«حسین اسوبعلی اف» کارشناس مسائل سیاسی و امنیتی منطقه در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، اهداف حمله اخیر تروریستی به یکی از پاسگاههای مرزی در تاجیکستان و ضرورت تقویت همکاریهای امنیتی ایران با کشورهای آسیای مرکزی را مورد بررسی قرار داده است.
در این یادداشت آمده است: سرویسهای امنیتی تاجیکستان جزئیات حمله گروه وابسته به سازمان تروریستی داعش به یکی از پاسگاهها در منطقه مرزی تاجیکستان و ازبکستان را بررسی کردند، این اتفاق نشان میدهد که باید نه تنها بحث قابل اطمینان بودن مرز تاجیکستان و افغانستان، بلکه وجود تهدیدات داخلی در خاک تاجیکها و همچنین در سایر کشورهای آسیای مرکزی مورد توجه جدی قرار گیرد.
در حال حاضر بر اساس اعترافات تروریستهای بازداشت شده، آنان به صورت یک گروه 20 نفره از افغانستان وارد تاجیکستان شده تا خود را به پاسگاه مرزی «عشق آباد» در نزدیکی مرز برسانند.
در این رابطه چند سوال پیش میآید، به ویژه اینکه چگونه آنان موفق به نفوذ غیر قانونی به خاک تاجیکستان شده و مسافت 200 کیلومتری طی کردند و چرا دقیقا پاسگاه مرزی با ازبکستان را هدف قرار دادند؟
مسلم است که تروریستها به طور غیرقانونی از مرز تاجیکستان و افغانستان عبور کردند.
حراست از مرز تاجیکستان و افغانستان بحثی مهم بوده و حتی در زمان شوروی نیز امکان جلوگیری کامل از عبور غیرقانونی از این مرز امکان پذیر نبود.
البته دولت تاجیکستان با استفاده از ظرفیت های داخلی و همچنین کمک های روسیه، چین و آمریکا تدابیری برای بهبود وضعیت فنی پاسگاه های مرزی خود اتخاذ می کند، ولی حادثه اخیر نشان می دهد که در این راستا باید تلاش های بیشتری انجام شود. در عین حال نباید فراموش کرد که امنیت مرز تاجیکستان با افغانستان نه تنها موضوع ثبات برای تاجیکستان، بلکه برای کل منطقه آسیای مرکزی است.
به این ترتیب وجود سلولهای تروریستی داعش در قلمرو تاجیکستان که به گروه فوق در زمینه حمل و انتقال و انتخاب هدف کمک کردند، یک مشکل حاد به شمار میرود.
نه تنها در تاجیکستان بلکه در همه کشورهای آسیای مرکزی وجود افراد همدست با تروریستها امکان پذیر میباشد.
این مسئله اهمیت کار و همکاری دقیق و جدیتر سرویسهای اطلاعاتی کشورهای آسیای مرکزی در جهت شناسایی و خنثی سازی «سلولهای خفته» را برجسته تر میکند، اگرچه این کار بسیار دشوار بوده و در شرایط کوهستانی و دورافتاده منطقه تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
البته تمام اینها اقدامات برنامه ریزی شده تروریسم بین المللی میباشد که به سبک خاصی سازماندهی شده است. پس از حمله نیز در اینترنت ویدئویی منتشر شد که در آن 6 نفر که نقاب پوشیده بودند با جانشین «البغدادی» به زبان عربی بیعت کردند.
این نکته جای تامل دارد که تروریستها فقط به زبان عربی صحبت کرده و هیچ حرفی به تاجیکی یا زبان دیگری از اقوام آسیای مرکزی نزدند در حالی که معمولا داعش این نوع پیامهای خود را حداقل به 2 و حتی چند زبان پخش میکند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که احتمالا این پیام دایره وسیعی (بین المللی) از مخاطبان را در نظر گرفته تا نشان دهد که داعش همچنان فعال بوده و قادر به انجام عملیات خارج از قلمرو ولایت خراسان افغانستان است.
همچنین عدم صحبت به زبانهای غیر عربی میتواند با هدف پنهان کردن تعلق قومی عاملین حمله به پاسگاه یاد شده در تاجیکستان باشد.
بر اساس برخی گزارشهای رسانهای، شبه نظامیان مهاجم فقط تاجیک نبوده بلکه بیشتر ترک زبان، ازبک و احتمالاً اویغور بودند که در ترکیب داعش خراسان افغانستان قرار داشتند.
اگر این اطلاعات واقعیت داشته باشد، پس انتخاب هدف حمله (پاسگاه مرزی تاجیکستان با ازبکستان) کاملا توجیه پذیر میباشد.
بر این اساس، ممکن است تروریستها (که از ابتدا برای مرگ آماده شده بودند) اعتقاد داشتند که پس از تصاحب سلاح و پاسگاه مرزی، موفق به تاثیرگذاری بر نیروهای پنهان داعشی در ازبکستان خواهند شد که در پیروی از آنان اقدام به حمله به پاسگاه مشابهی در این کشور خواهند کرد.
طبیعی است که این اقدامات تروریستها از ابتدا محکوم به ناکامی بود ولی با این وجود احتمالا منظور اصلی رهبران ایدئولوژیک شبه نظامیان از این اقدام، مطرح کردن خود در منطقه میباشد.
در هر صورت این یک پیام بسیار نگران کننده برای کشورهای آسیای مرکزی بوده و باید کاملا جدی گرفته شود زیرا تروریستها نشان دادند که نه تنها نفوذ غیرقانونی گروههای نسبتا بزرگ از مرز افغانستان به تاجیکستان امکان پذیر است، بلکه راه یافتن به 200 کیلومتری این کشور و ایجاد تنش در منطقهای که انتظارش نمیرفت، نیز غیر ممکن نمیباشد.
با وجود مشکلات موجود در روابط تاجیکستان و ازبکستان طی دورههای مختلف، در 8 تا 10 سال اخیر مرز مشترک بین 2 کشور یکی از باثبات ترین مرزها به شمار میرفت.
به عنوان مثال تروریستهای حرکت اسلامی ازبکستان در سالهای 1999 و 2000 در یک اقدام مشابه به ولایت «باتکن» قرقیزستان نفوذ کرده بودند.
بنابراین در پی حادثه اخیر بلافاصله وزیر امور خارجه قرقیزستان با همتای تاجیک خود تماس گرفته و از وقوع این اتفاق ابراز نگرانی کرد، نگرانیهای مشابهی را نیز روسیه، ازبکستان و چین ابراز کردند.
واکنش مقامات مرکزی افغانستان نسبت به تکذیب نفوذ تروریستها از قلمرو افغانستان به تاجیکستان حاکی از آن است که «کابل» بر ولایتهای شمالی و از جمله «قلعه زال» ولایت «قندوز» در شمال شرقی این کشور کنترل ندارد.
فاکتور دیگری که باید به آن توجه شود کاهش فعالیتهای تروریستی در خاور میانه میباشد که به دلیل شکست داعش در این منطقه و انتقال فعالیتها به افغانستان و در آینده به آسیای مرکزی، اتفاق افتاده و منابع روس مداوم روی این نکته تاکید میکنند.
به طور طبیعی ظهور کانونهای جدید فعالیتهای تروریستی در آسیای مرکزی نمیتواند موجب نگرانیهای روسیه، چین و ایران نباشد.
باید گفت که با توجه به بهبود تدریجی روابط میان ایران و تاجیکستان، نقش فعال تر «تهران» در زمینه کمک به مبارزه با تروریسم بین المللی و به ویژه داعش در قلمرو آسیای مرکزی کاملاً میتواند به موقع باشد.
در حال حاضر ایران فعالیتهای خود برای بهبود همکاریها با ترکمنستان و قزاقستان را تشدید کرده و با اتحادیه اقتصادی اوراسیا موافقتنامه ایجاد منطقه آزاد تجاری را به امضا رسانده است.
همچنین ارتقاء سطح همکاریها با قرقیزستان و برقراری پروازهای مستقیم بین ایران و این کشور در نظر گرفته شده است.
همه این موارد حاکی از آن است که گفتوگوی ایران در زمینههای امنیتی با کشورهای آسیای مرکزی باید به طور موازی با همکاری تجاری و اقتصادی دنبال شود.
حادثه حمله تروریستی به پاسگاه مرزی در تاجیکستان میتواند دلیل خوبی برای از سرگیری تعاملات امنیتی بین ایران و تاجیکستان و ایجاد اقدامات مشابه با سایر کشورهای منطقه باشد.
انتهای پیام/ح