 93 کلون‌ها و گل میخ‌های درب این خانه به خاک نشسته بود. آجرهای ختایی و قزاقی خانه زیر علف‌های هرز انبوهی پوشیده شده بودند. شیشه سالمی به درب‌های چوب راش و گردوی عمارت نمانده بود و نم و نا در مطبخ و سرداب بیداد می‌کرد. 5 سال پیش بود که «حاج محمد انصاری» به باز زنده‌سازی این بنا همت کرد.کار مقاوم سازی دو سالی به طول انجامید. بعد سرپا شدن ملک ،آقای انصاری کاربری دارالقرآن و موزه و کتابخانه را برای حیاط‌های سه گانه این ملک در نظر گرفت . حالا خانه شهید مدرس خانه همه ملت ایران شده و ورود به آن برای همه اقشار آزاد است.

 

بسیاری از برنامه‌های گروه فرهنگ و معارف صدا و سیما در خانه چشم‌نواز شهید مدرس تصویر برداری می‌شود. برنامه جزءخوانی قرآن کریم به طور مستمر و همه روزه از ساعت 3 بعد از ظهر تا 7 عصر در این مکان برگزار می‌شود. 2 ساعت ابتدایی این برنامه ویژه خانم‌هاست و بعد از آن آقایان می‌توانند از برنامه ترتیل خوانی قرآن کریم بهره‌مند شوند. قرائت قرآن کریم و تواشیح خوانی از دیگر برنامه‌هایی است که در برنامه افطاری ساده این خانه_موزه برگزار می‌شود و شرکت در آن برای عموم آزاد است.

 

مسیرهای دسترسی :

خانه موزه شهید  مدرس  در خیابان امیرکبیر شرقی و در کوچه میرزا محمود وزیر قرار گرفته است. می‌توانید از خیابان ری و یا چهارراه سرچشمه خودتان را به این دارالقرآن برسانید. ایستگاه متروی بهارستان فاصله زیادی با این مرکز ندارد. خطوط تاکسی‌هایی که از خیابان ری به سمت خیابان امیرکبیر در تردد هستند هم می‌توانند شما را به این منزل برسانند. بازدید از خانه موزه مدرس ۵ هزار تومان هزینه دارد  و از ساعت 10 تا ۱۸ هر روز می‌توانید مهمان آن شوید.

 

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول