به گزارش خبرگزاری فارس؛ مثل برق و باد گذشت؛ «فارس من» یک ساله شد. حالا فرصت مناسبی برای ارزیابی عملکرد یک سال گذشته است. عملکرد سامانهای که آمده بود خبرگزاری را هرچه بیشتر مردمی کند. آمده بود تا بلند اعلام کند: «شما سردبیر فارس هستید!» این گزارش نگاهی است به یکسال گذشته؛ به سوژههایی که با پیگیریهای ما «موفق» شد.
آبان ۹۷| گلایه ققنوسهای زنده؛ چرا آتشنشانی از مشاغل «سخت» نیست؟
اصلاً سختتر از آتشنشانی هم مگر داریم؟ انسانهای فداکاری که جانشان را کف دست گرفتهاند برای نجات خلقالله. «چرا آتشنشانی را جزو مشاغل سخت حساب نمیکنید؟!» همهی حرف آنها همین بود. کمپین آنها یکی از اولین کمپینهایی است که در «فارس من» به ثبت رسید. مطالبهای که خیلی زود حد نصاب پیگیریهای ما را با بیش از ۲۷۰۰ امضا رد کرد. برای همین روی میز همکاران من در گروه اجتماعی قرار گرفت. برای اطلاعات بیشتر درباره ماجرا، این گزارش را بخوانید: ققنوسهای زنده را دریابید!
مطالبهی آتشنشانهای فداکار را بچهها از خود آتشنشانی گرفته تا وزارت کار پیگیری کردند. رئیس سازمان آتشنشانی میگفت مشکل فقط برای آتشنشانان تهرانی است. آنهایی که بهجای بیمه تأمین اجتماعی، بیمه شهرداری تهران هستند. مهدی داوری در اینباره به خبرنگار ما گفته بود: «ضریب محاسبه بازنشستگی در شهرداری با تأمین اجتماعی متفاوت است. آتشنشانان شهرداری میتوانند بعد از ۲۰ سال تقاضای بازنشستگی کنند اما با ۲۵ روز حقوق بازنشسته میشوند؛ اما آتشنشانانی که بیمه تأمین اجتماعی دارند ۱۰ سال سنوات ارفاقی دارند و میتوانند بعد از ۲۰ سال بازنشسته شوند.»
انصافاً رئیس آتشنشانی تهران خودش هم پا به پای آتشنشانهای تهرانی پیگیر ماجرا بود. این را اعضای شورای شهر تهران هم میگفتند. همکاران من موضوع را از نمایندگان مردم در شورا هم پیگیری کردند. از جمله شهربانو امانی به خبرنگار ما گفته بود که در هماهنگی با مهدی داوری در حال پیگیری حقوق آتشنشانها در صحن علنی شورا است. بچههای گروه اجتماعی بعلاوه از دیگر اعضای شورای شهر هم مانند فراهانی، خلیلآبادی و زهره صدراعظم نوری هم ماجرا را پیگیری کردند. مشروح این گفتوگوها را از اینجا بخوانید.
پیگیریهای همکاران من و مسؤلین سازمان آتشنشانی تهران سرانجام به نتیجه رسید. شورای حفاظت فنی وزارت کار اواخر دیماه سال گذشته، شغل آتشنشانی را به مصادیق مشاغل سخت و زیانآور اضافه کرد. مصوبهای که برای همه حتی شهرداری تهران الزامی بود. به این ترتیب چند ماه پیگیری مداوم «فارس من» برای تحقق مطالبات آتشنشانان فداکار به نتیجه رسید.
دیماه ۹۷| اینجا مردم «شهروند» نیستند!/ «فارس من» چگونه اهالی اوزونتپه را شهروند کرد؟
«اوزونتپه» همین اطراف بود؛ بیخِ گوش تهران. مردم آنجا اما نه گاز داشتند، نه برق، نه راه درستدرمان نه حتی خدمات شهری. در آن سرمای سوزنده اهالی آنجا برای گرم شدن مجبور بودند آتش روشن کنند. بچهها هم تکالیف مدرسه را در نور همان آتش مینوشتند. اهالی اوزونتپه حسابی فراموش شده بودند. کدامشان؟ نمیدانیم. ولی یکی از همان آدمهای شریف ماجرا را برای ما در «فارس من» ثبت کرد. وی نوشته بود: «۴ شبانهروز است برق نداریم. ۶۰۰ خانواده آن هم در این سرما و فصل امتحانات در تاریکی مطلق به سر میبرند. به داد ما برسید.»
سوژه برای پیگیری روی میز همکاران استان تهران خبرگزاری قرار گرفت. گزارش جنجالی آنها از اوضاع اسفبار «اوزونتپه» با تیتر «مردم اینجا شهروند نیستند» ترند شد. حسابی چرخید و شاخکهای خیلیها تیز کرد. آنقدر که مسؤلین ارشد استان از معاون استاندار گرفته تا نمایندگان مجلس را شبانه راهی اوزونتپه کند. در خلال همان بازدید شبانه مقرر شد ترانس برق دوباره با هزینه اداره برق نصب شود. و شد! اهالی اوزونتپه از تاریکی و سرما رهایی یافتند. مسؤلین استان همچنین قول تکمیل شبکه گاز و بهبود خدمات شهری هم دادند.
خدا را شکر. کدام اجرت و دستمزد دنیایی میتواند لذت تماشای لبخند کودکان اوزونتپهای را جبران کند؟ برای ما اهالی «فارس من» همین کافی است.
فروردین ۹۸| مطالبه همدانیها از امام جمعه جدید؛ آقای شعبانی! ماکسیما سوار نشوید
خودروی سازمانی امام جمعه همدان، «ماکسیما» بود. قبل از آنکه اصلاً آیتالله شعبانی به امامت جمعهی همدان منصوب شود. همدانیها ولی امام جمعه جوان شهرشان را از خودشان میدانستند. بیریا و مردمی. برای همین احتمالاً ماکسیماسواری در شأن آقای شعبانی نبود. کمپین همدانیها برای مطالبه از امام جمعه به ثبت رسید. در این پویش آمده بود: «این ماکسیمای سفید را شهرداری ملایر در اختیار دفتر امام جمعه قرار داده بود که برای سفرهای برونشهری استفاده میشد. آقای امام جمعه محترم همدان! حالا که در ابتدای حضورتان اقدامات خوبی را در همدان انجام میدهید، لطفاً این خودرو را هم تحویل استانداری بدهید»
همکاران من مطالبهی مردم و امضاهای آن را به اطلاع آیتالله شعبانی رساندند. آقای امام جمعه هم البته بزرگوارانه درخواست مردم را پذیرفت. مسلم مخفی مسؤل روابط عمومی دفتر امام جمعه در اینباره به خبرنگار ما گفت: « آیتالله شعبانی بلافاصله بعد از انتصاب به عنوان نماینده ولی فقیه و در بدو ورود به دفتر امام جمعه خودروی ماکسیما با پلاک «ج ۲۸» را به استانداری همدان برگرداند. در حال حاضر ایشان از خودروهای معمولی دفتر استفاده میکنند.»
مردمداری و پاسخگویی آیتالله حتماً آموزنده است. احترامی که ایشان برای افکار عمومی و مطالبات مردم قائل هستند ایکاش سرلوحهی برخی دیگر از مسؤلین و زمامداران امور قرار میگرفت. اصولاً به نتیجه رسیدن مطالبات مردم وقتی پای یک مسؤل پاسخگو در میان باشد، بسیار سادهتر است. امان از روزی که اما حضرات کلاً بنای پاسخ گفتن نداشته باشند... تکلیف مطالبات مردم آن وقت روشن است!
فروردین ۹۸| یک کمپین با هزاران امضا؛ «کنکور ارشد» را بهاحترام دانشجویان سیلزده تعویق کنید
بارانهای سنگین فروردین امسال هم نعمت بود هم نقمت؛ سدها و سفرههای زیرزمینی مملکت را مملو از آب کرد. از آنطرف اما خانهزندگی خیلیها را آب بُرد. دانشجویان هم مثل باقی مردم؛ آنها هم گرفتار شدند. کسانی که با کلی مشقت و سختی داشتند برای کنکور ارشد آماده میشدند. برای همین هم دانشجویان فراوانی با ثبت یک کمپین در «فارس من» خواستار تعویق آزمون شدند: «سیل جزوهها و کتابهای خیلیها را با خود برده است. بازگشت به خانهزندگی هم همچنین باتوجه به خسارتهای سیلاب بسیار دشوار است.»
کمپین آنها حسابی پرطرفدار شد. خیلی زود بیشتر از ۶۰۰۰ امضا جمع کرد. برای همین روی میز همکاران من در گروه علمی-دانشگاهی قرار گرفت. بچهها همه را بهخط کردند؛ از مسؤلین سازمان سنجش گرفته تا اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات بهارستان. از جمله میرزاده سخنگوی کمیسیون در اینباره به خبرنگار ما گفت: «وزیر علوم و معاونان وی معتقد بودند باید برای سیلزدهها سهمیه لحاظ کرد. اعضای کمیسیون اما روی تعویق زمان برگزاری آزمون اصرار داشتند.»
پیگیریها سرآخر به نتیجه رسید. کنکور ارشد ۷ هفته تعویق و در خرداد ماه برگزار شد. اینطوری دانشجوهای سیلزده هم توانستند با فراغت بال برای موفقیت در آزمون تلاش کنند.
ماجرا چیست؟ چرا بعضی سوژهها موفق ولی برخی به جایی نمیرسد؟
پیگیری کمپینهای شما اولویت نخست همکاران ما است. خبرنگاران گروههای مختلف خبری شبانهروز، مشغول پیگیری و رصد سوژههای ثبتشده در حوزهی مرتبطه هستند. البته که میزان به نتیجه رسیدن یا اصطلاحاً «موفق» شدن یک سوژه، ارتباط مستقیمی با دستگاه مورد مطالبه و پاسخگویی حضرات دارند. روشن است که پیش بردن یک مطالبه از یک مسؤل مردمی و البته پاسخگو، بسیار راحتتر از مسؤلان غیرپاسخگو است. بنابراین حق بدهید اگر گاهی مطالبات شما علیرغم امضاهای بسیار، به نتیجه نمیرسید.
پیگیری سوژههای شما در یکسال گذشته، دستور کار اول و آخر خبرنگاران فارس بوده است. حالا در یکسالگی «فارس من» بیشتر از همیشه میتوان این ادعا را ارزیابی کرد. حلال کنید اگر کوتاهی شده؛ حلال کنید اگر پیگیریهای همکاران من برخی مواقع چندان همراه با موفقیت نبوده است. همراه ما باشید و فراموش نکنید؛ شما سردبیر فارس هستید!
گزارش از محمد آزادی
انتهای پیام/ ع