اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

چیزی کمتر از یک انقلاب نمی تواند نجات بخش ما مردم آمریکا باشد

سیستم سیاسی آمریکا تا مغز استخوان فاسد است و طبقه حاکم نیز این را خوب می داند. به زیر کشیدن چنین سیستمی کار راحتی نیست. متاسفانه بسیاری جان خود را از دست خواهند داد؛ رژیم های پلید دارای حاکمیت طبقاتی مانند رژیم کشور خود ما، بدون یک مبارزه خونین محو نخواهند شد. اما بدون یک قیام مردمی گسترده و به چالش کشیدن مرگ، هیچ راهی به یک آینده آبرومند وجود ندارد.

چیزی کمتر از یک انقلاب نمی تواند نجات بخش ما مردم آمریکا باشد

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: آیا هیچ محدودیتی بر سر راه پوچی خودکامانه و کشنده آمریکا، این سرزمین قتل عام های مسلحانه جمعی نظیر آنچه که در ویرجینیا تک، سندی هوک، آرورا، اورلاندو، لاس وگاس، پارکلند و اکنون ال پاسو و دیتون رخ داده وجود ندارد؟

اینجا جامعه ای است که ادعا می کند برای جهان چراغ هدایتی است رو به دمکراسی و زندگی متمدنانه و با این حال اجازه می دهد که ارتشی از قاتلان  بی چهره و جامعه ستیز و ناهنجار در شهرهایش پرسه بزنند تا به بی شمار قاتلان عنان گسیخته ای ملحق شوند که می توانند به آسانی تسلیحات تهاجمی نظامی را خریداری کنند.

 چنین امکانی با وجود مخالفت افکار عمومی اکثریت جامعه در اختیار آنان گذاشته می شود. چرا که بیشتر شهروندان آمریکایی  آنقدر از هوش طبیعی و عقل سلیم برخوردار هستند تا با چنین جنون وحشیانه ای مخالف باشند.

تیراندازی های جمعی ماجراجویانه به شکل متمایزی یک مشکل کاملا آمریکایی است، بیش از هر چیز به این دلیل ساده که تسلیحات نابودی جمعی از نوع نظامی، چنین بی خردانه و گسترده  در این کشور در دسترس همگان قرار دارد.

 در سطح  افکار عمومی تعداد کسانی که طرفدار ممنوعیت تسلیحات نظامی و تصویب دیگر موازین سختگیرانه برای کنترل سلاح هستند بسیار بالاست.

در هر دمکراسی کارکردی چنین موازینی به سادگی و بر اساس قاعده اولیه دمکراتیک حاکمیت اکثریت به تصویب می رسد.

اما مشکل در همین جاست. در ایالات متحده یک دمکراسی کارکردی وجود ندارد. اصلا یک دمکراسی وجود ندارد. در مورد اسلحه چنین نیست. در مورد بیمه درمانی نیز چنین نیست. در مورد سیاست سلامت روانی چنین نیست. در مورد  اتحادیه های سازماندهی کننده حقوق چنین نیست. در مورد تامین اجتماعی چنین نیست. در مورد مالیات گیری چنین نیست. در مورد دستمزدها چنین نیست. در مورد آب و هوا. در مورد بودجه مدارس. در مورد «امنیت مرزی» و مهاجران. در مورد عدالت جنایی. در مورد هزینه های «دفاعی» (امپراتوری نظامی). در مورد توزیع ثروت و درآمد چنین نیست. در واقع در مورد هیچ چیز چنین نیست.

این حرف را از یک به اصطلاح «افراطی تندرو» مثل من قبول نکنید. حرف دانشمندان سیاسی شاخص و وابسته به جریان اصلی چون بنجامین پیج (از دانشگاه نورث وسترن) و مارین گیلنز (از دانشگاه پرینستون) را گوش کنید. همانطور که پیج و گیلنز در مطالعه عمیق سال 2017 خود «دمکراسی در آمریکا؟» نشان داده اند: «در بهترین حالت شواهد حکایت از آن دارند که آرزوهای آمریکاییان عادی تاثیر اندکی در نحوه تدوین سیاست های دولت فدرال دارد یا اصولا تاثیری ندارد. افراد ثروتمند و گروه های صاحب منافع سازماندهی شده – به خصوص شرکت های تجاری –قدرت سیاسی بیشتری دارند و جامعه به طور عام عملا فاقد قدرت است... افراد متنفذ و به خوبی سازماندهی شده، مسیر خواست اکثریت جامعه در سیاستگذاری های مردمی پیشنهادی را سد می کنند و مطالبات خاصی را برای خودشان به اجرا می گذارند...اکثریت بزرگی از آمریکاییان طرفدار سیاست های خاصی هستند که برای مقابله با مشکلاتی چون تغییرات آب و هوایی، خشونت مسلحانه، یک سیستم مهاجرتی قابل دفاع، مدارس دولتی ناکافی و پل ها و بزرگراه های در حال ویران شدن طراحی شده باشند...اکثریت قاطعی از مردم  آمریکا طرفدار برنامه های مختلفی برای کمک به تامین مشاغل، افزایش دستمزدها، کمک به افراد بیکار، تامین بیمه درمانی همگانی،  اطمینان از مقرری های بازنشستگی آبرومندانه و پرداخت هزینه چنین برنامه هایی از طریق وضع مالیات های مترقی هستند. همچنین بیشتر آمریکاییان خواستار کاستن از «رفاه شرکتی» هستند. با این حال گروه های ثروتمند کسب و کار و ترافیک در هم پیچیده ساختاری، عمدتا راه چنین سیاست ها (و برنامه های) جدیدی را سد کرده اند.»

صاحبان ثروت بر ایالات متحده حکمروایی می کنند، کشوری که به قول پیج و گیلنز «سیاستگذاری های دولتی آن بازتاب دهنده آمال افراد صاحب ثروت است نه آرزوهای میلیون ها شهروند عادی که هر دو سال یک بار برای انتخاب مصادر امور فدرال از میان نامزدهای از پیش تایید شده ای که قدرت پول را در پشت سرخود دارند، از خانه بیرون می آیند.»

بینش متداولی که در برگزاری این انتخابات های منظم وجود دارد، مسابقاتی رقابتی را برای جلب آرای شهروندان به وجود می آورد که همگی برای دمکراتیک بودن یک کشور لازم است. اما بینش متداول اشتباه است. برگزاری صرف این انتخابات ها  اصلا حاکمیت مردم بر خود را تضمین نمی کند. مجموعه ای از  مجرمان دارای ارتباط متقابل که یکدیگر را تقویت می کنند در ایالات متحده، این زادگاه خودخوانده و ستاد مرکزی دمکراسی مرتبا این چیزها را برای افکار عمومی اکثرا مترقی در بوق می کند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است: تامین مالی کارزارهای انتخاباتی، انتخاب نامزد، لابی کردن ها، قدرت افراد ثروتمند در تعیین دستورکار سیاسی، شرکت ها و گروه های صاحب منافع، نفوذ فعالان احزاب راست افراطی در انتخاب مقدماتی، بی تناسبی شدید ترکیب رای دهندگان فعال سفیدپوست و سالمندتر، دستکاری منظم ساز و کار رای دادن، انتشار گسترده اطلاعات، تصاویر و روایت های متنوع، گیج کننده، فریبنده و نادقیق؛ نهادهای سیاسی آشکارا ضد دمکراتیکی که به شکل دردناکی از کسی نمایندگی ندارند، از جمله کالج الکتورال و دیوان عالی غیرمنتخب، نمایندگی بیش از حد و افراطی  جمعیت روستایی سفیدپوست غالب در سنای آمریکا و...

مهم ترین تصمیمات از سوی «ما مردم» اتخاذ نمی شود. این تصمیمات توسط یک گروه نخبه جدا بافته از مالکان و مدیران ثروتمند و از نظر اجتماعی قدرتمند گرفته می شود که به نوشته تحلیلگر برجسته چپ گارل باگز«انتخابات ها به مجموعه ای از آداب و شعایر و مناظر تماشایی تقلیل پیدا کرده اند که بیشتر برای مشروعیت زایی است تا تصمیم گیری واقعی.» این هیچ چیز جدیدی نیست. همانطور که سی. بی مکفرسون چهار دهه پیشتر اشاره کرده بود، سیاست های به اصطلاح دمکراتیک کشور برای  این است که شهروندان «از میان نخبگان رقیبی که توهم دمکراسی را پیشنهاد می کنند، به انتخاب یک کارکرد مشروعیت زایی برای نخبگان گردن بگذارند.»

نظم سیاسی- اقتصادی آمریکا عمیقا تمامیت گرایانه است. «دمکراسی» نامیدن آن کار کودکانه و مهملی است. اما این دقیقا همان کاری است که «حزب دمکرات اپوزیسیون نامعتبر» مرتبا انجام می دهد (البته از این نظر ندرتا تنهاست). رهبران این حزب دو سال و نیم گذشته را صرف  این کرده اند تا پیروزی «معتبر» ترامپ نوفاشیست بر هیلاری کلینتون افتضاح، طفره رونده، به شدت منفور و شرکت گرای نئولیبرال را به اقدامات روسیه «درجهت تضعیف دمکراسی عظیم ما» نسبت دهند.

کدام دمکراسی عظیم آمریکایی؟ کدام دمکراسی که ولو اندکی کارکردی باشد؟ چنین چیزی وجود خارجی ندارد.

این چیز جدیدی نیست. بد نیست به خاطر بیاوریم که دمکراسی کابوس نهایی پدران بنیانگزار بوده است. آنها یک نظم مبتنی بر قانون اساسی را طراحی کرده اند که هدف آن دقیقا دور نگه داشتن حاکمیت مردم و پیشبرد تعریفی از «آزادی» بوده که حول حفاظت از حقوق معنوی (نخبگان ملاک) علیه اکثریت فاقد اموال و برخوردار از دارایی های ناچیز شکل گرفت.

نزدیک به یک قرن و نیم بعد فیلسوف بزرگ آمریکایی جان دیویی نوشت که «سیاست های آمریکا در سایه ای قرار گرفته که کسب و کارهای بزرگ بر جامعه انداخته اند.» دیویی به درستی پیش بینی کرد که سیاست های آمریکا به همین منوال باقی خواهد ماند، مادامی که قدرت در «دست کسب و کارها و برای کسب سود خصوصی از طریق کنترل خصوصی بانکداری، اراضی، صنایع باقی می ماند و از طریق مطبوعات، عوامل مطبوعاتی و دیگر شیوه های تبلیغاتی تقویت می شود.»

در صورتی که جمع فزاینده ای از مردم آمریکا آرزومند تدوین سیاست های مردمی در ورای چرخه انتخاباتی به شدت تنگ و محصور به زمان اربابان خود نباشند و در واقع از این نظر در پی یک انقلاب نباشند، همگی محکوم به فنایی جمعی هستند. بدون یک اخلال مدنی پایدار، سازماندهی شده، گسترده و غیرخشونت آمیز- یا مقاومت مردمی خالصی- هیچ تغییر جدی، هیچ حاکمیت مردمی جانشینی، هیچ محافظت و پیشرفتی در مصالح عمومی قابل تحقق نیست. سیستم سیاسی آمریکا تا مغز استخوان فاسد است و طبقه حاکم نیز این را خوب می داند. به زیر کشیدن چنین سیستمی کار راحتی نیست. متاسفانه بسیاری جان خود را از دست خواهند داد؛ رژیم های پلید دارای حاکمیت طبقاتی مانند رژیم کشور خود ما، بدون یک مبارزه خونین محو نخواهند شد. اما بدون یک قیام مردمی گسترده و به چالش کشیدن مرگ، هیچ راهی به یک آینده آبرومند وجود ندارد. سیستم سودپرور فاقد روح اربابان، با آهنگی تکان دهنده در حال راندن محیط زیست قابل حیات زمین به لبه پرتگاه است (با روند رادیکالی که در جریان است، ما تنها یک دهه یا کمی بیشتر برای متوقف کردن آن زمان داریم)، چشم اندازی که موجب می شود خشونت های مسلحانه و دیگر مشکلات ترسناکی از این دست در مقام مقایسه در رده مسائل ثانویه قرار گیرند.

 

نویسنده: پل استریت (Paul Street) نویسنده

منبع: http://yon.ir/CY8oQ

انتهای پیام.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول