خبرگزاری فارس؛ همدان ـ چند روزی است این خانم یا آقای کرونا خیلیها را خانهنشین کرده است، اگر هم بیرون میرویم یا زیاد رغبتی به انجام کار نداریم یا با ترس و و لرز است، برخی هم دائم فکر میکنند این موجود ریز میکروسکوپی چارچنگولی همه جا بست نشسته و فقط منتظر است تا آنها را به دام بیاندازد!
دیروز داشتم شبکههای تلویزیون را زیر و رو میکردم تا از آخرین اخبار مطلع شوم، فضای مجازی را رصد میکردم و با صدای بلند برای اعضای خانواده آمار و اخبار را میخواندم که چند نفر مبتلا شدهاند و چند نفر مردهاند و اینکه این کرونای لعنتی تا کجا پیش رفته است و در خلال این آمارها به همه سفارش میکردم که دستهایت را بشور، جلوی دهانت را بگیر و توصیه های این چنینی.
وقتی مادربزرگم این تب و تاب مرا برای ضدعفونی وسایل خانه و سفارشهای چندبارهام به همه خصوصا فزندانم دید، گفت: دخترجان آرام باش، کم غر بزن این هم یک بیماری است دیگر، تمام میشود، فقط مسائل بهداشتی را رعایت کن و تمام، این روزها هم میگذرد؛ مگر زمان ما حصبه و وبا و طاعون و... نبود ولی ما جان سالم به در بردیم تازه آن زمان اینقدر بهداشت و درمان و رعایت کردن وجود نداشت. صابونی نبود، ماسکی نبود، دارو و درمان درست و حسابی نبود، یک حکیمباشی در روستا داشتیم که برای هر درد و مرضی پیش او میرفتیم و با چند گیاه و جوشانده که به ما میداد دردهایمان را درمان میکردیم. نسل شما چه بلایی سرش آمده که الان با این همه دکتر و دوا و درمان باز اینقدر بیتابید و ناراحت؟! کمی به خدا توکل بخوانید، کتاب دعا را باز کنید و برای آرامش دلتان دعا بخوانید همان دعای رفع بلا خودش مثل قرص و داروست. عجب چیزهایی که من توی این دوره و زمانه شما ندیدم! بچسب به زندگیت مگر همش نمیگفتی کارم کم بشه تا به خانه و زندگیم برسم و دوده عید بگیرم خوب الان مشغول شو، خانهتکانی کن، تازه کارت خودت تمام شد بیا خونه من هم سر و سامانی بده، دوست دارم وقتی عید نوهها و نتیجهها به دیدنم میان همه جا برق بزنه و بوی تازگی بده. یک روز هم من را ببر لالجین برایم چند تا گلدان رنگی بخر میخواهم گلدان شمعدانیهایم را عوض کنم و چند گلدان کوچک هم درست کنم برای بچهها. کمی هم آرد از سنگکی سر کوچه بخر تا سرم شلوغ نشده کمی گردک درست کنم خیلی وقته هوس گرده و گردک کردم.
بعد از صحبتهای مادربزرگم که آبی بود بر آتش استرس وجودم، با خودم فکر کردم در این مدت چقدر از اطرافم غافل بودهام و چقدر اخبار کرونا را پیگیری کردهام، چقدر در این شبکه و آن سایت اسم کرونا را سرچ کردهام برای اینکه بیشتر بدانم و در همه این چقدرها خودم را چند روز گم کردهام.
دیروز فهمیدم که همه ما به یک مادربزرگ در درونمان نیاز داریم که با صحبت و نگاهش جانمان را آرام کند و راه و چاره نشانمان بدهد برای خلاصی از این روزهایی که برای خود غمگین کردهایم.
فهمیدم داشتن حس آرامش و یا حس هراس و التهاب به قدرت روح و روان همه ما بستگی دارد، قدرتی که بارها شنیده و دیدهایم که افراد زیادی با داشتن بیماریهای سخت و لاعلاج که درمانی برای آنها نبوده فقط با حفظ روحیه و امید از مرگ نجات پیدا کردهاند حال برای این ویروس کوچک ناخوانده که این روزها پزشکان و متخصصان توصیه میکنند با رعایت نکات بهداشتی و ... میتوان از شیوع و ابتلا به آن جلوگیری کرد چرا باید اینقدر ملتهب شویم و خودمان را ببازیم؟ چرا باید زانوی غم بغل کنیم و دنیا را پیش چشممان تیره و تار کنیم؟ چرا الان که اکثر ما در خانه هستیم از این فرصت به نحو احسن استفاده نکنیم؟ هرچند علت این تعطیلات و در خانه ماندن نچسب است اما دست خودمان است که دقیقهها، ساعتها و روزهایی که میگذرد را برای خودمان شیرین و دلچسب کنیم؛ اگر خوب فکر کنیم میبینیم آنقدر کار عقبافتاده داریم که میخواستیم انجام بدهیم و ندادهایم... پس الان وقتش است.
این روزها کتاب بخوانیم و فیلمهای مورد علاقهمان را ببینیم، به قول مادربزرگم سری به کمدها و کشوهای خانه بزنیم و خانهتکانی را شروع کنیم، فضای خانه را برای عید آماده کنیم، اگر خانم خانه هستیم خودمان دست به کار شویم و شیرینیهای عید را بپزیم و بگذاریم فضای خانه عطر بوی شیرینی برنجی و نخودچی بگیرد. با بچه هایمان کاردستی درست کنیم و بازی کنیم و بگذاریم صدای خندهشان تمام خانه را پر کند. اگر دوخت و دوزی بلدیم دست به کار شویم و خودمان را نونوار کنیم و یادمان باشد بهار نزدیک است.
دفتر تلفنمان را باز کنیم و برای دوستان و اقوامی که خیلی وقت است از آنها بیخبریم زنگی بزنیم و حالی بپرسیم و به خودمان قول بدهیم نه به کرونا فکر کنیم و نه در موردش صحبت کنیم اما نکاتی را که باید رعایت کنیم.
پیامهای انگیزشی و امیدآفرین برای هم بفرستیم و به این قانون جذب معتقد باشیم که به هر آنچه فکر کنیم خوب یا بد، آن را به سمت خود جذب کردهایم پس چرا باید به جای این همه نعمت و افکار مثبت و خوب و دوستداشتنی در اطرافمان فقط به افکار منفی و بیماری فکر کنیم و آن را به سمت خود بکشیم.
این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم چگونه فکر کنیم و زندگی کنیم. چگونه این تعطیلات را دلچسب و شیرین کنیم و از لحظه لحظه آن لذت ببریم و خاطرات خوبی را برای خود و بقیه اعضای خانواده رقم بزنیم. این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم برای سالی که پیش روست حال دل و ذهنمان را چگونه خوب کنیم. این ما هستیم تصمیم میگیریم امروز پرده را کنار بزنیم و پنجرههای خانه را باز کنیم تا هوای خانه عوض شود و یا نه همه را ببندیم و پرده را بکشیم که مبادا ویروس و باکتری وارد خانه شود.
ما نمیتوانیم دنیا را تغییر بدهیم مگر اینکه در ابتدا درون قلب و ذهن خودمان را تغییر بدهیم پس بیایید با توکل بر خدا و قلبی آکنده از امید برای فرداهای بهتر و شیرینتر برای سرزمینمان و مردمانش انرژی مثبت ایجاد کنیم و این انرژی را به همه انتقال دهیم و بدانیم این نیز بگذرد...
انتهای پیام/89001/