اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  زنجان

آسیب‌های احتمالی ِتشکل‌های دانشجویی درچیست؟

کوتاهی تشکل‌های دانشجویی چه بوده که نتوانسته‌اند به خروجی‌های مطلوب خود دست پیدا کنند؟ به بیان دیگر که متناسب با موضوع نوشتار است، آسیب‌های احتمالی ِتشکل‌های دانشجویی درچیست؟

آسیب‌های احتمالی ِتشکل‌های دانشجویی درچیست؟

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، در یادداشتی که طرف مهدی عزیزوند برای خبرگزاری رسیده است آمده؛  

در این سلسله نوشتار سعی داشتیم که تشکل‌های دانشجویی و آسیب‌های مورد ابتلای آنها را مورد کنکاش قرار بدهیم و راه حل‌های احتمالی را بیان کنیم، مدتی در این مثنوی تاخیر افتاد ولیکن اکنون به ادامه نوشتار می‌پردازیم. 
در قسمت اول‌، سوالی را مطرح کردیم و آن سوال این بود که ما از ابتدای تاریخ انقلاب اسلامی تا کنون افراد زیادی را می‌یابیم که در ابتدای راه، معتقدِ به آرمان‌ها بوده ولیکن در نیمه راه بازگشت را ترجیح داده و چه بسا در بسیاری از اظهارنظرهای خود، عملکرد خود در ابتدای راه را نیز مورد نقد قرار می‌دهند و اظهار پشیمانی می‌کنند.

از طرف دیگر اکثر این افراد از خروجی‌های منتسب به تشکل‌های دانشجویی بوده‌اند و کنار هم گذاشتن این دو مطلب کافی است تا سوالی برای اذهان دغدغه مند ایجاد شود.

آن سوال این است که مگر کوتاهی تشکل‌های دانشجویی چه بوده که نتوانسته‌اند به خروجی‌های مطلوب خود دست پیدا کنند؟! به بیان دیگر که متناسب با موضوع نوشتار است، آسیب‌های احتمالی ِتشکل‌های دانشجویی در چیست؟!  
پاسخ عمیق این سوال مبتنی بر دیدگاهی از انسان شناسی ِ اسلامی است، به بیان دیگر ما باید ابتدا دیدگاه درستی از انسان، مبدا و مقصد و عوامل حرکت و ایستایی‌اش به دست آوریم تا بتوانیم طرحی کلی از انسان را در ذهن خود ترسیم کنیم و جایگاه تشکل‌های دانشجویی را در این سیر حرکتی بسنجیم و کاستی‌ها و کوتاهی‌های احتمالی آن را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم. 
از دیدگاه اسلام، اصلی‌ترین عامل حرکت انسان، علم و بینش است، به طوری که به دفعات مختلف می‌یابیم که قرآن، پیروان خود را به تدبر و تفکر و کسب بصیرت فرا می‌خواند و خود قرآن نیز مملو از استدلال‌های مختلف و متعدد در زمینه‌های مختلف اعتقادی است.

این بدین معناست که برای حرکت انسان به سمت مقصد، علم و بینش شرط لازم است، اگر چه که شرط کافی نیست و باید شروط دیگری نیز به عنوان مکمل مد نظر قرار گیرند. 
علم مانند فانوسی است در دل تاریکی، که رهروان را به سمت حقیقت راهنمایی می‌کند و مقصد و مسیر را برای آنها نمایان می‌سازد. 
اگر کسی بدون علم به دل مسیر بزند، در پستی و بلندی‌های مسیر دچار دلزدگی و ناامیدی خواهد شد و حتی اگر دارای همتی عالی باشد، پس از طی صدها کیلومتر می‌یابد که به جای اینکه به سمت شمال حرکت کند، راه جنوب را در پیش گرفته و فرسنگ‌ها از مسیر دور افتاده است. 
اما چه علمی برای این مسیر نافع است؟! و تشکل‌های دانشجویی باید چه رویکردی نسبت به این علوم داشته باشند؟! 
آنچه که به نظر می‌رسد سه نوع بینش و آگاهی بر هر مسلمانی لازم است تا مسیر خود را گم نکند و بتواند گام‌های خود را استوار بردارد. 
1-جهان بینی: اصلی‌ترین نوع بینش و بصیرت، در حقیقت علم به جایگاه انسان در جهان است، بدین صورت که انسان، جهان را چه گونه می‌بیند و می‌یابد؟ آیا برای جهان مبدا و مقصدی قائل است یا خیر؟ اگر این جهان مبدأ دارد این مبدأ کیست؟ اگر مقصدی دارد این مقصد کجاست؟ 
همانگونه که مستحضر هستید این سوالات، در حقیقت اساسی‌ترین و کلیدی‌ترین سوالات ذهن هر انسانی است و هرگونه پاسخ به این سوال‌ها، می‌تواند زندگی انسان را متحول کند.

اگر ما عالم را در ماده منحصر کنیم و برای آن مبدأ و مقصدی قرار ندهیم قطعا سبک زندگی و نوع نگرشمان نسبت به عالم با حالتی که مبدأ و مقصدی الهی برای آن قائل شویم فرسنگ‌ها فاصله خواهد داشت، فاصله‌ای به مسافت زمین تا آسمان. 
لذا ضرورت دارد در نخستین گام به این سوالات اساسی پاسخی منطقی و یقینی بدهیم تا مبادا کوره راه‌ها و زمین‌های سست، گام‌های مستحکم ما را بلغزاند و ما را به منجلاب شک و تردید بکشانند. 
2-ایدئولوژی: پس از جهان بینی، اساسی‌ترین مسئله، سبک زندگی و به تعبیر دیگر باید و نبایدهایی است که برای زندگی خود مشخص می‌کنیم.

به بیان دیگر، ما هر نوع جهان بینی‌ای که انتخاب کنیم طبیعتا در آن اهدافی را مشخص کرده‌ایم، حال یک بار این هدف می‌تواند رسیدن به اوج لذائذ مادی باشد و یک بار می‌تواند قربه‌الی الله باشد.

در هر حال طی این مسیر منوط به رعایت برخی مسائل است که در صورت عدم رعایت این «بایدها و نبایدها» به اهداف ِ خود نخواهیم رسید و مقصد خویش را نه در بیداری بلکه در خواب و عالم رویا باید جست و جو کنیم! 
به بیان دیگر، رعایت و عدم رعایت این «باید و نبایدها» آثاری دارند که می‌توانند انسان را از مقصد دور یا به آن نزدیک کنند. 
علم ِ به گزاره‌های اخلاقی و عبادی همگی در این دسته از بینش‌ها جای می‌گیرند. 
3-حل تزاحمات: یکی از مهمترین نوع بینش‌ها که اگر اهمیتش از نوع اول و دوم بیشتر نباشد کمتر نیست، علم به ملاک‌هایی است که این ملاک‌ها بتوانند تزاحمات روزمره را برای ما برطرف سازند و انسان را اسیر دوراهی‌های تصمیم یا عدم تصمیم نکند. 
هر کدام از ما در زندگی روزمره‌ خود بارها و بارها خود را بر سر دوراهی‌هایی دیده‌ایم که تصمیم را بر ما سخت و زندگی را به کاممان تلخ کرده‌اند.

یک انسان ولو اینکه جهان بینی ِ کامل و ایدئولوژی تمامی داشته باشد، ولیکن فاقد بینش نوع سوم باشد، نمی‌تواند دوراهی‌های سخت و متزاحم را برای خود حل کند.

حل این معضل، خود نیاز به هنر و بینش خاصی دارد که ان شاالله در قسمت سوم این نوشتار بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

انتهای پیام/73002/ق

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول