به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، برنامه «ملک سلیمان» با محوریت بررسی ابعاد ناگفته سردار سلیمانی به روی آنتن شبکه یک سیما رفت. مهمان ویژه این برنامه سردار غلامرضا باغبانی از همرزمان سردار سلیمانی بود. او خاطراتی را از سردار سلیمانی در زمان هشت سال دفاع مقدس و پس از آن مطرح کرد.
برای شناخت سردار سلیمانی 3 سند را بخوانید
سردار غلامرضا باغبانی که از همرزمان قدیمی سردار سلیمانی بوده است در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به سه موضوع مهم درباره سردار سلیمانی گفت: نکتههای ناگفتهای در زندگی سردار سلیمانی وجود دارد؛ با این حال بیشتر به فعالیت ایشان در سپاه قدس پرداخته شده است که البته آن هم از نکات مهم است. در ابتدای این جلسه میخواهم 3 موضوع بسیار مهم را بگویم. مطلب اول چنین است؛ مقام معظم رهبری در ابعاد مختلف چه قبل از شهادت و چه بعد از آن نکات برجستهای را پیرامون این شهید والامقام مطرح کردند. بعد از شهادت ایشان، مقام معظم رهبری جایگاه والای سردار سلیمانی را که بر هیچ کس پوشیده نیست بیان میکنند. این موضوع در پیامی که برای شهادت ایشان صادر کردند به وضوح دیده میشد و در خطبههای نماز جمعه 27 دی ماه نیز وجود داشت. اگر ما بخواهیم عظمت و بزرگی ایشان را بفهمیم باید به صحبتهای رهبری گوش بدهیم و آن را فصلالخطاب قرار بدهیم. مطلب دومی که وجود دارد وصیتنامه شهید سپهبد سلیمانی است. به نظرم این وصیتنامه را باید منشور سردار سلیمانی بدانیم چرا که این وصیتنامه ابعاد مختلفی دارد و نگرشهای سردار سلیمانی را نسبت به موضوعات مختلف نشان میدهد. سردار سلیمانی در آن راجع به قشر جوان صحبت کرده است، در رابطه با مسائل نظامی صحبت کردند و ... بنابراین اگر میخواهیم ایشان را الگو قرار بدهیم باید به وصیتنامه این شهید نگاه کنیم. مطلب سوم نیز مربوط به صحبتهای سیدحسن نصرالله است. اگر کسانی که علاقهمند به سردار هستند باید این 3 مطلب مهم را پیگیری کنند.
ماجرای اولین آشنایی سردار باغبانی با سردار دلها
وی در مورد آشنایی خود با سردار سلیمانی گفت: تقریبا از عملیات بیتالمقدس با سردار سلیمانی آشنا شدم. بنده در آن زمان در تیپ 21 امام رضا بودم و سردار قاآنی در آن زمان در آنجا مسئولیت داشتند. وقتی که عملیات بیتالمقدس تمام شد بنده به قرارگاه کربلا رفتم. در آنجا آقای رحیم صفوی، آقای رضایی و بقیه دوستان حضور داشتند. وقتی به آنجا رفتم درخواست کردم که بنده را به لبنان بفرستند. آقای صفوی در پاسخ به این درخواست من جواب منفی داد و گفت که شما باید پیش آقای سلیمانی بروید. در ان روز نتوانستم مسیر را پیدا کنم و دوباره به قرارگاه کربلا برگشتم و به آقای صفوی گفتم که نتوانستم مسیر را پیدا کنم؛ ایشان گفت ایرادی ندارد چرا که آقای سلیمانی هم اکنون اینجا هستند. خطاب به آقای سلیمانی گفتند که ایشان از همشهریان شما است و او را با خود ببرید. این اولین دیدار ما بود. البته نام ایشان را قبلا شنیده بودم اما هیچگاه با هم همکلام نشده بودیم. در بین راه صحبت کردیم و خودم را به ایشان معرفی کردم. در آن زمان نیروها برای انجام عملیات رمضان آماده میشدند و قرار شد که در این عملیات حضور داشته باشم. این عملیات بسیار سخت بود و شرایط خاص خودش را داشت.
ماجرای دفاع از یک پاسگاه مهم زیرنظر سردار سلیمانی
او تاکید کرد: پاسگاه زید یکی از نقاط مهمی بود که از نظر سیاسی و جغرافیایی بسیار مهم بود و از عراقیها پس گرفته بودیم. سردار سلیمانی پیش من آمد و ضمن توضیح اهمیت این پاسگاه گفت که باید به آنجا بروید. بهشان قول دادم که یا شهید میشوم یا این پاسگاه را از دست نمیدهم. فکر میکنم از سال 1361 تا پایان جنگ با همدیگر بودیم و در عملیاتهای زیادی در کنارشان بودم. عملیاتهایی مثل کربلای 4، کربلای 5، والفجر مقدماتی، والفجر 1، والفجر 8 و ... از جمله عملیاتهای مهمی بود که در کنار سردار سلیمانی بودم.
حاج قاسم بعد از کربلای 4 چه اقدامی داشت؟
سردار باغبانی ضمن اشاره به عملیات کربلای 4 گفت: در آن عملیات، شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتیم و به هدف خودمان نرسیدیم. وقتی که این عملیات متوقف شد، حاج قاسم جلسهای را برای فرماندهان گردانها و تیپ برگزار کرد. در آن جلسه حاج قاسم گفتند کسانی که در این عملیات حضور داشتند لازم نیست که در عملیات بعدی یعنی کربلای 5 حضور داشته باشند. بسیاری از رزمندگان و مقامهای مسئولی که این حرف را شنیدند علیرغم این که مجروح بودند تمام باندهای روی بدن خود را باز کردند و گفتند حالمان خوب است و مشکلی نداریم.
جدیت حاج قاسم زمینهساز پیروزی در کربلای 5 شد
وی تاکید کرد: نکته مهمی که در این زمان وجود داشت عزم بسیار بالای ایشان برای پیروزی در عملیات کربلای 5 بود. ایشان میگفت اگرچه درعملیات کربلای 4 به موفقیت نرسیدیم اما در این عملیات باید تلاش کنیم تا حتما به پیروزی برسیم. ایشان با اراده و جدیتی که در دل فرماندههای گردانها ایجاد کرد زمینهای را ایجاد کرد که باعث شد ناشدنیها شدنی شود. ایشان در مسائل بسیار جدی بود و قتی به جمعبندی میرسید که کاری باید انجام شود اصلا تعارف نمیکرد و اجازه نمیداد که آن تصمیم حالت انفعالی به خودش بگیرد. اراده، پشتکار جدی، جدیت و توکل برخدا مشخصه بارز ایشان در انجام تصمیمهایش بود.
ماجرای مخالفت فرماندهان نظامی با عملیات کربلای 5 و تدبیر حاج قاسم
این همرزم سردار سلیمانی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا اختلافنظر با ایشان داشته است یا خیر، گفت: بله؛ در مواردی اختلاف نظرهایی داشتیم؛ البته ایشان با طمانینه و صبر تلاش میکرد که پاسخ ما را بدهد و قانعمان کند. ما در مسائل جنگ دیدگاهها و نقطه نظرات خود را می گفتیم و ایشان با توجه به اشرافی که به مسائل جنگ داشت ما را قانع میکرد. برای مثال در عملیات کربلای 5 بسیاری از فرماندهان با انجام این عملیات مخالف بودند اما ایشان جلسه برگزار میکرد و پاسخ افراد را میداد. درست است که این عملیات بسیار سخت بود اما اقتدار و عزت نیروهای ما را به خوبی نشان داد.
حاج قاسم هیچوقت نگفت بروید بلکه گفت بیایید
سردار غلامرضا باغبانی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا حاج قاسم در هشت سال دفاع مقدس شهرت زیادی پیدا نمیکند گفت: ایشان فرمانده یگان رزم لشگر 41 ثارالله بودند که از سه استان کرمان، سیستان بلوچستان و هرمزگان تشکیل شده بود و در عملیاتهای متعدد و مهمی حضور داشتند و اتفاقا در بسیاری از آنان نیز موفق عمل کردند و پیروز میدان شدند. قطعا زوایای پنهانی از فعالیتهای ایشان در هشت سال دفاع مقدس وجود دارد که فرماندهانی که از نزدیک با ایشان کار کردند باید بیایند و صحبت کنند. البته بنده خیلی حرف شما را مبنی بر ناشناخته بودن ایشان تاکید نمیکنم. ایشان علاوه بر این که یک نیروی نظامی بود، طراح عملیاتها نیز به شمار میرفت. برای مثال وقتی که صحبت از عملیاتها میشد ایشان راهکارهای بسیار دقیقی ارائه میکرد که ما را به موفقیت میرساند. مثلا در عملیات بسیار سخت و طولانی کربلای 5 تعدادی از بچهها به درب بسته خوردند اما چون حاج قاسم در صحنه حضور داشت فضا را مدیریت کرد. جالب است بدانید که حاج قاسم هیچ وقت به کسی نگفت بروید بلکه گفت بیایید چرا که همیشه زودتر از بقیه در صحنه حضور داشت.
ماجرای مقاومت حاج قاسم در والفجر 8 و تغییر سرنوشت عملیات
او بیان داشت: ایشان با توجه به شرایط بلافاصله بهترین راهکار را ارائه میداد و به نظرم رمز موفقیت نظامی ایشان همین بود. بارها چنین چیزی را در عملیاتهای مختلف دیده بودیم. برای مثال در عملیات والفجر8، بچههای ما از اروند عبور و به سمت خورعبدالله در حرکت میکردند. عراقیها فشار سنگینی وارد میکردند چرا که ما فاو را گرفته بودیم و اگر کارخانه نمک را هم میگرفتیم خیلی برایشان گران تمام میشد. آنان با یک نفوذ وارد قرارگاهی شدند که حاج قاسم در آن حضور داشت. حاج قاسم تمام نیروها را ساماندهی کرد، در برابر عراقیها ایستاد و اجازه نداد که آنان نفوذ کنند. اگر آن شب تدبیر حاج قاسم نبود و خودش در خط مقدم حضور نداشت سرنوشت عملیات عوض میشد و ممکن بود که سرنوشت دیگری پیدا کنیم.
سردار سلیمانی حرفش را با عمل کردن میزد
سردار باغبانی گفت: یکی از ویژگیهای حاج قاسم این بود که خیلی خودشان را در معرض رسانهها قرار نمیدادند. براساس تواضع و اخلاصی که داشت سعی میکرد از مصاحبه و رسانه پرهیز کند و سعی میکرد حرفهایش را در عملش بیان کند. جالب است بدانید که حاج قاسم در بسیاری از عملیاتهای شناسایی خودش جلوتر از نیروهایش میرفت تا تمام موانع را شناسایی کند. ایشان با این کار اوج ایثارگری خود را نشان میداد. حاج قاسم سلیمانی تا زمانی که به یک نقطه مشخص نمیرسید و از امنیت منطقه مطمئن نمیشد دلش قرار نمیگرفت.
خط قرمز حاج قاسم امنیت و مردم بود/ ساماندهی مردم برای مقابله با اشرار جنوب
این مقام نظامی با اشاره به حضور حاج قاسم در سیستان و بلوچستان گفت: بعد از این که دوران دفاع مقدس تمام شد ایشان به دلیل ارتباط بسیار خوبی که با سیستان و بلوچستان و هرمزگان داشت به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه در جنوب شرق منصوب میشود. تقریبا سال 69 بود که ایشان وارد منطقه شدند و در آن زمان به دلیل شرارتها مشکلاتی را در مرزهای این منطقه داشتیم و وهابیت سعی داشت که در منطقه بینظامی و شرارت ایجاد کند. سردار سلیمانی با شناختی که از دوران دفاع مقدس از بچههای سیستان و بلوچستان داشت خط قرمز خود در این منطقه را امنیت آن و مردم میدانست. اولین کاری که ایشان انجام داد تقویت حرکتهای مردمی بود و با سازماندهی خود مردم امنیت منطقه را تامین کرد. ایشان با اهل سنتی که در منطقه بودند جلسه میگذاشت و زمینهسازی میکرد تا امنیت را برگرداند. میخواهم بگویم که ایشان جلسات متعددی داشت و نگاههای مختلفی را با ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد تا مردم را در برابر اشرار قرار بدهد. همین مساله باعث شد که اهل سنت منطقه به عنوان پیشروان در خط مبارزه با وهابیت قرار بگیرند. مردم پای کار آمدند و زمینههای شکست یکی از اشرار معروف منطقه را در همان زمان رقم زدند.
عملیات آزادسازی 90 سرباز نیروی انتظامی به رهبری سردار سلیمانی
او در پایان گفت: اشرار یک عملیات داشتند و 90 نفر از نیروی انتظامی ما را به گروگان بردند؛ سردار سلیمانی با تدبیری که صورت داد، همه این افراد را از افغانستان بازپس گرفت. ایشان در این زمینه بسیار جسورانه عمل کرد.
انتهای پیام/