خبرگزاری فارس- اردبیل/ سرویس فرهنگی: دارالارشاد اردبیل، مهد عاشقان ائمه اطهار و بهویژه شهدای کربلاست. صاحبان سخن در این سرزمین از شور و عشق خود چنان روایت میکنند که گویی در آن ماجرا حضور داشتهاند و داغ سینههاشان تازه است. چندی پیش سومین همایش منطقهای شاعران عاشورایی آذربایجان در اردبیل برگزار شد و پس از آن نیز در آئین اختتامیه سوگواره ملی شعر عاشورایی ماه منیر، اعضای کارگاه شعر آئینی حوزه هنری استان اردبیل، رتبههای اول تا سوم را در بخش ترکی از آن خود کردند.
این دو اتفاق سبب شد تا سراغ برخی شاعران آئینی اردبیل رفته و در خصوص این سبک، پیشینه و وضعیت امروز آن گفتوگویی داشته باشیم. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل این پرسوجوهاست:
قادر ایمانزاده؛ شاعر آستان حسینی و دبیر اجرایی همایش منطقهای شاعران عاشورایی آذربایجان. اثر مکتوب مستقل ندارد؛ اما شعرهای وی در کنگرهها مطرح شده و بیشتر آنها مورد تأیید بزرگان و اساتید شعر و ادبیات است.
کارگاه شعر آئینی اردبیل یکی از مجامع پربار شعر و تنها محل گردهمآیی شاعران آئینی این دیار است. در این باره بیشتر توضیح دهید.
کارگاه شعر آئینی برای ارتقای سطح شعر عاشورایی و آئینی و در پاسخ به دغدغههای مقام معظم رهبری و نماینده ایشان در استان اردبیل هر ۱۵ روز یکبار برگزار میشود.
هدف از برگزاری کارگاه این بود که غلط یا خرافه وارد این نوع شعر نشود؛ از این رو با پیشنهاد هادی اردبیلی هر هفته ۸۰ شاعر تجربی جوان و پیشکسوت برای خوانش، نقد و بررسی کارشناسانه گرد هم جمع میشوند.
میتوان گفت، امروز این کارگاه تبدیل به دانشکده ادبیات و شاید در دیدی کلان، به دایرةالمعارفی از تمام علوم تبدیل شده است، زیرا کارشناسان بسیاری ما را در این جمع همراهی میکنند؛ کارشناسان فقهی، علوم مذهبی و اجتماعی، اساتید و مدرسان دانشگاهی و علما.
با توجه به چنین تجمیعی، کمتر پرسشی است که در اینجا به پاسخ نرسد.
از مکتب اردبیل و اشاعه آن بگویید.
اردبیل خاستگاه مرثیه و اشعار حسینی است. این امر از زمان صفویه رشد یافته و اشاعه پیدا کرده و وجود گنجینههای پیشین، از جمله شمس عطار، بیضاء، یحیوی، انور، منزوی، تقایی و امروز شاهی اردبیلی، هادی اردبیلی، بختیاری، غفاری، نظری بقا، نعمتی و... نشان داده که جایگاه اردبیل متمایز از سایر جاها است. شعر اردبیل علاوه بر کشورهای منطقه (گرجستان، آذربایجان و ترکیه) در اروپا و آلمان نیز بهرهبرداری میشود.
عموم شعرای آئینی از اردبیل تقلید کردهاند و این یعنی اردبیل تأثیر خود را در این سبک گذاشته است. در کنگره شعر محرم تبریز که ویژه استانهای آذربایجان شرقی و غربی، زنجان و اردبیل برگزار شد، چند شاعر اردبیلی انتخاب و برگزیده شدند: بنده، کرمی، روزبه صمدی از نیر، الیاس شیرعلیزاده از خلخال، مجید حقی از گرمی و از خانمها شبنم فرضیزاده. عسگر شاهی از میهمانان ویژه مراسم بود که به سخنرانی و خوانش شعر پرداخت و از 10 نفر از اساتید پیشکسوت شعر آئینی کشور نیز تقدیر شد که از استان اردبیل میرعلی عابدیان مورد تجلیل قرار گرفت.
این اتفاقات سبب گسترش و معرفی بیشتر مکتب اردبیل میشود. از سویی ۸۰درصد مرثیهها و شعرهای مراسم آئینی کشور از اردبیل تغذیه میشود که خود نکته حائز اهمیتی است.
نقش شعر در ماندگاری تاریخ و فرهنگ عاشورا چیست؟
هنر، ابزاری است که هر موضوعی را ماندگار میکند. عاشورا یکی از اعتقادات ماست و ایجاب میکند که هنری بتواند این واقعه و عقیده را بسط داده و ماندگار سازد؛ در این بین، شعر بهترین قالبی است که میتواند این حماسه را به نسلهای آینده منتقل کند و امیدواریم در این حوزه نیز جوانان ما ادامه دهنده راه شهدای سلف باشند.
غلامرضا هادی اردبیلی؛ شاعر اهل بیت و بنیانگذار کارگاه شعر آئینی در اردبیل
چطور به فکر دایر کردن کارگاه افتادید؟
از ۲۰ سال پیش احساس کردم اشعار ضعیفی وارد حوزه شعر آئینی شده است و نیاز به بازنگری دارند زیرا به شکل خام با مردم به اشتراک گذاشته میشود. از زمان مرحوم انور پیشنهاد تأسیس چنین کارگاهی را دادم تا با قرائت، بازخوانی و نقد شعر وضع و حال بهتری پیدا کند اما مقدور نشد تا این که در مهرماه ۹۱ کارگاه تاسیس و جلسات با ۱۰ تا ۱۲ نفر به صورت هفتگی تشکیل شد اما چون گاهی تعداد تولیدات پایین بود، مقرر شد فاصله این جلسات افزایش یابد.
موضوع کارگاه شعر آئینی، نقد و بررسی و عیبیابی مقتل، روایت، قواعد، قالبها است و بیشتر پرسشهای مذهبی، عرفانی و ادبی پاسخ مییابند.
نتیجه را چطور میبینید؟
بسیار مفید واقع شده است؛ تا جایی که شعر جوانان ما از برخی پیشکسوتان پیش افتاده و اشعار قوی و غنی تولید شده است.
ویژگیهای شعر آئینی خوب چیست؟
یک شعر موفق آیینی باید با کسب پشتوانههایی از درک درست تاریخی، ارزشها و نگرشهای دینی همراه داشته باشد و اگر فاقد این ویژگیها باشد، شعر آیینی موفقی عرضه نکردهایم. این ترکیب بین شعر و آئین است، یعنی شعری که ترجمان و فرایند اندیشه و ارزشهای دینی است.
مطالعات تاریخی چقدر در میزان کیفیت و درستی اشعار مؤثر است؟
برای شاعر آئینی مطالعه بسیار واجب است؛ اگر نباشد به مطالب و موضوعات مسلط نیست و وقایع سندیت نخواهند داشت. در چنین شرایطی شعر از اساس غلط است و اعتباری ندارد؛ لذا لازمه شعر آئینی مطالعه کامل تاریخ و مقتل است.
ظهور و بروز خرافه از کی اتفاق افتاد؟
ظهور خرافه مربوط به تاریخ کهن است. از قدیم وجود داشت. گاهی برخی شعرها از برخی ترانههای خیالی موسیقی برگرفته شده است که ما در مرثیه نداریم. یحیوی و انور و منزوی بر بحث مقتل تسلط بسیاری داشتند اما با وجود آنهمه تسلط، ایراداتی نیز به کار آنها وارد است. تشخیص خرافه پس از انقلاب پررنگتر شد.
یکی از اهداف مهم کارگاه شعر آئینی اردبیل تشخیص خرافه و حذف آن است و اثرات آن نیز در سالهای نزدیک مشخص خواهد شد که تا چه اندازه در تشخیص خرافه نقش داشته است.
خودتان اثر مستقل مکتوب در حوزه شعر عاشورایی دارید؟
۱۱ جلد کتاب عاشورایی مستقل چاپ کردهام و آخرین آنها یعنی «سرود سرخ» زیر چاپ است. برخی از آنها به حضرت زهرا(س) و میلادیه اهل بیت و چهارده معصوم اختصاص یافته و باقی آنها مربوط به وقایع کربلاست. یکی از آنها (کربلا فریادی) در کشور آذربایجان چاپ شده و در آذربایجان، گرجستان و ترکیه پخش میشود.
کاظم نظری بقا، محقق، شاعر و کارشناس ادبی کارگاه شعر آئینی اردبیل
چه الزامی سبب تشکیل کارگاه شعر آئینی شد؟
یکی از علل شکلگیری کارگاه شعر آئینی در شهر اردبیل، جلوگیری از خرافهگرایی و شاید بدتر از این مباحث، تصحیح دستوری و نگارشی بود که شاید به واسطه سواد علمی اندک اغلب شاعران به صورت متعدد در اشعار دیده میشود؛ گاه عروضی، گاه قافیه و گاه معنا.
در دوره معاصر گرایش به این سبک، افزایش یافته و از این منظر دلیل برپایی کارگاه موجه است. در 6- 7 سالی که کارگاه دایر شده تأکید بر همین دو نکته بوده است و سعی شده اصلاحاتی در این خصوص انجام گیرد. شاعرانی که به این کارگاه میآیند مرز شعر و شعر آئینی را یاد گرفتهاند و میدانند و برخی به حدی رسیدهاند که ایراد و اشکالات شعری را تشخیص میدهند و قادرند نکات اصلاحی را پیشنهاد دهند؛ از این رو من در ارزیابی ۷ ساله خود، کارنامه کارگاه را موفق میدانم.
از تاریخشناسی و بحث مقاتل بگویید.
بحث منابع تاریخی به مقتلشناسی برمیگردد و برخی مقاتل خود منبع است.
شاعرانی که مراجعه میکنند کمتر با ایراد و اشکال مواجه هستند، اما اشکال از آنجاست که برخی شاعران ما در عالم تخیل دست به آفرینش شعری میزنند که این مجاز نیست.
با اینکه بخشی از شعر، خیالانگیزی و خیالپروری است، برخی صحنهها را ذهن شاعر بازسازی و آفرینش میکند چون منشأ خاصی نداشته است؛ در حالی که عقل و منطق حکم میکند که بتوانیم مکشوف بنویسیم. معمولاً در جلسات ما مخاطبان شاعران را هدایت میکنند، یعنی مخاطب طالب است؛ به این ترتیب برخی به خرافه گرایش مییابند و از اصل قضیه دور میشوند. در حالی که باید مقتل خواند، سطح مطالعه را بالاتر برد و آثار شعرایی که پیشتر شعر سرودهاند را بررسی کرد.
متأسفانه امروز موج کاذبی به وجود آمده که هر کس کتابی به چاپ رسانده گویا شاعر اصیلی است در حالی که در شعر و شاعری، بحث فطری است. تا فطرتا" نبوغ شاعری نداشته باشیم، آفرینش ادبی ممکن نیست؛ اما این تنها ۳۰-۴۰ درصد قضیه است. ۶۰درصد باقی، به آموزش بستگی دارد. از سویی، آموزش این نیست که به کسی شعر گفتن بیاموزیم. در وجه ساده، همین که عیوب شعری را گوشزد کنیم، مثل کلاس درس است. به این ترتیب، قریحه شعری در کنار مستندات تاریخی قرار میگیرد و وارد روایتگویی میشویم.
شهریار نعمتی؛ مدرس، شاعر، نویسنده و کارشناس کارگاه شعر آئینی حوزه هنری استان اردبیل
بهترین تعریفی که برای شعر آئینی میتوان ارائه داد، چیست؟
به زعم من، شعر آئینی شعری است که از جان و دل شاعر متعهد ریشه میگیرد و اگر کسی ناشناخته و بدون پشتوانه شناخت و معرفت، دست به خلق شعر بزند، ماندگاری چندانی نخواهد داشت. احساس و اندیشه دو بال شاعر برای سرودن شعر آئینی است.
شعر آئینی، بیانگر حزن و اندوه است. از دیرباز تاکنون، ایرانیان جزو ملتهایی بودهاند که در خلق اشعار عارفانه آئینی، دستی توانا داشته و دارند.
یکی از اهداف سرودن اشعار آئینی انتقال پیام و مفاهیم دینی به مردم است. شعر آئینی میتواند عاملی مهم در بیداری و راهنمایی مردم باشد که البته جای تأمل بسیار دارد.
شعر آئینی ترکیبی است از شعر و آیین؛ یعنی هم باید شاخصهها و ویژگیهای ممتاز یک شعر را در آن ببینید -چه از نظر جذابیت تأثیرگذاری و چه از نظر ساخت و بافت منسجم- و هم نمادهای ارزشی و فرهنگی آیین در آن باشد؛ که در اینجا به طور مشخص، دین است.
جعفر فتح اللهی متخلص به شاکر؛ اهل مشگینشهر؛ از ۲۰ سال پیش تا کنون ساکن اردبیل است. چهار اثر چاپ شده دارد. درس نخوانده است. در مقدمه جلد نخست آثارش نوشته: حتی یک ساعت در کلاس درس ننشستهام؛ خداوند نشئهای از علم خود را عنایت فرموده است و از این رو شاکر وی هستم، از همین رو تخلص شاکر را انتخاب کردهام.
میگوید: 3-4 اثر آماده چاپ دارم .دو سال است که به دلیل گرانی و ضعف مالی موفق به چاپ آنها نشدهام.
در پی حمایت دولتی یا خصوصی بودهاید؟
در چاپ یکی از آثار، حمایت دولتی شد. وام دادند که هنوز نتوانستهام از پس آن برآیم؛ اما در چاپ اثر سوم 100- 150 جلد خریداری شد که حدود 33درصد کمک دولتی محسوب میشود؛ با این وجود، به اعتقاد من در هر دولتی مستثنیهایی هست که بشود از نویسندگان بیشتر حمایت کرد. به خصوص از شاعران آئینی که عشق و هدف خود را در این راه سرمایهگذاری کردهاند. به نظرم برای رواج و توسعه این بحث، نیازمند کمک در حوزه چاپ و تأمین کاغذ هستیم؛ حتی از سوی سازمانها، شرکتها و اداراتی که توان آن را دارند.
کاش نویسنده یا شاعر تا وقتی زنده است حمایت شود تا بتواند آثار خود را به چاپ برساند.
نقش و تأثیر کارگاه شعر آئینی را در بهبود کیفی آثار تا چه حد میدانید؟
کارگاه جایگاه خود را پیدا کرده و امید میرود که این راه ادامه یابد. برای من بسیار مفید و آموزنده بود. چنان که نخستین جلد از آثار من حذف شد؛ آن را از شمارگان خارج و جلد دوم را جایگزین کردم که فروش خوبی هم داشت و تقریباً همپای آثار اساتید معروف این حوزه مطرح شد که جا دارد از استاد هادی اردبیلی به خاطر تشویقهای محبتآمیز، کمک به چاپ اثر و حتی کمک شایانی که در پخش آنها داشته است، تشکر ویژه داشته باشم.
اشکالات بسیاری در همین جلسات حل شد و راه درست را یافتم؛ لذا خود را مدیون فعالیتهای کارگاه میدانم و توصیه میکنم جوانان و حتی همسن و سالان خودم در این جمع حاضر شوند.
حضور پیشکسوتان در این جلسات، جوانان را تشویق میکند و به آنان روحیه مضاعف میدهد؛ اما غیبت و نبود بزرگان از تأثیر آن میکاهد. پیشکسوتان راه و راهنمای بقیه هستند و آنها را تشویق میکند.
کدام اثر چاپ شده شما از رده خارج شد؟
اشک روان فتحاللهی را حذف و نهضت آل یاسین را جایگزین کردم. مدتها در پی این بودم که نامی پیدا کنم تا همه ائمه اطهار را شامل شود و به همه آنها صدق کند. بالاخره «آل یاسین» را به عنوان پسوند آثارم برگزیدم: مرحمت آل یاسین، محنت آل یاسین، غربت آل یاسین و... در صفحه نخست همه آنها نیز زیارت آل یاسین را آوردهام.
یاور صالح زاده؛ دکترای روانشناسی. در زمینه اجتماعی و روانشناسی صاحب اثر است و در حوزه شعر آئینی، دو کتاب «لعل سخن» و «درمان نغمهسی» از آثار در حال چاپ اوست.
چرا اردبیل را خاستگاه شعر آئینی میدانند؟
شعر آئینی و عاشورایی مختص اردبیل است؛ زیرا در هیچ کجای ایران و جهان شعری در این وجه گستردگی نداریم. شعرای پیشین ما، در این زمینه کارهای بسیاری کردهاند و راه آنها همچنان ادامه دارد.
یحیوی سبک خاص خود را داشته، بیضای اردبیلی از احادیث و آیات قرآن بهره گرفته، تاج الشعرا از شعرهای ماورای استفاده کرده، اما به گونهای که گویی خود در آن نبرد حضور داشته و از نزدیک مشاهده کرده است.
در گذشته و در زمان استاد انور، هیأتهایی بود برای مرثیهسرایی و مرثیهخوانی اما امروز با تلاش دستاندرکاران، شعرا در قالب انجمن دور هم جمع شده، به نقد و بررسی اشعار میپردازند و ایرادات موجود در آثار تصحیح میشود.
برای تقویت محتوا چه باید کرد؟
در حوزه مرثیهسرایی، شعری که امروز نوشته میشود، برگرفته از آثار شعرای قبلی است. به عقیده من منزوی همهچیز را به پایان رسانده و تکمیل کرده است؛ ردیف و قافیه در آثار وی تمام شده و چیزی برای نوشتن نمانده است.
آرزومندم در اردبیل تاجالشعرا و بیضاء احیا شوند و اخلاق به میان ما باز گردد چرا که امام حسین(ع) امامی اخلاقی بود و اگر جهان درون ما درست شود به امام نزدیکتریم و انس بیشتری با ایشان خواهیم داشت.
از یک شاعر عاشورایی، ابتدا انقلاب اخلاقی، مهربانی و سعه صدر انتظار میرود؛ پس از اینهاست که به وجود هستی و قطب عالم امکان نزدیکتر میشود و اگر انسان در خلوتگاه خود انقلابی پدید آورد، میتواند به همه این مراتب دست یابد.
مودت، محبت، احترام و ادب با پیروی از امام حسین(ع) را مُدام باید در نظر داشت. کربلا یک عملیات راهبردی بود؛ کسی که انگشتر خود را به دشمن میدهد، همه شاخصههای انسانی را به نمایش گذاشته است؛ پس با مودت میتوان دست به دست هم داد، از ایرادات کاست و پرواز کرد. امیدوارم آوازه اردبیل در این حوزه تمام گیتی را در برگیرد.
جابر ولدپور؛ متخلص به مژده. متولد ۱۳۳۰ اردبیل، ساکن تهران. شاعر و پژوهشگر
چطور شد به این سبک روی آوردید؟
از 1352 قلم به دست گرفتم که بخشی از آن به بحثهای درونی بازمیگردد و شاید محبت و عنایت الهی بود، اما همیشه سعی در حفظ این امانت الهی داشتهام و در تمام این 18 سال لطف ابا عبدالله شامل حالم شده و شعر عاشورایی نوشتهام.
درباره سبکهای رایج در شعر عاشورایی و آئینی توضیحاتی بفرمایید.
از زمان آل بویه تا ۱۲۰ سال اخیر، چهار شاعر ما صاحب سبک شدهاند. یکی از آنها میرزا صادق بیضاء اردبیلی است که سبک عرفان در مرثیه را پایهگذاری کرد. چیزی که تا آن زمان به ندرت دیده میشد. همدوره و اواخر دوران ایشان مرحوم حاج عباسقلی یحیوی (تاجالشعرا) سبک نظامی و حماسه در مرثیه را راهاندازی کرد و لقب درستی هم گرفت؛ اما خللی در این سبکها وجود داشت: صُوَر خیالی در آثار هر دو خیلی کم مشهود است در حالی که شعر آئینی همچون دیگر رشتههای ادبی در صور خیالی به اوج میرسد.
مرحوم منزوی صور خیالی را بنا گذاشت و به عبارتی، شعر مرثیه مدیون صور خیالی اوست. همزمان با منزوی، حاج انور مقتل را در مرثیه مطرح کرد. این چهار سبک هنوز پابرجاست و امروز استاد عسگر شاهی پیرو سبک نظامی تاج الشعراست . خود من هم این شیوه را بیشتر میپسندم اما زورم به مرحوم بیضاء نمیرسد.
آیا پرداختن به شعر آئینی سواد علمی و ادبی قوی و قدرتمندی میطلبد؟
سالها با علاقه شخصی تحقیقات علمی کردهام. در دانشگاه پیش از انقلاب امکان آن نبود که شعر عاشورایی را به عنوان یک ژانر دانشگاهی مطرح کنیم. پس از انقلاب نیز خودمان امکانات لازم برای پیگیری قضیه را نداشتیم.
نتیجه تحقیقات و تجربیات قریب به 40 ساله این بود که شعرای گذشته از بحث مهمی بهرهبرداری کردهاند: تلفیق قریحه ذاتی و تحقیقات علمی زمان خود.
در عصر حاضر با معضلی مواجه هستیم و آن اینکه قریحه نسبت به گذشته نزول یافته و شعرای جوان تنها بر پایه سواد مدرکی شعر مینویسند که خوب است اما نتیجه مناسبی ندارد؛ یعنی با اینکه استخراج واژهها درست است اما فایدهای ندارد و با این سبک و سیاق شاعر جدیدی متولد نمیشود. برای حل چنین مشکلی، پیشنهاد میشود در کارگاهی تخصصیتر، راهکارهای علمی مختلف مطرح شود.
محسن بهنژاد؛ متخلص به نافع. شاعر آئینی. حدود ۱۲ سال است که در این حوزه فعالیت دارد اما عمر مفید هنری خود را چند سالی می داند که در کارگاه شعر حضور داشته است. اثر مکتوب مستقل ندارد اما شماری از اشعار وی در برخی مجموعههای شعری به چاپ رسیده است.
وضعیت شعر آئینی و به ویژه شعر اردبیل را چهطور میبینید؟
شعر آئینی اردبیل در فارسی و ترکی زبانزد است و به نظر من آنقدر باید پیشرفت کند که پاسخگوی سطح کشور باشد. حضور در کارگاه شعر آئینی نیازی اساسی است. شاعران با ۱۵ سال سابقه وقتی در کارگاه حضور مییابند، به دلیل اغلاطی که در شعرهای پیشین خود میبینند، برای خود سابقه کمتری را متصور میشوند. خود من از ۱۲ سال سابقه شعرسرایی، ۵ تا ۶ سالی را که در کارگاه حوزه هنری حاضر بودهام، شناسنامهدار میدانم.
آیا برای سرودن یک شعر خوب در این حوزه، مطالعات خاصی باید داشت؟
شاعر اجتماعی نیاز به سند و منابع تاریخی ندارد، اما شعر آئینی باید به منابع و مقاتل استناد کند ؛۴ تا ۵ مقتل را استخراج کرده و به قالب شعر درآورد. متأسفانه یکی از معضلات امروزی شعر آئینی این است که شاعران جوان اغلب به اشعار سروده شده در گذشته استناد میکنند؛ در حالی که خود باید حتما" مقتلخوانی کنند.
آیا به منابع دسترسی داریم؟
منابع مقاتل ما وسیع است و به همه آنها دسترسی داریم. برای مثال، آیتالله پیشوایی در دو جلد مقاتل دقیقی آورده است. همچنین، مقاتل عربی بسیاری داریم که خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شدهاند؛ یعنی خلأیی نداریم که شاعری مدعی شود فلان مطلب را در مقتلی ندیده است.
به عنوان یک شاعر آئینی وظیفهای بر عهده ماست؛ این که در کنار این سبک شعر، ردپایی از حداقل اوضاع اجتماعی روز در آثار ما دیده شود؛ چرا که وقایع عاشورا خود برگرفته از اتفاقات اجتماعی زمان خود بود. حضرت امام حسین(ع) در برابر خفقان اجتماعی آن زمان قیام کرد پس ما نیز باید مسائل روز را در کنار وقایع عاشورا قرار داده و آنها را تطبیق دهیم.
حضور پیشکسوتان در کنار جوانان چه اثری دارد؟
بسیار موثر است. کودکی که راه رفتن را آغاز میکند، نیازمند همراهی بزرگترهاست تا زمانی که بتواند به طور مستقل و بینیاز از کمک راه برود. ما نیز در شعر آئینی هنوز به خودکفایی نرسیدهایم؛ لازم است از نظرات پیشکسوتان این حوزه کمک بگیریم و البته این قضیه نباید همیشگی باشد بلکه پس از آموزشهای لازم، باید کم کم از تکیه خود دور شویم و روی پای خود بایستیم.
آیا مشکل خاصی را متوجه شعر آئینی میدانید؟
متأسفانه یکی از معضلات این حوزه، سرقت ادبی است. به این شکل که برخی از شاعران نو پا برای پاسخگویی به نیاز و طلب جامعه به اشعار پیشکسوتان دستاندازی میکننده و تنها با جابهجایی و جایگزینی کلمات و عبارات، شعر پدید میآورند. من این نوع بازآفرینی را نه تنها مناسب نمیدانم، بلکه ضربهای بر بدنه شعر آئینی میپندارم.
اسکندر نجفی سوها؛ متخلص به سخنور. بازنشسته صدا و سیما. در زمینههای مختلف ادبی مشارکت داشته است و آثار ادبی وی منحصر به آئینی و عاشورایی نیست. پیک راستان اولین کتاب اوست شورها و شوقها، در خلوت عشق، غزللریم گؤزللریم و در کل 8 کتاب چاپ شده دارد. در شعر آئینی «چیستان وجود» درباره اباعبدالله و کربلاست.
چرا به شعر روی میآوریم؟
جامعه ما معجونی از مسائل مختلف است، اما رأس قضیه، انسانیت، خردمندی و خردورزی است که همه اینها را با ادبیات میشود ارائه کرد. کما اینکه میبینیم کسانی که دستی در ادبیات داشتهاند جاودانهتر بودهاند.
ادبیات مرثیه جایگاه خاصی دارد و افراد بسیاری در این زمینه درخشیدهاند؛ اما متأسفانه امروز ضعف ادبی و شعر ما بسیار است. در جلسات تحلیلی، این ضعفها برطرف و حذف میشوند. گاه حتی شاعری که ایراد خود را قبول نداشته است، در این جلسات تغییر رویه داده و این تغییر ناخودآگاهانه صورت میگیرد.
شاید بسیاری از شاعران نامدار ما سواد کاغذی نداشتند، اما چنان درست و برآمده از دل نوشتهاند که لاجرم بر دلها نشسته است؛ شاعری به مدرک نیست، آب چشمه از خودش باید بجوشد. به قول شهریار سخن:
«شاعر اولا بیلمزسن، آنان دوغماسا شاعر
مسسن، آبالام، هر ساری کوینک قیزیل اولماز»
شاعر، شهریار بود که در هر زمینه شعری درخشید؛ جراح نشد، اما شاعری پیشه کرد چون گرایش و استعداد وی در این زمینه بود و در کنار دیگر شعرا قرار گرفت.
آقا اباعبدالله(ع) در ردیف رسالت و امامت به خدا چنان نزدیک بود که خون خود را در راه عقیده داد.
شاعران خوش ذوق و قریحه پیشین ما، در زمانی که نه اینترنت در دسترس بود و نه این حجم از اطلاعات، به چه منابعی دسترسی داشتند و امروز جای چه چیزی خالی است؟
در سبکشناسی ملکالشعرای بهار، قدمت ادبیات ما تا جایی میرسد که شعر سخن متفاوتی است.
تکنولوژی عرفا و اُدَبای پیشین، فکر، اندیشه و آرزوهای آنها بود. حس ششم و ارتباطات آنها آنقدر قدرت داشته که ماندگار شدهاند؛ ارزشی که به جان روح میدهد. در حالی که تکنولوژی امروزی شاید مانع باشد. صنعت هر روز بهتر و بهتر میشود اما عالم سخن و ادبیات جدا از صنعت است چرا که صنعت، محبت ایجاد نمیکند اما ادب، شعر، قلم و اندیشه میتواند چنین چیزی را به وجود آورد.
در پایان، شما و مخاطبانتان را به یک شعر میهمان میکنم:
چه خاکها که ز غم تو بر سر نیست
چه چشمها که ز داغ غمت به خون تر نیست
فغان کنم همه عمر زین غمت زان رو
به دشت کرب بلا جز خدات یاور نیست
به پیشوایی تو سنگ هم شهادت داد
دریغ و درد، عدو در مقام باور نیست
حسین من! به چه سانَت فکنده تیغ عدو
زسر تن تو جدا و به تن تو را سر نیست
دگر چه سود که کیفر دهند قاتل را
هزار جان به یکی موی تو برابر نیست
اگر سکوت نمودم ز ثقل ماتم توست
وگرنه کیست که در سوگ تو سخنور نیست
*************************
گفتوگو و تنظیم: مریم رضائی
*************************
انتهای پیام/3463/214/