اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  سینما و تئاتر

تولیدات‌مان درباره بوسنی فقط محدود به جنگ شده است

مدرس ایرانی کارگاه فیلمسازی در بوسنی و هرزگوین معتقد است: هر اثری که از سینماگران یا مستندسازان ایران در بوسنی تولید می‌شود، بدون استثنا مربوط به جنگ است؛ در حالی که باید به موضوعات بکر دیگری که در بوسنی وجود دارد، توجه کنیم.

تولیدات‌مان درباره بوسنی فقط محدود به جنگ شده است

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، چندی پیش کارگاه فیلمسازی سیدسجاد موسوی فیلمساز جوان ایرانی و سازنده فیلم کوتاه «مرد نمکی» در شهر موستار بوسنی و هرزگوین برگزار شد. اتفاقی که به سبب استقبال خوب نوجوانان کشور بوسنی باعث شد تا سایت آمریکایی «کلیکس» که همواره به تبیین مواضع ضد ایرانی می‌پردازد، در قالب دو خبر به این رویداد هنری بپردازد.

کارگاه آموزشی امسال در بین ۷۵ کارگاه قبلی جوان‌ترین تیم را داشت و سن نوجوانان شرکت‌کننده ۸ تا ۱۷ سال بود. همزمان با برگزاری این کارگاه آموزشی، فیلم کوتاه «سنگ سحرآمیز» با راهنمایی موسوی توسط هنرجویان ساخته شد که پس از تدوین، در بخش مدرسه فیلمسازی جشنواره بین‌المللی فیلم ویوا سارایوو شرکت می‌کند که از ۱۸ تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۷ تا ۳۱ شهریور) در این کشور برگزار می‌شود.

به بهانه برپایی این کارگاه با مدرس آن گفت‌وگو کردیم.

 

 


* از همکاری خودتان با مدرسه فیلمسازی جشنواره ویوا در راستای برپایی کارگاه فیلمسازی بگویید.

حدود 3  سال پیش با فیلم «مرد نمکی» در جشنواره ویوا شهر سارایوو شرکت داشتم و همان سال جایزه بزرگ جشنواره را کسب کردم، اما نتوانستم آن زمان در جشنواره حضور پیدا کنم و رایزنی فرهنگی سفارت ایران در سارایوو به نمایندگی از من در جشنواره حضور یافت و جایزه یاد شده را دریافت کرد. این جایزه سرآغاز آشنایی من با کشور بوسنی و جشنواره ویوا بود، بعد از مدتی جایزه بزرگ جشنواره دیگری به نام «کادر اول» را هم در همین کشور کسب کردم که این دو اتفاق مهم باعث شد مسئولین سینمایی بوسنی انرژی مثبتی برای حضور بنده در شهر سارایوو ترغیب شوند.
با توجه به این پیشینه، مدرسه فیلمسازی ویوا در سال جاری میلادی با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در بوسنی تصمیم به برپایی کارگاه فیلمسازی سه روزه‌ای گرفتند که این برنامه در شهرتاریخی موستار برگزار و از این رو، از بنده به عنوان استاد این کارگاه دعوت کردند. بعد از 3 سال شرایط فراهم شد تا در این دعوت به کشور بوسنی سفر کنم و از نزدیک با برخی از مدیران و سینماگران این کشور اروپایی دیدار کنم.

 

* شرکت‌کنندگان این برنامه چه طیفی را شامل می‌شدند؟

مخاطبان اصلی این کارگاه طیف نوجوانانی بودند که بین ۱۳-۱۵ سال سن داشتند. ابتدا من احساس می‌کردم این نوجوانان از کشور بوسنی هستند، اما بعد از حضور در اولین جلسه و صحبت با آن‌ها متوجه شدم شرکت‌کنندگانی از کشورهای آمریکا، ایتالیا، کرواسی، سوییس، اتریش و بوسنی در این کارگاه حاضر شده‌اند و این یعنی یک کارگاه فیلمسازی برای اولین بار در اروپا با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در سارایو برگزار می‌شد که خود این کارگاه در کشور دیگری دارای استاندارد جهانی بود و این خیلی با ارزش بود.

 

* موضوعات فنّی ارایه شده و میزان استقبال مخاطبان خارجی به چه نحو بود؟

نکته جالبی که راجع به موضوعات مطرح شده در کارگاه می‌شود اشاره کرد این بود که تا قبل از برگزاری جلسات، هرچه کارگاه فیلمسازی برای نوجوانان توسط مدرسه فیلمسازی ویوا برگزار شده بود با موضوعات معمولی توسط شهر و روابط دختر و پسر و این قبیل مسائل اجتماعی بود، اما نکته مهمی که در آغاز کارگاه شرکت‌کنندگان با آن روبرو شدند موضوعی بود که برپاکنندگان کارگاه بر محوریت انسانی و اخلاقی دوره تاکید داشتند، یعنی ما به جای تمرکز روی موضوع خاص، ذهن نوجوانان را باز گذاشتیم و گفتیم با موضوعات اخلاقی، انسانی، و به طور مصداقی کمک به همنوع و یا هر اقدام بشردوستانه ایده‌های خود را بیان کنند.

در کارگاه از رنگ‌ها صحبت کردیم، از خاصیت و نقش نور در سینما، از آثار دروغ و از پیامدهای صداقت در برداشتی از زندگی، از کرامت انسانی و مسائلی از این دست و چقدر خوشحال بودند بچه‌ها و چقدر از طرح این موضوعات استقبال کردند. در نشستی که برای ایده‌پردازی داشتیم با شرور و حراریت به طرح نظرات خودشان می‌پرداختند.

به جای مباحث روزانه مانند روابط دختر و پسر، از هنرجویان خواستیم با موضوعات اخلاقی و انسانی ایده‌پردازی کنند

در بخش تئوری کارگاه هم، تلاش کردیم از منظر روانشناختی با نوجوانان ارتباط برقرار کنیم و هرکدام از شرکت‌کنندگان را به بهانه شخصیت‌پردازی در سینما بشناسیم، نگاه هرکدام را به فیلمسازی بدانیم، زاویه دیدشان را تحلیل کنیم و به طور کلی می‌توانم بگویم تلاش کردیم به جای یک کلاس خشک و رسمی، با نگاه انسانی و با اتکاء به خلقیات ذاتی با آن‌ها یک ارتباط دوستانه و بهتر است بگویم یک همکاری مشترک را داشته باشیم.

در این کارگاه از هر کدام شرکت‌کنندگان خواسته شد تا علایق خودشان را به بخش‌های مختلف فیلمسازی اظهار کنند که بعضی‌ها به فیلمنامه‌نویسی علاقه داشتند، بعضی‌ها به تصویربرداری، بعضی‌ها به تدوین، بعضی‌ها به بازیگری که بر مبنای همین گرایش‌ها بین بچه‌ها تقسیم وظایف شد و در ادامه با انتخاب موضوعات و ایده‌هایی مطرح شده خودشان در یک کار تجربی خواسته شد تا سناریو بنویسند که بعد از نگارش مشترک فیلنامه با کمک هم فردای آن روز به طور عملی و با تکیه بر متن فیلمی جلوی دوربین رفت. روز بعدی آن کار با حضور جمعی دوستان تدوین شد که خروجی این همکاری چند روزه خدا را شکر خیلی خوب بود و در آخر فیلم کوتاه «سنگ جادویی» با موضوع کمک به مردم و اعتلای کرامت انسانی به دست و با هنرمندی کودکان ونوجوانان شرکت‌کننده تولید شد.

 

 

* این چندمین تجربه شما در برپایی کارگاه‌های سینمایی خارج از ایران است؟

من پیش از این در کشور لهستان در حاشیه جشنواره «یوروشورت» ورشو کارگاه هنر خلاق و سینما را برگزار کرده بودم، در کشور چین و امارات هم همین‌طور. در کشور خودمان هم که در مباحث مختلف توفیق داشتم در کارگاه‌های مختلفی حضور داشتم. اما نکته‌ای که در این جا لازم می‌دانم به آن اشاره کنم این است که کارگاه فیلمسازی شهر موستار کشور بوسنی یکی از متفاوت‌ترین و جذاب‌ترین کارگاه‌هایی بود که من داشتم زیرا با نوجوانانی از کشورهای مختلف سر و کارداشتیم با فرهنگ‌های مختلف که بسیاری از آن‌ها اگرچه تجربه کاری نداشتند اما زبان سینما را می‌دانستند و اطلاعاتشان نسبت به این هنر و زمینه‌های تجاری آن عالی بود.

 

* معمولا هنرمندان کشورمان از شیوه تعامل رایزنی‌های فرهنگی ایران در خارج از کشور با آن‌ها و به ویژه بحث اعزام از روی روابط و آشنایی‌ها و ... گلایه‌مند هستند. تجربه شما چه‌طور بود و چقدر از همکاری رایزنی فرهنگی ایران در سارایوو رضایت داشتید؟

این زاویه دید هنرمندان شاید تا حدودی درست باشد چون به شخصه به کشورهای بسیاری سفر کرده‌ام و از نزدیک با این فضا آشنایی دارم. متاسفانه در بسیاری از همکاری‌ها، افرادی ثابت و متاسفانه با اندیشه و نگرشی صرفاً بومی به خارج از کشور سفر می‌کنند و خب این انتخاب‌ها هیچ برآیند و ارزشی برای ایران و نمایش اقتدار فرهنگی و تمدنی آن محسوب نمی‌شود و بی‌پیرایه می‌توان گفت صرفاً بر اساس روابط و همکاری‌های قبلی این حضور و اعزام‌ها انجام می‌شود، به نظر بنده اگر واقعا می‌توانند پرچم ایران را به اهتزاز در بیاورند به تمام کشورها سفر کنند، اما اگر آثارشان واقعا هیچ تاثیری در روابط میان ایران سایر کشورها ندارند در مواضع خودشان تجدیدنظر کنند.

در بسیاری از همکاری‌ها که بانی آن رایزنی‌های فرهنگی است، افرادی ثابت و متاسفانه با اندیشه و نگرشی صرفاً بومی به خارج از کشور سفر می‌کنند 

خیلی خوشحالم در این زمینه رایزن فرهنگی جوان و با تجربه کشورمان در سارایوو با درایت و بصیرت و زمانشناسی در این برهه حساس و معرفی نماینده‌ای از کشورمان به عنوان استاد این کارگاه‌ها، نه تنها جریان مثبت جهانی و قاره‌ای در سطح اروپا ایجاد کردند، بلکه نگرش مثبتی هم در داخل ایران حاکم شد؛ نه بابت این که گزینه‌شان از بین همه، بنده بودم. بنده تا پیش از دعوت جهت برپایی کارگاه سینمایی در بوسنی حتی یک بار هم آقای امیرحسین نوری رایزن فرهنگی ایران را در سارایوو ندیده بودم. جدای از این انتخاب، بنده از نزدیک شاهد بودم که ایشان چطور به صورت شبانه‌روزی برای شناساندن فرهنگ و هنر سرزمین‌مان ایران تلاش می‌کنند. این موضوع را مطرح کردم تا بگویم مجموعه‌ای که نظام‌مند و تعریف شده به ایفای وظیفه می‌پردازد، در مصادیق و زمینه‌های متنوع کاری هم سنجیده عمل می‌کند.

در زمینه همین کارگاه سینمایی می‌توانم بگویم بعد از برگزاری این رویداد در شهر موستار، دو نشست تخصصی هم با مدیریت آقای نوری در مرکز فرهنگی ایران در شهر سارایوو برگزار شد و این خیلی مهم بود که تمام این‌ها با حضور رایزنی فرهنگی ایران در سارایوو اتفاق می‌افتد. مهم‌ترین تفاوت رایزن ایران در سارایوو با دیگر رایزنان فرهنگی کشورمان آن طور که به عینه شاهد آن بودم پویایی و ارتباط موثر با کشور مبدأ و ایجاد فضای دوستانه است. اشتیاق نهادها و موسسات سینمایی برای هرگونه همکاری مشترک با رایزنی ایران نتیجه همین تلاش‌هاست.

 

* با توجه به سفر اخیرتان به بوسنی و هرزگوین، چه زمینه‌های مشترکی بین سینماگران این کشور وجود دارد؟

بوسنی یک کشور بسیار غنی است، کشوری که در زمان یوگسلاوی سابق برای خودش سینمایی داشته و همینطور امروزه هنرمندان زیادی دارد که چهره‌ای جهانی دارند. مهمترین مسئله یا موضوعی که می‌تواند بستر یک همکاری مشترک و البته پیوسته را رقم بزند یکی همین مولفه مهم علاقه شدید مردم بوسنی به سینمای ایران است. در این حوزه با بسیاری از مردم و هنرمندان که صحبت می‌کردم آن‌ها می‌گفتند ما تقریبا تمام فیلم‌های مطرح ایرانی را می‌بینیم و حتی از این طریق زبان فارسی ما تقویت شده است. این مسئله بسیار مهم است و در شرایطی که به زور رسانه و قدرت سرمایه سینمای هالیوود بر ذوق و سلیقه جهانی سایه گسترده و در وضعیتی که موج بسیاری از جریانات سینمایی قاره سبز خواسته یا ناخواسته مردم بوسنی را هم به مانند بسیاری دیگر از کشورها تحت تاثیر قرار داده و به زبان عامیانه در محدوده‌ای که خیل مشتاقان اروپایی با مکاتب اکسپرسیونیسم آلمان و نئورئالیسم ایتالیا و امپرسیونیسم فرانسوی رشد کرده‌اندریال گرایش به سینمای ایران آن هم در این حدّ و اندازه‌ای که بنده از نزدیک شاهد آن بودم قابل تأنی است. 

با بسیاری از بوسنیایی‌ها که صحبت می‌کردم، می‌گفتند تقریبا تمام فیلم‌های مطرح ایرانی را می‌بینند و حتی از این طریق زبان فارسی‌شان هم تقویت شده است

ما زمینه‌های مشترک همکاری بسیاری داریم که تا به امروز اصلا به آن‌ها توجه نشده است. خوشحالم با ساخت آثاری به سهم خودم زمینه این همکاری‌ها تا حدودی فراهم و تسهیل شده است. در روزهایی که در کشور بوسنی حضور داشتم چند کمپانی‌های از من برای ساخت یک کار مشترک دعوت کردند که امیدوارم هرچه زودتر این اتفاق محقق شود.

 

* در حوزه فیلمسازی با وجود مشترکات عمیق فرهنگی و دینی، غیر از یک کار سینمایی «خاکستر سبز» و دو سه کار مستند متاسفانه کار مشترکی را با جامعه هنری بوسنی نداشته‌ایم که جالب است تمامی این کارها هم به گرامیداشت قربانیان نسل‌کشی سربرنیتسا محدود می‌شود، در حالی که طبق صحبت‌های شما موضوعات قابل توجهی بسیاری در این زمینه وجود دارد. چرا با رفع برخی موانع سیاسی و از طرفی استقبال خوب مردم آن کشور، کارها یا همکاری‌های بیشتری را شاهد نیستیم؟

نبود سرمایه لازم برای تولید آثار به نظرم مهمترین عامل است. از طرفی در بوسنی فیلم زیادی تولید نمی‌شود و نبود جذابیت‌ یا برخی ملاحظات باعث شده تا فیلمساز ایرانی به جای فکر کردن به بوسنی به دیگر کشورهای اروپایی فکر کند. اما به اعتقاد بنده پیشگامی یک فیلمساز ایرانی می‌تواند این دیوار کاذب را برای همکاری‌های مستمر با هنرمندان بوسنی فرو بریزد. در شرایط فعلی با ساخت یک فیلم بلند سینمایی در این کشور می‌توان راه فیلمسازان دیگر را باز شود در سال‌های اخیر و باید حمایت مسئولین و حفظ این روابط دیپلماتیک مورد توجه قرار گیرد.

علت دیگری که می‌توان در این مجال به آن اشاره کرد، نداشتن شناخت از کشور بوسنی توسط هنرمندان ایرانی است. ایرانی‌ها هنوز که هنوز است فکر می‌کنند لااقل در برخی مناطق بوسنی جنگ است و این اصلا نگاه خوبی نیست و باید مسئولین ایرانی کشور بوسنی رابرای ایرانی‌ها بیشتر بشناسانند کاری که رایزنی فرهنگی ایران در بوسنی به خوبی در شناساندن ایران و فرهنگ ایران به بوسنیایی‌ها انجام می‌دهد اما در مقابل نه، این اتفاق هنوز محقق نشده است.

امروز متاسفانه هر اثری که از سینماگران یا مستندسازان ایران در بوسنی تولید می‌شود، بدون استثنا مربوط به جنگ است

امروز متاسفانه هر اثری که از سینماگران یا مستندسازان ایران در بوسنی تولید می‌شود، بدون استثنا مربوط به جنگ است. به نظر من این موضوع به اندازه کافی اشباع شده و باید به موضوعات بکر دیگری که در بوسنی وجود دارد توجه کنیم. از حوزه دفاع هم صد البته غافل نباید بود. نویسندگان یا دست‌اندرکاران ایرانی به جوانب مختلف و به ظرفیت‌های غنی فرهنگی بیشتر باید بپردازند. به سهم خودم تلاش می‌کنم و قول می‌دهم که به امید خدا با یک فیلمنامه درام عاشقانه به بوسنی باز گردم.


انتهای پیام /

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول