اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  ایران در جهان

عمق راهبردی ایران در غرب آسیا؛ قدرت نرم و ریشه‌های فرهنگی

به جرات می‌توان گفت که ایران هم اکنون قوی‌ترین عمق راهبردی را در منطقه دارد. مزیتی که بیش از آن که متکی بر ابزارهای نظامی و امنیتی باشد، مبتنی بر پیوندهای ویژه تاریخی و فرهنگی هزاران ساله در منطقه غرب آسیا است.

عمق راهبردی ایران در غرب آسیا؛ قدرت نرم و ریشه‌های فرهنگی

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس – مهدی پورصفا: عمق راهبردی از جمله مفاهیم وابسته به دانش جغرافیای نظامی است. شاید اصلی‌ترین مصداق اهمیت عمق راهبردی در یک منازعه حمله ارتش نازی به خاک اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941 باشد. به‌رغم توان پایین ارتش سرخ برای دفاع از مرزها و پیشروی سریع ارتش آلمان نازی عمق گسترده خاک اتحاد جماهیر شوروی نه تنها سبب شد تا فرصت لازم برای فراهم آوردن خطوط دفاعی در نزدیک شهر مسکو فراهم شود، بلکه به سرعت با انتقال ده لشکر پیاده از سیبری به خط مقدم نبرد جلوی فروپاشی نهایی نظام سیاسی این کشور گرفته شد.

اگرچه توسعه سلاح‌های مدرن همچون موشک‌های بالستیک قاره‌پیما این مفهوم تا حدودی دچار تغییر کرده اما هنوز هم مساحت جغرافیایی و توانمندی تحمل ضربات دشمن در یک پهنه امتیازی غیر قابل چشم پوشی برای هر کشوری است. در این میان گاه عمق راهبردی در داخل جغرافیای یک کشور شکل نمی‌گیرد و برخی از قدرت‌های جهانی تلاش کرده‌اند تا نوعی عمق راهبردی در فراتر از مرزهای خود تعریف کنند.

به عنوان مثال پس از جنگ جهانی دوم و شکل گیری ساختار جدید جهانی بر مبنای تقابل دو قطب شرق و غرب، آمریکایی‌ها به منظور محاصر شوروی تلاش کردند تا با پیمان‌های نظامی نوعی خط دفاعی در مقابل پیشروی دنیای کمونیسم ایجاد کنند. حد شرقی این خط از کشور ژاپن آغاز می‌شد که درآن زمان میزبان یکصد هزار نظامی آمریکایی بود و پس از آن به کره جنوبی و فیلیپین ختم می‌شد. در ادامه نیز پیمان‌های نظامی سیتو، سنتو و ناتو این حلقه را در جنوب و جنوب غرب آسیا و همچنین اروپای غربی تکمیل می‌کرد.

در مقابل اتحاد جماهیر شوروی با استفاده از پیمان ورشو لبه خط درگیری خود را با آمریکایی‌ها در آلمان شرقی تعریف کرده بود. جایی که 22 لشگر زرهی شوروی آماده حمله به سمت آلمان غربی در صورت آغاز جنگ جهانی سوم بودند. در سال 1991 و پس از فروپاشی پیمان ورشو و اتحاد جماهیر شوروی عمق راهبردی جبهه شرق در اروپا فرو پاشید و با گسترش ناتو هم اکنون یگان‌های زرهی سپاه تفنگداران آمریکا در کشور استونی تنها 750 کیلومتر با مسکو فاصله دارند.

البته در این میان وعلی‌رغم تلاش آمریکا برای نفوذ در اوکراین و گرجستان به عنوان بخشی از حیاط خلوت روسیه با واکنش سخت روسیه روبه رو شده که تبعات آن هم اکنون در اوکراین نیز باقی است.

*ایران، قدرتی که نان فرهنگ و تاریخش را می‌خورد

ایران به عنوان کشوری که از وسعت جغرافیایی بالایی بهره می‌برد، همواره جایگاه ممتازی در دنیا به لحاظ عمق راهبردی داشته است. بر اساس مطالعات ارتش آمریکا در زمان جنگ سرد حتی در صورت حمله مستقیم اتحاد جماهیر شوروی به ایران امکان مهار این حمله در دو رشته کوه البرز و زاگرس وجود داشت. چنین قابلیتی در زمان جنگ 8 سال عراق علیه ایران و چه پس از آن به عنوان بخشی از پازل بازدارندگی نیروهای دفاعی ایران عمل کرده است.

با این حال عمق راهبردی ایران به عنوان یک قدرت تاریخی تنها محدود به مرزهای سرزمینی خود نبوده است. قلمرو وسیع زبانی و فرهنگی و همچنین تاریخ طولانی در منطقه سبب شده تا ایران از توانمندی بالایی برای بردن عمق راهبردی خود به آن‌سوی مرزها برخوردار باشد. این عمق راهبردی بر خلاف موارد مشابه خود از طریق عملیات‌های نظامی و اشغال نظامی خاک سایر کشورها حاصل نمی‌شود بلکه حاصل نوعی قدرت هوشمند است.

رویدادهای پس از اشغال خاک عراق و افغانستان در سال 2003 به خوبی نشان می‌دهد که این عمق راهبردی تا چه اندازه متأثر از نفوذ فرهنگی و دینی ایران است؛ اگرچه برخی از رقبای منطقه‌ای ایران با توجه به ناتوانی خود در فراهم آوردن این عمق راهبردی، ایران را متهم به مسلح‌کردن گروه‌های شبه‌نظامی می‌کنند، روندی که خود در حمایت از داعش، جبهة النصره و سایر گروه‌های تروریستی گوی سبقت را از هر کشور دیگری ربودند، و حالا نتایج شکست آن را درو می‌کنند.

*عمق راهبردی نرم چیست؟

بحث «عمق راهبردی نرم» برای اولین از سوی «احمد داوود اوغلو»، نخست وزیر و وزیر امورخارجه پیشین ترکیه در سال 2001 مطرح شد. داوود اغلو با مطرح‌کردن این بحث به دنبال اثبات این نکته بود که ترکیه به دلیل پیوستگی‌های وسیع جغرافیایی و زبانی و سیادت تاریخی بر بسیاری از مناطق خاورمیانه در قالب امپراطوری عثمانی می‌تواند بدون نیاز به کشورگشایی مرسوم عمق راهبردی خود را گسترش دهد.

شاید از همین رو بود که ترکیه در جریان شورش‌های گسترده در خاک سوریه به همراه کشورهای عربی و غربی حمایت از گروه‌های تروریستی از جمله شاخه سوری اخوان المسلمین را در دستور کار خود قرار داد.

در هر صورت به نظر می‌رسد این مفهوم در مورد نفوذ ایران در منطقه بیشتر صدق کند. در حقیقت نفوذ ایران در شرق دریای مدیترانه سبب پدید آمدن نوعی عمق راهبردی نرم برای تهران شده که البته موجب وحشت برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی نیز شده است.

* خاکریز اول عمق راهبردی ایران

آغاز توسعه این نفوذ راهبردی را می‌توان در سال 2003 میلادی دانست؛ زمانی که آمریکا و انگلستان برای سرنگونی رژیم بعث عراق به همراه چند کشور دیگر در یک لشکرکشی گسترده به خاورمیانه کلید آغاز پروژه خاورمیانه بزرگ را زدند.

با این حال این مسیر به هیچ عنوان به دلخواه آنان جلو نرفت. در عراق، اکثریت شیعه عراق هیچ علاقه‌ای به سیاستمداران سکولار مورد حمایت واشنگتن نداشتند و بیش از همه دلبسته احزاب شیعه عراقی بودند که با ایران رابطه بسیار نزدیکی داشتند. این رابطه از دهه 80 میلادی آغاز شد، زمانی که کُردها و معاودین عراقی به همراه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک جبهه علیه صدام می‌جنگیدند. از سوی دیگر قم و نجف به عنوان دو مرکز بزرگ علمی و دینی شیعه رابطه‌ای ناگسستنی با یکدیگر داشته و دارند. تأکید آیت الله سیستانی مرجع عالی دینی عراق بر پیشبرد امور کشور بر طبق دموکراسی، زمینه را برای حضور دائمی احزاب شیعه در فضای سیاسی عراق فراهم کرد. رابطه ایران و عراق به‌رغم برخی فراز و فرودها همواره در مسیر توسعه قرار دارد. ایران هم‌اکنون یکی از بزرگترین شرکای تجاری عراق محسوب می‌شود و شرکت‌های ایرانی در توسعه بسیاری از پروژه‌های اقتصادی عراق دخیلند. علاوه بر این ظهور گروهک تروریستی داعش نه تنها سبب شد تا ایران و عراق از لحاظ امنیتی به یکدیگر وابسته شوند، بلکه الحشد الشعبی به عنوان یک نهاد انقلابی نظامی در قلب نهادهای رسمی عراق جای گرفت.

بدون شک عراق با جمعیت وسیع شیعی وارتباطات قوی فرهنگی که راهپیمایی شکوهمند اربعین تنها یکی از نمونه‌های آن است، مهم‌ترین خاکریز عمق راهبردی ایران در منطقه است. منطقه‌ای که تاکنون در مقابل اکثر توطئه‌ها برای جدایی از ایران ایستادگی کرده است.

*سوریه و نبردی که مقاومت پیروز اصلی آن بود

سوریه نیز از جمله کشورهایی است که نفوذ ایران در آن بیش از آن که نظامی باشد بر مبنای رابطه عمیق مذهبی با اماکن متبرک در این کشور بنیان گذاشته شده است. اگرچه ایران و سوریه از ابتدای انقلاب با یکدیگر رابطه‌ای صمیمانه داشته‌اند. انقلابیون ایرانی در زمان رژیم پهلوی برای ارتباط با گروه‌های فلسطینی از این کشور به عنوان یک سکو استفاده می‌کردند. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سوریه رابطه مناسب خود را با ایران حفظ کرد. در سال 2006 میلادی و زمانی که تمام فشارها برای در هم کوبیدن حزب‌الله لبنان از سوی رژیم صهیونیستی بسیج شده بود این سوریه بود که به عنوان یک پل ارتباطی، کمک‌های ارزشمند و غیر قابل انکاری را به مقاومت اسلامی لبنان کرد.

از سال 2011 میلادی که شورش نظامی تروریست‌های تکفیری در سوریه آغاز شد، ایران و محور مقاومت نقش مهمی را در این کشور ایفا کردند. در ابتدا مستشاران ایرانی برای دفاع از بقاع متبرکه در سوریه حاضر شدند و سپس یگان‌های منطقه‌ای همچون فاطمیون و زینبیون، تمام قدرت خود را برای حفظ یکپارچگی سوریه بسیج کردند.

از سال 2015 نیز ایران توانست روسیه را به عنوان یک قدرت جهانی برای حمایت از نبرد در سوریه بسیج کند. سوریه را می‌توان امتداد عمق راهبردی ایران در عراق دانست که هم‌اکنون بخشی از آن به مدیترانه رسیده است. قطع این ارتباط حیاتی نیز یکی از اهداف مهم رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی و عربی به خصوص در مناطق مرزی سوریه و عراق است و یکی از علل حملات و تحرکات مکرر آمریکایی‌ها علیه گذرگاه مرزی البوکمال-القائم نیز قطع همین محور ارتباطی راهبردی بین دو کشور عراق و سوریه است.

*دژی مستحکم در شرق مدیترانه

در بین این کشورها لبنان جایگاه منحصر به فردی دارد. از دوران حضور شگرف «امام موسی صدر» در لبنان و به‌خصوص از زمان حمله گسترده رژیم صهیونیستی به خاک لبنان در سال 1982 و اشغال بیروت ایران حضوری نظام مند وگسترده با پشتیبانی عمومی گسترده در لبنان دارد. حزب الله لبنان به عنوان مهم‌ترین حامیان منطقه‌ای ایران به یک ارتش منظم تبدیل شده است که می‌تواند نقشی بیش از کشور لبنان را بر عهده بگیرد.

حضور در نبردهای گسترده سوریه سبب شده تا حزب الله لبنان علاوه بر جنگ‌های چریکی در نیردهای کلاسیک زمینی نیز به مهارت قابل توجهی دست یابد به گونه‌ای که برخی از تکنیک‌های نبرد زمینی حزب الله در جنگ حلب از سوی ارتش روسیه مورد مطالعه قرار گرفته است. از سوی دیگر حضور گسترده نیروهای ایرانی در مرزهای شمال رژیم صهیونیستی یک ابزار فشار عالی را در اختیار ایران قرار می‌دهد به گونه‌ای که «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور آمریکا در توجیه عدم حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، هدف قرار گرفتم رژیم صهیونیستی از سوی حزب الله را از دلایل عدم این حمله عنوان می‌کند.

با توجه به نفوذ معنوی گسترده ایران در لبنان با قاطعیت می‌توان گفت که از طریق حمله نظامی امکان ریشه کردن این توان وجود ندارد. از سوی دیگر، قدرت نظامی حزب‌الله نیز سبب شده تا با وجود تمام بحران‌ها و تنش‌ها مرزهای شمالی لبنان و فلسطین اشغالی همچنان آرام باقی بماند.

نکته جالب اینجاست که مبالغ هزینه شده برای مقابله با حزب الله لبنان، ده‌ها برابر کمک ایران به این گروه است. به‌عنوان مثال عربستان سعودی در انتخابات چندی پیش لبنان نزدیک به 7 میلیارد دلار هزینه کرده است. عدم تأثیر این رقم بالا در کاهش محبوبیت حزب‌الله نشان می‌دهد که نفوذ ایران عمدتاً برا پایه توانمندی‌های نرم است.

*ضرورت تعمیق بخشیدن به ارتباطات معنوی و مادی

علاوه بر کشورهای فوق، نواحی دیگری از جمله یمن نیز تحت تأثیر قدرت نرم ایران قرار دارند اما پیوستگی سرزمینی این سه کشور سبب شد تا آن‌ها به عنوان مهم‌ترین اجزای عمق نرم راهبردی ایران در منطقه در نظر بگیریم.

طبیعی است که برای حفظ این عمق راهبردی به تمهیدات فراوانی نیاز است وگرنه تمام دستاوردهای فعلی می‌تواند با خطر روبرو شود. توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی و تلاش برای در هم آمیختگی بیشتر معنوی و مادی از جمله عواملی است که می‌تواند به حفظ این زنجیره کمک کند.

انتهای پیام/

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول