اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

چاقی دومین و شایع ترین عامل مرگ و میر آمریکاییان بعد از سیگار

از منظر سرمایه گذاری اجتماعی، هزینه های بالقوه برای چاقی حتی بیشتر از دخانیات است. یک کارزار ضد چاقی موفق باید مردم را تشویق به تحرک بیشتر کند و روی درمان های پزشکی و علوم تغذیه جدید سرمایه گذاری کند.

چاقی دومین و شایع ترین عامل مرگ و میر آمریکاییان بعد از سیگار

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: چندی است که بحران داروهای مخدر و مرگ و میر مرتبط با استفاده از سیگارهای الکترونیکی در میان نوجوانان بر عناوین خبری سایه انداخته است. اخیرا مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها گزارش داد که 34 نفر در نتیجه استفاده از سیگارهای الکترونیکی در سال 2017 جان خود را از دست داده اند، اعتیاد به داروهای مخدر عامل بیشتر از 47 هزار مورد از مرگ و میرها در آمریکاست و اعتیاد به داروهای مخدر یک وضعیت اضطراری سلامت عمومی اعلام شده است.
با این حال این تهدیدات جدی برای سلامت عمومی، موجب می شود که یک مشکل سلامتی همیشگی در ایالات متحده به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد. چاقی تنها بعد از استعمال دخانیات دومین عامل مهم و قابل پیشگیری مرگ و میر در آمریکاست. از هر 5 مورد مرگ و میر در میان آفریقایی آمریکاییان و سفیدپوستان قفقازی نژاد 40 تا 85 ساله، نزدیک به یک مورد به چاقی نسبت داده می شود، نرخی که در طول نسل ها در حال افزایش است.
روشن است که جامعه به راهبردهای بهتری برای رسیدگی به این وضعیت اضطراری سلامت عمومی نیاز دارد. من به عنوان یک اقتصاددان سلامت که چندین دهه را به مطالعه راه های پیشگیری از بیماری ها گذرانده ام، معتقدم که چند گزینه برای سیاستگذاری وجود دارد که می تواند سودمند باشد.

بحران چاقی در آمریکا
در چاقی عوامل زیادی نقش دارد، از جمله ژنتیک، رژیم غذایی، بی تحرکی، مصرف داروها، نبود آموزش لازم و نحوه بازاریابی مواد غذایی.
افراد  چاق از جمله با خطر بالای ابتلا به دیابت، امراض قلبی، حمله قلبی، فشار خون بالا و انوع خاصی از سرطان مواجه اند. برآورد می شود هزینه هایی که سالانه صرف درمان عوارض چاقی در آمریکا می شود، 147 میلیارد دلار باشد که بخش عمده آن صرف برنامه های درمان عمومی نظیر مدیکیر و مدیکید می شود. در سطح بین المللی و در میان کشورهای توسعه یافته نیز گرایش های مشابهی مشاهده شده است.
اما در ارتباط با این مسئله چه می توانیم کنیم؟ تلاش های دولتی و خصوصی فراگیری که برای کنترل  مصرف دخانیات صورت گرفت، هم می تواند به عنوان الگویی برای پرداختن به بحران چاقی و هم به عنوان شاخصی از تاثیر اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. تاکتیک هایی چون آموزش، وضع مالیات بر سیگار، در نظر گرفته شدن مناطق عمومی عاری از سیگار در سال های 1965 تا 2018 به کاهشی 66 درصدی در استعمال دخانیات انجامید و طی این مدت، استعمال دخانیات با یک روند کاهشی همیشگی به 13.7درصد در میان بزرگسالان آمریکایی رسید.
این نتیجه با دستاوردهای بزرگی در امر سلامت همراه بود و از میزان امراض عروقی، سکته، سرطان های مختلف و مرگ و میر در اثر سرطان ریه کاسته شد. برآورد می شود که برنامه مدیکید به تنهایی دو میلیارد و 500 میلیون دلار را از محل دستاوردهای سلامتی مرتبط با استعمال دخانیات صرفه جویی کرده است.
از منظر سرمایه گذاری اجتماعی، هزینه های بالقوه برای چاقی حتی بیشتر از دخانیات است. از نظر من یک کارزار ضد چاقی موفق باید مردم را تشویق به تحرک بیشتر کند، روی درمان های پزشکی و علوم تغذیه جدید سرمایه گذاری کند و مقرراتی را برای سیاست های بیمه سلامت به وجود آورد که به تغییرات رفتاری پاداش دهد. این امر می تواند به معنای دسترسی بیشتر به درمان های موثر نیز باشد.

ایده های خوبی که جواب نمی دهند
تاکید فعلی ما بر مداخلات رفتاری مایوس کننده بوده است. جامعه باید برای گفتگو درباره چاقی و  یافتن راه هایی برای مقابله با آن به شیوه ای دست یابد که صرفا شامل توصیه به کاهش وزن از طریق کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن یا هر دو که به شرمساری فرد از بدن خود می انجامد نباشد، چرا که در هیچ کدام از این رویکردها ضمانتی برای نتیجه گیری وجود ندارد. واداشتن مردم به ورزش کردن کار سختی است. نزدیک به 80 درصد از بزرگسالان  واجد شرایط کلیدی لازم برای انجام فعالیت های اروبیک و تقویت عضلانی نیستند.
واداشتن مردم به تغییر دادن رژیم غذایی خود نیز به همین اندازه غیرموثر است. بر اساس یک مطالعه نیمی از کسانی که رژیم می گیرند تا پنج سال بعد از شروع رژیم خود حدود 4 کیلو اضافه وزن پیدا می کنند؛ این دستاورد چندان بزرگی نیست و به سختی می توان گفت که کفایت می کند. به همین ترتیب برچسب های تغذیه ای روی مواد خوراکی نیز تاثیر ناچیزی بر روی  مقدار غذای دریافتی مصرف کنندگان و شاخص توده بدنی آنها دارد.
به این ترتیب سیاستگذاران چه باید کنند؟ به نظر من زمان آن است که رویکردهای جدید در این باره به کار بسته شوند.

مدل های اقتصادی برای مداخله در سلامت افراد
 حقوق انحصاری شرکت هایی که به رویکردهای نوآورانه ای برای کاهش وزن، مثل تقلید اثرات تمرینات ورزشی دست پیدا می کنند باید محفوظ داشته شود و با قوانین ثبت اختراع و دیگر مکانیسم ها به آنها پاداش داده شود. در حال حاضر اگر یک شرکت راهی را برای واداشتن مردم به خروج بیشتر از خانه برای پیاده روی با کمک یک اپلیکیشن یا برنامه جدید کشف کند، وضعیت صیانت از اموال معنوی و بازپرداخت حقوق آن چندان روشن نیست.
با توجه به مخاطرات موجود، دولت آمریکا باید پاداش های بزرگ تری را برای مداخلات رفتاری ارائه دهد تا در دراز مدت بتوان دستاوردهایی را تحت همان استانداردهای قانونی سختگیرانه ای به نمایش بگذارد که در مورد قوانین مربوط به داروهای جدید الزامی است. شرکت های آمریکایی میلیاردها دلار را روی ساخت داروها سرمایه گذاری می کنند. برعکس در سایر فعالیت های پیشگیرانه سرمایه گذاری اجتماعی کمتری صورت می گیرد.
اگر چه این راه حل برای همگان امکان پذیر نیست اما ثابت شده که برخی مداخلات پزشکی از جمله جراحی بای پس معده و کوچک کردن برگشت پذیر معده موثر هستند. درنظرگرفتن انگیزه های جدید می تواند دسترسی به این جراحی ها را برای پایین آوردن آستانه شاخص توده بدنی با هدف واجد صلاحیت شدن افراد جهت جراحی گسترش داد. برخی بیمه گذاران موانعی را بر سر راه این درمان وضع کرده اند، به این دلیل که چاقی را یک وضعیت پزشکی که بی درنگ تهدید کننده جان افراد باشد یا به برداشت سنتی ما از بیماری مرتبط باشد نمی دانند.
ما باید راه های بهتری را برای کاستن از هزینه های جراحی و افزایش دسترسی به این جراحی ها بیابیم و در عین حال تلاش کنیم راهی برای بازپرداخت وجوه پرداختی به مردم از سوی شرکت های بیمه پیدا کنیم. برخی بیمه گذاران نیز که به پیامدهای دراز مدت علاقه مندند از جمله صنعت بیمه عمر می توانند نقش مهمی در این راه ایفا کنند. آنها یک منفعت مالی تثبیت شده در اجتناب از مرگ و میر و معلولیت بیمه گذاران دارند، اما با توجه به چاق تر شدن آمریکاییان، آنها به طور سنتی در حاشیه باقی مانده اند.
شواهد نشان می دهند که کاهشی 20 درصدی در شاخص توده بدنی تا 10 سال بعد از انجام جراحی باقی می ماند. در سال 2018 تعداد 228 هزار آمریکایی جراحی کوچک کردن معده را انجام دادند. اما بر اساس معیارهای موجود صنعت بیمه، از این تعداد فقط 10 درصد  مشمول دریافت حق بیمه می شده اند.
رویکرد دیگری که می تواند مورد توجه قرار گیرد، داروهای جدید و استفاده از رویکرد موفقیت آمیزی است که برای مبارزه با فشار خون بالا مورد استفاده قرار گرفته است. حدود 50 سال پیش فشار خون بالا عارضه ای درمان ناپذیر قلمداد می شد. رژیم غذایی و ورزش شیوه های رایج کنترل فشار خون بالا بود. کشف ترکیبات متعدد برای مبارزه با فشار خون بالا که با داروهای مدر و مسدود کننده های بتا آغاز می شد، نشان داد که می توانند این شرایط را تغییر دهند. اتفاق مشابهی در ارتباط با کلسترول بالا نیز رخ داد. حدود نیمی از کاهش مرگ و میر ناشی از امراض عروق کرونر در آمریکا را می توان به درمان های پزشکی از این نوع نسبت داد.
هم اکنون چندین داروی ضد چاقی که از نظر بالینی کارآیی آنها اثبات شده در دسترس کسانی قرار دارد که به تغییرات شیوه زندگی واکنش نشان نمی دهند. بعلاوه یک برنامه بالینی گسترده با بالغ بر 250  ترکیب دردست توسعه از جمله ده ها ترکیب جدید نیز در جریان است. داروهایی از این نوع اگر در دسترس عموم قرار گیرند و مشمول بیمه شوند - چالش هایی که در سیستم بیمه درمان سلامت امروز وجود دارد- می توانند به تغییر مسیر اپیدمی چاقی کمک کنند.
یک راه دیگری که می تواند مورد توجه قرار گیرد شامل وضع مالیات بر نوشابه های شیرین یا اصطلاحا «مالیات بر نوشابه های گازدار» است. یک مطالعه نشان داده که اعمال یک درصد مالیات بر هر هر اونس نوشابه گازدار، مصرف نوشابه های شیرین شده را ظرف 10 سال تا 20 درصد کاهش خواهد داد. نتیجه این کار یک صرفه جویی 23 میلیارد و 600 میلیون دلاری در هزینه های مراقبت های درمانی و بهبود وضعیت سلامتی جامعه است.
سرانجام آنکه در این میان باید صنایع غذایی و رستوران داری را نیز مقصر دانست. محدود کردن دسترسی – نظیر تلاش آمریکا برای منع مصرف و فروش الکل- جواب نمی دهد. بلکه گام های مسئولانه ای باید برای تدوین مقررات تازه در مورد حجم وعده های غذایی صورت گیرد.
راهبردهای هوشمندانه و جسورانه پیش از این در حل بحران های سلامت عمومی نظیر موضوع دخانیات و فشارخون بالا توانسته اند به ما کمک کنند. اگر می خواهیم از صدها هزار مرگ و میر غیر لازم اجتناب کنیم، باید در مورد چاقی نیز به همین شکل تهاجمی عمل کنیم. نظیر کاری که در مورد دخانیات انجام دادیم، زمان آن است که چاقی را اولویت شماره یک سلامت عمومی کشور قرار دهیم.
منبع: https://b2n.ir/646268

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول