اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

مجله فارس پلاس

پاکبان‌هایی که عمامه به سر داشتند

یک‌شنبه، 13 رجب مردم یکی از مناطق محروم امیدیه وقتی از خانه بیرون می‌زدند، با یک صحنه عجیب مواجه می‌شدند. پاکبان‌های سبزپوشی که زباله‌ها را از کف کوچه و خیابان جمع می‌کردند، عمامه به سر داشتند!

پاکبان‌هایی که عمامه به سر داشتند

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس - سیده راضیه حسینی: یک‌شنبه، 13 رجب مردم یکی از مناطق محروم امیدیه وقتی از خانه بیرون می‌زدند، با یک صحنه عجیب مواجه می‌شدند؛ پاکبان‌های سبزپوشی که زباله‌ها را از کف کوچه و خیابان جمع می‌کردند، عمامه به سر داشتند! بعضی‌هایشان می‌ایستادند و به پاکبان‌ها دقیق می‌شدند تا مطمئن شوند درست دیده‌اند. درست دیده بودند؛ جمعی از طلبه‌های شهر با شهرداری هماهنگ کرده‌بودند که آن روز را به جای پاکبان‌ها سر کار بیایند تا آن‌ها بتوانند روز پدر کنار خانواده‌شان باشند. اتفاقی که  به یک شروع خوب برای رفاقت و ارتباط بیشتر طلبه‌ها با این زحمتکشان دوست‌داشتنی شهر تبدیل شد. با یکی از این طلبه‌ها، «حبیب میّاحی» در مورد این تجربه منحصربه‌فرد گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

این حداقل کاری است که از دستمان بر می‌آید

ماجرا از یک گروه رفاقتی طلبه‌ها شروع شد؛ ده نفر بودند و دور هم جمع شده‌ بودند تا درباره این صحبت کنند که برای روز میلاد امام علی(علیه‌السلام) چه کاری می‌توانند انجام دهند. از بین تمام ایده‌ها، یکی را بیشتر از بقیه پسندیدند؛ اینکه به مناسبت روز پدر، به جای ده‌نفر از پاکبان‌های شهر که سنشان از بقیه بیشتر است، وظایفشان را انجام دهند. بعد از برنامه‌ریزی با شهردار تماس گرفتند و ایده‌شان را با او در میان گذاشتند. شهردار استقبال کرد و هماهنگ شدند. چند منطقه از امیدیه را برای کار به آن‌ها پیشنهاد می‌دهند؛ از بین آن‌ها، محروم‌ترین منطقه شهر را انتخاب کردند که تا الان ضدعفونی نشده است.  می‌گویند حداقل کاری که از دستمان بر می‌آید همین است که به مردم یک روحیه بدهیم تا امیدوارانه‌تر با این بیماری بجنگند.

آن روز قبل ازینکه کارشان را به‌عنوان پاکبان شروع کنند، چند ساعتی وقت داشتند. یک یاعلی گفتند و رفتند سراغ بیمارستان شهر؛ فرقی نداشت چه کاری، هر جایی باری روی زمین مانده بود یا محیطی نیاز به ضدعفونی داشت یا تختی باید مرتب می‌شد، یکی از آن‌ها مشغول شد. حواسشان به رعایت نکات بهداشتی هم بود؛ می‌گفتند حداقل امروز که تعطیل است، پرستارها و کادر خدماتی چندساعت استراحت کنند.

زحمت پاکبان‌ها را از نزدیک لمس کردند

ساعت 11 که شد لباس سبز پاکبان‌ها را تحویل گرفتند و بسم‌الله گفتند. مسئول خدمات شهرداری، موقع دادن لباس‌ها هنوز مردّد بود؛ می‌گفت حاج‌آقا لازم نیست حتما لباس‌ها را بپوشیدها! می‌توانید با لباس معمولی کارها را انجام بدهید. اما حاج‌آقا میّاحی و دوستانش برایشان خیلی مهم بود که این لباس شریف را حتما بپوشند.

این اولین تجربه کار جهادی‌شان نبود؛ در زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان و سیستان و بلوچستان، با همین جمع به مناطق آسیب‌زده رفته بودند و هر کاری که دستشان آمده بود، انجام داده بودند. با این وجود این تجربه برایشان منحصربه‌فرد و خاص بود. داشتند از نزدیک لمس می‌کردند پاکبان‌هایی که خیلی معمولی از کنارشان رد می‌شوند، چه کار سختی دارند وقتی هر بار با دیدن هر زباله روی زمین خم می‎شوند و هر گوشه کوچه یا خیابان که کثیف باشد، چقدر در قبال آن احساس مسئولیت دارند.

گفتند به لباس و کارمان افتخار می‌کنیم

مردم ازین پاکبان‌های عمامه به‌سر حسابی استقبال کردند؛ خیلی‌هایشان باورشان نمی‌شود شهرداری دارد منطقه آن‌ها را هم ضدعفونی می‌کند آن‌هم توسط آخوندهای شهر! آقای میاحی و دوستانش  حین کار با بچه‌های محله حسابی رفیق شدند و با هم عکس یادگاری گرفتند. دعای خیر پیرمردها و پیرزن‌ها حسابی خستگی را از تنشان تکاند و حالشان را خوب کرد. بعضی از پیرزن‌ها قربان‌صدقه‌شان می‌رفتند و آن میان دعا می‌کردند درد و بلای این طلبه‌ها بخورد توی سر مسئولینی که کارشان را درست انجام نمی‌دهند!

اما بهترین بازخورد را از پاکبان‌هایی گرفتند که وقتی دیدند امام جماعت‌های مسجدهای شهر، لباس آن‌ها را پوشیده‌اند، یک حس خوب را تجربه کردند؛ می‌گفتند تا الان ناخودآگاه فکر می‌کردند این لباس‎های پاکبانی، به هر حال شأن آدم را پایین می‌آورند اما الان که می‌بینند این طلبه‌ها لباس خودشان که آنهمه ارج و قرب داشت را در آوردند و لباس آن‌ها را پوشاندند، دیگر آن احساس بد را ندارند. حتی حالا که طلاب برای روز میلاد امام علی(علیه‌السلام) کار و لباس پاکبانی را انتخاب کرده‌اند، به خودشان و کارشان افتخار هم می‌کنند.

رفاقت‌ها سر درددل را باز کرد

حاج‌آقا میّاحی می‌گوید: «لباس طلبگی در فضای مسجد و منبر و محراب، شأنی دارد که باید رعایت شود اما یکی از شأن‌های این لباس، خدمت به مردم، هم‌سطح و همانند خود آن‌هاست و ما برای این خدمت، لباس شریف آن‌ها را پوشیدیم و به این موضوع افتخار می‌کنیم. چون روز میلاد حضرت امیرالمومنین(علیه‌السلام) این کار را انجام دادیم، برایمان این کار شیرین‌تر بود.» پاکبان‌ها  که حسابی روحیه گرفته‌ بودند، با این طلبه‌ها رفیق شدند و آخر کار نشستند کنار هم و سر درددلشان باز شد؛ از حقوق‌های عقب‌افتاده‌شان گفتند و دخلی که این روزها و در این شرایط سخت، بیشتر از قبل با خرجشان سازگار نمی‌شود. اما انتهای همه این دردها، این جملات را همه‌شان متفق‌القول بودند که  با وجود تمام این سختی‌ها و مشکلات، چقدر برایشان ارزش داشته که آن روز طلبه‌های شهر را کنار خودشان دیده‌اند و به مشکلاتشان گوش داده‌اند.

یک تصمیم برای قدم بزرگتر

حاج‌آقا میّاحی و رفقایش ‌کوچه‌های منطقه را تمیز می‌کنند، زباله‌ها را از روی زمین بر می‌دارند و همه جا را ضدعفونی می‌کنند. بعد که کارشان تمام می‌شود، حسابی خسته و کوفته‌اند و تمام توانشان گرفته شده‌است. همان موقع یک جلسه تشکیل می‌دهند و به این اتفاق نظر می‌رسند که حالا  هم بهتر توانسته‌اند شرایط سخت کاری پاکبان‌ها را درک کنند، هم از زبان خودشان در جریان مسائل و مشکلاتشان قرار گرفته‌اند؛ به همین خاطر تصمیم می‌گیرند مطالبه‌های این قشر زحمتکش را از طریق مسئولین شهر پیگیری کنند.

دو شب بعد، بالاخره جلسه در دفتر امام جمعه شهرستان هماهنگ شد. با فرماندار، مدیرعامل شرکت نفت و شهردار درحضور امام جمعه، پشت تلفن آمدند و تمام مسائل و مشکلات پاکبان‌ها را از زبان حاج‌آقا و دوستانش شنیدند. همگی برای برطرف شدن مشکلات، قول مساعد دادند و قرار شد این طلبه‌ها پیگیر باشند تا این قول‌ها به نتیجه ختم شود. 

بعد هم خودشان برنامه‌ریزی کردند ارتباطشان را با پاکبان‌ها همچنان ادامه دهند و یکی از برنامه‌هایشان هم می‌شود همین که هر کدام در مسجدی که امام جماعت هستند، به یک مناسب پاکبان‌های محله را دعوت کنند و از آن‌ها تقدیر کنند. تا بدانند چقدر کارشان باارزش است و همشهری‌ها و هم‌محله‌ای‌هایشان قدر این کار باارزش را می‌دانند.

سنت پیامبر را دنبال کردیم

حبیب میّاحی و دوستانش، در این برنامه اسم گروهشان را گذاشته‌ بودند «سنگر سلامت». یه گروه در شبکه‌های اجتماعی دارند که هماهنگی را آنجا انجام می‌دهند و جلسات حضوری را در مسجد می‌گذاریم. البته در این مورد خاص، به‌خاطر ضرورت‌های بهداشتی، بیشتر برنامه‌ریزیشان مجازی بود. چند شب پیش هم یک استگاه سلامت در شهر ایجاد کردند، تا اقلام ضروری بهداشتی را در اختیار مردم قرار دهند. خودشان مقداری که وسعشان می‌‎رسید هزینه کردند و مقداری هم از کمک خیّرین شهر کمک گرفتند؛ ، با تولیدی‌ها صحبت کردند و  مقداری ماسک و مواد ضدعفونی که کمتر در دسترس مردم است را با قیمت مناسب‌تر تهیه کنند. امام جمعه شهر هم در برنامه‌شان حضور پیدا کرده بود که حسابی به آم‌ها قوت قلب داده بود.

روز جمعه که نمازجمعه شهر به‌خاطر جلوگیری از شیوع کرونا برگزار نشد، گفتند سنگر نماز جمعه تعطیل نشده بلکه سنگر عوض شده؛ به منطقه محروم «چاه سالم» رفتند تا کار ضدعفونی را انجام دهند.

آقای میّاحی می‌گوید پیامبر اکرم (ص) یکی از سنت‌هایشان این بود که «طبیب دوار بطبه»؛ ما اگر می‌خواهیم در جامعه اثرگذار باشیم باید از این سنت پیامبر(ص) پیروی کنیم. در دل جامعه و بین مردم حضور داشته باشیم و خودمان به دنبال این باشیم که دردهایشان را پیدا کنیم و برای درمانش فکری کنیم.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول